نشانههایی روشن از طراحی عملیاتهای اجتماعی پس از حملات صهیونیستها / روزنامه اصلاحطلب: از NPT خارج نشوید!

در روزهای اخیر برخی تحرکات مشکوک در حال هدایت اخبار به سوی جنگهای اجتماعی با ضرب آهنگی به سوی خیابان است.
سرویس سیاست مشرق - در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژههای مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
*********
اجتماعی شدن جنگ، بیشتر وقتها پدیده خودکاری است که به محض شروع جنگ اما با آهنگی تند یا کند رخ میدهد، چون جنگ فقط نظامیان یا دولتها را درگیر نمیکند، بلکه سایه سنگینش دیر یا زود بر سر اقشار و طبقات مختلف اجتماعی میافتد.
در روزهای اخیر برخی تحرکات مشکوک در حال هدایت اخبار به سوی جنگهای اجتماعی با ضرب آهنگی به سوی خیابان است؛ روزنامه آرمان ملی در یادداشتی با دادن سویه به این ماجرا نوشته است:
پس از ماجرای قتل خانم الهه حسیننژاد این سوال در بین افکار عمومی جامعه به وجود آمده بود که با این همه دوربینها و تجهیزاتی که در سطح شهر تهران وجود دارد چگونه پس از 11 روز جسد ایشان در بیابانهای اطراف تهران پیدا شده است؟ از سوی دیگر ما باید این سوال را مطرح کنیم که به چه میزان در زمینه آموزش دختران و زنان جامعه تلاش کردیم که چگونه میتوانند در مقابل رفتارهای نامتعارف در سطح جامعه از خود دفاع کنند؟
این روزنامه در ادامه مینویسد:
در برخی کشورهای جهان برنامههایی طراحی شده که در صورتی که زنان در جایی احساس ناامنی کنند بلافاصله لوکیشن خود را به پلیس ارسال میکنند و پلیس رسیدگی میکند. ما به چه میزان به این مسائل اهمیت دادهایم و برای آن برنامهریزی کردهایم؟ خشونت علیه زنان در جامعه ما به یک امر واقعی تبدیل شده و به همین دلیل باید برای آن مجازاتهای سنگین در نظر گرفته شود.
در بخش دیگری از این یادداشت با گرا دادن به سمت تحرک خیابانی نوشته شده:
از زمانی که پدر رومینا سر او را برید و یا زمانی که آن مردم اهوازی سر زن خود را برید و در خیابان چرخاند و یا حتی در ماجرای قتل خانم حسیننژاد جامعه به این نتیجه رسید که خشونت علیه زنان در جامعه ایران به یک واقعیت خطرناک تبدیل شده است. به همین دلیل نیز این موضوع برای خانوادهها جدیتر شده است. نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که در عین حالی که نیروهای انتظامی و امنیتی ما قوی هستند اما در شرایط کنونی خانوادهها احساس ناامنی میکنند. به نظر میرسد اگر برخی مسئولان از مسائل غیر مهم عبور کنند و به مسائل جدیتری مانند خشنونت علیه زنان توجه کنند این ناامنی تا حدودی از بین خواهد رفت.
بازی دادن نسل جوان و استفاده از ظرفیت اجتماعی آنها برای ایجاد آشوب و اغتشاش در داخل کشور علاوه بر مولفهها و استعدادهای داخلی در خارج از مرزها و در در یک اتاق عملیاتی شتابدهی شده است؛ موسسه کارنگی اخیراً در گزارشی نوشته است که میتوان از ظرفیت نیروهای طغیانگر برای زدن بالهای ایران در منطقه استفاده کرد.
اندیشکده آمریکایی بنیاد دفاع از دموکراسیها (FDD) که نقش مهمی در شکلدهی سیاست خارجی واشنگتن در قبال ایران دارد در 23 می 2022 (2 خرداد 1401)، یعنی نزدیک به چهار ماه قبل از اغتشاشات اخیر و در بحبوحه اغتشاشات پراکنده به افزایش قیمتها در گزارشی با عنوان «اعتراضات در ایران اوج گرفته، دولت بایدن میتواند کمک کند» به دولت و مقامات آمریکا توصیه میکند این نوع اعتراضها را جدی بگیرند و از آنها حمایت کنند.
علیرغم اینکه شواهد و تجربه تاریخی نشان میدهد، دولت آمریکا بهعنوان دشمن اصلی مردم ایران، در دهههای گذشته و دستکم در سالهای اخیر یکی از حامیان اصلی ایجاد ناآرامی و خشونت خیابانی در ایران بوده، نویسندگان این گزارش مدعی میشوند که دولت آمریکا تاکنون به اغتشاشات خیابانی در ایران توجه نداشته و همیشه سیاست «محتاطانه» در پیشگرفته و حتی در ناآرامیهای سال 88 موسوم به «جنبش سبز» نیز دولت آمریکا در حمایت از معترضان در ایران موفق نبود.
یکی از مهمترین مسائل برای آمریکاییها در حال حاضر تعیین یک لیدر برای هدایت آشوبها در ایران است؛ تجربه پروژه ایجاد اغتشاش در سالهای 78، 88، 96 و 98 و نیز آشوبهای مرتبط با مسئله حجاب در سال 1401 نشان داد که لیبرالهای داخلی، اصلاحطلبان؛ گروهک نفاق و سلطنتطلبان به دلیل خواستگاه خاص اجتماعی، شرایط زیستی، تاریخچه و عملکرد نمیتوانند گزینه مناسب برای رهبری تحولات در داخل و هماهنگ کردن آن در خارج از کشور باشند.
روزنامه هممیهن در گزارشی تعلیق همکاری با آژانس را احساسی خوانده و در نوشتاری عجیب گفته است:
اکنون که از شرایط هیجانی اولیه جنگ فاصله گرفتهایم، دیده میشود که مجلس شورای اسلامی «قانون الزام دولت به تعلیق همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی» را به تصویب رسانده است. تفکر حاکم بر رسانه ملی کمافیالسابق برقرار بوده و در مواضع خواص و گروههای سیاسی هیچ تغییری مشاهده نمیشود. لذا از مجموعه اوضاع و احوال چنین قابل استنباط است که این تجربه نهتنها در واقعگراشدنِ نیروهای سیاسی در ایران بیاثر بوده، که حتی بر ثقل ایدئولوژیک آنان نیز افزوده است.
پیش فرض بنیادین تعلیق ارتباط با آژانس این است که تنها راه موثر برای کاستن از فشار تحریم و تهدید دشمن، هزینه مند کردن اقدامات آن در حوزه هایی است که دشمن از آن نگرانی جدی دارد، احساسی خواندن چنین اقدامی سادهلوحانه و در پازل دشمن است.


