سه‌شنبه 6 آذر 1403

هنر زنان روستایی آهنگ دستگاه «توبافی» را دوباره بلند کرد / "جهانی شده‌ایم"!

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
هنر زنان روستایی آهنگ دستگاه «توبافی» را دوباره بلند کرد / "جهانی شده‌ایم"!

فاطمه ذاکریان سوژه مستند «قهرمانان معمولی» گفت: تا پیش از این، خیلی‌ها بلد نبودند اسم روستای ما را درست تلفظ کنند، اما حالا با هنر بومی‌، جهانی شده‌اند.

- اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مجموعه مستند «قهرمانان معمولی» به تهیه‌کنندگی مجتبی حیدری شب گذشته چهارم فروردین ماه به قصه زندگی «فاطمه ذاکریان» پرداخت که در خراسان جنوبی هنر توبافی (پارچه‌بافی سنتی روستای خراشاد) را احیا کرده است. به همین بهانه گفت‌و‌گویی کوتاه با این بانوی کارآفرین داشتیم که در ادامه می‌خوانید.

وی در ابتدا درباره آشنایی خود با مجتبی حیدری گفت: آشنایی من با ایشان به حدود ده سال پیش بازمی‌گردد؛ زمانی که اهالی روستا به من خبر دادند که مجتبی حیدری برای عکاسی به روستای چاج آمده است. آن زمان به روستای چاج که در نزدیکی خراشاد است، رفتم و به مجتبی حیدری توضیح دادم که در کدام خانه‌ها پارچه‌بافی انجام می‌شود. پیش از حضور ایشان ما چند سالی بود که این هنر منسوخ را احیا کرده بودیم و خانم‌ها در روستاها مشغول به کار بودند.

تلویزیون، روایتگر قصه زندگی "قهرمانان معمولی" شد

این بانوی کارآفرین ادامه داد: پس از اینکه کار ایشان تمام شد و به بیرجند رسیدیم، خواست که به خانه من بیاید. در نظر بگیرید که من فرزند معلولی دارم و آن زمان کمتر کسی از این موضوع خبر داشت. در نهایت ایشان به خانه ما آمد و عکاسی کرد. همچنین بعد از مدتی به من خبر داد که عکس‌ها در ایستگاه مترو امام خمینی تهران به نمایش درآمده است.

ذاکریان یادآور شد: آشنایی ما باعث شد، ارتباط‌مان ادامه دار باشد. مدتی بعد که من به برنامه «پایش» دعوت شدم و زمانی که از بیرجند به تهران آمدم، در خانه ایشان ماندم و با خانواده‌شان آشنا شدم. می‌توانم بگویم آنقدر با آن‌ها انس گرفته‌ام که حس می‌کنم خانواده خودم هستند.

وی با اشاره به اینکه عکس‌هایی که توسط مجتبی حیدری گرفته شد، زمینه‌ساز دیده‌شدن و آشنایی مردم با هنر توبافی بود، مطرح کرد: در واقع ایشان بانی خیر در روستایمان شدند، چراکه اکثر هنرمندان مجموعه ما، خانم‌های سرپرست خانوار هستند. شاید برایتان جالب باشد که بدانید ما چند روزی که میزبان همکاران مجتبی حیدری برای ضبط «بانوی مهر» بودیم اصلاً فکر نمی‌کردیم که با افراد غریبه سروکار داریم. ما با آن‌ها زندگی کردیم یعنی همانطور که داشتیم کارهای روزمره‌مان را انجام می‌دادیم، آن‌ها هم کار خودشان را می‌کردند.

این بانوی کارآفرین درباره اهمیت نمایش فعالیت زنان و مردان غیرپایتخت‌نشین در رسانه ملی بیان کرد: اگر بخواهم مثالی از اهمیت ساخت آثاری با موضوع هنرهای سنتی شهرهای مختلف ایران بزنم باید بگویم در نمایشگاه‌هایی که قدیم برگزار می‌کردیم، افراد حتی بلد نبودند اسم روستای خراشاد را تلفظ کنند و این برایم ناراحت‌کننده بود، اما اکنون با کمک مردم توانستیم این هنر محلی را احیا کنیم. در حال حاضر این هنر، محصور روستای خراشاد نیست، زیرا کلاس‌هایی در استان‌های اصفهان، قم، مشهد، هرمزگان و سیستان و بلوچستان برگزار کرده‌ایم.

ذاکریان ادامه داد: در بسیاری از شهرهای ایران هنر پارچه‌بافی وجود داشته است؛ اما همه ساده‌بافی می‌کردند. چیزی که روستای خراشاد را متمایز می‌کند این است که ما روی طرح‌ها و نقش‌های مختلف کار می‌کنیم. اکنون در جای‌جای ایران، هنر دستباف ما را آموزش می‌دهند. ناگفته نماند که در گذشته از هنر «توبافی» به عنوان حوله خشک‌کردن و استحمام و سفره نان استفاده می‌شد؛ اما اکنون آن را به گونه متفاوتی به خانه‌های مردم آورده‌ایم؛ یعنی در لباس نوزاد، تن‌پوش، سرویس اتاق خواب و آشپزخانه و... به کار می‌بریم.

وی در پاسخ به این پرسش که چگونه به فکر راه‌اندازی این کسب‌وکار افتاد، عنوان کرد: زمانی که من مدیرعامل شرکت تعاونی روستایی زنان خراشاد شدم، چهار سال بود که مردم درگیر خشکسالی بودند. کم‌آبی باعث شده بود مردم محصولات باغی و کشاورزی کمی داشته باشند. آن زمان هنر «توبافی» نیز تقریباً در روستای خراشاد منسوخ شده بود و شاید تعداد کسانی که پارچه‌بافی می‌کردند، به اندازه تعداد انگشتان دست در روستا بود که آنها هم نه برای امرار معاش و درآمد بلکه صرفاً برای هدیه دادن و جهیزیه این کار را انجام می‌دادند. پیشنهاد دادیم که هنر پارچه‌بافی را دوباره زنده کنیم، در ابتدا استقبال نشد و مردم می‌گفتند که با وجود دستگاه‌های صنعتی و پیشرفته، چه لزومی به پارچه‌بافی سنتی است؟!

این کارآفرین افزود: تا اینکه خانمی از تهران آمد و سراغ این حوله‌ها را گرفت. حتی یک نفر هم حاضر نشد حوله‌ای به آن خانم بدهد. با خود گفتم که این فرصت خوبی است! ما می‌توانیم از این فرصت استفاده کنیم و دوباره این هنر را احیا کنیم. حتی به یاد دارم زمانی که بچه بودم پارچه‌بافی در روستای خراشاد بسیار رونق داشت. ما در کوچه بازی می‌کردیم و آهنگ دستگاه‌های پارچه‌بافی برایم بسیار دلنشین بود و دوست داشتم دوباره آهنگ‌ها تکرار شود. حتی نمایشگاه برایم مثل دانشگاه بود چراکه ایده می‌گرفتیم و پیشنهادات مردم را عملی می‌کردیم. در اولین نمایشگاهی که سال 1383 در مصلی تهران شرکت کردم، محصولات متنوعی نداشتیم اما در ادامه شال و لباس درست کردیم.

ذاکریان در پایان در پاسخ به این پرسش که چه آینده‌ای برای منطقه خود متصور است، خاطرنشان کرد: دوست دارم یک کارخانه نساجی کوچک در منطقه خراشاد تأسیس شود تا حتی برای خرید نخ نیز به جای دیگری مراجعه نکنیم و بتوانیم دستگاه‌های تولید نخ نیز داشته باشیم. یعنی صفر تا صد ماجرا توسط خودمان انجام شود. ناگفته نماند که ما به کشورهای انگلستان، ایتالیا، آلمان و فرانسه صادرات داریم، هدف من این است که از طریق نمایشگاه‌ها، محصولاتمان را به نمایش بگذاریم و در ادامه فروشگاه‌هایی داشته باشیم؛ تا همانگونه که روستای خراشاد جهانی شده، دستباف زنان ما نیز به کل جهان عرضه شود.

هنر زنان روستایی آهنگ دستگاه «توبافی» را دوباره بلند کرد / "جهانی شده‌ایم"! 2