همه چیز به مدیریت غلط برمیگردد
تغییرات اقلیمی، تنشهای زیستمحیطی فراوانی را در سالهای اخیر بهوجود آورده است.
یکی از مواردی که نقص خود را بهوضوح در تنشهای اندک اقلیمی نشان داد، بیدوامی حوضههای آبریز کشور در اغلب استانها بود. صاحبنظران بر این باور هستند، توزیع پایدار و عادلانه آب در حوضههای آبریز کشور باتوجه به توسعه اقتصادی و اجتماعی همواره چالشی اساسی بوده، بههمین دلیل قواعد تخصیص برای منابع باارزش آب از ضرورتهایی است که در گذشته موردتوجه بوده، اما در مقطعی از زمان موردبیتوجهی قرارگرفته است. صمت در این گزارش به ارزیابی و راهکارهای رفع معضلات حوضههای آبریز در کشور پرداخته است.
خشکسالی منجر به تنشهای سیلابی میشود
چند سالی میشود که الگوهای بارش در منطقه خاورمیانه و در دیگر مناطق جهان این را به بشر گوشزد میکند که تغییر اقلیم روزبهروز در حال رخنمایی است، بهگونهای که امروزه تغییر اقلیم و تاثیر آن در افزایش دما، مقدار و نوع بارش و کاهش کیفیت و کمیت منابع آب از مباحث مهم در علم هیدرولوژی (آبشناسی) محسوب میشود. یکی از تبعات تغییر اقلیم، تغییر در شکل بارش از برف به باران و بروز انواع خشکسالی است، گرچه پدیده خشکسالی در میزان کمیت و کیفیت آب تاثیر منفی میگذارد، اما اثر آن بهمراتب بر کیفیت آب مهمتر است؛ زیرا مشکل اساسی در دسترس بودن آب باکیفیت مناسب است، نه در مقدار آب. از یکسو خشکسالی و بارشهای اندک، مخاطرهای برای کیفیت منابع آب کشور محسوب میشود و از سوی دیگر، بارشهای رگباری تهدید جدی برای حوضههای آبریز بهحساب میآیند. بهباور کارشناسان بیآبی در بسیاری از حوضههای آبریز در یک دهه اخیر، خسارتهای زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی زیادی بر جای گذاشته که آثار آن را میتوان در خشک شدن رودخانهها، کاهش منابع آب زیرزمینی، فرونشست زمین، کاهش کیفیت آب، خسارت به بخش کشاورزی و تخریب اکوسیستم مشاهده کرد.
حوضههای آبخیز توان مقابله با تنش اقلیمی را ندارند
حمیدرضا صادقی، استاد دانشگاه تربیتمدرس و رئیس انجمن آبخیزداری ایران بااشاره به روند طرحهای آبخیزداری کشور گفت: خوشبختانه در بخش عمدهای از مساحت آبخیزداری کشور، پروژههای گستردهای از سوی سازمان آبخیزداری کشور عملیاتی شده یا در حال انجام است؛ اما یک ایراد بنیادی در رویه اجرای چنین پروژههایی وجود دارد و آن، این است که بهطورمعمول الگوهای مدیریتی در این بخش ناکارآمد است؛ بههمین دلیل اهداف مورد نظر حاصل نشده است.
وی افزود: بهعبارتدیگر، فضای پایش و ارزیابی آنها کمتر موردتوجه قرارگرفته و در کل، پروژههای گستردهای در سطح کشور عملیاتی شده است، بهگونهای که بیش از نیمی از مساحتهای حوضه آبخیز کشور تحت عملیات و اقدامات مدیریتی و اجرایی آبخیزداری قرار گرفتهاند؛ اما نقد اصلی در نداشتن دیدگاه پایشگرایی مبتنی بر ارزیابی است. در واقع، پروژهها به روشی عملیاتی میشوند که امکان اصلاح در روشها و شیوههای مدیریتی وجود ندارد؛ بههمین دلیل اصلاح رویهها کمتر موردتوجه قرار میگیرد.
صادقی بااشاره به اینکه تغییرات اقلیمی، مسبب اصلی سیلابهای چند سال اخیر کشور نیست، گفت: مولفهای مانند تغییر اقلیم یک مقوله ضربتی و سرعتی نیست. در سالهای اخیر با آسیب رساندن به محیطزیست، نظیر کاهش ظرفیت رودخانهها، مدیریت غلط منابع آبی و...، شرایط را برای بروز مخاطرات اقلیمی فراهم کردهایم تا حدی که با وقوع یک بارندگی بهنسبت شدید که در شرایط استاندارد سیلابی نیست، متحمل بروز سیلابهای مخرب شدهایم. همانگونه که اشاره شد، بیابانزایی، بهرهبرداری مفرط از رودخانه، تخریب حوضههای آبریز، در نهایت منجر به شکننده کردن محیط میشود و شرایط را برای وقوع بحران مستعد میکند؛ بهگونهای که با کوچکترین بارشی حوادث غیرمنتظره رخ میدهد.
بهگفته این استاد دانشگاه، بهطورکلی بارشها در ایران بهگونهای نبوده است که مسبب فجایع زیادی شود، در واقع بارشهایی که انجام گرفته در زمره بارشهای سیلآسا قرار نمیگرفتهاند؛ این مدیریت غلط منابع آبی بود که شرایط را برای بروز تخریبهای حداکثری مساعد کرد. در حقیقت ما شرایط را به لبه پرتگاه رساندیم تا با کوچکترین بارشی فاجعه رخ دهد.
وی بااشاره به افزایش آسیبپذیری حوضههای آبریز کشور گفت: امروزه حوضههای آبریز کشور در شرایطی قرار گرفتهاند که با کوچکترین تنش اقلیمی مانند تغییر اقلیم فاجعهآفرین میشوند؛ در حقیقت این روند منعکسکننده بهرهبرداریها و ناملایمات مدیریت منابع است که اثرات خود را در بستری کاملا جدی نشان داده است.
صادقی در پاسخ به این پرسش که آیا تکرار سیلابهای چند سال اخیر در سالهای آتی ممکن میشود یا خیر، گفت: هنوز آمادگی کافی را درباره مواجهه با سیلابها پیدا نکردهایم و اگر شرایط حوضههای آبخیز را به تعادل نزدیک و تلاش نکنیم که تعادل بومشناسی آنها را برگردانیم، باید انتظار هرگونه رخداد ناملایمی مانند سیلابهای چند سال پیش را داشته باشیم. در واقع، اگر به حریم رودخانه تجاوز کنیم یا ظرفیت آنها را کاهش دهیم، طبیعی است که با بارندگیهای متداول دچار مشکلات بیشتری میشویم.
وی ادامه داد: باید از اتفاقات گذشته درس گرفته و اقدامات و رویههای مدیریتی و تعاملی خود را با طبیعت همراه کنیم. این اصلاحپذیری در طبیعت تا حدی وجود دارد؛ اما قرار نیست که طبیعت تمام رفتارهایش متناسب با قوانین مدیریتی ما باشد. بهعبارتدیگر، ما باید روی عواملی کار کنیم که مدیریت آنها در اختیار ما است. برای مثال میتوانیم آسیبپذیری محیط حوضه آبخیز را کم کنیم و به حفظ بیشتر پوشش گیاهی بپردازیم، همچنین باید ظرفیت رودخانهها را بالا نگه داریم و مسیرهای زهکشی را تقویت کنیم.
بهگفته این کارشناس؛ این امیدواری وجود دارد که ما بتوانیم به الگوهای موفق مدیریتی آبخیزداری در جهان برسیم. کشورهایی در این عرصه موفق شدند که هم سازمانها و بخشهای مختلف اجرایی دولتی و غیردولتی و هم مردم و متخصصان با یک نیت و با یک هدف واحد در راستای حفظ منابع طبیعی گام بردارند؛ بهعبارتدیگر، تعادل بومشناسی حوضه آبخیز در اولویت قرار گرفته است و هر اتفاقی رخ بدهد، طبیعت هم روی ملایمت خود را با ما نشان میدهد؛ در غیر این صورت، طبیعت رفتارهای ناملایم و قضاوتکننده خود را با ما خواهد داشت.
حوضههای آبریز، متولی مشخصی ندارند
حمیدرضا پیروان، دانشیار پژوهشکده تحقیقات حفاظت خاک و آبخیزداری، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی در گفتوگو با صمت بااشاره به تاثیرات خشکسالی در کیفیت منابع آبی کشور گفت: ابتدا تغییر اقلیم، خشکسالیهای مداومی را بهویژه در مناطق جنوبی کشور بهوجود آورد که باعث شکنندگی و آسیبپذیری محیط شده است، نظیر چنین معضلاتی در بیشتر کشورها بهویژه در منطقه خاورمیانه دیده شده است. گفتنی است، در مناطق محلی نواحی جنوبشرقی کشور نظیر دشتیاری در گذشته مردم از سازههای سنتی برای مهار سیلاب بهره میگرفتند. سازههایی با عنوان هوتک یا دگار که آب سیل پشت این سازهها جمع میشد که از وقوع سیلاب جلوگیری میکرد؛ اما وقتی در اثر تغییرات اقلیمی، خشکسالیهای مداوم رخ داد، فعالیت کشاورزان هم کاهش یافت و در اثر همین عامل این سازهها رها شدند و بهمرور زمان آسیب دیدند. اکنون این سازههای سنتی سیلگیر در حال ویران شدن است و دیگر تعمیر نمیشود. پیروان گفت: معضل دیگر، نداشتن شناخت کافی از حوضههای هیدرولوژیکی است که ناشی از کمبود اطلاعات درست از این عارضه طبیعی است؛ حوضه آبخیز از ارتفاعات و مناطق کوهستانی آغاز میشود و در امتداد مسیر به مناطق کوهپایهای و دشتی میرسد و در نهایت به دریا سرریز میشود و ما شناخت کافی و جزئیتر از مسیرهای عبوری نداریم و تنها از کلیت آن را میشناسیم. پیروان گفت: معضل دیگر ما رسوبگیر بودن حوضههای آبریز است که این امر در سدهای مناطق جنوبی هم صدق میکند. در حقیقت در بیشتر سدهای کشور رسوب انباشته و حجم مخازن سدهای ما در طول فرآیند رسوبگذاری تا حد زیادی پر شده است. گفتنی است، نزدیک به یک درصد سالانه حجم مخازن ما از رسوب پر میشود. بههمین دلیل سالبهسال از میزان نگهداشت آب در سدهای ما کم میشود؛ بنابراین یکی از دلایل سیلابهای اخیر در جنوب کشور، پر شدن سدها است که با گشایش آن و خروج آب از مخاطرات خطرناکتر بعدی جلوگیری میشود؛ بنابراین گشایش سدها و رگباری بودن بارشها باعث شده است که میزان آب زیادی وارد معابر شهری شود. این کارشناس، یکی از اقدامات مناسب برای کاهش خسارتهای ناشی از مخاطرات طبیعی را در این مناطق لایروبی کردن سدها دانست و گفت: در شرایط فعلی، ما آمادگی لازم با اینگونه بارشها را نداریم. اینکه ظرف مدت 30 دقیقه، 100 میلیمتر بارندگی رخ دهد، در این منطقه امری مهارنشدنی است؛ اما در قسمتهای بالادست، حوضهها ساخت سازههای تاخیری نظیر سازههای توری سنگی میتواند برای کاهش سرعت رواناب کمککننده باشد. وی بااشاره به مشارکتهای مردمی و گروههای مردمنهاد گفت: یکی دیگر از راهکارها برای مهار سیلاب و کاهش خسارتهای جانی و مالی مشارکت مردم و حمایت گروههای مردمنهاد بهویژه در پاییندست است. این پژوهشگر درباره تدوین برنامهریزی مدون برای هدایت حوضههای آبریز در مواقع بروز سیلاب گفت: برنامهریزیهای نهادها و سازمانها ابتدا باید با هماهنگی و در مقیاسهای بزرگتر تدوین شود، در واقع نیازمند یک مشارکت فرامرزی هستیم. از آنجایی که یک حوضه باید از بالادست تا پاییندست هدایت شود، ما برای هر رودخانه با ابعاد و میزان آبدهی مشخص، باید یک حریم رودخانه استاندارد تعیین کنیم؛ در حالی که اکنون باتوجه به موارد موجود، این حریم در تصرف مردم است و نسبت به زمینها ادعای مالکیت دارند، بنابراین اصلاح این جریان شاید چندین سال بهطول بینجامد.
وی افزود: از دیگر مشکلات ما این است که هماهنگی بیننهادی و سازمانی وجود ندارد. از یکسو، تصمیمگیری درباره حوضههای آبریز مناطق در کشور ما تحتاختیار وزارت جهاد کشاورزی است و از سویی دیگر، مدیریت رودخانهها در اختیار وزارت نیرو است؛ این ناهماهنگیها باعث بهوجود آمدن بخشی از این معضلات شده است. هیچ تصمیمگیرنده واحدی برای حوضههای آبریز در کشور وجود ندارد. وضعیت ایدهآل این است که در هر حوضه آبخیز باید یک شورایعالی آبخیز تشکیل شود تا تمام مسئولان مرتبط در کنار هم یک تصمیم واحد بگیرند.
سخن پایانی
موارد یادشده، ذهن هر مخاطبی را برای حل معضلات حوضههای آبریز بهسمت مدیریت یکپارچه، جامعنگر و علمی میبرد که باید در سطح ملی و بینالمللی موردتوجه قرار گیرد. آیندهپژوهی، علمی است که در 3 دهه گذشته در کل دنیا بهویژه کشورهای پیشرفته بها گرفته و رشتههایی با این موضوع تعریف شده است که برای آیندهنگری و تدوین گزارشها جزو مسائل فوقالعاده مهم است که یکی از عرصههای مهم آیندهپژوهی در حوزه آب است. اگر در گذشته برای این مقوله، توجه و نقشهراهی تدوین میشد، بسیاری از مشکلات آب کشور رفع میشد و در مواقع بحرانی دچار مشکل نمیشدیم و قادر به مدیریت بودیم. با توجه به نقشه راه و استراتژی مدیریت منابع آب کشور، کارشناسان بر این باورند که در قرن حاضر، جنگها بیشتر در ارتباط با بحران آب در داخل کشورها و در برخی موارد بین کشورهای همسایه رخ خواهد داد.