دوشنبه 5 آذر 1403

هشدار احمدی‌نژاد درباره نفوذ «شبکه دشمن» در کشور

وب‌گاه تابناک مشاهده در مرجع
هشدار احمدی‌نژاد درباره نفوذ «شبکه دشمن» در کشور

رئیس دولت بهار گفت: معلوم نیست که 85 میلیون نفر جمعیت ایران چکاره هستند؟ چند نماینده که هر کدام چند هزار رای آورده اند، خودشان می بُرند و می دوزند. در سیاست خارجی هم که مردم اصلا نقشی ندارند... باند خودروسازان اجازه نمی دهند شما سیاست را عوض کنید!

به گزارش «تابناک» به نقل از دولت بهار، احمدی نژاد در دیدار با جمعی از فعالان سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ورزشی استان گیلان طی سخنانی از این استان به عنوان دیار انسانهای بزرگ، فکور، هنرمند و مردان و زنان مهربان، شجاع، با صفا، صادق و دوست داشتنی یاد کرد و با اشاره به فراگیر بودن نارضایتی در ایران گفت: احساس عمومی این است که در حال درجا زدن یا عقب گرد هستیم، فرصت ها استفاده نمی شود و به تهدید تبدیل می گردد، سرمایه های کشور نه تنها مورد استفاده قرار نمی گیرد، بلکه با اتلاف بخش مهمی از آن مواجهیم و این به معنای آن است که وضع ما رو به بهبود نیست و کشورمان خوب اداره نمی شود.

احمدی نژاد بر ضرورت ریشه یابی علت پیدایش چنین شرایطی در کشور تاکید کرد و افزود: انقلاب 57 یک اتفاق بزرگ بود اما باید ببینیم که چرا به اینجا رسیدیم. بعضی ها می خواهند بگویند که این اتفاق از اساس غلط بود، در حالی که این تصور اشتباهی است زیرا ممکن نیست که یک ملت همه با هم و در یک فضای معنوی و اتحاد، به میدان بیایند و تصمیمی غلط بگیرند. انقلاب ملت ایران قطعا تصمیم درستی بوده است.

خادم ملت ایران یافتن اشکالات برای نفی وضع موجود و طراحی و تدوین دقیق، و آماده سازی الگوی مطلوب برای جایگزین کردن وضع کنونی را لازمه یک حرکت اصلاحی دانست و گفت: نفی یک سیستم خیلی زود می تواند به اتفاق، اتحاد و خواست عمومی بیانجامد، اما بخش جایگزین معمولا به اجمال برگزار می شود. مردم ایران، آنقدر که برای نفی حکومت پهلوی سند و دلیل داشتند، برایشان معلوم نبود که چه چیزی را می خواهند جایگزین آن کنند. اسلام در ذهن همه ما یک امر بسیار خوب بود و هست، اما هیچ تصویری از حکومت امیرالمومنین به عنوان نماد حکومت اسلامی و رویکردها، فرایندها، سیاست گذاری ها، اهداف و الگوهای مدیریتی آن را در اختیار نداشته و نداریم.

وی از نامه امیرالمومنین به مالک اشتر به عنوان تنها سند و نشانه حکومت اسلامی یاد کرد و گفت: من از آن نامه اینطور می فهمم که حضرت علی (ع) همه چیز را متعلق به مردم می داند و به مالک تاکید می کند که باید با مردم و در کنار آنان باشی، با خواست مردم حرکت کنی و از آنان فاصله نگیری و جدا نشوی زیرا مردم هستند که خوبی ها را رقم می زنند و حفظ می کنند. من از آن نامه چنین برداشت می کنم که سازمان حکومت باید خیلی کوچک باشد. امیرالمومنین اصلا سیستم بوروکراتیک نداشت اما یک سرزمین وسیع را اداره کرده است. در 4 سال و 9 ماه حکومتش سه جنگ داخلی وحدت شکن و پرزحمت را از سر گذراند، با این حال می فرماید که من سه کار را انجام دادم. همه صاحب خانه هستند. آب آشامیدنی سالم دارند و همه نان گندم می خورند. سوال این است که آن حضرت چطور در عرض 4 سال و اندی در یک سرزمین پهناور، چنین دستاوردهای بزرگی داشته است که ما در چهل سال نتوانسته ایم به آن دست پیدا کنیم!

احمدی نژاد به فقدان تصویری روشن از نوع مدیریت، راهبردها و اصول حکومت امام علی (ع) اشاره کرد و افزود: ما نمی دانستیم و هنوز هم نمی دانیم تفصیل حکومت اسلامی چیست. یعنی مردم اگر بخواهند حرف بزنند آیا می توانند حرف بزنند یا نه؟ اختیار با چه کسی است؟ ثروت در دست کیست؟ در دست مردم است یا حکومت؟ مدیریت در دست کیست و اراده چه کسی باید حاکم باشد؟ اینها برای عموم شفاف نیست و به درستی تبیین و تشریح نشده است، بنابراین کاملا طبیعی است که کار دست یک اقلیت خاص می افتد و آدم ها و حرفهایشان به ملاک و معیار تبدیل می شود و آرام آرام مردم کنار می روند و کل ثروت و قدرت به آنجا می رود، چیزی شبیه وضعی که امروز با آن مواجهیم.

وی به شرایط سعادتمندی یک جامعه انسانی اشاره کرد و گفت: اگر جامعه ای بخواهد سعادتمند بشود. تک تک مردمش باید بدانند که در حال حرکت به کدام سو هستند و قرار است به چه نقطه ای برسند، تا بتوانند مطالبه کنند وبه طور مستمر بر عملکردها نیز نظارت داشته باشند چراکه در غیر اینصورت یک عده آن بالا می نشینند و خودشان بر عملکردشان نظارت می کنند و خودشان را آن را ارزیابی می کنند و به خودشان هم نمره بیست می دهند. آنهایی که خیلی خوش انصاف باشند، از 100 به خودشان از 90 پایین تر نمی دهند. در حالی که باید دید از طرف مردم چه نمره ای می گیرند. البته تا مردم نمره پایین هم می دهند، متهم به ضد انقلاب بودن می شوند. مگر یک ملت ضد انقلاب می شود؟ انقلاب متعلق به ملت است. مگر می شود یک ملت اشتباه کند؟

استاد دانشگاه علم و صنعت به وجود میلیون ها انسان متفکر، صاحب نظر و با تجربه در جامعه ایران اشاره کرد و افزود: چگونه ممکن است چند نفر بگویند که فقط آنها می فهمند ولی یک ملت نمی فهمد؟ مثلا وزیر کشاورزی بگوید که من می فهمم اما 4 میلیون کشاورز ما نمی فهمند! چند هزار نسل اندر انسل کشاورزی کرده اند و خیلی چیزها را می دانند. آنها ممکن است از دانش وزیر بهره مند نباشند اما چیزهایی دارند که او حتما آنها را ندارد! او باید از زبان کشاورزان مسائل کشاورزی را عیب یابی کند تا راه حلی که می دهد ثمربخش باشد.

وی به تمرکز قدرت و ثروت در ایران طی 60 سال اخیر اشاره کرد و گفت: یک سازمان کشاورزی در کشور بوجود آورده ایم، سوال این است که آیا این سازمان، کشاورزی ما را جلو برده است یا آن را همانجا نگه داشته و شاید هم عقب برده است؟ آیا سازمان جنگلبانی، جنگل ها را حفظ کرده یا آنکه جنگل ها از بین رفته است؟ کاملا واضح است که هر مقدار دولت دخالت کرده و مردم کنار زده شده اند، کار خرابتر شده است. در یک جاهایی، اتفاقات جزئی مثبتی افتاده است اما در مجموع هر جای دنیا وقتی مردم کنار می روند و کار دست حکومت ها می افتد، خرابتر می شود. زیرا رشوه، فساد و پارتی بازی در حکومت هاست والا اگر مردم و اراده آنها حاکم باشد که دیگر پارتی بازی معنا ندارد!

خادم ملت ایران به حذف فیزیکی متفکرین و تئوری پردازان اصلی انقلاب اشاره کرد و افزود: در شب رفراندوم جمهوری اسلامی، شهید مطهری در تلویزیون تصریح کرد که «معنای جمهوری اسلامی آن است که هرچه مردم خواستند انجام می شود. یک عده می گویند مردم اشتباه می کنند، اما من می گویم که حتی اگر مردم اشتباه کنند باز همان باید اجرا شود. صدبار هم اگر مردم اشتباه کنند باز باید همان اجرا شود تا مردم رشد کنند زیرا اصل بر این است که مردم یاد بگیرند و رشد کنند». دشمنان انقلاب ایشان و امثال ایشان را از مردم گرفتند و اکنون چهل سال است که به روزمرگی افتاده ایم. این را باید در کنار سازمان دشمن قرار بدهیم که از 200 سال قبل در داخل کشور جای پای خود را محکم کرده و دست هم نخورده است.

وی به تلاش های هشت ساله دولت های نهم و دهم برای انجام اصلاحات اساسی در کشور اشاره کرد و گفت: هرجا که می خواستیم کار را به صورت اساسی درست کنیم، با سرو صدای افرادی، هدف قرار می گرفتیم. بعد که بررسی می کردیم متوجه می شدیم که آن افراد اصلا هیچ فهمی از موضوع ندارد. به آنان می گفتیم که اینجا ده تا موضوع وجود دارد، چرا دارید ستون فقراتش را می زنید؟ بعد می فهمیدیم که این حرف خود آنها نیست و از جای دیگری آمده و این افراد خواسته یا ناخواسته، فهمیده یا نفهمیده، دارند حرف جای دیگر را عملیاتی می کنند.

احمدی نژاد به ردپای شبکه دشمن برای پیشگیری از اجرای طرحهای اساسی و بزرگ در کشور اشاره کرد و افزود: در 40 سال گذشته، دشمن حرفهای خود را از دهان برخی افراد مشخص بیرون کشیده است. لازمه ساختن کشور، دوستی و همکاری سازنده با همه کشورهای دنیا و بویژه همسایگان است. در دولت های نهم و دهم ما با کشورهای همسایه و منطقه دست دوستی می دادیم و با هم پروژه تعریف می کردیم، قرارداد همکاری می بستیم و سعی می کردیم روابط برادرانه مان را توسعه دهیم اما به طور مثال هربار فردی که سمت بالایی هم داشت، صدایش را بلند می کرد که بحرین متعلق به ایران است و باید برگردد، در نتیجه ما برای کاهش آثار سوء این حرف از ذهن مقامات آن کشور، باید چندین سفر انجام می دادیم و تا این موضوع را سامان می دادیم، فرد دیگری ادعای ارضی ایران نسبت به آذربایجان را مطرح می کرد.

وی بیان این حرف ها را نتیجه اقدامات برنامه ریزی شده دشمن و زمینه سازی برای نفوذ صهیونیست ها در منطقه و کشورهای همسایه دانست و افزود: اسرائیل برای ایجاد پایگاه در کشورهای همسایه، به این حرفها نیاز دارد تا آنها را از ایران بترساند و در سایه این ترس، خود را دوست آنها وانمود سازد. صهیونیست ها، بخشی از نقشه خود علیه ایران را در خود ایران اجرا می کنند زیرا شبکه دشمن در کشور ما حضور دارد و کارش را جلو می برد، بنابراین اگر ما به حضور اسرائیل در منطقه اعتراض داریم باید بدانیم که بستر بخشی از این حضور از داخل ایران آماده می شود.

استاد دانشگاه علم و صنعت بر ضرورت تلاش های اصلاح گرانه در کشور تاکید کرد و گفت: همه بدنبال اصلاح هستیم و می خواهیم اوضاع درست شود. خیلی ها به من ایراد می گیرند و می گویند شما همواره می گویید که همه چیز درست می شود، چگونه این اتفاق می افتد؟ بله الان نارضایتی خیلی زیاد است، ممکن است انفجارهایی هم اتفاق بیفتد ولی لزوما به نفع کشور نباشد. تغییر زمانی سودمند است که عموم مردم نسبت به امر جایگزین، کاملا توجیه باشند تا بعدا بتوانند پیگیری و نظارت کنند که اتفاقات گذشته دوباره تکرار نشود. اصلا نیازی به درگیری نیست. وقتی همگان متوجه شدند که دقیقا کجا می خواهیم برویم؟ آن زمان، تغییرات سریع اتفاق می افتد و از خود پایداری نیز نشان می دهد و این امر تضمین می کند که دوباره ارتجاع حاصل نشود.

وی بر ضرورت یافتن راه های اصولی و منطقی برای حل مسائل اساسی کشور و هوشیاری نسبت به تلاش برخی افراد برای ارائه راه حل های سطحی، تقلبی و مخرب تاکید کرد و در تبیین این مهم گفت: «تولید مفید»، امری است که هر انسان عاقلی بر لزوم و اهمیت آن تاکید دارد اما برخی به نام حمایت از تولید، راه حل هایی را ارائه می دهند که نتیجه ای جز فروپاشی اقتصاد و تولید و نابودی مردم حاصل دیگری ندارد. برای مثال 43 سال است که به بهانه حمایت از صنعت و تولید داخلی، مردم مجبورند آن چیزی را که خودرو سازان تولید می کنند، به دو تا سه برابر مشابه خارجی آن بخرند!

وی رشد تولید و افزایش کیفیت و پایین بودن قیمت برای رفاه مردم را هدف اصلی حمایت از تولید داخلی برشمرد و گفت: آیا سیاست حمایت از تولید داخلی، منجر به تحقق این هدف شده یا آنکه کاملا نتیجه عکس داشته است؟ ظاهر این سیاست زیباست اما باطن آن، سم مهلک است. یک ماشین مشابه پژو می خواهد از خارج وارد شود، 120 درصد از آن عوارض می گیرند. معنایش این است که به خودروساز داخلی اجازه داده می شود محصول بی کیفیت خود را 120 درصد به مردمی که در صف خرید هستندتحمیل کند، بنابراین او دلیلی نمی بیند که کیفیت تولید خود را ارتقاء دهد.

احمدی نژاد افزایش کیفیت خودرو با صدور دستور و بخشنامه و سخنرانی را غیرممکن خواند و گفت: مقامات کشور که هرگز برای شش یا هفت ساعت سوار ماشین ایرانی نمی شوند تا ببینند چه بلایی بر کمر و دل و روده شان وارد می آید! همین طوری حرف می زنند؛ ما دستور می دهیم که اینگونه شود! مگر دستوری است!؟ دارید 120 درصد در جیب خودروسازها می ریزید! اینها هم یک باندی می شوند که اجازه نمی دهند شما سیاست را عوض کنید!

وی به شرایط تولید خودروی داخلی با استفاده از انرژی بسیار ارزان در مقایسه با خودروهای خارجی اشاره کرد و افزود: خودرو سازان داخلی تقریبا مالیات نمی پردازند، کارگر ارزان قیمت در اختیار دارند و حقوق های دیگر را هم نمی دهند و در عین حال 120 درصد نیز برایشان رانت درست می شود. افزایش قیمت ها و رقابت ها در دنیا به صورت میلیمتری است اما در ایران خودرو را به چند برابر می فروشند بی آنکه بتوانند در جهت رساندن خود به پای صنعت خودروی خارجی اقدامی را انجام دهند.

خادم ملت ایران قالب های صنعت تولید خودروسازی در ایران را متعلق به دهها سال قبل دانست و گفت: خودروسازهای دنیا پس از تولید چندصد هزار خودرو، قالب های خود را تعویض می کنند و خط تولید را تغییر می دهند اما معلوم نیست که چه رانت هایی اینجا وجود داشته یا سوءاستفاده هایی صورت گرفته است که قالب های خودروسازان ما از دهها سال قبل همچنان باقی مانده اند! و مردم نیز برای ماشینی که 120 درصد گرانتر می خرند، باید در صف بایستند، آنها هم هر زمان که دلشان خواست خودرو را تحویل می دهند و دست مردم هم به جایی بند نیست!

وی صدور اجازه واردات خودرو و لوازم خانگی را برای ارتقاء کیفیت تولیدات داخلی ضروری دانست و افزود: هدف حمایت از تولید باید حمایت از مردم باشد. حمایت از تولید داخلی؛ حرف جذابی است و به محض آنکه در مقابل آن سخنی گفته شود، می گویند شما ضد تولید هستید! در حالی که ما طرفدار تولید هستیم، ولی سیاستی که اعمال می شود، غارت ملت است. 85 میلیون نفر باید خودروی بی کیفیت را گران بخرند تا به اصطلاح از تولید حمایت شود! و بعد هم عددهای دروغ می دهند که 500 هزار الی یک میلیون نفر در این صنعت اشتغال به کار دارند! این دروغ است. تمام تعمیراتی ها و آپاراتی ها و قالب سازها و قطعه سازان را به حساب خودروسازی می گذارند!

استاد دانشگاه علم و صنعت افزود: معلوم نیست که اقتصاد ما می خواهد چه شکلی باشد؟ نحوه اداره کشور می خواهد چگونه باشد؟ جایگاه مردم از یک سو و جایگاه مقامات از سوی دیگر در کجاست؟ چه تصمیمی را مردم و چه تصمیمی را مسئولان باید بگیرند؟ حد و حدود آن کجاست؟ چه کسی باید نظارت کند؟ چه کسی باید جواب بدهد؟ همه اینها باید به طور کامل و به سرعت روشن شود والا با هر تغییری، کار دوباره دست یک عده قلیل می افتد. تا می توانیم باید علل پیدایش وضع امروز را واکاوی و راه صحیح برون رفت از آن را تبیین کنیم.

وی تمرکز ثروت و قدرت و چند برابر شدن حجم دولت نسبت به قبل از انقلاب را مورد سوال قرار داد و گفت: معلوم نیست که 85 میلیون نفر جمعیت ایران چکاره هستند؟ چند نماینده که هر کدام چند هزار رای آورده اند، خودشان می بُرند و می دوزند. در سیاست خارجی هم که مردم اصلا نقشی ندارند. در یک مقطع کوتاهی، در موضوع هسته ای همه ملت آمدند و خواسته خود را فریاد زدند و یک تاثیری در سیاست خارجی گذاشتند اما الان هیچکس نمی داند که در سیاست خارجی چه می گذرد؟ با چه کسی داریم می جنگیم، با چه کسی داریم دوست می شویم؟ طالبان می آید و می رود و مردم هم نقشی ندارند. اگر از مردم ایران سوال کنیم که آیا موافقید ایران از طالبان حمایت کند تا بر افغانستان حاکم شود؟ چند درصد با آن موافقت دارند؟ وقتی مردم در جریان تصمیم گیری نیستند برای چه کسی دارید کار می کنید؟ اگر می خواهیم وضع کشورمان اصلاح شود، تمام اینها را باید تبیین کنیم.

احمدی نژاد کمک به استقرار طالبان در افغانستان را اشتباه تاریخی دولت ایران توصیف کرد وافزود: این طالبان بستر رشد داعش و القاعده است و آنها هم به سرعت دارند خودشان را سازماندهی می کنند. اصلا استقرار طالبان، اگر ده تا هدف داشته باشد، هدف اول آنها زدن جمهوری اسلامی است. به نظر من آمریکا جمهوری اسلامی را فریب داد و پاکستان و بقیه کشورها کمک کردند و طالبان خیلی راحت آمدند و بر حکومت تکیه زدند. اصلا تیری شلیک نکردند و مهمترین ماموریت آنها نیز زدن ایران است و الا آمریکا آنها را با 80 میلیارد دلار اسلحه مستقر نمی کرد. به نظرم خطر اصلی آنجاست.

خادم ملت ایران همچنین از باورهای انقلابی خود سخن به میان آورد و گفت: من به عنوان فردی که در انقلاب حضور داشته تاکید می کنم که ما فکر می کردیم اگر انقلاب شود، تک تک مردم صاحب کشور هستند، نظر می دهند، تصمیم می گیرند، رشد می کنند، وضع همه خوب می شود، همه در رفاه زندگی می کنند، همه صاحب عزت می شوند اما بعدا متوجه شدیم که ظاهر کل اسلام و انقلاب مال یک عده خاص است. من در پیشگاه خدا شهادت می دهم که آن زمان این چیزها در ذهن ما نبوده است، خدایا اگر کوتاهی کرده ایم ما را ببخش!

وی در پایان سخنانش بشارت داد که آگاهی مردم نسبت به علت های پیدایش وضع موجود به سرعت در حال افزایش است و به فضل الهی این تحول دارد در کل دنیا اتفاق می افتد. بنابراین به حول و قوه الهی و به لطف خداوند متعال و به برکت وجود امام زمان (ع) ما در آینده شاهد اتفاقات بسیار خوبی خواهیم بود. اوضاع ایران خیلی خوب می شود و برای دنیا الگو خواهد شد.

هشدار احمدی‌نژاد درباره نفوذ «شبکه دشمن» در کشور 2