شنبه 10 آذر 1403

محور عربی، عبری، غربی در جنگ شناختی چگونه عمل می‌کند؟

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
محور عربی، عبری، غربی در جنگ شناختی چگونه عمل می‌کند؟

ما در دل غائله‌ای قرار داریم که تروریسم رسانه‌ای با خشونت هرچه تمام‌تر به صورت 24ساعته و با تکنولوژی کاملا جدید در این جنگ شناختی به سراغ نظام ادراکی و سیستم‌عامل هر فرد آمده است.

به گزارش مشرق، روزنامه جام جم نوشت: این روزها آن‌قدر از سواد رسانه‌ای و تروریسم رسانه‌ای گفتیم و شنیدیم که شاید به نوعی به درجه اشباع‌شدگی رسیده باشیم اما هرروز که می‌گذرد اتفاقات جدیدی می‌افتد که نشان می‌دهد دیتا و اطلاعات هیچ‌گاه در یک جنگ شناختی از سکه نمی‌افتد و تکراری نمی‌شود. حقیقت این است که ما با یک جنگ رسانه‌ای پیچیده و ترکیبی مواجه هستیم که فقط محدود به نبرد روایت نیست، بلکه ما در دل غائله‌ای قرار داریم که تروریسم رسانه‌ای با خشونت هرچه تمام‌تر به صورت 24ساعته و با تکنولوژی کاملا جدید در این جنگ شناختی به سراغ نظام ادراکی و سیستم‌عامل هر فرد آمده است.

رسانه‌ای مانند بی‌بی‌سی برای بالا نگه‌داشتن خط آشوب در فضای آنلاین، مدعی می‌شود انقلاب به روز چهل‌وسوم خود رسیده یا مثلا رسانه‌هایی مانند اینترنشنال و ایندیپندنت از احتمال سقوط نظام صحبت می‌کنند و فکت خود را هم از جاستین ترودو، نخست‌وزیر کانادا در تجمع ایرانیان آنجا می‌آورند. تشنج و هیجان‌زدگی که بیشتر از هر جا ابتدا در تلویزیون و فضای مجازی اتفاق می‌افتد و مکانیسم و سازوکار خاص خود را دارد، بحث اصلی ماست که چطور از دل آن ما به یک تروریسم حساب‌شده رسانه‌ای می‌رسیم.

گذشته از این‌که هر انقلاب به ما هو انقلاب، در فضای آکادمیک و علوم انسانی، خوانش اصیل خود را دارد که حداقلی‌ترین مولفه‌های آن مثلا در جامعه ما پیوستن عناصر اصلی یک جامعه به آن است که سال 57 هم حضور تمام‌قد، مسجد، بازار و مردم رکن اساسی آن بود اما حتی هیچ‌کدام از این سه عامل اصلی هم در اعتراضات استودیویی اخیر وارد این بازی نشده‌اند ولی در عمل و در بازنمای رسانه‌ای آن، یعنی در قالب تصویر و کلمات، خبر به گونه‌ای بزرگنمایی می‌شود که رسانه بی‌بی‌سی بدون هیچ پشتوانه و قرینه صحیحی از واژه «انقلاب» استفاده می‌کند.

وانمایی رسانه‌ای، عصای دست تروریسم‌

این وانمایی رسانه‌ای که عصای دست تروریسم‌های حوزه رسانه در این دوماه بوده است را ژان بودریار فرانسوی به‌خوبی توضیح می‌دهد. بودریار، اندیشمند صاحب‌نام پساساختارگرای معاصر در کتاب «وانموده و وانمایی» از جنگ خلیج‌فارس با عنوان «جنگی که هرگز رخ نداد» یاد می‌کند. بودریار معتقد بود پس از انقلاب اطلاعاتی، اهمیت اقتصاد سیاسی به‌شدت کم شد و فاکتورهای جدیدی مانند رسانه‌ها و برسازی واقعیت جای آن را گرفت و در دنیای جدید، رسانه‌ها درصدد القای تصاویری هستند که منافع گروهی آنها را تامین و دقیقا همان را به افکار عمومی ارائه می‌کند؛ درواقع تصویری که بودریار آن را فراواقعیت می‌خواند و رسانه‌ها درصدد تحمیل آن به اذهان هستند. بودریار معتقد است در جنگ خلیج‌فارس، عراق که کویت را اشغال کرده بود با حمله جنگنده‌های غربی به چند چاه نفت و بازتاب گسترده آن توسط رسانه‌ها احساس کرد در جنگی گسترده با ابرقدرت‌های جهانی گرفتار شده و همین حس، سرآغاز حس شکست شد. به طوری که عملیات توفان صحرا فقط 41روز به طول انجامید و ارتش عراق از واکنش و مقاومت جدی در برابر حملات عاجز ماند. این به چه معناست؟ یعنی در واقعیت اتفاقی رخ نمی‌دهد اما در رسانه و استیج اینترنشنال، بی‌بی‌سی، العربیه و شبکه‌های اجتماعی مانند توییتر و اینستاگرام، آشوب به نهایت رسیده و سقوط نزدیک است!

اغتشاش در ذهن

حتی نوع انتخاب واژه‌ها نیز آنها را از معنا تهی کرده است و به نظر می‌رسد همین اتفاق در بزرگنمایی کردن آنچه در خیابان و شهر می‌گذرد جای اصلی است؛ یعنی اغتشاش در ذهن که باعث می‌شود قدرت شناختی و دستگاه محاسباتی هر فرد نتواند بین مجاز و واقعیت تفکیک قائل شود. به طوری که اگر شما تنها یک روز فضای مجازی از جمله توییتر و اینستاگرام را چک نکنید، دچار تردید خواهید شد که آیا شما در ایران زندگی می‌کنید؟ پس چرا در خیابان تصاویری که در فضای مجازی و رسانه‌های خارجی می‌بینید، اینجا نمی‌بینید؟

یا این سؤال مطرح می‌شود که چرا وقتی صحبت از اعتراضات گسترده می‌شود، شما فقط با افراد خیلی جوان مواجه هستید که نشان می‌دهد این اعتراض بیشتر برآمده از هیجان رسانه‌ای برساخته در کانال‌های تلگرامی ضدایرانی است و به قول روزنامه‌نگاری، شما اگر اینترنشنال و بی‌بی‌سی را ببینید دیگر نیازی به نهاد امنیتی هم نیست و کاملا مشخص است این رسانه‌ها به چه چیزی رهنمود می‌دهند. این جریان که دیگر نمی‌توان آن را صرفا یک رسانه به ماهو رسانه دانست، نوعی تروریسم نوین است که سربازخبرنگاران آن تفاوتی با سرباز سعودی در یمن ندارند اما فقط کارزار و زمین جنگ آنها متفاوت است.

تجهیز تروریسم تکفیری در رسانه 

یعنی در جنگ جهانی رسانه که این روزها با شدت هرچه تمام‌تر علیه ایران در جریان است، فرقی بین مجری میکاپ کرده اینترنشنال با سرباز سعودی نیست اما نکته اصلی اینجاست، این رویکرد فقط به فرم محدود نمی‌ماند و خشونت کلامی، دروغ‌های ریز و درشت و تبدیل شدن آنها به مرجعی برای پوشش اخبار فیک با صورت‌بندی حقیقت، به التهاب ذهنی و آشوب و هیجان‌زدگی ناشی از کار رسانه منجر می‌شود. بنابراین وقتی فضای آشوب پیوسته و دامنه‌دار شود و امنیت روزمره به قتلگاه برود، نوبت به اجرای برنامه تروریسم تکفیری است که بازی وحشت آن آغازی شود و در واقع ازپس تروریسم رسانه‌ای، تروریسم تکفیری ظهور می‌کند.

لزوم شکایت وزارت خارجه 

بنابراین به نظر می‌رسد با توجه به عیان و آشکار بودن این جنگ وزارت خارجه باید به نهادهای بین‌المللی علیه این تروریسم سازمان‌یافته شکایت کند؛ چراکه این اقدامات رسانه‌ای دو رویکرد و وجه اصلی دارد. در این چارچوب فقط یکی روی قضیه خبرها و گزارش‌هایی است که منتشر می‌شود اما پشت پرده شبکه‌سازی منسجمی درحال شکل‌گیری است.

هر شب با صدای شاهزاده ترکی الفیصل!

پس از تجربه بی‌حاصل و شکست‌خورده آمریکا و غرب در جنگ‌های میدانی در عراق، لیبی، افغانستان، سومالی و سوریه فاز جدیدی از ناتوی رسانه‌ای در جهان آغاز شده که بیشترین هزینه مربوط به این پدیده خطرناک توسط سرمایه‌داران یهودی و عربستان سعودی تامین می‌شود. تنها در ایالات متحده بیش از 5000 رسانه دیداری، شنیداری و مکتوب حضور دارند و فقط آژانس یهودیان در فرانسه که تامین‌کننده مالی حوزه‌های فرهنگی لابی صهیونیستی تلقی می‌شود، سالانه 20میلیارد دلار به عنوان تنخواه از سرمایه‌داران یهودی دریافت می‌کند.

از سوی دیگر، گردش مالی عربستان در حوزه رسانه سالانه به 10میلیارد دلار بالغ می‌شود که بیشترین رقم مالی در حوزه رسانه در جهان به‌شمار می‌رود. یکی از رسانه‌های تروریستی حوزه رسانه ناتو که طی شش سال گذشته وارد عرصه‌های رسانه‌ای شده، اینترنشنال است که با هزینه 250میلیون دلار کار خود را آغاز کرد و این رسانه تخریبی - تروریستی سالانه 50میلیون دلار هم به عنوان هزینه‌های جاری از وزارت اطلاع‌رسانی عربستان دریافت می‌کند، به همین دلیل بیش از 230نفر به عنوان کادر ثابت و کارشناس تخصصی با داشتن 40دفتر در سراسر جهان در این رسانه سعودی - صهیونیستی فعال هستند که تنها هدف این رسانه، سیاه‌نمایی علیه ایران است.

در راس این رسانه، شاهزاده ترکی الفیصل، رئیس سابق سازمان امنیت و سفیر پیشین عربستان در واشنگتن و از چهره‌های ضدایرانی نزدیک به صهیونیست‌ها و منافقین و همچنین عبدالرحمن الراشد از چهره‌های شناخته شده رسانه‌های سعودی قرار دارند که به‌صورت مستقیم این شبکه ضدایرانی را اداره می‌کنند.