همانطور که امضای کری تضمین نبود، امضای بلینکن هم تضمین نیست / «تحریمهای زرد» در انتظار مُهر خزانهداری آمریکا
برجام برای مردم کشورمان به چیزی فراتر از یک نام ساده تبدیل شده است، حالا مذاکراتی که در اوایل سال 2021 آغاز شده بود همچنان به سرانجام نرسیده است.
«برجام» یا همان «برنامه جامع اقدام مشترک» برای مردم کشورمان به چیزی فراتر از یک نام ساده تبدیل شده است. حالا مذاکراتی که در اوایل سال 2021 بین طرفین برای توافق اولیه برای لغو تحریمها، در وین انجام شد همچنان به سرانجام نرسیده است.
در همین مدت زمانی که مذاکرات در دولت سیزدهم از سر گرفته شد، هر از گاهی خبر نهایی شدن توافق در رسانههای جهان میپیچید.
«تنها یکی دو موضوع حلنشده باقی مانده» و «امضای توافق منوط به تصمیم دشوار واشنگتن است» از جمله عباراتی است که در چند ماه اخیر به وُفور آن را شنیدیم، گویی توافق در آستانه امضاء است اما هرگز نهایی نمیشود. حتی برخی از کارشناسان رسانهای این نوع اطلاعرسانی امپراطوری رسانه غرب را نه از نوع اجابت رسالت خبری بلکه ترفندی میدانستند برای شرطی کردن افکار عمومی و در نتیجه افزایش فشار به تیم مذاکرهکننده ایرانی.
حالا اما اگرچه آن وعدهها به سرانجام نرسیده، شکست مذاکرات هم از هیچ سویی اعلام نشده و مذاکرات همچنان به روند خود ادامه میدهد.
آنچه تاکنون پیداست، عدم حذف کامل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بخوانید رکن اساسی در دفاع از ارزشهای انقلاب در چارچوب قانون اساسی و مسئله برچسبگذاری مجدد ارکانی که از لیست تحریمی خارج میشوند آنهم به بهانهای دیگر، از جمله «اِنقلت» هایی است آمریکا در مسیر مذاکرات آن را مطرح کرده است.
موضوعی که در بطن آن ابهامات و سوالهای زیادی جاخوش کرده است. گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان برای روشن شدن ابعاد متفاوت احیای برجام، به سراغ دو طرز فکر متفاوت رفته است. پرسشوپاسخ با «هادی خسرو شاهین» و «مصطفی خوش چشم» دو کارشناس خِبره حوزه توافق هستهای را در ادامه خواهید خواند:
باشگاه خبرنگاران جوان: طبق گفتههای مقامات کشورمان و برخی میانجیها طرفین آمریکایی پیامهایی مبنی بر بازگشت به توافق ارسال کردهاند، این پیامها را همزمان با کارشکنی طرف آمریکایی چطور ارزیابی میکنید؟
خسروشاهین: طبق گزارش ماه آگوست 2020 نشریه ایلان گلدنبرگ، مشاور ویژه خاورمیانه در دولت اوباما در مرکز امنیت آمریکای نوین هدف گذاری تیم بایدن به صورت صریح اعلام شد و آن را احیای برجام دانستند.
اما در عین حال برای این موضوع یک جدول زمانی در نظر گرفته شده بود که تقریبا آن جدول زمانی ناظر بر این بود که احیای برجام دست کم باید تا مارس 2021 انجام شود.
البته یک برنامه جدیدی هم داشتند مبنی بر اینکه از سپتامبر و اکتبر 2021 بعد از احیای برجام در مارس 2021 روند مذاکراتی ایران و آمریکا وارد حوزههای دیگری شود نظیر حوزه مرتبط با تکمیل برجام یا اصلاح بندهای غروب، در حوزه همکاریهای منطقهای و یک نکته هم برنامه موشکی ایران بوده است.
به دلیل موانع و سوء ادراکاتی که طرفین از یکدیگر داشتند عملا این بازه زمانی به تعویق افتاد و ما عملا از ماه آوریل شاهد مذاکرات بین تهران و واشنگتن و یا مذاکرات غیر مستقیم بین تهران و واشنگتن بودهایم.
بنابراین دولت بایدن از آن برنامه و یا جدول زمان بندی که ایدهآل شان بوده است به دلیل موانع و یا سو تفاهمها یا بی اعتمادی طرفین به هم به خصوص از جانب تهران به شدت عقب است، زیرا طرفی که مرتکب نقض عهد شده بود در اصل واشنگتن بوده است.
خوش چشم: طرف آمریکایی و ایرانی بر روی برخی از مسائل باقی مانده برای سه ماه در جنگ ارادهها قرار داشتند. از ماه گذشته تقریبا از 6 هفته پیش طرف آمریکایی مجموعهای از فشارهای ترکیبی در حوزههای مختلف با استفاده از ابزار رسانه، جنگ سایبری و استفاده از جنگ شناختی، ادراکی و روانی و استفاده از اسرائیل برای ترور و خرابکاری، دستور به توقف محموله نفتی، اعمال تحریمها، جنگ ارزی و در نهایت هم استفاده از ابزار تحریمها و در نهایت هم استفاده از ظرفیت آژانس و شورای حکام برای صدور قطعنامه به منظور فشار سیاسی، دیپلماتیک بر روی ایران تمرکز خود را معطوف کرد.
بعد از اینکه در میز مذاکره نتوانست به زیاده خواهیهای خود برسد در فاز دوم مانند همیشه سعی کند تا با استفاده از ابزارهای گوناگونی که در دست دارد ایران را مجبور کند در مذاکرات وین از حقوق حقه خود عقب نشینی کند.
در انتها هم با حضور آقای بورل آمریکا تلاش کرد تا در مذاکرات دوحه نتیجه این فشارها را نقد کنند که با مقابله به مثل جمهوری اسلامی ایران تیرشان به سنگ خورد. جمهوری اسلامی ایران اقدامات گوناگونی را که آمریکاییها انجام داده بودند را متقابلا جواب داد از جمله اینکه در مقابل توقیف محموله نفتی ایران دو کشتی یونانی را توقیف کرد و در برابر قطعنامه شورای حکام دوربینهای برجامی را برچید و دو زنجیره سانتریفیوژهای پیشرفته را به راه انداخت تا نشان دهد که سیاست مماشاتل دولت قبل تمام شده است.
در دوره دولت سیزدهم سیاست نمایش اقتدار و اقدام متقابل در دستور کار قرار دارد و این اقدام دو برابر بیش از آنی است که طرف مقابل انجام میدهد برای همین است که دو محموله نفتی گرفته و توقیف شد؛ بنابراین طرف آمریکایی در این فاز از اقداماتش موفق نشد و توفیقی نداشت.
حال یا طرف آمریکایی الان به این حقیقت میرسد که باید واقع گرایی را پیشه کند و با دادن امتیاز سعی کند انگیزه بخش مذاکرات شود و یا اینکه نهایتا در چند هفته آینده تا اواسط مرداد به این نتیجه خواهد رسید؛ زیرا با نزدیک شدن به ماه آگوست کم کم پیش خرید نفت برای پاییز شروع میشود و با بالا رفتن تقاضا برای نفت قیمتها در بازارهای اروایی و آمریکایی که اکنون هم بالا است و باعث افزایش قیمت در دیگر بازارها هم شده بازهم افزایش بیشتری پیدا خواهد کرد و فشار اقتصادی دو چندانی را بر کشورهای اروپایی و آمریکا وارد خواهد کرد.
بنابراین طرف آمریکایی به خوبی واقف است که زمان برای او بسیار محدود است، از سوی دیگر در ماههای آینده آمریکاییها با انتخاباتی رو به رو هستند که احتمال بسیار زیاد جمهوری خواهان را حاکم بر قوه مقننه آمریکا خواهد کرد و اکثریت کنگره در دست جمهوری خواهان قرار خواهد گرفت.
علاوه بر این بایدن دستش در حوزههای اقتصادی مهاجرین و سیاست خارجی کاملا خالی است و عملکرد بسیار ضعیفی را نشان داده که در تمام نظر سنجی های چند ماهه گذشته کاملا مشخص بوده است. بنابرین برای اینکه حداقل دستاوردی را بتواند دست و پا کند زمان برای او بسیار کوتاه است و از اواسط مرداد به بعد دست طرف آمریکایی کوتاهتر هم خواهد شد.
در شرایطی که رئیس جمهور فرانسه رسما اعلام میکند که به نفت ایران نیازمند است و بازگشت نفت ایران و نزوئلا را به میخواهد کاملا مشخص است که آینده وضعیت مذاکرات به سمتی خواهد رفت که طرف غربی در اوسط تابستان وضعیت ضعیف تری را شاهد خواهد بود. بنابراین آمریکاییها مجبور هستند که واقع گرا باشند حال این ممکن است در دو هفته اینده اتفاق بیفتد و یا یکی دو ماه آینده.
باشگاه خبرنگاران جوان: به نظر میرسد بایدن و مشاورانش که از قدرت ریسک کمتری برای بده و بستانها امتیازات در این برهه زمانی برخوردار هستند.
خسرو شاهین: نکته دیگر این است که دولت بایدن با یک بحرانی از ماه فوریه مواجه شد، یعنی جنگ اوکراین که دو پیامد عمده داشته است، یکی همگرایی و یا فرایندهای جهانی شدن بوده که مبتنی بر زنجیرههای تعمیم بود که این دولت را با تکانههایی مواجه کرد. دوم هم تاثیرات مستقیم تکانهها بر زنجیرههای تعمیم بر اقتصاد کشورهای توسعه یافته غربی بوده است که هم به دلیل اختلال در زنجیرههای تعمیم و بعد هم به دلیل افزایش قیمت انرژی در بازارهای بین المللی بوده است.
دولت بایدن در یک بازه زمانی تلاش زیادی داشت که عقب ماندگی در جدول احیای برجام را جبران و به مذاکرات تسریع ببخشد، اما از مقطع زمانی که ما اکنون در آن قرار داریم به خصوص از اوایل ماه می و ژوئن به نظر میرسد که دولت بایدن به دلیل فضای دو قطبی در داخل ایالات متحده و نزدیک شدن به فضای انتخابات میان دورهای آمریکا در ماه نوامبر یک مقدار دست به عصاتر حرکت کند.
برخی از تحریمهایی را که آمریکاییها به عنوان تحریمهای زرد رنگ میشناسند به مجموعه تحریمها اضافه شده است یکی تحریمهای مربوط به سپاه پاسداران و FTO بود و دیگری هم تحریمهای موسوم به بیت رهبری و مجموعههای ذیل آن.
همچنین در دور چهارم مذاکرات وین مطالبهای که از ایران داشتند بند همکاریهای آینده بود که خود شامل سه بند بوده است که با مخالفت صریح ایران مواجه شد، زیرا ناظر است بر همکاریهای منطقهای و بند مذاکرات موشکی ایران؛ در واقع به نظر میرسد که به دلیل همین بحران سیاست خارجی آمریکا که بایدن با آن مواجه است تقریبا داستان تحریمهای زرد رنگ که تحریمهای قابل داد و ستد بود منتفی شده است و از روی میز بایدن برداشته شده است.
بایدن و مشاورانش از قدرت ریسک کمتری برای واگذاری و یا بده و بستانها امتیازات در این برهه زمانی برخوردار هستند، بنابراین ما هرچه جلوتر میرویم این احتمال و یا شانس برای احیای برجام کاسته میشود.
این هم باید بپذیریم که برجام یا برنامه جامع اقدام مشترک از همان ابتدا یک توافق مبتنی بر ساز و کارهای دو حزبی در آمریکا نبوده است بلکه توافقی بوده که با دولت اوباما که تلاش کرد با فیلی باستر آن را از کنگره آمریکا رد کند.
دولت بایدن باید یک بازه زمانی داشته باشد که براساس آن پایگاه طبقاتی و یا پایگاه رای خود را در پیرامون این برنامه جامع اقدام مشترک بسیج کند تا هزینههای احیای برجام در سیاست داخلی آمریکا کاهش یابد.
بنابراین به نظر میرسد که این بازه زمانی هم، چون به انتخابات میان دورهای آمریکا نزدیک شده ایم این بازه زمانی لازم را هم بایدن و مشاورانش در اختیار ندارند. اگر چند ماه گذشته شاید تعداد مخالفان در حزب دموکرات آمریکا به تعداد انگشتان دست هم نمیرسید امروز این تعداد افزایش داشته است به دلیل اینکه نمایندگان کنگره آمریکا ملاحظه انتخابات میان دورهای را دارند و اینکه هزینه کمتری را برای رقابتهای انتخاباتی پرداخت کنند.
بنابراین به نظر میرسد که دولت بایدن و مشاورانش با محدودیتهای ساختاری بیشری چه از جانب سیاستهای داخلی این کشور و چه از نظر سیاست خارجی این کشور مواجه هستند.
خوش چشم: با توجه به اینکه آمریکا طرفی است که با بی مسئولیتی از برجام خارج شده و جمهوری خواهان خیلی واضح با این توافق مخالفت کردند و احتمالا اکثریت مجالس را در آمریکا در دست خواهند گرفت، این مهم الزام به اخذ توافقهای محکم را از طرف آمریکایی دو چندان میکند. اما هیچ بازیگر عاقلی نمیپذیرد با کشوری که یک بار با بی مسئولیتی تمام زیر یک توافق زده بدون اخذ گرویی لازم وارد یک توافق شود خصوصا که اکنون مجلس دست دموکرات است، اما احتمالا تا چند وقت آینده مجالس آمریکا در دست جمهوری خواهان خواهد بود و راهی به جز تضامین محکم برای ایران وجود ندارد.
باشگاه خبرنگاران جوان: امکان توافق موقت چقدر است و مزایا و معایب آن برای ایران چیست؟
خسرو شاهین: توافق موقت دیدگاههای متفاوتی در داخل ایران دارد. برخی آن را به سود ایران نمیدانند، اما دیدگاههای مقابل هم وجود دارد که از ایده توافق موقت دفاع میکند. دستهای از افرادی که طرفدار توافق موقت در داخل ایران هستند به چند مساله توجه دارند یکی این است که برجام در صورت احیا نمیتواند یک توافق پایدار باشد به دلیل اینکه در بندهای غروب خود که برای اولین بار در پاییز 2023 فرا میرسد آمریکا امکان واگذاری تضمین را ندارد، چون این توافق در آمریکا به صورت دو حزبی نیست و توافقی نیست که بر سر آن اجماع وجود داشه باشد امکان تضمینهای جدی هم به ایران وجود ندارد.
در چنین شرایطی اگر برجام هم احیا شود به نظر میرسد که مطلوبیتهای حداکثری را نصیب ایران نخواهد کرد، زیرا احتمالا شرکتها و کارخانههای بین المللی در انعقاد قراردادهایی که با ایران خواهند داشت این ملاحظه را در نظر میگیرند که اولین بندهای غروب تاریخش در پاییز 2023 فرا میرسد.
نکته دوم هم این است که ما در نوامبر 2024 هم با انتخابات ریاست جمهوری مواجه هستیم و با توجه به شرایط موجودی که امروز در آمریکا وجود دارد احتمال دارد که حزب دموکرات شانس کمتری برای پیروزی در انتخابات داشته باشد در همان انتخابات میان دورهای آمریکا هم بحثها در داخل آمریکا بر سر این متمرکز است که شانس دموکراتها برای حتی در اختیار گرفتن یکی از مجلس کنگره و حتی مجلس نمایندگان به شدت کاهش پیدا کرده است.
این میتواند هم در میان پایگاه رای دموکرات تاثیر گذار باشد، اما توافق موقت دو ویژگی دارد یک اینکه کمک خواهد کرد به ریکاوری اقتصاد ایران و دوم هم این توافقی است که در ذیل آن شما میتوانید اهرمهای فشار و قابلیتها و توانمندیهای حوزه هستهای خود را به جای اینکه در صندوق امانات بانک بسپاریم در جیب خود بگذارید و هرجا که طرف مقابل پشت پرده اقداماتی انجام داد این اهرمها را به اجرا دربیاورید.
ضمن اینکه توافق موقت میتواند از برخی محدودیتهای ساختاری که در غالب سیاست داخلی آمریکا هم تعریف شده در ارتباط با ساسپنت کردن تحریمها و تعلیق و یا لغو تحریمها و یا مخالفتها در غالب درون حزب دموکراتها و جمهوری خواه و دموکرات در سیاست داخلی آمریکا عبور کند. با اینهمه، اما ما نمیتوانیم بگوییم که شانس توافق موقت بالای 70 درصد است.
خوش چشم: توافق موقت به ضرر ایران است و احتمالی هم وجود ندارد و دیگر کسی هم در این زمینه اظهار نظر نمیکند، زیرا فقط به نفع طرف غربی است و در چنین توافقی بالاترین اهرم فشار ما که غنی سازی 60 درصد است را از دست میدهیم و به جای آن صرفا فروش نفتی را به دست میآوریم که در هر توافقی اولین و پائینترین امتیازی که به طرف ایرانی داده میشود همین است که بازهم این فروش نفت در اصل کمک به بازارهای غربی است، در حقیقت مهمترین امتیاز را از طرف ایرانی میخواهند سلب کنند.
پر واضح است که نه ایران به این موضوع تن میدهد و نه این پرونده همچنان مطرح است. طرف غربی زیر فشار ماست و ما در پیچ تغییر وضعیت وزن کشی بازیگران هستیم یعنی اگر طرف آمریکایی مجموعهای از فشارها را وارد کرده و در آنهای کمپین فشار حداکثری شکست خورده حالا کم کم اهرمهای فشار ایران به سمت تصاعدی میرود.
همچنین اهرمهای فشار هستهای، منطقهای، موشکی و حتی نقش آفرینی ایران در بازار انرژی هم باعث شده که روز به روز دست ایران بازتر شود و ما در نقطه تغییر و شیفت وزن اهرمهای فشار دو طرف هستیم. بنابراین ایران در جایگاه بهتری میتواند قرار بگیرد و در چنین شرایطی هیچکس به دنبال حداقلها نمیرود.
قویترین اهرم فشار ایران همان حق غنی سازی 60 درصدی است و مذاکره برای همین فشاری است که غنی سازی 60 درصدی روی آنها اورده است و هر توافق موقت این اهرم را از ایران میگیرد و دیگر ایران نمیتواند بدون این اهرم طرف غربی را مجبور کند که بقیه تحریمها را بردارد.
بایدن از همان ابتدا که بر سر کار آمد به دنبال برداشتن همه تحریمها نبود بلکه به دنبال این بود که فقط ایران تعهدات برجامی را تمام و کمال انجام دهد و زمانی مجبور شد به مذاکره برای رفع تحریمها پاسخ مثبت دهد که ایران به سمت 60 درصد حرکت کرد.
بنابراین اساسا معاهده موقت از همان ابتدا رد شده بود، زیرا به دنبال این بود که مهمترین اهرم فشاری که میتواند همه تحریمهای در چهارچوب توافق هستهای را از میان بردارد یعنی حق غنی سازی 60 درصد را از ایران بگیرد که این طرح توافق موقت مدتهاست لغو شده است.
باشگاه خبرنگاران جوان: برخی معتقدند که به سبب انتخابات آمریکا ایالات متحده به این توافق نیاز دارد این امر تا چه میزان درست است؟
خسرو شاهین: ممکن است که این امر هم وجود داشته باشد، اما در کل من چندان با این دیدگاه موافق نیستم، زیرا ما در آمریکا به این دلیل در شرایطی قرار داریم که قدرت ریسک بایدن کاهش یافته است و حتی توانایی واگذاری تحریمهای زرد رنگ را در غالب بده و بستان ندارد و مخالفتها در داخل ایالات متحده با احیای برجام بیشتر شده است.
خوش چشم: بایدن در حوزه اقتصاد داخلی و اقتصاد آمریکا چنان دستش خالی است که تمام گناهان را به گردن جنگ اوکراین و پوتین میاندازد و فرافکنی میکند و معنی حرف او این است که او کاری برای کاهش قیمتها در بازار آمریکا نمیتواند انجام دهد برای همین هم هست که در 10 ماهه گذشته در تمام نظرسنجیها در پایینترین میزان محبوبیتها قرار داشته و هم اکنون در اخرین نظر سنجیها هم وضعیتش بدتر از همیشه هست.
در حوزه مهاجرین اقدامات او مورد انتقاد شدید دو حزب است و در حوزه سیاست خارجی در افغانستان و حتی تهدید کلامی با چین وضعی ایجاد کرده که هیچ دستاوردی نداشته و حتی متعاقبات اقتصادی هم در تنش با چین برای آمریکا بیش از پیش خود را نشان داده است، حتی کره شمالی هم نپذیرفت که مذاکرات را با آمریکا از سر بگیرد.
بنابراین تنها حوزهای که میتواند برای آمریکا اندک آوردهای داشته باشد حوزه توافق با ایران است که همواره در کمپین انتخاباتی شعار این مهم را داده است؛ بنابراین باید دید که بایدن و حزب دموکرات تا چه اندازه واقع گرایی را پیشه میکنند.
باشگاه خبرنگاران جوان: ضمانتی هم برای این توافق وجود دارد؟
خسرو شاهین: حتما میدانید که نظام سیاسی در آمریکا به صورت ریاستی اداره میشود و رئیس جمهور یک قدرت فائقه در این کشور دارد و با وجود سیستم چک و بالانسی که در قانون اساسی این کشور تعبیه شده است تا قدرت رئیس جمهور هم به نحوی محدود شود، ولی به هرحال نظام سیاسی در آمریکا ریاستی است و حتی مصوبات کنگره آمریکا اگر در مجلس سنا با دو سوم رای موافق گرفته باشند، اما رئیس جمهور میتواند آن را امضا نکند، یعنی برخلاف مدل نظام سیاسی ما.
بنابراین عملا یک رئیس جمهور اگر در آمریکا مستقر شود میتواند با فرامین اجرایی که صادر میکند این قرار داد را از بین ببرد حتی اگر مصوب کنگره آمریکا باشد. علت اینکه در گذشته این چالشها کمتر بوده این است، که قبلا کمتر شاهد نظام دو قطبی چه در ساخت سیاسی و چه ساخت اجتماعی در آمریکا بودهایم. الان آمریکا با بحرانی مواجه است و این بحران این است که نظام این کشور دو قطبی شده است و بر روی قراردادها و توافقات بینالمللی موثر است.
خوش چشم: انواع ضمانتها برای توافق وجود دارد و در حقیقت یکی از ضمانتها حمایت کنگره و دولت آمریکاست. انواع ضمانتها ممکن است صد در صدی نبوده و بسته به مسئولیت پذیری آمریکا متغیر باشد.
در نهایت همانطور که امضای کری تضمین نبود امضای آقای بلینکن و کنگره و بایدن هم تضمین نیست، اما انواع تضمینهای دیگری وجود دراد که میتواند تا حد زیادی به ایران این اطمینان را بدهد از تضمینهای سرمایه گذاری بلند مدت توسط اروپاییها تا تضمین هستهای که میتواند دست کم به عنوان بازدارنده هم عمل کند و بخشی از گفتگوها همواره پیرامون اخذ این تضامین بوده است.
باشگاه خبرنگاران جوان سیاسی سیاست خارجی