شنبه 3 آذر 1403

نگاه «سرسری» به ماجرای انداختن کودک زباله گرد به سطل!

وب‌گاه تابناک مشاهده در مرجع
نگاه «سرسری» به ماجرای انداختن کودک زباله گرد به سطل!

انتشار ویدیویی که در آن یک کودک کار برای تفریح دو فرد به سطل زباله انداخته می‌شود، به سرعت موجبات جریحه‌دار شدن احساسات بسیاری را فراهم آورد و سلسله واکنش‌هایی به دنبال داشت که برخی شان هیچ سنخیتی با واقعیت ندارند! رویدادی قابل تامل که نشان می‌دهد، چقدر نگاه همه مان به امثال این ماجرا سرسری است...

انتشار ویدیویی که در آن یک کودک کار برای تفریح دو فرد به سطل زباله انداخته می‌شود، به سرعت موجبات جریحه‌دار شدن احساسات بسیاری را فراهم آورد و سلسله واکنش‌هایی به دنبال داشت که برخی شان هیچ سنخیتی با واقعیت ندارند!

به گزارش «تابناک»؛ آن گونه که رویداد توسط یکی از کودک آزاران به تصویر کشیده شده، در حالی که کودک مشغول سوا کردن زباله‌های قابل بازیافت از درون سطل زباله است، فردی از پشت پاهایش را از زمین می‌کند و با بلند کردنش، کودک را درون سطل مکانیزه جمع آوری زباله می‌اندازد؛ فرایندی که با خنده دو کودک آزار همراه است.

هرچند روایت به تصور کشیده شده بسیار کوتاه است، به شدت آزاردهنده هم هست و همین کافی است تا این فیلم بازنشر وسیع و سریعی در شبکه‌های اجتماعی بیابد، موجی از انزجار و خشم بیافریند و در نهایت به شکل گیری مطالبه‌ای فراگیر برای شناسایی و برخورد با عوامل رقم زننده ماجرا منجر شود.

پیرو دست به دست شدن پرتکرار این فیلم و تقاضای سنجاق شده به آن در خصوص شناسایی عوامل آزار کودک زباله گرد، پای پلیس فتا به ماجرا باز می‌شود تا تاکید این نهاد بر شروع تحقیقات ویژه به این منظور، پیش درآمد اظهارنظر‌های دیگر مسئولان شود و خیلی زودتر از آنچه انتظارش می‌رفت، رسانه‌ها پر شود از اخبار تکمیلی در این خصوص.

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی

از واکنش سازمان بهزیستی و تاکید این نهاد به پیگیری ماجرا به واسطه وزارت دادگستری و قوه قضاییه و شکایت از کودک آزارانی که در تهیه این فیلم نقش آفرینی کرده اند تا خبری که ساعتی بعد منتشر شد و حکایت از شناسایی و دستگیری کودک آزار در استان البرز داشت.

نکته جالب توجه در این خصوص، تاکید مسئولان بهزیستی بر تطابق این رویداد با مصادیق «کودک آزاری» و پیرو آن، یادآوری این گزاره مهم بود که به هیچ عنوان از پیگیری ماجرا کوتاه نخواهند آمد، اما زمانی که خبر دستگیری کودک آزار منتشر شد، همه چیز تغییر کرد.

به پاسخ اسدالله حیدری، مدیرکل بهزیستی استان البرز به این پرسش تسنیم که آیا سازمان بهزیستی از این جوان شکایت خواهد کرد یا خیر، دقت کنید: «با توجه به این که دادستانی به عنوان مدعی‌العموم ورود پیدا کرده، دیگر نیازی به شکایت سازمان نیست»!

اما بشنوید از ادامه ماجرا و اظهار نظر دیگر آقای مدیرکل که ساعتی بعد به ایسنا گفته که اداره تحت امرش یعنی «اداره کل بهزیستی استان البرز خبر دستگیری مرد کودک‌آزار در استان را تایید نمی‌کند، ولی در صورت صحت خبر، پیگیر رسیدگی به این اتفاق از سوی مدعی‌العموم خواهد بود.»

روایتی که مشابه آن به نقل از دادستانی استان البرز هم منتشر شده و تاکید دارد «در این رابطه پرونده قضایی تشکیل شده و دادستانی پیگیر ماجراست، اما فرد خاطی هنوز دستگیر نشده است.» اظهار نظری که می‌شود این گونه تعبیرش کرد که وقوع این رویداد در استان البرز برای این نهاد مسجل شده و چه بسا محدوده وقوع ماجرا و برخی نکات دیگر نیز مکشوف شده باشد، اما هنوز به دستگیری فرد خاطی منجر نشده است.

مواردی که صرف نظر از آنها، این رویداد ابعاد قابل تامل دیگری هم دارد که ظاهرا در سایه نگاه سرسری مان همه ماجرا، مغفول مانده است. نکاتی از جمله «کار کودک» که بر اساس قوانین کشورمان ممنوع است، اما حتی این فیلم نیز موجب نشده مورد توجه انبوه مردمی که به ماجرا واکنش نشان داده اند قرار گیرد و مسئولان را مجاب به اظهارنظری ولو نیمدار در این خصوص کند.

تلخ‌تر آنکه به رغم ممنوع بودن کار کودکان در کشورمان، اوضاع آنقدر وخیم شده که شاهد حضور گسترده کودکان کار در مشاغلی مانند زباله گردی هستیم. عارضه‌ای که شاید تا چند سال پیش فکر می‌کردیم مختص جوامع غربی است که در آن‌ها کرامت انسان به فراموشی سپرده شده، اما مدتهاست پی برده ایم که بخشی از روزمره زندگی جامعه ایرانی هم شده و رو به گسترش است!

پدیده‌ای که حالا مشخص شده از فرط عادی شدنش برای عموم مردم، برای برخی بساط شوخی و خنده فراهم آورده است. با این ملاحظه که این اقدام بسیاری را رنجیده خاطر کرده، سر کردن روزانه و مداوم کودکان و زنان و مردان در سطل‌های زباله شهری و افزایش شمار زباله گرد‌ها و همه مسائل ریز و درشت همراه با این پدیده، کسی را رنجیده خاطر نکرده و نمی‌کند!

به این نکات تامل برانگیز، مطالبه وسیع مردمی و سازمانی شکل گرفته برای شناسایی عامل کودک آزاری اخیر را هم می‌توان افزود که می‌شد شامل مطالبه‌ای برای شناسایی کودک انداخته شده به سطل زباله برای رسیدگی به درد‌های وارد آمده به وی در نتیجه بی توجهی‌های همگانی به ایشان باشد، اما همه ترجیح داده ایم از آن صرف نظر کرده و به جایش فرد آزاردهنده او را لعن کنیم! ترجیحی که نگاه ثابت ما به همه ماجرا‌های مشابه شده است...