نیم نگاهی به زندگی اولین شهید محراب
شهید «آیت الله قاضی طباطبایی» همچنان که در تلاشهای علمی کوشا بودند، در مبارزات سیاسی نیز شرکت فعالانه داشت. آن شهید بزرگوار دارای روحیه انقلابی و ارادهای خلل ناپذیر بود و در پرونده قطوری که ساواک در مورد وی تهیه کرده، این نکته مشهود است. شرکت علنی و بارز آن شهید در مبارزات سیاسی از سال های 41 و 42 همزمان با آغاز نهضت اسلامی شروع می شود و وی یکی از رهبران و پایه های نهضت در آذربایجان...
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صاحب نیوز؛ بررسی تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی ایران به ویژه مقطع پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نشان می دهد دشمنان انقلاب مردم برای رسیدن به اهداف و مقاصد خویش همواره به اقداماتی نظیر ترور شخصیت های انقلابی، ایجاد رعب و وحشت در جامعه، تخریب اماکن حساس دولتی و... دست زدهاند. هرچند این غائله در دهه 60 به اوج خود رسید اما ماشین ترور هیچ گاه متوقف نشد. گروهک های تروریستی به نیابت از جریان استکبار، همواره سعی داشتند تا از طریق تروریسم، ایران را از مسیر رشد و پیشرفت دور سازند اما عملکرد جمهوری اسلامی در دهه های اخیر نشان می دهد که این اقدامات تروریستی؛ هرچند در مقاطعی حرکت انقلاب را کند کرده است اما تاثیری بر روند پیشرفت ملی و اسلامی ایران نداشته است. روحانیت به مثابه راهبر و جلودار حرکت انقلابی اسلامی غالبا کانون اصلی تمرکز حملات گروهک های تروریستی بوده اند. در وقایع تروریستی متعدد که ترور مستقیم به وسیله سلاح، بمب گذاری، عملیات انتحاری و گونه های دیگری را شامل می شود؛ تعداد کثیری از عناصر متفکر و اثرگذار و اندیشه ساز جمهوری اسلامی به شهادت رسیده و یا مجروح شده اند. در کنار این قشر، همیشه تعدادی افراد که کمتر از آنها نام برده شده است نیز به شهادت رسیده اند. همسر، کودک و خانواده علماء، محافظان آنها و گاه تعداد کثیر مردمی که حول محور شخصیت مردمی روحانیان انقلابی گرد هم می آمدند. منافقین ترورهای زیادی در کشور ما انجام دادند که منجر به شهادت افراد و شخصیت های دینی و مسئولان وقت کشوری شد.
منافقین خاضعانهترین حالت انسان در برابر معبود را به بهترین فرصت برای قتل عام بزرگمردان تاریخ جهان و به خاک انداختن آنان بدل می کنند. عبدالرحمن ابن ملجم، امام اول شیعیان مولا علی (ع) را در سجده نماز با ضربه شمشیر مسموم و به شهادت رسانید تا امام اول شیعیان به عنوان اولین شهید محراب در تاریخ شناخته بشود.
بدون شک سازمان منافقین که خود را «سازمان مجاهدین خلق» مینامد، بیشترین نقش را در عملیاتهای تروریستی در ایران داشته و شماری از برجستهترین چهرههای انقلاب را به شهادت رسانده است؛ سازمانی با گرایش مارکسیستی که پیش از انقلاب علیه رژیم شاه مبارزه میکرد اما پس از انقلاب از پذیرش نظام اسلامی و رهبری امام (ره) سر باز زد و گروهی که دم از «خلق» میزد، تبدیل به دشمن درجه اول خلق شد.
علاوه بر دهها عملیات تروریستی و بمبگذاری، تنها عملیات «مرصاد» یا به قول آنها «فروغ جاویدان» که در واقع جنگ نظامی علیه «ایران» با همکاری عراق بود، در مجموع حدود 12 هزار شهید به جا گذاشت. همین کافیست تا به عمق دنائت این گروه پی ببریم؛ گروهی که تا امروز تحت حمایت برخی کشورهای غربی همچنان به فعالیت خود ادامه میدهد.
پس از آن، گروهک فرقان فهرستی بلند از شخصیتهای مختلف تهیه کرده بود تا به قول خودشان، هفتهای یکی از آنها را ترور کنند! محصول این توطئهها، ترور 20 نفر بود که 9 نفر از آنان از جمله آیتالله مرتضی مطهری، آیتالله قاضی طباطبایی، دکتر محمد مفتح، سرلشکر محمدولی قرنی، حاج مهدی عراقی، حسام عراقی، تقی حاج طرخانی، شیخ قاسم اسلامی و... شهید شدند و 7 نفر از جمله آیتالله خامنهای، آیتالله آقارضی شیرازی، آیتالله هاشمی رفسنجانی، آیتالله ربانی شیرازی و حسین مهدیان مجروح شدند.
در اینجا به بررسی ابعاد شخصیت یکی از این افراد که در تاریخ 10 آبان به شهادت رسید میپردازیم.
پنجشنبه، دهم آبان 1358، نخستین عید قربان پس از انقلاب بود. آیتالله قاضی طباطبایی، امامجمعه تبریز، صبح همین روز نماز عید قربان را در میدان نماز تبریز اقامه کرد. حوالی ساعت 7شب وقتی آیتالله از اقامه نماز مغرب و عشا در مسجد شعبان برمیگشت، سر سهراهی مقصودیه، لحظهای سرعت ماشینش کمی کند شد. یک جوان 26-25ساله از فرصت استفاده کرد و جلوی ماشین را گرفت تا با امامجمعه صحبت کند. آیتالله قاضی طباطبایی با روی خوش همیشگیاش از جوان استقبال کرد. در کسری از ثانیه، جوان اسلحهاش را از جیب بیرون کشید و 3تیر به آیتالله شلیک کرد. تیر اول و دوم به سر و کتف او اصابت کرد و تیر سوم هم خطا رفت. ضارب هم بهسرعت خودش را میان جمعیت و ماشینها گم کرد. آیتالله قاضی طباطبایی را به سرعت به بیمارستان رساندند اما تلاشها فایدهای نداشت و همان شب، آیتالله شهید شد.
شهید بزرگوار «آیت الله سید محمود قاضی طباطبایی» اولین امام جمعه تبریز در سال 1333 هجری قمری در تبریز متولد شد. پدرش حاج میرزا باقر و عمویش میرزا اسدا... از علمای بنام تبریز بودند و ایشان تحصیلات مقدماتی علوم دینی را در مدرسه «طالبیه» نزد آن دو فرا گرفت. در سن 24 سالگی در بحبوحه مبارزات در تبریز به همراه پدرش به تهران تبعید شد و پس از چند ماه توقف در تهران و ری به تبریز مراجعه نمود. دو سال بعد جهت تحصیل در حوزه علمیه قم به شهر قم مشرف شد و از محضر آیات عظام مرحوم «آیت الله سید محمد خوانساری»، مرحوم «آیت الله سید محمد حجت کوهکمرهای»، مرحوم «آیت الله صدر»، مرحوم «آیت الله بروجردی» و «آیت الله گلپایگانی» کسب فیض نمود. آن شهید بزرگوار از محضر «امام خمینی (ره)» نیز بهره برد و از شاگردان و علاقمندان ایشان بشمار می رفت. در سال 1369 هجری قمری شهید قاضی از قم به نجف عزیمت کرد و نزد علمای برجسته نجف یعنی مرحوم «آیت الله حکیم عبدالحسین رشتی»، «میرزا باقر زنجانی» و «بجنوردی» به کسب علوم دینی پرداخت. راهنمایی شهید قاضی در مسائل سیاسی و انقلابی زبانزد خاص و عام بود.
شهید «آیت الله قاضی طباطبایی» همچنان که در تلاشهای علمی کوشا بودند، در مبارزات سیاسی نیز شرکت فعالانه داشت. آن شهید بزرگوار دارای روحیه انقلابی و ارادهای خلل ناپذیر بود و در پرونده قطوری که ساواک در مورد وی تهیه کرده، این نکته مشهود است. شرکت علنی و بارز آن شهید در مبارزات سیاسی از سال های 41 و 42 همزمان با آغاز نهضت اسلامی شروع می شود و وی یکی از رهبران و پایه های نهضت در آذربایجان بود که در جریان همین مبارزات دستگیر و در زندان «قزل قلعه» تهران زندانی شد. آیت الله شهید قاضی به اتهام اینکه در خلال بحث پیرامون حکومت اسلامی و جنایات اسرائیل در یک سخنرانی علنی نام امام را به عظمت و عزت بر زبان آورد به مدت شش ماه به «بافق» کرمان تبعید شد. پس از آن به بهانه دیگری شش ماه دیگر به زنجان تبعید شد. شهید قاضی در تبریز تنها نماینده تامالاختیار حضرت امام خمینی (ره) بوده و نقش وی در شکل دادن به مبارزات مردم تبریز نیز شایان توجه است.
«مسجد شعبان»، محور مبارزه در آذربایجان شرقی و مرکز مبارزات، که شهید قاضی طباطبائی امامت آنجا را عهدهدار بود. شهید قاضی در مبارزه از همه جلوتر و فوقالعاده محبوب و مورد احترام بود و به همین دلیل دسایس دشمنان و منحرفین از اسلام علیه وی کارگر نمیشد. نفوذ ایشان به حدی بود که اگر روزی را در آذربایجان تعطیل اعلام می کرد بدون شک آن روز همه جا بحال تعطیل در میآمد. آیت الله شهید قاضی جزو اولین کسانی بود که در آذربایجان اعلامیه خلع شاه از سلطنت را امضا کرد. ساواک با صرف بودجههای ویژه، جریانات مخالف ایشان در تبریز را تقویت می کرد تا اثرات فعالیت های وی را در زمینهسازی برای انقلاب خنثی کند.
در ماه های قبل از پیروزی انقلاب، رهبری جریانات حاد سیاسی، برپایی تظاهرات و تشکیل مجالس، همه بر عهده این شهید بزرگوار بود و ایشان اولین امضاء کننده اعلامیه 29 بهمن 56 در چهلم شهدای قم بود. مرحوم آیت الله شهید قاضی همیشه سد مستحکمی در مقابل خطوط انحرافی در جریانات ضد انقلابی بود و از اوان پیروزی انقلاب علیه جریانات منحرف و وابسته، نظیر «خلق مسلمان» افشاگری های لازم را می کرد و منحرفان با وجود وی، قدرت و جرأت ابراز وجود پیدا نمی کردند. خدمات وی بعد از پیروزی انقلاب نیز شایسته توجه بسیار است. «شهید قاضی طباطبایی» بلافاصله بعداز پیروزی انقلاب از طرف امام به سمت امام جمعه تبریز منصوب شد و اولین نمازجمعه را در این شهر بزرگ برپا کرد. وی همچنین کمیته های انقلاب اسلامی آذربایجان شرقی و غربی را تشکیل داد و نقش زیادی در راه اندازی استانداری ها، فرمانداری ها و ادارات استان ایفا کرد.
پیوند و علاقه مرحوم قاضی با امام خمینی نیز ناگسستنی شده بود. وی پس از درگذشت مصطفی خمینی گفته بود: اگر یکی یا همه فرزندانم درمیگذشتند اینچنین ناراحت نبودم که از رحلت آیت الله مصطفی خمینی ناراحت شدم. (به نقل از دکتر محمد باقر صدری مهربانی، مندرج در خمینی آذربایجان، ص 48)
در پی شهادت این عالم بزرگوار امام خمینی در روز 11 آبان ماه سال 1358پیامی را خطاب به ملت مسلمان ایران صادر کردند. متن پیام ایشان به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
با کمال تأسف ضایعه ناگوار شهادت عالم مجاهد، حجت الاسلام و المسلمین، آقای حاج سید محمد علی قاضی طباطبایی - رحم الله علیه - را به عموم مسلمانان متعهد و علمای اعلام مجاهد و مردم غیور مجاهد آذربایجان و خصوص بازماندگان این شهید سعید تسلیت عرض، و از خداوند متعال صبر انقلابی برای مجاهدین راه حق و اسلام خواستارم.
ملت عزیز برومند ایران و آذربایجانیان غیرتمند عزیز باید در این مصیبت های بزرگ، که نشانه شکست حتمی دشمنان اسلام و کشور و عجز و ناتوانی و خودباختگی آنان است، هر چه بیشتر مصمم، و در راه هدف اعلای اسلام و قرآن مجید بر مجاهدات خود افزوده و از پای ننشینید، تا احقاق حق مستضعفین را از جباران زمان بنمایند.
عزیزان من، در انقلابی که ابرقدرتها را به عقب رانده و راه چپاولگری آنان را از کشور بزرگ بسته است این ضایعات و ضایعات بالاتر، اجتناب ناپذیر است. ما باید از کنار این وقایع با تصمیم و عزم و خونسردی بگذریم؛ و به راه خود - که راه جهاد فی سبیل الله است - ادامه دهیم. شهادت در راه خداوند زندگی افتخارآمیز ابدی و چراغ هدایت برای ملتهاست. ملت های مسلمان باید از فداکاری مجاهدین ما در راه استقلال و آزادی و اهداف مقدسه اسلام بزرگ الگو بگیرند؛ و با پیوستن به هم سد استعمار و استثمار را بشکنند، و به پیش به سوی آزادگی و زندگی انسانی بروند. از خداوند متعال عظمت اسلام و مسلمین و رحمت و مغفرت برای شهدای راه حق و شهید سعید طباطبایی خواستارم. (صحیفه امام، جلد 10، ص 420)»
انتهای پیام /