هنر انقلابی یعنی فریاد هنرمند مطالبهگر
مدیریتی در تقویت جریان هنر انقلاب در سینما، تئاتر، تجسمی، موسیقی و دیگر انواع هنر وجود ندارد برای مثال در سینما مدیریت هم سینما را رها کرده و به میزان فروش آثار یا افزایش تولیدات دل خوش است.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ عادل جلیلی رییس هیات اسلامی هنرمندان استان البرز و مدیر عامل خانه هنرمندان استان البرز همزمان با هفته هنر انقلابی در یادداشت اختصاصی برای "تیتریک"، نوشت: هفته هنر انقلاب بهانه ایست تا دوباره در اذهان هنری همه ما؛ تراوشات ذهنی و شخصیتی و فکری یک هنرمند انقلابی به نام کامران منتهی به مرتضی مرور شود.
مردی که از یک راه طی شده باما سخن گفت: «تصور نکنید که من با زندگی به سبک و سیاق متظاهران به روشنفکری ناآشنا هستم. خیر. من از یک «راه طی شده» با شما حرف میزنم. من هم سالهای سال در یکی از دانشکدههای هنری درس خواندهام. به شبهای شعر و گالریهای نقاشی رفتهام. موسیقی کلاسیک گوش دادهام، ساعتها از وقتم را به مباحاث بیهوده درباره چیزهایی که نمیدانستم گذراندهام. من هم سالها با جلوهفروشی و تظاهر به دانایی بسیار زیستهام، ریش پرفسوری و سبیل نیچهای گذاشتهام و کتاب «انسان موجود تکساحتی» هربرت مارکوزه را بی آنکه آن زمان خوانده باشمش طوری دست گرفتهام که دیگران جلد آن را ببینند و پیش خودشان بگویند: عجب! فلانی چه کتابهایی میخواند، معلوم است که خیلی میفهمد. اما بعد خوشبختانه زندگی مرا به راهی کشاندهاست که ناچار شدهام رو دربایستی را نخست با خودم و سپس با دیگران کنار بگذارم و عمیقا بپذیرم که «تظاهر به دانایی» هرگز جایگزین «دانایی» نمیشود، و حتی از این بالاتر دانایی نیز با تحصیل فلسفه حاصل نمیآید. باید در جستوجوی حقیقت بود و این متاعی است که هر کس براستی طالبش باشد، آن را خواهد یافت و در نزد خویش نیز خواهد یافت و حالا از یک راه طی شده با شما حرف میزنم."»
او همواره به هنر متعهد و هنرمند مسئولیت شناس می اندیشید و درواقع بخشی از واقعیت ها و یا ابعادی از حقیقت موجود در جهان هستی، فقط می تواند زبان هنری گویای آن باشد.
هنر انقلاب ابزاریست برای پی بردن به معانی والا و پیوستن با حقیقت برتر و زمینه ای برای رشد و پویایی جامعه و ایجاد وفاق و همدلی بین تمام آحاد جامعه که البته درسالهای گذشته تلاشی برای ایجاد وفاق بین هنرمندان نشده والبته درتلاشیم باایجاد کارگروهی متشکل از همه هنرمندان و نهادها هرگونه خط بندی و تبعیض و ناملایمتی ها را از میان برداریم و همه تلاش را درجهت بهبود اوضاع فرهنگ وهنر و مشکلات هنرمندان بکار گیریم و اگر این خط بندی های هنری تبعیض امیز و مشکل آفرین به عنوان یک الگوی غلط نهادینه شود؛ قطعا هنرانقلاب اثرگذاری که نداشته هیچ، بلکه بازخورد بسیار منفی نیز خواهد داشت که تبعات جبران ناپذیری را بدنبال دارد.
منش امام رحمه الله ستودنی بوده است معنای کامل جذب حداکثری ودفع حداقلی؛ ایشان همیشه می کوشید تا این هنرها از «ابتذال»، به «تعهد» و از «غفلت آفرینی»، به «بیدارگری» دگرگونی یابد و چندین بار، در مصاحبه های پیش از انقلاب، درباره سینما و هنر و... تأکید می کردند که ما با هنر و سینما مخالف نیستیم، بلکه با فساد مخالفیم. این به درستی خط تعهد در هنر را ترسیم می کند.
نکته دیگر هنر انقلاب هنر جوشش و اعتماد به نیروی انقلابی تازه نفس است و بقول ابراهیم حاتمیکیا:" تازه نفسها با چند تا انگ شنیدن میگویند من دیگر در این حوزه نخواهم بود باید مشکلات این مسیر را تحمل کنند ما نیش زبانها شنیدیم و گریهها کردیم ودر همین حوزه هنری من بارها جلوی مرتضی آوینی گریه کردم و گفتم که من دیگر بیشتر از این توان سنگینی نگاههای کسانی که ژست شبه روشنفکری دارند را ندارم پس این تازهنفسها به سرعت از این مسیر خارج نشوند"باید درمیدان ایستاد و جنگید.
از سوی دیگر لازمه هنرمند باید باور مطالبه گری، تکیه کردن باورها و اعتقادات باشد؛ بطور مثال ارنست بارلاخ هنرمند بزرگ آلمانی نیز بهعنوان هنرمند انقلابی مطرح نبوده اما هنرمندی دینباور است که نقاشی، طراحی و مجسمههایش روایت مردم رنج کشیده کوچه و بازار است که اعیان و اشراف ثروت آنها را غارت کردند و به بیچارگی کشانده است. این همان نگاه هنر انقلابی مدنظر من و البته با پشتوانه دینی و اتکا به باورهای اعتقادی است.
هنر انقلابی یعنی هنری که بیانگر مطالبات و روحیه مطالبه گری باشد چرا که هنرمند به تعبیر من آیینه زمان خود است. پس هنر انقلاب یعنی فریاد هنرمند مطالبه گر باشد.
همانگونه که نهادهای هنری در صحنه فرهنگ و هنر کشور وبویژه استان البرز نقش مفید و موثری ایفا می کنند باید پرچمدار حمایت از مطالبه گری وایجاد وفاق وتربیت نیروی انقلابی تازه نفس با همدلی باشد چرا باید به تقلید از روش دشمن، از وضع اسلامی و الهی خودمان انتقاد کنیم؟ چرا با نیش زدن و آسیب زدن به پیکره هنری همدیگر با دیواره کشیدن، آب به آسیاب دشمن بریزیم بجای اینگونه رفتاردر نگرش به عرصه فرهنگی کشور، به تربیت نیروی انسانی هنرمندمتعهد توجه کنیم.
برای فرهنگ و هنر یک کشور، نیروی انسانی هنرمند مومن متعهد همه چیز است همانگونه که معظم له نبود تربیت و شناسایی جدی نیروهای متعهد را از اهم اموردرمساله فرهنگ وهنر میدانند.
هنر انقلاب یعنی هنری که مخاطبش همه مردم و هدفش تکثیراخلاق باشد. چنین هنری همراه با فطرت پاک انسانی میتواند در کنار زیباییشناسی روح مخاطب را نیز تزکیه کند مثلا اگر شما در شهری زندگی کنید که معماری آن معماری اصیل، مهمتراز با روح انسانی و برخاسته از نفس پاک هنرمند باشد، مطمئن باشید که حال شهروندان آن هم خوب است.
مدیریتی در تقویت جریان هنر انقلاب در سینما، تئاتر، تجسمی، موسیقی و دیگر انواع هنر وجود ندارد برای مثال در سینما مدیریت هم سینما را رها کرده و به میزان فروش آثار یا افزایش تولیدات دل خوش است. فیلم های موفق سال های اخیر در گیشه نیز عمدتا با تفکرات انقلابی تطابق ندارند و تنها فروش بالایشان دلیل موفقیت سینما گفته می شود.
البته این را هم بگویم اگرچه براین باورم که از یک هنرمندی که در دورنش باور به فردیت و لیبرالیسم است نمیتوان هنر جمعی و مارکسیم دید و از فرد با باور مارکسیستی هم انتظار هنر لیبرالی نمیرود و از هردوی اینها هم نمیتوان انتظار هنر دینی وانقلاب داشت؛ ودرویژگی دیگرهنرانقلابی یعنی هنری مردمی.
انشاالله باهمدلی و وفاق بین متولیان هنری بخشی از دغدغه هنرمندان که حقیقتا اقشار مظلوم جامعه هستند که نمونه اش همین اوضاع واحوال کاری درایام شیوع ویروس کروناست که به تعطیلی انجامیده؛ امیدوارم دراین هفته هنر انقلاب اقدامی عملی درجهت رفع این مشکلات بویژه کاری شان انجام شود تا برخی از هنرمندان که انصافا با مشکلات دست وپنجه نرم می کنند دلشان به مسولینی که همیشه زمزمه می کنند، گرم شود.
هنر که تاج سرآفرینش است
بنیاد هیچ منزلتی پایدار نیست
انتهای پیام /