نور به تاریکخانه شرکتهای دولتی رسید! / نقد اقدام پرحاشیه ضرغامی / تحولات منطقه و کدورت مسکو - تل آویو
انتشارصورتهای مالی 313 شرکت دولتی برای اولین بار، رسیدن ارتفاع زبالههای 38 ساله «سراوان» رشت به 110 متر، مظلومیت مضاعف شیعیان افغانستان، حذف تدریجی ارز 4200، راه دشوار ماکرون در صورت پیروزی در انتخابات فرانسه، شهباز شریف و مانورهای سیاسی غیرممکن، موشکهای دوشپرتاب کابوس جدید تلآویو، خیز 11 هزار واحدی شاخص کل و دور جدید حملات روسیه به شرق اوکراین و گرانی اینترنت در فاز مجادله از...
به گزارش «تابناک» روزنامه های امروز چهارشنبه 31 فروردین ماه در حالی چاپ و منتشر شد که هشدار مکتوب تهران به تل آویو، ایران و پیامدهای جنگ اوکراین، بدهکاران بانکی زیر ذره بین در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشت ها و سرمقاله های منتشره در روزنامه های امروز را مرور می کنیم:
نقد اقدام پرحاشیه ضرغامی
نادر نینوایی روزنامهنگار طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت با عنوان نقد اقدام پرحاشیه ضرغامی نوشت: - در دو روز گذشته انتشار ویدئوی بازدید عزتالله ضرغامی وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی از مخزن موزه ملی ایران خبرساز شد. ضرغامی در این ویدئو اشیای تاریخی با قدمت چند هزار ساله را این دست و آن دست کرده و در خصوص قدمت آثار سوالاتی مطرح میکند. اگرچه در این ویدئو ضرغامی دستکش به دست داشته و ماسک به صورت زده اما برخی از فعالان حوزه میراث فرهنگی به درستی این نقد را مطرح میکنند که چه لزومی داشته بالاترین مقام حوزه میراث فرهنگی کشور اشیای تاریخی موزه ملی ایران را به خطر انداخته و آنها را دست به دست کند تا توضیح واضحات دهد. موج انتقادات از حرکات ضرغامی در موزه ملی به حدی بود که نهایتا گردانندگان صفحه رسمی موزه ملی ایران در اینستاگرام، ناچار شدند پیامهای مطلب مربوطه را خاموش کنند. با این وجود در صفحه وزیر میراث که این ویدئو نشر یافته نظرات فعال هستند و میتوان شاهد نقدهای وارده از سوی مردم و فعالان میراث فرهنگی در این خصوص بود. در گذشته و در زمان ریاستجمهوری محمود احمدینژاد و ریاست حمید بقایی در سازمان میراث فرهنگی وقت، اقدام مشابه با آنچه ضرغامی انجام داد مسبوق به سابقه بوده است. البته در آن زمان وقتی که احمدینژاد خواست بدون دستکش به شاهنامه خطی و تاریخی دست بزند کارشناس مربوطه تذکر داد که بدون دستکش این کار را انجام ندهد و البته شنیده شد که بعدها کارشناس مربوطه به خاطر همین تذکر بجا توبیخ شده است. در خصوص اقدام ضرغامی اما شاهد آن هستیم که مسوولان موزه ملی ایران صرفا شاهد حرکات پرخطر وزیر میراث و دست به دست شدن ظرفی هستند که نشانی از وجود انیمیشن در شهر سوخته است. در این میان برخی از نقدهای مطرح شده در خصوص این اتفاق متوجه مسوولان و کارشناسان موزه ملی ایران است که چرا از وزیر نمیخواهند اشیای تاریخی را لمس نکرده و آنها را دست به دست نکند. بعضی از صاحبنظران هم میگویند متخصص نبودن ضرغامی در حوزه میراث فرهنگی و بهرهگیری از معاونانی که بیشتر سابقه صداوسیمایی دارند و فاقد تخصص در حوزه میراث فرهنگی هستند، باعث شده وی از مشاوره متخصصان حوزه محروم شده و دست به اقدامات اینچنینی بزند. آنچه که واضح است اما این است که از وزیر میراث فرهنگی انتظار میرود در هنگام مراجعه به مخازن موزهها بیشتر پیگیر مشکلات از مسوولان مربوطه باشد و نمایش آثار به صورت ویدئویی آن هم بدون توجه به ملاحظات مربوطه اقدامی غیرکارشناسانه و دور از ذهن است. در میان خیل نظرات مطرح شده اما برخی هم با اشاره به این موضوع که هزاران شیء تاریخی در گنجینهها و مخازن موزهها در حال خاک خوردن بوده و در معرض آسیب هستند، معتقدند که شاید همین حضور پر حاشیه ضرغامی در مخزن موزه ملی نیز باعث توجه بیشتر به این آثار شود. آنچه که مسلم است از وزیر میراث فرهنگی و سایر مسوولان ذیربط در حوزه میراث فرهنگی کشور توقع داریم به جای انجام حرکات نمایشی و فیلم گرفتن از مخازن موزهها، فرصت تماشای این آثار در موزههای تخصصی را فراهم کنند. در حال حاضر هزاران خانه تاریخی در کشور وجود دارد که در حال تخریب و نابودی هستند، وزارت میراث میتواند با مشارکت بخش خصوصی و شهرداریها این خانهها را تبدیل به موزههای تماشایی در جایجای کشور کند. به این ترتیب هم خیل عظیم کارشناسان موزهداری بیکار به کار گرفته میشوند و هم اشیای تاریخی به جای خاک خوردن در موزهها در معرض نمایش عموم قرار میگیرند. فراموش نکنیم که افزایش تعداد موزهها و آثار به نمایش در آمده میتواند چرخ صنعت گردشگری کشور را نیز با سرعت بیشتری به گردش در آورد و زمینه را برای استفاده بیشتر از راهنمایان گردشگری فراهم کند.
نور به تاریکخانه شرکتهای دولتی رسید!
مسعود پیرهادی طی یادداشتی در شماره امروز رسالت با عنوان نور به تاریکخانه شرکتهای دولتی رسید! نوشت: گاهی میشود در ورای مطلبی غمانگیز، نور امید و احساس حرکت روبه جلو به افراد منتقل شود. مثلا بهتازگی چند خبر ناراحتکننده در حوزه اقتصادی کشور، علاقهمندان و دلسوزان این عرصه را خوشحال و امیدوار کرد! وزارت امور اقتصادی و دارایی با دو اقدام اخیر خود که البته گزارش از اوضاع نابسامان بانکها و بدهکاران آن و صورتهای مالی شرکتهای دولتی بود، هم فعالان اقتصادی دلبسته به ایران اسلامی را ناراحت کرد و هم امیدوار؛ ناراحت از وضع بد و اسفبار بدهیهایی که لااقل از سررسید آنان 18 ماه گذشته و باکمال تعجب مجددا مشمول دریافت تسهیلات میلیاردی شدهاند؛ ناراحت از اینکه تعداد معتنابهی از شرکت های دولتی ما دارای چند هزار میلیارد تومان زیان انباشتهاند و نظارت صحیحی بر آنان نبوده و بیتالمال هم با مکر و شیطنت، میل شده هم با جهل و ناکارآمدی، حیف! اما خوشحال و امیدوار بهواسطه آنکه بالاخره افرادی در دولت پیدا شدند که بهجای «بگمبگم»، واقعا عملیاتی و اجرایی «گفتند» و نشان دادند که رضایت خدا و مردم را به خرسندی اینوآن ترجیح دادند و پا روی دم غارتگرانِ خواسته یا ناخواسته بیتالمال گذاشتند. گزارش حسابرس مستقل و بازرس قانونی به انضمام صورتهای مالی سال مالی 1398، (296) شرکت دولتی اعم از مادرتخصصی، اصلی و فرعی و گزارش حسابرس مستقل و بازرس قانونی به انضمام صورتهای مالی سال 1399، (313) شرکت دولتی از جمله تعداد 7 بانک دولتی، 2 بیمه دولتی و همچنین 4 شرکت تابعه وزارت امور اقتصادی و دارایی در سامانه کدال منتشر و در دسترس عموم قرار گرفت. اتفاقی که تاریکخانه شرکتهای دولتی را زیر نور میبَرد و این اولین گام درمان است. وقتی یک بیمار، سونوگرافی یا سیتیاسکن میکند و نزد پزشک متخصص میبَرد، ممکن است از پزشک بشنود که دچار سرطان شده یا تومور مغزی دارد؛ ممکن است خوشخیم یا بدخیم باشد و این امر ناراحتکننده و غمانگیز است اما بههرحال میفهمد که دیگر حتی یک لحظه را هم نباید از دست بدهد و باید بهفکر درمان عاجل باشد. علل وقوع بیماری یا تشدید آن را درمییابد و با آن مقابله میکند؛ اهل پرهیز میشود. نسبت به بسیاری از امور، خائف و ترسان خواهد بود تا مبادا حالش به وخامت بکشد و این جنبه، روزنه امید به بهبودی را در قلب بیمار ایجاد میکند. حکایت برخی شرکتهای دولتی که در کدال، بیآبرو شدند نیز همین است. بسیاری از این شرکتها باید قطع شوند و به بخش خصوصی سپرده شوند تا پیکره دولت بتواند به حیات خود ادامه دهد؛ اما فرق این قطع عضو آن است که اینجا عضو قطع شده، نابود نمیشود و اتفاقا گویی قلمه زده شده و زندگی تازهای پیدا خواهد کرد. بانکها و مؤسسات اعتباری مکلف شدند تا برای اطلاع عموم، مشخصات تسهیلاتگیرنده، توجیه بانک برای تخصیص منابع، مبلغ تسهیلات، میزان پرداخت، مانده بدهی، نرخ سود و نوع تضمین را اعلام کنند. اینکه چه قسمتهایی از این وعده محقق شد، بماند برای مطالب آتی؛ اما نفس برداشتن این گام و عزمی که در بدنه دولت و خصوصا وزارت امور اقتصاد و دارایی برای افشای نام و نشان ابربدهکاران بانکی وجود داشت قابل ستایش است. اما نکته مهم آن است که این دو اقدام بسیار امیدوارکننده و ضروری، تنها قدم اول در حل برخی مشکلات اقتصادی است و رفع و بهنتیجه رساندن مسائل کلان اقتصادی، نیازمند برداشتن گامهای مهم بعدی است. گام اول برای آسیبشناسی و شناخت وضع موجود، لازم است اما عمل به نسخههای پزشک و احیانا جراحیهای پیشرو میتواند موجب بهبودی اوضاع اقتصادی کشور شود.
تحولات منطقه و کدورت مسکو - تل آویو
سید رضی عمادی طی یادداشتی در شماره امروز خراسان با عنوان تحولات منطقه و کدورت مسکو - تل آویو نوشت: جنگ اوکراین، نشان دهنده واگرایی ژئوپلیتیکی منافع در منطقه اروپای شرقی است اما از همین رویداد میتوان به عنوان ابزاری مهم و کارآمد برای تجزیه و تحلیل روابط بین قدرتها و درخصوص بسیاری از دولتهایی که به طور مستقیم یا غیر مستقیم در این مناقشه نقش داشتهاند، استفاده کرد. یکی از بارزترین این مثالها معادلات سیاسی در منطقه غرب آسیا و در ارتباط با نوع روابط مسکو و رژیم صهیونیستی است. در ابتدای شروع جنگ و تلاش غرب برای ایجاد جبهه مشترک بینالمللی علیه روسیه، رژیم صهیونیستی که نام مهمترین متحد غرب در منطقه را یدک میکشد ابتدا موضعی غیرهمدلانه با خواستههای غرب در پیش گرفت. برای مثال در حالی که کی یف علاقه خود را به مجموعهای از باتریهای موشکهای گنبد آهنین تولید شده در اسرائیل نشان داده بود تا زرادخانه دفاعی خود را تقویت کند، برای ماهها، دولت ایالات متحده تلاش کرد تا تلآویو را متقاعد کند که با این فروش تسلیحاتی موافقت کند اما ظاهراً دولت نفتالی بنت به دلیل ملاحظات درباره آسیب رساندن به روابط با روسیه از این اقدام سرباز زد. حتی اسرائیل سعی کرد که خود را به عنوان یک میانجی بالقوه بین روسیه و اوکراین معرفی کند چرا که ارتباط فرهنگی قوی با طرفین دارد و حدود 15 درصد مهاجران سرزمینهای اشغالی از شوروی آمدهاند اما با گذشت زمان این رژیم به زمره بازیگرانی پیوست که نه تنها اقدام روسیه را محکوم کردند بلکه واکنش شدیدی نیز علیه روسیه اتخاذ کرده است. ابتدا رژیم صهیونیستی در نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد که برای تعلیق عضویت روسیه در شورای حقوق بشر این سازمان برگزار شد به قطعنامه پیشنهادی ضد روسی رای مثبت داد. سپس و بعد از کشف پیکرهای کشتهشدگان در بوچا، وزیران خارجه و بهداشت و همچنین سفیر اسرائیل در اوکراین، با تعبیر «جنایت جنگی» به شدت این حوادث را محکوم کردند. زلنسکی رئیسجمهور یهودی تبار اوکراین نیز خطاب به کنست، با تشبیه حملات روسیه به هولوکاست، خواستار حمایت بیشتر اسرائیل شد. همه اینها باعث شد که در ادامه رویکرد ضد روسی اسرائیل در بحران اوکراین، وزارت خارجه روسیه سفیر تل آویو در مسکو را احضار کند. اما به نظر میرسد تغییر رویکرد رژیم صهیونیستی در قبال بحران اوکراین و محکوم کردن اقدام روسیه و حتی متهم کردن این کشور به جنایت جنگی ناشی از چند فاکتور است. روابط رژیم صهیونیستی و روسیه در یک دهه اخیر متاثر از تحولات سوریه بوده است. روسیه یکی از بازیگران مهمی است که در تحولات سوریه نقش پر رنگی دارد و ضمن مخالفت با گروههای تروریستی بر لزوم حفظ تمامیت ارضی و حاکمیت سوریه تاکید دارد. در مقابل رژیم صهیونیستی یکی از بازیگرانی است که همواره با حملات گاه و بی گاه علیه سوریه حاکمیت این کشور را نقض کرده است. تغییر موضعی که رژیم صهیونیستی در قبال بحران اوکراین داشته و آشکارا در کنار کشورهای غربی در این بحران قرار گرفته است، نشان میدهد نزدیکی که پیش از این میان تل آویو و مسکو در سیاستهای خاورمیانهای و به خصوص در بحران سوریه به وجود آمده است یک هم سویی تاکتیکی بود برای این که منافع خود را در بحران سوریه پیگیری کند. موضوع دیگر این که رژیم صهیونیستی که همواره تحت حمایت ایالات متحده آمریکا بوده و به خصوص در سالهای اخیر نیز معامله قرن را با طراحی و حمایت ایالات متحده آمریکا پیش برده و تلاش کرده که با بهره گیری از این طرح نژاد پرستانه از انزوای سیاسی در منطقه خارج شود اکنون از بحران اوکراین به عنوان فرصتی استفاده میکند تا به نوعی هم حمایتهای همیشگی آمریکا را جبران کند و هم حمایت این کشور را برای تداوم جنایتها ضد فلسطین داشته باشد. افزون بر این، طبق نظرسنجیها بیش از 75 درصد ساکنان سرزمینهای اشغالی خواستار حمایت از اوکراین هستند. دولت بایدن نیز خواستار موضع فعالانهتری شده و از این که الیگارشهای یهودی یا دوتابعیتی روسی به سرزمینهای اشغالی پناه بردهاند، انتقاد کرده است. اکنون با توجه به تشدید احساسات ضدروسی در میان ساکنان سرزمینهای اشغالی، میانجیگری میان روسیه و اوکراین برای سران رژیم صهیونیستی دشوارتر خواهد شد. به خصوص که مقامات کابینه این رژیم خاصه بنت و لاپید سعی دارند با نوعی تقسیم کار، بدون ذکر نام پوتین و روسیه، این حملات را محکوم کنند. از سوی دیگر؛ میتوان انتظار داشت که روسیه نیز از این پس موضع جدیدی در قبال حملات هوایی و موشکی مکرر رژیم صهیونیستی علیه سوریه اتخاذ و اقدام به مخالفت با آن و حتی ارائه تجهیزات پدافند هوایی به سوریه برای مقابله با این حملات کند. در این شرایط به نظر میرسد در کشاکش افزایش رویاروییهای روسیه و غرب در ادامه جنگ اوکراین، وضعیت سیاستهای پوتین درخصوص مناقشات و بحرانهای منطقه غرب آسیا به ویژه روابط و همکاری های منطقهای روسیه و رژیم صهیونیستی دستخوش تغییر و تحول شود.