ناگفتهها از اجرای "سلام فرمانده" در ورزشگاه آزادی به روایت سیدبشیر حسینی / " غربیها میگفتند مرثیه، اما جشن شد!"
سید بشیر حسینی میگوید روزی که ایده اجرای "سلام فرمانده" در ورزشگاه آزادی مطرح شد، مخالف بودیم، اما طی 72 ساعت همه چیز رنگ و بوی دیگری به خود گرفت.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نشست تخصصی تحلیل ابعاد اجتماعی، رسانهای و بینالمللی سرود «سلام فرمانده» توسط معاونت پژوهشی دانشگاه صدا و سیما برگزار شد.
در این مراسم چهرههایی نظیر حسن خجسته استاد دانشگاه صدا و سیما، عبدالله بیچرانلو معاون پژوهشی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، سید بشیر حسینی عضو هیات علمی دانشگاه صدا و سیما، مرتضی روحانی عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، میثم مهدیار معاون پژوهشی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات و محسن صفاییفرد پژوهشگر و مدیر تولید و تأمین موسیقی سیما حضور دارند.
بیچرانلو با اشاره به ابعاد محتوایی نماهنگ «سلام فرمانده» گفت: در این نماهنگ مفاهیم ارزشمندی مثلاً انتظار فعالانه فرج، ولایتپذیری، ارج نهادن به فرهنگ ایثار و شهادت، استکبارستیزی و... در آن دیده میشود. طبیعی هم هست که وقتی چنین اثری در جهت ترویج چنین مفاهیمی منتشر میشود، دشمن خود را در تضاد با آن دیده و در برابر آن موضع بگیرد و حتی بخواهند آثاری در ضدیت آن را منتشر کنند. اما نکتهای که من دارم یک تحلیل انتقادی است و آنهم وابسته به نوع مواجههای است که در سیاستگذاری فرهنگی رسانهای خود در برابر این موضوع داشتیم.
سلام فرمانده کپی نیست / کپی عراقیها از سرود "سلام فرمانده" همخوانی متفاوت سرود "سلام فرمانده" در ارومیه + فیلموی اضافه کرد: این سرود، دو بال دارد؛ یکی موسیقی مردمپسند و دیگری تلویزیون که به عنوان رسانه عامهپسند مطرح است. تلویزیون این کلیپ را ترویج داد و موسیقی آن نیز ویژگیهای عامهپسند بودن را داشت که به آن این امکان را میداد در بین مردم نفوذ و محبوبیت کسب کند. نکته مهمی که در اینجا باید اشاره کنم این است که سلام فرمانده از نظر ویژگیهای عامهپسند بودن در ابتدا جوششی بود و راه خودش را در بین مردم میرفت اما زمانی که رسانهای شد و با حجم بسیار عظیمی در تلویزیون تکرار شد، از حالت جوششی، آیینی و مردمی به وضعیت انتقالی درآمد. منظورم از حالت انتقالی پیوندخوردگی با رسانههای دوربرد به ویژه تلویزیون است.
معاون پژوهشی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران خاطر نشان کرد: دقت داشته باشید که وقتی یک محصول تصویری با حجم زیادی تکرار میشود، از جایی به بعد معنای خود را از دست میدهد، اما نشانهاش را حفظ میکند. در اینجا فقط زمزمهها و برخی معناهای اولیه باقی میماند. این موضوع در حالی است که اگر به صورت جوششی و با ریتمی ملایم در تلویزیون معرفی میشد، قطعاً معنای خود را حفظ میکرد. من مطمئنم که 2-3 ماه دیگر از سرود سلام فرمانده زمزمهای نخواهید شنید.
وی تاکید کرد: بگذارید نمونهای از یک ارتباط آیینی بزنم؛ سفر راهیان نور مصداقی از یک ارتباط آیینی آدمها با فضا، مکان و افراد است. کسانی که به این سفر میروند، تجربه زیستی جدیدی پیدا کرده و با فرهنگ ایثار و شهادت آشنا میشوند. علاوه براین، کسی که به این سفر رفته است، خودش را جای شهیدی تصور میکند که بر روی همین خاک افتاده و به شهادت رسیده است.
هنوز معمای "سلام فرمانده" برای من آسان نشده است
سیدبشیر حسینی در بخش دیگری از این جلسه درباره تحلیل خود از نماهنگ «سلام فرمانده» گفت: میگویند معما چو حل گشت، آسان شود اما باید بگویم که معمای نماهنگ «سلام فرمانده» برای من بعد از حلش هم هنوز آسان نشده است و فکر میکنم از جمله موضوعاتی است که شخصا باید در برابرش بزرگترین علامت سوال «نمیدانم» را بگذارم. هنوز هم فکر میکنم هر چه قدر با این پدیده مواجه میشویم، تلاش میکنیم توجیهاتی برایش بیاوریم که اصلاً در ابعاد و اندام اثر نیست. در حقیقت هر چه شاخص برای قوت اثر برمیشماریم، با اثرگذاری اجتماعی که از آن دیدیم قابل تطابق نیست.
وی اضافه کرد: جالب است بدانید هر آن چیزی که در زبان مواجهه با کودک معمولاً توصیه نمیشد، در این سرود خلافش انجام شد که اکنون فضای آن را میبینیم. کاملاً قبول دارم که در این کار برکتی وجود داشته است. در باب شعر و شاعرانگی و محتوای آن گهگاه بحث میشد که این شعر جنس متفاوتی دارد اما وقتی تخصصیتر و جدیتر در حوزههای مشابه قیاس کردیم دیدیم که نمونه مشابه زیاد دارد. گاهی اوقات در فضای علمی تحلیل پیشینی نداریم اما باید بگویم هنوز تحلیل پسینی که برایم قانعکننده باشد، ندیدم؛ این اتفاق در حالی است که تاکنون بیش از 500 یادداشت در باب این اثر مطالعه کردم.
حسینی با اشاره به آشنایی خود با گروه «سلام فرمانده» گفت: از سال 1398 با این گروه آشنا شدم که البته در آن زمان گروهی هم با این معنا نبودند. آن زمان در استان گیلان، شهرستان لنگرود حاج سعید نعیمی و بقیه دوستان فعالیت میکردند و من در سفری در سال 1398 با آنان آشنا شدم. از آن زمان که با آنان گپ و گفت میکردم حرفهایی را میشنیدم؛ مثلاً از عدد 313 نام میبردند و درباره ذهنیتهای خود دربارهاش صحبت میکردند.
ناگفتههایی از اجرای سلام فرمانده در "ورزشگاه آزادی"
وی ادامه داد: اگر بخواهم برخی پشت صحنههای این کلیپ را بگویم باید اشاره کنم که برخی از واژگان در این تولید تصویری بسیار پرتکرار بود که نمونه آن لغت «عهد میبندم» بود. شما میدانید که این عبارت در شعر اصلی وجود نداشت. شعر این بوده است: «انشاءالله که میمونم...» و تا زمانی که وارد مسجد جمکران میشدند همین بوده است، اما زمانی که وارد مسجد میشوند میبینند پای دیوارها عبارت «عهد میبندم» بسیار زیاد آمده است. در همانجا تصمیم میگیرند که این واژهها را جابهجا کنند.
عضو هیئت علمی دانشگاه صدا و سیما در بخش دیگری از سخنان خود درباره اجرای این سرود در ورزشگاه آزادی گفت: جالب است که نه دوستان تولیدکننده و نه کسانی که در توزیع آن نقش داشتند، از ابتدا تصور و توقع چنین اثرگذاری و جریانسازی را نداشتند. زمانی که این ایده مطرح شد که آن را در ورزشگاه آزادی همراه با 100 هزار نفر اجرا کنند، در جمعی که بودیم همه بالاتفاق مخالف بودند و میگفتند ورزشگاه پر نمیشود. به ویژه آنکه یکی دو تجربه قبلی وجود داشت که یک مجموعه 4 هزار نفری هم پرنشده بود. این نگرانیها مربوط به 10 روز قبل از اجرای برنامه است. حتی تدابیر مختلفی چیده شده بود که ورزشگاه پر به نظر برسد؛ مثلا در جاهایی پرچم بگذاریم و...
زمانی که ثبت نام شروع شد، در کمتر از 72 ساعت از آغاز ثبت نام برای حضور مردمی در ورزشگاه آزادی، تعداد ثبتنامها به بالای 250 هزار نفر رسیده بود. در همان زمان هم عدهای تردید داشتند که این رقم 250 هزارتایی چه قدر پایایی و روایی دارد؟ آیا میآیند؟ هنوز هم این سوال پابرجا بود که آیا ورزشگاه پر میشود یا خیر؟
برنامه ساعت 5 بود و تا ساعت 4:30 نگرانیها بسیار جدی بود، اما حوالی ساعت 6 ازدحام جمعیت به حدی بود که داخل کاسه ورزشگاه کامل پرشده بود و داخل را بسته بودند تا مبادا خطری برای کسی ایجاد شود. جالب است بدانید حاج ابوذر روحی و حاج رضا هلالی و دیگر مدعوین 2 مرتبه خارج از کاسه هم اجرا کردند. یکبار ضلع غربی و یکبار ضلع شرقی تا مردمی که اضافی آمده بودند و در ورزشگاه جا نشده بودند یکبار این سرود برایشان اجرا شود تا مبادا بچهای که با امید و آرزو آمده است، دلشکسته شود. خود من اصلا توقع نداشتم که با چنین پدیدهای در این سطح استقبال داخلی و بینالمللی روبهرو شوم.
وی ادامه داد: جالب است بدانید که گروه سلام فرمانده تاکنون 3 بار اعلام پایان حضور میدانی کرده است. یعنی گفتند که دیگر جایی نمیرویم اما حجم استقبال به حدی است که هربار این سخن نقض شده است. قرار بود ورزشگاه آزادی آخرین گردهمایی باشد اما این قدر استقبال از آن بالا بود که باز هم اجرا کردند.
رسانههای معاند میگفتند مرثیه، اما تبدیل به جشن شد
بگذارید یک نکته جالب بگویم؛ تا پیش از اجرای گروه سلام فرمانده در ورزشگاه آزادی، رسانههای معاند میگفتند که این شعر بازنمایی مرثیه، عزا، غم و ماتم است اما بعد از اجرا در ورزشگاه آزادی، تبدیل به جشن سلام فرمانده شد. اتفاقی که در ورزشگاه آزادی دیدید کاملا مردمی بود.
مرتضی روحانی عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی نیز در سخنانی بیان داشت: بنده از منظر مطالعات فرهنگی و رسانه وارد این موضوع نمیشوم و بیشتر از منظر الهیاتی به «سلام فرمانده» میپردازم. به نظرم بخشی از همراهی که در اثر سلام فرمانده داشتیم، به دلیل نوعی بازیابی هویتی است که در آن وجود دارد.
وی اضافه کرد: در تاریخ اسلام، تفکری مثل انجمن حجتیه را داریم که بیشتر روی مفهوم انتظار تاکید داشته است. در نقطه مقابل، جریان انقلابی نیز بیشتر روی موضوع عاشورا تمرکز دارد. در این بین، نکته مهمی که سلام فرمانده دارد این است که این کلیپ مفهومی از ضرب عاشورا در انتظار را برای ما به همراه دارد. چنین مفهومی را بنده فقط در سروده مشهور «ای لشگر صاحب زمان، آماده باش، آماده باش» دیدم و در مابقی توجه همزمان به هر دو موضوع کمتر بوده است. دقت داشته باشید که در سلام فرمانده، امام زمانی داریم که اصحاب دارد و ما به عنوان اصحاب او میخواهیم عمل کنیم.
نکته دوم در این نماهنگ، مخاطب آن است. من برخلاف بقیه فکر نمیکنم که شعر آن برای کودک است و به نظرم در بهترین حالت شعر برای تمام اعضای خانواده است. به عبارت دیگر، مخاطب شعر کودک 7 ساله نیست و اگر کودکی را در میدان میبینیم، همراه با پدر و مادرش است. حتی جالب است که والدین دهه شصتی بیشتر همراهی می کنند.
نکته سوم، تشخص اثر است. ما فعالیتهای انقلابی متعددی داریم که روتین شدهاند. برای مثال روز قدس و 22 بهمن داریم که روند عادی خود را گرفته است، اما سلام فرمانده اشباع نظری نشده است و به همین دلیل است که چنین جلسهای را برایش برگزار میکنیم. به نظر میرسد که در سلام فرمانده تشخصی دیده میشود که آن را از دیگر آثار متفاوت کرده است.
به نظرم مهمترین المانی که در سلام فرمانده وجود دارد، ضد فرم بودن آن است. سلام فرمانده اثری ریتمیک است اما تاکنون اثری ریتمیک ندیدهام که غالب مردم با آن گریه کرده باشند. درست است که ایراد ترانه و موسیقی دارد اما سلام فرمانده بسیار اثرگذار بوده و اثربخش شده است. به نظرم به این زودیها نمیتوانیم آن را تحلیل کنیم و باید بیشتر درباره آن سوال بپرسیم و تأمل کنیم.
سوالی که در اینجا مطرح میکنم این است که اگر سلام فرمانده از نظر شعر، موسیقی و... ضعیف است و عدهای آن را حاکمیتی میدانند چرا با استقبال مخاطب روبهرو میشود؟ مگر برای اولین بار است که کاری با حمایتها همراه میشود؟ مگر برای اولین بار است که کاری ضعیف تولید میشود. مطمئن باشید که از مجموعه نقصانها کمال به وجود نمیآید. من فکر میکنم سلام فرمانده یک آغاز و یک رخداد جدید است و به همین دلیل، رخداد بودن آن برای من موضوعیت دارد و شعر آن برایم موضوعیتی ندارد.
روحانی با اشاره به اینکه نیاز به مراقبت شدید از چنین سرودهایی داریم، گفت: سلام فرمانده برای ما یک آن و یک حالی را ایجاد کرده است. آیا به صرف اینکه یک آن است باید با آن مخالفت کنیم؟ خیر. بلکه باید از آن مراقبت کنیم.
محسن صفایی فرد مدیر تولید و تأمین موسیقی سیما دیگر سخنران این جلسه بود. او گفت: اکنون در شرایطی این جلسه را برگزار میکنیم که حال و هوای این سرود وجود دارد و ما ادای دین میکنیم که از این فضا عقب نمانیم. بنده در سال 1394 پژوهش مدونی را در تعریف، چیستی و مسیر احیای خلاقانه سرود در گفتوگو با اساتید برتر علوم انسانی، چهرههای برجسته سرود در دهه 1360، و نفرات فعال امروز داشتم. هدفم این بود که فضای نظری و دانشگاهی را درباره تنها قالب موسیقایی شکل گرفته پس از پیروزی انقلاب اسلامی مطالعه کنم.
وی ادامه داد: به نظرم در بین تمام فرمها، سرود به تئاتر شبیهتر است و علت آن نفس به نفس بودن مخاطب است و از این جهت کارکرد رسانهای پیدا میکند. از این روی لازم است که جلسات مستمری درباره سرود داشته باشیم. خاطرم هست زمانی که آقای اسماعیلی به عنوان وزیر ارشاد انتخاب شدند، به دوستان بخش موسیقی یادآور شدم علیرغم اینکه عدهای میگویند سرود حکومتی است اما همین سرود بعد از 40 سال عاجز مانده است که در دستگاه موسیقی کشور ما ثبت بشود. اکنون نمیدانیم چند گروه سرود داریم، چرا که مجوزی برای آنها ثبت نشده است.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، سرود به عنوان یکی از جانشینان ترانه پاپ اما در فرم دستهجمعی بود. قبل از انقلاب، سرود نوعی مشق و تمرین کودکانه موسیقی بود اما بعد از انقلاب اسلامی به غنای آن افزوده شد و گروههای کر تشکیل شد. همانطور که میدانید در تعریف موسیقی، سرود نوعی گروه کرال است. البته من سرود را نوعی کنش جمعی آوازی میدانم و آن را متفاوت با کر میدانم. کر آواز جمعی است اما سرود کنش جمعی آوازی است. در حقیقت یک رویداد و اتفاق است. به نظرم ما به سرود نیاز داریم، چرا که میتواند اقتدار به ما بدهد و ابعاد مختلف آن را تقویت کند.
وی در پایان گفت: سلام فرمانده اولین رویداد همخوانی بود و نمونهاش را تاکنون نداشتیم. ما قرار گذاشتیم که با هم سرود بخوانیم و این موضوع موفقیتی بسیار بزرگ و قدمی روبه جلو بود. اکنون رویداد همخوانی سرود ایجاد شده است و به نظرم این رویداد میتواند تبدیل به یک فرم برای فعالان سرود شود.
در این مراسم میثم مهدیار معاون پژوهشی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات نیز سخنانی را بیان کرد.