یک‌شنبه 4 آذر 1403

نسخه‌های عوامانه برای ازدواج / کمیته‌چی‌های شولوخف اقتصاددانان را هدف گرفته‌اند / آقای وزیر! مراقب کارت زرد افکار عمومی باشید

وب‌گاه تابناک مشاهده در مرجع

ارایه خدمات بهداشتی و درمانی به یک‌هشتم جمعیت کشور، چرا «آسیای میانه»؟، رمزگشایی ازجعبه سیاه «قتل‌های عنکبوتی»، قاچاقچیان قاطرچی در جنگل‌های هیرکانی، دمای 50 درجه در 5 استان کشور، خروج 40 درصدی تقاضای کاذب از بازار روغن، همگرایی منطقه‌ای با گسترش تجارت خارجی، گروسی خود را بدهکار صهیونیست‌ها می‌داند! و پریدن مرغ از سفره‌ها از مورادی است که موضوع گزارش‌های خبری و تحلیلی روزنامه‌های امروز...

به گزارش «تابناک» روزنامه‌های امروز دوشنبه 30 خردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که اوضاع بغرنج مستاجران، واکنش‌ها به پیشنهاد ازدواج دختران مجرد با غیرایرانی ها، تکرار ادامه دار لوازم خانگی و ایران با همسایگان در جاده جدید در صفحا نخست روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم.

در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم:

کمیته‌چی‌های شولوخف اقتصاددانان را هدف گرفته‌اند

«جهان صنعت» طی یادداشتی در شماره امروز خود با عنوان کمیته‌چی‌های شولوخف اقتصاددانان را هدف گرفته‌اند نوشت: رمان دوجلدی «دن آرام» با صفحه‌های پرشمار میخاییل شولوخف یک بار از طرف به‌آذین و یک بار هم از سوی شاملو در ایران ترجمه شده که نشانه‌ای از ارادت چپ‌های ارتودکس ایرانی به شولوخف و محتوای رمان یاد شده است. رمان دن آرام یک نوشته بسیار دلنشین از یک انقلاب با پیامد‌های مهیب در روسیه است. شولوخف هنرمندانه پیامد‌های دهشتناک انقلاب بلشویکی را در یک سبد خوش‌نقش‌ونگار به خواننده هدیه می‌کند که خوانندگان این اثر به رفتار‌های پست و سخیف و دهشتناک کمیته‌چی‌های بلشویک درباره کسانی که با آن‌ها همراه نیستند، اما مخالفتی هم نشان نمی‌دهند نگاه ژرف ندارند. کمیته‌چی‌های شولوخف برای اثبات اتهام‌های خود در دادگاه‌هایی که خودشان تاسیس کرده بودند از هر چیزی در زندگی متهمان استفاده می‌کردند. به طور مثال می‌گفتند پدربزرگ پدر بزرگ شما روزی با فلان آدم نزدیک به تزار یا فلان صاحب سرمایه فالوده خورده است و یا اینکه شما در دوره دانش‌آموزی یکی از کسانی بوده‌اید که در مدرسه سرودخوان بوده‌اید. به نظر می‌رسد رخداد‌هایی در پس و پشت رفتار‌ها و گفتار‌های برخی افراطیون یا کسانی که در این گروه‌ها نفوذ کرده‌اند و هر فعالیتی در ایران و از سوی هرکسی را که نمی‌خواهد با آن‌ها هم صدا شده و تنها هدفشان کار برای سرزمینشان است را رصد و برایش پرونده می‌سازند تا مبادا روزی او از دستشان در برود و برای خود جایی دست و پا کند و دانش و تجربه خود را در خدمت به سرزمین به کار گیرد. برای اینکه این مقدمه طولانی را بفهمیم و دلیل آوردن آن را بدانیم خوب است به گفت‌وگویی که یک خبرگزاری محافظه‌کار با دکتر علی مدنی‌زادگان کرده و دیروز منتشر شده است توجه کنید. در این گفتگو، پرسش‌کننده یا طراحان پرسش از شدت غرب‌ستیزی و ناراحتی از اینکه افرادی مثل دکتر مدنی‌زادگان برای سازمان برنامه درباره اصلاح ساختار بودجه پژوهش کرده‌اند پرسش‌هایی می‌کنند که تنها می‌توان گفت تاسف‌آور است. پرسش‌هایی مثل اینکه چرا به دانشگاه شیکاگو رفتی، آیا نباید، چون فریدمن در این دانشگاه تدریس می‌کرده و از آنجا در شیلی کودتا شده به این دانشگاه انتقاد می‌کردید؟ نظرتان درباره اینکه بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول نهاد‌هایی غربی هستند و لزوما بر ضدایران هستند چیست و آیا در فلان همایش مقاله دادید یا سخنرانی کردید؟ و... پرسش‌کننده و یا طراحان این پرسش‌ها مدام به مدنی‌زادگان می‌گویند در شبکه‌های اجتماعی این نسبت یا آن نسبت را به شما داده‌اند نظرتان چیست بسیار هوشمندانه جواب می‌دهد و می‌گوید آن‌ها که ادعا می‌کنند باید سند بدهند نه من که متهم هستم. او بسیار باهوش است و می‌گوید اگر نهاد‌های امنیتی به ما می‌گفتند به فلان دانشگاه نروید ما نمی‌رفتیم همان‌طور که به من گفتند به دانشگاه ییل نرو و من هم اپلای نکردم. به همه کسانی که درد میهن دارند و برای اقتصاد سوخته کشور دل می‌سوزانند توصیه می‌شود این گفتگو را با دقت بخوانند و از پس و پشت مسائلی که به نیامدن دانش‌آموختگان به ایران منجر شده و به تمایل روزافزون نخبگان برای رفتن آگاه شوند. دکتر مدنی‌زادگان در این گفتگو چند نکته بسیار بااهمیت را به پرسش‌کنندگان یادآور شد: نکته نخست اینکه چرا از 20 دانش‌آموخته‌ای که برای تحصیل دانش اقتصاد به خارج از ایران رفتند تنها سه نفرشان برگشته‌اند و نکته آخر این است که من واقعا خیلی متاسف شدم، این مدت که این اتفاق‌ها افتاد و باعث شد که خیلی از جوان‌ها و دانشجو‌های کشور و نخبگان کشور یک نوع حس سرخوردگی و حس‌های ناامیدی داشته باشد. چقدر من پیام از این‌طرف و آن‌طرف دریافت کردم، چقدر جوان‌ها ناامید شدند، چقدر گفتند «بگذاریم و از کشور برویم».

نسخه‌های عوامانه برای ازدواج

معین‌الدین سعیدی طی یادداشتی در شماره امروز نسخه‌های عوامانه برای ازدواج در اعتماد نوشت: هرچند موضوع افزایش دامنه‌های جمعیتی کشور از طریق ازدواج جوانان یک ضرورت غیرقابل انکار محسوب می‌شود، اما دستیابی به چنین هدفی قبل از هر اقدامی، نیازمند ایجاد بستر‌های مناسب در حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... است. اظهارات ناخوشایندی که اخیرا توسط یکی از نمایندگان مجلس در خصوص ازدواج بین‌المللی دختران ایرانی با اتباع سایر کشور‌ها مطرح شده، اعتراضات فراوانی را در فضای عمومی، شبکه‌های اجتماعی و در میان سایر نمایندگان ایجاد کرده است. البته این نماینده روز یکشنبه در صحن علنی مجلس توضیحاتی را ارایه و اعلام کرد که مصاحبه‌اش با جرح، تعدیل و تقطیع منتشر شده، اما بررسی ماهوی اظهارات این نماینده و برخی دیگر از نمایندگان نشان‌دهنده این واقعیت است که متاسفانه در مواجهه با مقوله مهم و سرنوشت‌سازی، چون ازدواج و فرزندآوری، برخوردی عمیق، علمی و کارشناسانه صورت نمی‌گیرد. هرچند بر اساس اصل 84 قانون اساسی نماینده حق دارد در همه مسائل داخلی و خارجی کشور اظهارنظر کند، اما این به این معنا نیست که با طرح موضوعات غیرضروری و حاشیه‌ساز می‌توان، غرور و احساسات میلیون‌ها ایرانی را جریحه‌دار کرد. متاسفانه چنین پیشنهاد‌هایی که این‌بار توسط رییس کمیسیون مشترک طرح جوانی جمعیت مطرح شده، نشان می‌دهد که برخی افراد و جریانات این توانایی را دارند که روند مواجهه با موضوعات مهم و سرنوشت‌ساز را به شکل سطحی و پیش پا افتاده دنبال کنند. باید توجه داشت که عذرخواهی از اظهارات غلط، شجاعت می‌طلبد و هیچ‌کس با عذرخواهی از مردم کوچک نشده است. از سوی دیگر واقع آن است که برای افزایش سرانه‌های ازدواج جوانان و رشد فرزندآوری، قبل از هر اقدامی باید زمینه‌های لازم در حوزه‌های اقتصادی، معیشتی، فرهنگی و اجتماعی را فراهم کرد. ضمن اینکه مساله بالا رفتن سن جوانان و عدم تمایل آنان به ازدواج تنها مختص به دختران ایرانی نیست و دامنه وسیعی از پسران جوان را نیز شامل می‌شود. اینکه در مواجهه با چنین معادله‌ای به جای روش‌های علمی و پژوهشی و تخصصی، اقدام به پیچیدن نسخه‌های سطحی و عوامانه شود، بیانگر فقدان نگاه و رویکرد راهبردی به مسائل مهم و کلیدی کشور است. اما متاسفانه چنین رویکرد‌هایی در حوزه‌های اقتصادی، فرهنگی، دیپلماسی و... نیز جریان دارد. اینکه میزان تمایل جوانان به ازدواج یا فرزندآوری، کم شده است، دلایل مختلفی دارد؛ بخشی از این مشکل به دلایل فرهنگی و تربیتی باز می‌گردد، بخشی با مشکلات عدیده اقتصادی و معیشتی ارتباط دارد و سهمی از این تاخیر را نیز باید برای موضوعات اجتماعی و ارتباطی در نظر گرفت. در شرایطی که اجاره و رهن یک واحد مسکونی در شهر‌ها و کلانشهر‌های کشور، نیازمند صد‌ها میلیون تومان نقدینگی است و هزینه‌های ماهانه تامین نیاز‌های طبیعی یک نوزاد، سر به فلک می‌زند، طبیعی است، دست و دل جوانان برای تشکیل خانواده یا فرزندآوری بلرزد. اگر قرار است نسخه‌ای برای بهبود وضعیت ازدواج و فرزندآوری تدارک دیده شود، این تصمیم‌سازی باید مبتنی بر گزاره‌های علمی و تحقیقات میدانی دقیق باشد. اظهاراتی از این دست که دختران ایرانی بالای 30 سال برای ازدواج می‌توانند به مردان سایر کشور‌های همسایه فکر کنند جز اینکه شخصیت جوانان ایرانی را خدشه‌دار، افکار عمومی را مشوش و غرور ایرانیان را جریحه‌دار سازد، هیچ فایده دیگری نخواهد داشت.

آقای وزیر! مراقب کارت زرد افکار عمومی باشید

مصطفی شاه کرمی طی یادداشتی در شماره امروز جوان با عنوان آقای وزیر! مراقب کارت زرد افکار عمومی باشید نوشت: بخشی از رشد تولیدات نمایشی با موضوع تجاوز اگرچه به دوره دولت قبل باز می‌گردد، اما به نظر می‌رسد ادامه این مسیر در دولت جدید در غفلت وزارت ارشاد و زیرمجموعه‌های آن ادامه دارد و لازم است وزیر به این مسئله واکنش درخور نشان دهد چرا که این اشتیاق به مضامین غیرمتعارف سؤال جدی مردم هم است.

روی کار آمدن دولت سیزدهم و نشستن محمد مهدی اسماعیلی بر کرسی وزارت ارشاد در کنار دیدار‌هایی که قبل و بعد از گرفتن رأی اعتماد از مجلس شورای اسلامی با قشر‌های مختلف فرهنگی و هنری برگزار می‌کرد، باعث امیدواری و خوش‌بینی در بین اهالی عرصه فرهنگ و هنر و رسانه‌ها برای تجربه روز‌های خوب آینده شد. هرچقدر جلوتر آمدیم واکنش‌های وزیر ارشاد در بزنگاه‌ها و بازه زمانی اتفاقات و مشکلات این امیدواری از اقدامات عمل‌گرایانه را به سطح بیانیه محکومیت دادن و واکنش‌های توئیتری (که در بین دولتمردان خسته و پیر دولت قبلی عمومیت داشت) و سخن درمانی تقلیل داد. واکنش عقلایی و منطقی وزیر ارشاد به مسئله اختلاف با ساترا بر سر موضوع صدور مجوز و نظارت بر شبکه نمایش خانگی دقیقاً همان مسیری را که قبلاً اشاره شد پیمود و برخلاف اظهار طرفین بر نداشتن مشکل هر چه جلوتر رفتیم کار به جا‌های باریک‌تر کشید تا جایی که کار به صرافت نامه نوشتن به مقام معظم رهبری و گرفتن نظر ایشان در این مورد رسید! یعنی در همان گام ابتدایی که انتظار تعامل و تعیین تکلیف یک مشکل معمولی از عرصه فرهنگ و هنر وجود داشت در عرض چند ماه حل این گره به دندان مصاحبه‌های کوتاه و بلند و نامه نگاری‌های حکومتی سپرده شد و در این کار یک کاستی عمده دیده می‌شد که در ادامه اشاره می‌کنیم. گام بعدی واکنش اسماعیلی به حواشی پیش آمده در جشنواره فجر بود که طیف‌های بسیاری از جامعه را ناراحت کرده بود و او صرفاً به انتشار یک رشته توئیت در این خصوص بسنده کرد و کاستی اتفاق قبلی در این مجال هم مغفول ماند!

آنچه سال گذشته اتفاق افتاد به همین منوال گذشت و امید‌ها به سال جاری منتقل شد، اما مشی بیانیه دادن و توئیت زدن وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی همچنان ادامه پیدا کرد. مثلاً از جمله اتفاقات هدفمند و مشمئز کننده‌ای که در عرصه فرهنگ و هنر رخ داد مسئله افشاگری مرموز زنان سینماگر از تعرض به آن‌ها توسط همکارانشان بود که سعی داشت با راه انداختن یک جنبش بدلی مثل آنچه در هالیوود رخ داده بود گزاره «این همانی» را در اذهان مردم کشورمان تئوریزه کند. در مورد این اتفاق هم وزیر ارشاد بیشتر سعی کرد مأموریت را به مدیران زیر دستش بسپارد و نیازی هم به فعلیت بخشی به عنصر مغفول مانده در اتفاقات قبلی احساس نکرد. فروریختن برج متروپل در آبادان و بیانیه سیاسی و ضد امنیتی تعدادی از سینماگران برای به آشوب کشاندن جامعه و مردم هم با یک بیانیه آتشین از جانب اسماعیلی پاسخ داده شد. در قضیه فاجعه بار جشنواره کن و جایزه‌ای که به فیلم موهوم عنکبوت مقدس داده شد و علت واکنش تأخیری وزارت ارشاد به حواشی آن در داخل و خارج از کشور هم وزیر و مدیرانش سعی کردند با پیش کشیدن پای صهیونیست‌ها و سعودی‌ها، تقصیر و قصوری را متوجه خودشان ندانند.

در جریان همه این اتفاقات عنصر «پاسخگویی به افکار عمومی» مهم‌ترین فاکتور مغفول و مجهول در واکنش‌های آقای وزیر بود که افکار عمومی و مردم جامعه خواستار توضیحات بیشتری در مورد وقایع متأثر کننده چند وقت اخیر و نیز اقدامات عملی و نه بیانیه‌ای، کاغذی و توئیتری وزارت ارشاد در محکومیت و پیگیری آن‌ها بودند و همچنین احیاناً اگر با افرادی که در ایجاد و راه اندازی و تقویت این مشکلات و مسائل نقشی ایفا کرده بودند برخورد انضباطی یا محرومیتی صورت گرفته، گزارشی به افکار عمومی و مردم داده شود!

وزیر ارشاد باید بداند که پاسخگویی به افکار عمومی در رابطه با مطالبات ایجاد شده در حوزه فرهنگ و هنر و نیز ارائه گزارش به مردم در مورد اقدامات عملی صورت گرفته در این زمینه برای او و مدیرانش در اولویت قرار دارد و صرفاً نباید گمان کنند که با یک بیانیه یا انتشار یک توئیت همه چیز حل می‌شود. اگر در زمان اجرای تئاتر منحط «مخاطب» وزیر ارشاد به جای پاسخگویی درباره آن، پای درددل کشاورزان دهاقانی باشد؛ این انجام وظیفه نیست. وزیر همانطور که باید در برابر بخش‌های مختلف قانونی کشور پاسخگو باشد به همان اندازه باید خودش را موظف به حل شبهات و پاسخ به سؤالات افکار عمومی بداند. کوتاهی‌های صورت گرفته و نیز واکنش به حواشی فیلم موهوم «عنکبوت مقدس» جزو وظایف قانونی وزارت ارشاد است و همانطور که مجلس ممکن است به او کارت زرد بدهد یا او را استیضاح کند، محتمل است که همین اتفاق برای او در منظر افکار عمومی اتفاق بیفتد!