نسبت آمریکا با مفهوم «تهدید استراتژیک» برای ایران
تهران - ایرنا - «مصطفی زهرانی» عضو هیات علمی دانشکده روابط بینالملل وزارت امور خارجه با رد این گزاره که هیچ تغییری در روابط جمهوری اسلامی و ایالات متحده پیش نخواهدآمد، تاکیدکرد آمریکا در زمان ریاستجمهوری افراد مختلف، بسیار متفاوت عمل کرده و خط قرمزهای روسایجمهوری در کاخ سفید هم متفاوت است.
در نشست تخصصی با عنوان «چشمانداز روابط ایران و آمریکا در پرتو تحولات جدید» که عصر دیروز دوشنبه هفتم بهمنماه در سالن فردوسی «خانه اندیشمندان علوم انسانی» به همت «انجمن علوم سیاسی ایران» برگزار شد، چند تن از صاحبنظران روابط بینالملل به بیان دیدگاه و نقطهنظرات خود پرداختند.
«مصطفی زهرانی» عضو هیات علمی دانشکده روابط بینالملل وزارت امور خارجه نیز از جمله استادان حاضر در نشست بود که به ریشهیابی مشکلات تاریخی ایران و آمریکا و چشمانداز پیشرو پرداخت.
ضرورت نگاه استراتژیک به روابط ایران و آمریکا
از نگاه زهرانی، باید به موضوعات و تحولات نگاه علمی داشت و با فکر و اندیشه درباره چرایی این تحولات به فرمول رسید. باید مقداری از تاریخ فاصلهگرفت، به قول «کنت بوت»، قرن 21 جایی است که تاریخ به جای تئوری مینشیند. در ایران تاریخ باعثشده که از آینده عقب بمانیم. از طرفی باید به موضوعات و جریانات با دید استراتژیک نگریست.
وی در تشریح دید استراتژیک گفت: نگاه استراتژیک به این معنی است که جنبههای مختلف یک موضوع با نگرش درازمدت تجزیه و تحلیل شوند. از یک منظر، چهار دهه از انقلاب اسلامی میگذرد و همه این زمان با یک روش طی شدهاست و 40 سال آینده نیز باید با همین روال ادامه مییابد. این در حالی است که داستان ایران و آمریکا موضوعی یکطرفه نیست به این معنی که تنها آمریکا نیست که تصمیم میگیرد و آن را پیاده میکند. ایران نیز منفعل نیست و این جریان به صورت کنش و واکنش انجام میگیرد. رفتار جمهوری اسلامی نیز در تصمیمهای آمریکا بسیار تاثیرگذار است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: موضوع مهم دیگر این است که اکنون شرایط قبل از مدرنیته، مدرنیته یا پس از مدرنیته نیست بلکه به سمت فراجهانیشدن حرکت میکنیم. به این معنی که آمریکا و ایرانی که پیش از این در مرحله جهانی شدن قرار داشتند، اکنون به سمت فراجهانی شدن پیش میروند. «دونالد ترامپ» با ادعای مقابله با جهانیشدن برنامههای انتخاباتی خود را اعلام کرد اما این امر امکان پذیر نیست. به قول «جوزف نای» دانشمند و پژوهشگر سیاسی آمریکایی، حداکثر در بحث اعتقادی رئیس جمهوری آمریکا میتواند فردی ضدجهانی شدن باشد ولی با اصل این موضوع که با دانش و تکنولوژی ارتباط دارد، نمیتوان مخالفت کرد.
از نگاه زهرانی، روابط ایران و آمریکا را باید در چنین بستری تجزیه و تحلیل کرد. بسیاری از مفاهیم همچون حاکمیت را میتوان مورد تجدید نظر قرار داد. حتی آمریکا هم نمیتواند موضوع حاکمیت ملی را آنطور که مدعی است، پیاده کند بلکه استقلال، حاکمیت و بسیاری از مفاهیم در دنیای امروز به ویژه با نگاه به آینده، شکل جدیدی به خود میگیرند.
وجود چالش هویتی در روابط تهران و واشنگتن
این کارشناس مسائل بینالملل اعتقاد دارد که ایران و آمریکا باید موضوع دیگری را نیز مد نظر قرار دهند و آن اینکه هر دو طرف با مشکل بحران هویت مواجهند. پس از جنگ سرد بحران هویت در سیاست خارجی آمریکا به صورت قابل ملاحظهای مشهود و ایران نیز پس از انقلاب با این مشکل رو به رو شد. چون دو طرف با این معضل مواجهند، اول باید دوستی و دشمنیها میان دو طرف مشخص شود تا بتوان پس از آن منافع ملی را تعریف کرد. بنابراین چون شرایط همسان نیست، نمیتوان منافع ملی را به سادگی تعریف کرد.
وی تاکید کرد که اگر مفهومی اشتباه به کار برده شود، نتایج سیاستگذاری آن نیز درست نخواهد بود. به نظر میرسد نباید از واژه آمریکاییها استفاده کرد چرا که نه تنها علمی نیست بلکه نتایج سیاستگذاری آن نیز سیاستمداران را به خطا میبرد. یک آمریکا وجود ندارد بلکه آمریکاهای متفاوتی وجود دارد. زمانی روی دیوارهای آمریکا نوشه شده بود «no black no dog». حال چگونه یک سیاهپوست رئیس جمهوری آمریکا میشود؟ این تغییر بسیار عمیق و بزرگی است. این نشان میدهد که جامعه آمریکا بینهایت سیال و درحال تغییر است.
به قول «ساموئل هانتینگتون» آنهایی که به کیش آمریکایی معتقدند به مولفههایی همچون آزادی برابر، دموکراسی و امثال آن پایبندند. آمریکای امروز تغییر هویت جدی از راست سفیدپوست به لیبرال غیرسفیدپوست دادهاست. آمریکا در حال تغییر است، این کشور اگر در نظر دارد که بتواند با چین مقابله کند جمعیت نیاز دارد. بنابراین نمیتواند در مقابل مهاجرت ایستادگی کند؛ موضوعی که باعث تغییر تدریجی فرهنگ و ایدئولوژی در این کشور خواهد شد.
زهرانی تاکید کرد: آمریکا را نباید کشوری ثابت فرض کرد و گفت که هیچ تغییری در روابط ایران و ایالات متحده پیش نخواهد آمد.
خط قرمزهای رئیسان جمهوری در آمریکا متفاوت است
این استاد روابط بینالملل افزود: موضوع دیگری که در این بحث میگنجد، قدرت تصمیمگیری در ایالات متحده است که به شکل (group think) یا «فکر جمعی» دونالد ترامپ و اطرافیان وی است. حال با دید مقایسهای هم نگاه شود به راحتی میتوان گفت آمریکا در زمان ریاست جمهوری افراد مختلف، بسیار متفاوت عمل کرده است. بنابراین خط قرمزهای رئیسانجمهور در آمریکا متفاوت است به گونهای که در زمان اوباما بیشترین فرصت برای دو طرف در زمینه بهبود روابط فراهم بود.
زهرانی در تحلیل خود نیمنگاهی نیز به توافق هستهای ایران داشت و اظهار کرد: تا قبل از برجام، تقسیمبندی جناحهای سیاسی آمریکا درباره ایران اینگونه بود که هرکس ایران را بیشتر دشمن میدید در جناح تندرو قرار داشت و آنهایی که کمتر دشمن میدانستند در جناح متعادل قرار داشتند.
وی با بیان اینکه برجام شکافی عمیق میان احزاب ایالات متحده ایجاد کرد، افزود: اوباما نتوانست حتی امضای یک نفر از تندروها را در برجام اضافه کند به همین علت ترامپ دنباله خط جمهوریخواهان را ادامه داد. در مقابل، دموکراتهایی که حتی در زمان برجام ملاحظاتی را نسبت به این توافق داشتند، اکنون به دلیل این نگاه جناحی به صورت جدی در زمینه برجام متحد شدهاند. این موضوع نشان می دهد آمریکا جامعه یکسانی ندارد و رفتارهای ایران میتواند در جامعه آمریکا ایجاد شکاف کند.
نکته مهم دیگر اینکه در چهل سال گذشته آمریکا تهدید استراتژیک وجودی برای ایران نبودهاست. صدام یک تهدید وجودی استراتژیک بود چرا که نیت نابودی ایران را داشت و وقتی فرصت پیدا کرد دست به حمله زد. روسیه تزار و ترکیه عثمانی نیز در آن زمان تهدید وجودی استراتژیک محسوب میشدند. در مورد آمریکا اما به سختی می توان این موضوع را تلقین کرد چرا که نه قصد و نیت این کار و نه توانمندی لازم را دارد. برعکس همه تهدیدهای وجودی مثل شوروی، صدام و طالبان را از اطراف ایران حذف کردهاست. مهم انگیزه آنها نیست بلکه مهم این است که اطراف ایران را از دشمن خالی کرد.
این تحلیلگر مسائل بینالملل تاکید کرد: طرف دیگر رفتار ایران قرار دارد که از اهمیت بالایی برخوردار است. باید نقش ایران به خوبی تعریف شود تا بتوان برای آینده تصمیم درستی گرفت. تاکنون این نقش به خوبی تعریف نشدهاست. این موضوع تا حد زیادی تابع تعریفی است که از هویت ایرانی داریم. سطح نقشآفرینی که برای کشور قائل هستیم نیز در این موضوع دخیل است. زهرانی سپس این پرسش را مطرح کرد که «آیا ایران در نظر دارد که فقط در منطقه نقشآفرینی کند یا نظام بین الملل و سطح جهانی؟»
استاد دانشکده روابط بینالملل وزارت امورخارجه به اهمیت «منابع» در ایفای نقش نیز اشاره کرد و گفت: تناسب نقش و منابع از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. استفاده از قواعد بازی بعد دیگر این نقش آفرینیها است. صرف شناخت جنگ نرم یا سخت کافی نیست بلکه باید قواعد استفاده از آنها را به ویژه در جامعه پیچیده امروز هم بدانیم.
*س_برچسبها_س*