نتقاد روزنامه اصولگرا از جلیلی و ظریف / کارنامه ناهمگون بازیگران

اقتصادنیوز: جلیلی در نشست «برجام؛ موزه عبرت» با کنایه به ظریف و روحانی گفته است:«عدهای میگفتند با قطعنامه 2231، سایه جنگ از سر کشور برداشته شد اما در زمان همین قطعنامه، دشمن اقدام به تجاوز به کشورمان کرد.» این جملات در شرایط فعلی چه کمکی به ایران میکند
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از روزنامه خراسان، سه هفته از پایان مرحله نخست جنگ دوازدهروزه ایران با ائتلاف واشنگتن - تلآویو گذشته است؛ جنگی که در سپهر رسانهای جهانی بهعنوان اولین رویارویی تمامعیار میان ایران و اسرائیل با پشتوانه مستقیم آمریکا ثبت شد. شکوه کمسابقه همصدایی در عرصه داخلی از گفتوگوهای تلویزیونی افراد مختلف تا صفوف فشرده داوطلبان در مراکز اهدای خون و همبستگی بی نظیر مردم در شبکه های اجتماعی نوید میداد که سیاستورزی ایران وارد فاز تازهای شده است؛ فازی که در آن، وحدت منهای جناحمحوری میتوانست جبران خلأهای دیرینه حکمرانی را آغاز کند.
بااینهمه، انگار گروه های سیاسی به تنظیمات کارخانه برگشته اند. انتشار پوستر همایشی با عنوان «برجام؛ موزه عبرت» همراه با نام سعید جلیلی و امیرحسین ثابتی نخستین جرقه را زد تا آتش اختلافات داخلی دوباره زبانه بکشد؛ آنسوتر نیز محمدجواد ظریف در یک گفتوگوی ویدئویی تازه، با تشریح ابعاد فنی و سیاسی برجام، سهم طرفهای داخلی را در «خسارت محض» امروز برجسته کرد. با وجود این جدالهای لفظی، انگار هر دوطرف ماجرا یادشان رفته است که اکنون زمان متهمسازی داخلی نیست؛ مردم باید بدانند مقصر اصلی، آمریکاست که جنگ را تحمیل و تحریم را تشدید کرد.
در فضای سیاست داخلی، هیجانی افسارگسیخته و ذوقِ مخرب «حالگیری از رقیب» چنان بر برخی فعالان چیره شده که حب و بغض شخصی را جایگزین ارزیابی عقلانی از چهرهها، اولویتها و منافع ملی کردهاند؛ روندی خطرناک که اگر بیدرنگ مهار نشود، سرمایه اعتماد عمومی را میفرساید و کشور را از مسیر تصمیمگیری منطقی منحرف میکند؛ مسئلهای که بیشک نیازمند چارهجویی فوری و اجماعی است.
کارنامه ناهمگون بازیگران
جلیلی در نشست «برجام؛ موزه عبرت» با کنایه به ظریف و روحانی گفته است:«عدهای میگفتند با قطعنامه 2231، سایه جنگ از سر کشور برداشته شد اما در زمان همین قطعنامه، دشمن اقدام به تجاوز به کشورمان کرد.» این جملات در شرایط فعلی چه کمکی به ایران میکند. صحبتهایی که در این 10 سال اخیر که از عمر برجام گذشته، بارها و بارها تکرار شده و طرف مقابل هم به تندی پاسخ داده و مردم همه استدلال ها را شنیده اند. محمدجواد ظریف نیز در گفتوگوی ویدئویی خود با کنایه به قطعنامه ها و تحریم هایی که زمان جلیلی تصویب شده، گفته است: «خسارت محض، 6 قطعنامهای بود که برای کشور گرفتند».
در حالی که انتظار میرفت سعید جلیلی و محمدجواد ظریف با پشتوانه سرمایه اجتماعی نسبی که در انتخابات سال 1403 نشان دادند مثل امثال علی لاریجانی، محسن رضایی و قالیباف در قامت یک بازیگر فراجناحی به صحنه بیایند و در خلال جنگ جهاد تبیین ویژه ای داشته باشند، متاسفانه به نحو دیگری عمل کردند. جلیلی در 12 روز بحران، کنشگر موثری در میدان تبیین نبود. محمدجواد ظریف نیز با توجه به ظرفیت های بین المللی خود و تسلط به زبان انگلیسی آنطور که باید کنشگری رسانه ای نداشت. پرسش اینجاست: چه چیزی آنان را به این یقین رسانده که اکنون زمان مناسبی برای پیشکشیدن دعواهای برجامی است؟
رقص بر لبه تیغ امنیت ملی
سؤال اساسی اینجاست: در میانه «آتشبسِ شکننده»، فرافکنی معنادار علیه توافقی که اساساً امروز موضوع اصلی کشور نیست، چه دستاورد ملموسی برای منافع ملی دارد؟ زمانِ بحران، لحظه انباشت ظرفیت نرمافزاری و پرهیز از تنش کمفایده داخلی است. جیمز ماتیس، وزیر دفاع اسبق آمریکا، در یادداشت خود درباره مدیریت جنگ عراق مینویسد: «هیچ ارتشی به اندازه اختلاف داخلی تضعیف نمیشود.» اگر این گزاره را به متن ایران 1404 تعمیم دهیم، فعالسازی دوباره خطوط تقابل اصولگرا - اصلاحطلب، آنهم در موقعیتی که سامانههای هشدار قرمز جنگ هنوز خاموش نشدهاند، چیزی جز بازی در زمین دشمن نیست».
با برجام چه کنیم؟
برجام که امروز در خاطره جمعی بسیاری از ایرانیان همردیف تلخکامیهای چالدران، ترکمانچای و عملیات کربلای 4 نشسته است، اگرچه در آغاز قرار بود درِ باغ سبز نجات اقتصادی باشد، در عمل به گواه تجربه هشتساله تحریممحورِ پس از امضا، به یکی از ناکامیهای ملی بدل شد. شکستی که به جای پذیرش و کالبدشکافی جمعی، تبدیل به ابزار تسویهحسابهای جناحی شده است. همچنانکه بر سر محسن رضایی با چکش «کربلای 4» کوبیده شد، کوبیدن چکش «مکانیسم ماشه» بر سر محمدجواد ظریف یا متهم کردن منتقدان به «خسارت محض» نیز به همان اندازه کوتهنظرانه است. زیرا تقلیل یک تجربه پیچیده دیپلماسی چندلایه به منازعه شخصی، فقط فرصت استخراج درسهای راهبردی حقوقی برای نسل بعدی مذاکرهکنندگان را میسوزاند و هزینه اعتماد عمومی را افزایش میدهد.
سخن دلسوزانه آخر
امام خمینی (ره) در خلال جنگ تحمیلی با عراق فرمودند: «هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید»، امروز بیش از هر زمان دیگر این دستور امام موضوعیت دارد. فریاد امروز، البته صرفاً شعار نباید باشد. باید بفهمیم جنگ 1404 نبرد آخر نبود و سایه تهدید هنوز بر فراز خلیجفارس سنگینی میکند. هر دو طیف سیاسی که امروز درگیر دعواهای برجامی هستند، کمی با خود خلوت کنند و ببینند تا الان بیشتر به نیروهای داخلی تاختند یا آمریکا. اگر همایش «برجام؛ موزه عبرت» واقعاً دغدغه عبرت دارد، پیش از بازکردن درِ موزه، بهتر است آینهای بر دیوار نصب کند تا برگزارکنندگان تصویری واضح از خود در روزهای آتش و خون ببینند. تصویری که شاید آنان را متقاعد کند وقت آن رسیده است قبل از کنشگری سیاسی کمی عمیق تر و دقیق تر شرایط کشور را تحلیل کنند.
همچنین بخوانید ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید