نگران اقتصاد هستیم
/ محسن هاشمی، رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی در یادداشتی نوشت دوره سازندگی در شرایطی آغاز شد که هشت سال جنگ ویرانگر خساراتی مستقیم و غیرمستقیم در حدود یک هزار میلیارد دلار به کشور وارد کرده و حتی بخش مهمی از زیربناهای باقیمانده از دوران طاغوت را نیز ویران کرده بود.
کافی است به تصویر اقتصاد کلان کشور در انتهای سال 1375 از جمله تولید ناخالص داخلی و ارزش افزوده بخشهای مختلف از جمله کشاورزی، صنعت و معدن، نفت، خدمات و البته مصرف و سرمایهگذاری و بودجههای عمومی سالیانه یعنی هزینهها و درآمدهای دولت، صادرات و واردات، نقدینگی و تورم، جمعیت و نیروی انسانی، اشتغال و البته عدالت اجتماعی نگاهی افکنده شود و عملکرد هر بخش را ارزیابی نمایید.
علیرغم مثبت شدن اکثر شاخصها و موفقیتهای دولت در بخشهای عمرانی، تولیدی و زیربنایی، متأسفانه تورم و سقوط ارزش پول ملی به عنوان یک مشکل اساسی پیش روی مردم و کارشناسان اقتصادی کشور بود و به عنوان اولویت جدی دولت در نظر گرفته شد تا ضمن کنترل تورم و نقدینگی و سقوط ارزش پول ملی مثبت ماندن شاخص بخشهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نیز روند مثبت خود را حفظ نماید.
مرور نتایج برنامههای اول و دوم کشور سالهای 1376 تا 1377 نشان میدهد که رشد تولید ناخالص داخلی به 6/4% و مصرف کل نیز به قیمتهای ثابت 6/6 درصد رشد داشت و اقتصاد در وضعیت تولیدی قرار گرفت. کسری بودجه به توازن بودجه تبدیل شد و بودجه عمرانی سال به سال افزایش یافت. تراز بازرگانی خارجی دولت مثبت شد و امید به زندگی به نزدیک 70 سال رسید. بیکاری از 14/2% به 9% و شاخص فقر کاهش یافت. درآمد و رفاه اجتماعی بالا رفت و درصد باسوادی به حدود 80% و مشارکت زنان افزایش یافت.
بیش از 60 سد مخزنی ساخته شد و محصولات کشاورزی رشد سالانه 6% را تجربه کردند. ظرفیت نیروگاهها از 13هزار مگاوات که در جنگ هم بخشی از آن نیز تخریب شده بود. به 23هزار مگاوات رسید و برای مهار آبها و توسعه برق و محصولات زیربنایی چون فولاد و سیمان و پتروشیمی رشدهای متوسط بالای 20% را به دست آورد و در بخشهای فرهنگی و اجتماعی و آموزشهای عمومی عالی و تحقیقات عالی و فرهنگی و امور جوانان و ورزش رشدهای قابل توجهی را در معرض دید همگان قرار داد و به حدود 19میلیون دانشآموز و 1/3میلیون دانشجو و افزایش زیربناهای آموزشی تا 5میلیون مترمربع و تیراژ مطبوعات از 137میلیون تا 860میلیون نسخه بالغ شد.
علیرغم موقعیتهای دولت در بخشهای عمرانی و تولید و زیربنایی به دلیل فعالیتهای شدید و بازسازی کشور و هزینههای ارزی با پایین آمدن قیمت نفت به زیر حدود 8/5 دلار در بشکه، کشور دچار مشکل عدم پرداخت سررسیدهای ارزی شد و متأسفانه با بالا رفتن قیمت ارز دچار تورمی شدید شد، ولی به سرعت دولت توانست تورم نزدیک به 49% در سال 1374 را به 23% در سال 75 کاهش دهد، موفق به تثبیت اقتصادی در آخرین سال دولت سازندگی شد و تقریباَ در سال 1375 تعهدات ارزی سررسید شده هم از بین رفت و فضای اعتماد جدیدی ایجاد شد و خوشبختانه با حضور اکثر نیروهای دولت سازندگی در دولت اول اصلاحات روند اصلاحات اقتصادی مناسب پیش رفت و سیاست دولت سازندگی در امر توسعه نیز تداوم یافت.
حالا ضمن تشکر و استقبال از صحبت های جناب آقای باهنر مناسب است همه نیروهای نگران، به فکر حل مشکل اقتصادی باشیم. چراکه با فرض اجرای برجام، آنچه بر دوش مردم و دولت میماند حل مشکلاتی چون رشد نقدینگی، رشد شدت انرژی، رشد بیکاری، رشد تورم، رشد نرخ ارزهای بینالمللی است و رسیدن به رشد و توسعه قابل قبول و کاهش فقر با استفاده از سیاستهای اعتدالی و خارج از افراط و تفریط اهمیت دوچندان پیدا خواهد کرد
هم اکنون دیگران می خوانند-
کارگر آبفای لاهیجان مقابل محل کار خودش را به آتش کشید
-
تعطیلات ایام تاسوعا و عاشورا تغییر میکند؟
-
دوئل خونین اراذل و اوباش مسلح در کبابی | 2 نفر به قتل رسیدند
-
«میر» روسی در ایران چه می کند؟
-
سحر قریشی به دوبی مهاجرت کرد؟ | توهین وقیحانه تتلو به سحر قریشی
-
چند احتمال مهم درباره افزایش حقوق بازنشستگان | دولت کدام را انتخاب می کند؟ بازنشستگان چه می خواهند؟