وقتی اقتصاد دولتی باشد، سازمانهای مردمنهاد لنگ میزنند / سمنها نوآوراجتماعی هستندیا جمع فانتزی!؟
حوزه جامعه - خبرگزاری فارس- سودابه رنجبر : بیشتر از چند دهه است نام سازمانهای غیردولتی با نام های تشکلهای مردمنهاد، تشکلهای غیردولتی، سمنها یا «ان جی او» ها سر زبانها افتاده است. الحق که خیلی از این تشکلها فعالیتهای مؤثری دارند؛ بهخصوص از وقتی خصوصیسازی و برونسپاری از بدنه دولت اتفاق افتاده و به نهادهای مردمی سپردهشده است. حتی در برخی موارد کارهای ناشدنی و سخت حاکمیت به گرده ساز مان نهای مردم نهاد افتاده است. فعالیتهایی مثل حمایت از کودکان کار و خیابانی، حمایت از سالمندان های بدون هویت، راهاندازی مدارس رایگان برای اتباع و... این تشکلهای غیردولتی با اهداف خاصی شکل میگیرند و تا جایی که زور و قدرت دارند وارد عرصههای اجتماعی میشوند که البته اگر با حضور همین مردم کمی هم چاشنی نوآورانه و خلاقیت به کارهایشان اضافه شود درست مترادف پدیده نوظهور «نوآوران اجتماعی» میشوند.
تشکلهای مردمنهاد در کشورمان دوران بلوغ خود را میگذرانند، اما در نظر داشته باشیم که همین تشکلها در جوامع بینالملل چنان نقش اساسی بازی میکنند که گاهی بازیگران عرصه بینالملل هم نامیده میشوند و در خلال فعالیتهای اجتماعی پایشان به عرصههای سیاسی هم بازشده است، اما در کشور ما همچنان حضور این تشکلهای اجتماعی مردمنهاد با اماواگرهای حاکمیت روبهرو است. طوری که نمایندگان دو طیف در همین نشستی که از پیش رویتان میگذرد معتقدند هریک باید نقش تسهیلگری برای دیگری داشته باشند و اصرار دارند باید طرف مقابل به کارآمدتر شدن دیگری کمک کند، اما نکته جالب اینکه هردو طیف با تصدیگری حاکمیت در امور اجتماعی مخالفاند. این دورهمی از سلسله دورهمیهای رویداد ملی "نوپیا" است که باهمت ستاد نوآوریهای اجتماعی ستاد اجرایی فرمان حضرت امام (رضوانالله تعالی علیه) برگزار میشود.
مهمان های دورهمی پنجم را بشناسید
«نوآوری اجتماعی و نقش سازمانهای مردمنهاد در حل مسائل کشور» عنوان پنجمین دورهمی رویداد ملی نوپیا است. تعداد قابلتوجهی از مهمانهای مجازی از پلتفرمهای گوگل میت، آپارت و اینستا گرام در این دورهمی حضور دارند تا از نزدیک شاهد گفتوگوی پر چالش در استودیو ویکست با حضور مهمانها دکتر «رضا محبوبی» مشاور رئیس سازمان امور اجتماعی کشور، «علی ملکی» رئیس پژوهشکده دانشگاه شریف، «یوسف اصلانی» مسئول خیریه بهشت امام رضا (ع) باشند، این دورهمی با میزبانی «محمد محسن دوباشی» مدیرعامل ستاد پیشرفت جامعه منطقهای و رئیس شورای سیاستگذاری نوپیا و «سید سجاد اسم حسینی» دبیر دورهمی های رویداد ملی نوآوری اجتماعی «نوپیا» برگزار میشود.
رکورددار مهمانهای مجازی هستیم
«سجاد اسم حسینی» دبیر دورهمیهای رویداد ملی نوآوری اجتماعی (نوپیا) در این دورهمی باوجود غیبت دکتر «محسن دنیوی» نقش گرداننده دورهمی پنجم را بهصورت تمام و کمال برعهدهگرفته است. همان ابتدا به تفسیر عنوانهای 4 دورهمی گذشته میپردازد و میگوید: «سلسله نشستها و دعوت از فعالان حوزه نوآوری اجتماعی، برای رسیدن به یک نگاه مشترک در برگزاری رویداد ملی نوپیا است. نخستین دورهمی رویداد ملی نوآوری اجتماعی با حضور «اتمیها و نقش آنها در حل مسائل کشور» همراه بود و حدود 150 نفر در این دورهمی بهصورت مجازی شرکت کردند. دومین دورهمی با عنوان «اندیشکدهها و پژوهشکدهها و نقش آنها در حل مسائل کشور» حدود 100 مجموعه اندیشکده در این دعوت مجازی شرکت داشتند. در دورهمی سوم میزبان کارآفرینان اجتماعی با حضور میانگین 300 کارآفرین بودیم. در چهارمین دورهمی با موضوع «نقش جهادگران در حل مسائل کشور» به گفتوگو نشستیم و این دورهمی بسیار موردتوجه اهالی جهادگر قرار گرفت. این هفته نیز میزبان نوآوران اجتماعی در عرصه «اهمیت نقش سازمانهای مردمنهاد در حل مسائل کشور» هستیم که حدود 1700 نفر مهمان مجازی داریم. این هفته رکود دار تعداد شرکتکنندگان مجازی طی 5 دورهمی گذشته هستیم.
مسائل حلنشده اجتماعی بیداد میکند
«علی ملکی» رئیس پژوهشکده دانشگاه شریف پیشازاین در دورهمی دوم با موضوع اندیشکده ها حضور فعال داشت و با سرفصلهای تعریف نوآور اجتماعی کاملاً آشناست به همین دلیل سکاندار این دورهمی به نظر میرسد و بحث را به اختیار اینطور دنبال میکند: «حالا که با سؤال باز درباره نقش نوآوریهای اجتماعی و فعالان این حوزه روبهرو شدهام. این مبحث را از دیدگاه تخصصی خودم یعنی سیاستگذاری و نوآوری اجتماعی شروع میکنم. فضای سیاستگذاری یک پیشفرض اولیه دارد با این عنوان که مشکلات و چالشهای عمومی مردم از طریق ساختارهای حکمرانی حل میشود. در تعریف ساختارهای حکمرانی و تعریف جایگاه دولت به همین جمله کوتاه بسنده میشود. برخی امور در تعامل مردم با یکدیگر حل میشود مثل چرخه عرضه و تقاضا که توسط مردم ایجاد میشود. حالا هر چه که از این حیطه بیرون بماند را حاکمیت باید حل کند. مثال ساده اینکه وقتی دو جریان ترافیکی به هم میرسند چهارراه را تشکیل میشود و حالا باید نماینده حاکمیت به نام پلیس وجود داشته باشد که نظم و انضباطی برقرار کند. اصلاً فلسفه وجودی دولتها با این دفترودستک و تشکیلات برای همین شکلگرفته است. حالا سؤال بنیادی ما این است که چرا دولت باید حضورداشته باشد مگر مردم نمیتوانند امور خودشان را حل کنند؟ روشن این واقعیت است که با به وجود آمدن دولتها نهتنها مشکلات حلنشده بلکه برخی مشکلات تشدید هم شده است. البته در همه موارد اینطور نیست».
رئیس پژوهشکده دانشگاه شریف، مکث بلند بالایی میکند و بار دیگر به اهمیت نوآوری اجتماعی در حل مسائل کشور اشاره میکند و توضیح میدهد: «شکلگیری سازمانهای اجتماعی، متشکل از خود مردم با علایق مشترک، با نظام فکری مشترک و باانگیزههای مشترک و با منابعی که تخصیص پیدا میکند میتوانند حل مسئله کنند. ازنظر من جامعهای میتواند جامعهای پویا باشد که سرعت حل مسئلهاش حداقل اگر بیشتر از خلق مسئله نیست، بهسرعت حل مسئله برسد! ما در این زمینه ضعف داریم یعنی مسائل انباشتهشده داریم. مسائلی که ظاهراً لاینحل هستند. در نظام اقتصادی و تجاری راهحل ندارند. دولت در مواردی نهتنها اینها را حل نکرده بلکه باعث خرابتر شدن اوضاع شده است. در این شرایط نوآوری اجتماعی باید به مسئله حمله کند و با راهکارهای نوآورانه آن را حل کند».
نوآوری اجتماعی جایگزین دولت نمیشود
دکتر «رضا محبوبی» مشاور رئیس سازمان امور اجتماعی کشور خطاب به آقای ملکی میگوید: «بحث را از نقطه خوبی آغاز کردید دقیقاً با کلیات صحبتهای شما موافقم، اما فکر میکنم منظور شما از دولت یعنی تمام دستگاههای حاکمیت، اما من معتقدم همه باید تلاش کنند تا حاکمیت کارآمدتر شود. البته این ابتکارات اجتماعی و تعبیری که از آن به نام «نوآوریهای اجتماعی» نام میبرید هیچوقت نمیتواند جایگزین حاکمیت شود».
در همین ابتدای گفتوگو تفاوت دیدگاهها بیرون میزند، مشاور رئیس سازمان امور اجتماعی کشور نگاه خودش را به نوآوری اجتماعی و سیاستگذاری دولت و حکمرانی بهصراحت اعلام میکند و توضیح میدهد: «حاکمیت ساختار دارد و باید در جهت تقویت و قویتر شدن سیستم ساختار حرکت کرد. اقدامات نهادهای عمومی و غیردولتی نیز میتواند در تقویت ساختار و در جهت کارآمدتر کردن سیستم رسمی کشور مؤثر باشد. نوآوری اجتماعی همانطور که از اسمش پیداست از دل جامعه میجوشد و اصل حرکت آن منافع و دستاوردها و پیامدها برای کل جامعه است. هر حرکتی که این خصلتها را نداشته باشد نوآوری اجتماعی نیست. در طول تاریخ بشر همواره نوآوری اجتماعی وجود داشته است. طوری که نوآوری اجتماعی امروز محصول نوآوریهای پیدرپی اعصار قرون و ادوار گذشته است».
او میگوید: «طوری که ذات پدیده نوآوری اجتماعی مبتنی بر تشکلهای غیردولتی است. یعنی مترادف هم هستند. ممکن است یک ابتکار و یک خلاقیت در جامعه رخ دهد، اما نتواند صفت اجتماعی داشته باشد، بنابراین نوآوری اجتماعی نیست. آیا امروز وقتی میگوییم تشکل غیردولتی سیر طبیعی این تشکلها طی شده است؟ به قول شما افرادی باانگیزههای مشترک، اهداف مشترک که درروش کار توافق دارند با یک نگاه غیرانتفاعی فعالیت میکنند، میتوانند سازمانهای غیردولتی باشند؟ باورم این است که نوآوری اجتماعی بدون این تشکلها اصلاً نوآوری اجتماعی نیست! بازیگرانی که اسمشان را میگذاریم تشکل غیردولتی از آنها انتظار نوآوری اجتماعی هم داریم درواقع این همان چیزی است که امروز با آن فاصلهداریم. حالا سؤال این است اگر فاصلهداریم چطور باید این فاصله را پرکنیم؟ چطور کمک کنیم تشکلها با ویژگیهای نوآوری اجتماعی شکل بگیرند؟ راجع به این مقوله تجربهدارم مثل استمداد طلبیدن از همین نهادهای غیردولتی برای حل مسئله اجتماعی وقتی معاونت آسیبهای اجتماعی سازمان اجتماعی را بر عهده داشتم. مادامیکه در عرصه آسیبهای اجتماعی، نوآوری، مبتنی بر مشارکتهای غیردولتی نداشته باشیم عملاً هیچ دولتی نمیتواند این مسئله را حل کند.».
22 سال جنگیدیم تا خودمان را ثابت کنیم
«یوسف اصلانی» مسئول خیریه بهشت امام رضا (ع) است. هرچند خیریه او سازوکار سازمانهای مردمنهاد را به خود گرفته است و 22 سال است که به قول خودش در عرصه ثابت کردن فعالیت مجموعه حمایتی در حال جنگیدن است. میگوید: «8 سال دفاع مقدس، اولین نوآوری اجتماعی بعد از انقلاب محسوب میشود. فقط با اعتماد به مردم میشد جنگ را پشت سر گذاشت، نهتنها تأثیر این اعتماد در کشور خودش را نشان داد بلکه در کل دنیا نیز موثربود، اما بعد از جنگ مردم کنار گذاشته شدند. سازمانها و نهادهایی در کشور تأسیس شد تا بهجای مردم کار کنند. بعد از گذشت سالها سیستم متوجه شده کارها با حضور، مشارکت و اعتماد به مردم پیش میرود. طوری که حالا 95 درصد از فعالیتهای سازمان بهزیستی به بخش خصوصی واگذارشده است و مردم آن را انجام میدهند، اما همچنان سازمان بهزیستی لاغر و چابک نشده است. اگر 10 سال پیش یک نفر در یک اتاق سنگ جلوی کار میانداخت حالا این تعداد به 10 نفر رسیدهاند».
سلبریتی خیران
یوسف اصلانی را میتوان بهعنوان سلبریتی در حوزه حمایتهای اجتماعی نام برد. او مرد قابلاعتماد برای رساندن کمکها به دست کودکان مجهولالهویه و سالمندان بیهویت است. او در این دورهمی نماینده تشکلهای مردمی است میگوید: «300 هزار نفر از عزیزان ما در کشور دچار بحران معلولیت ذهنی هستند و یکی از بزرگترین مشکلات آنها درمان درد دندان است. آنها برای گرفتن هر پروسه درمانی باید بیهوشی بگیرند تا کارشان انجام شود و این هزینههای سرسامآوری برای خانواده دارد. لاجرم این افراد با درد و عفونت زندگی میکنند. تابهحال کاری برای آنها انجامنشده است. با کمک 800 هزار نفر داوطلب، فضایی فراهمشده است و حدود 100 میلیارد تومان تابهحال هزینه شده و حالا سیستم دولتی باید مجوز فعالیت بدهد، اما نمیدهد. چون معتقد است که ما کار آنها را انجام دادیم. سازمانهای مردمی کارهای روی زمینمانده را انجام میدهند اگر شما چنین مرکزی را تجهیز میکردید ما کار دیگری انجام میدادیم».
سمنها را فانتزی نبینید لطفاً
«محمد محسن دوباشی» مدیرعامل ستاد پیشرفت جامعه منطقهای و رئیس شورای سیاستگذاری «نوپیا» بهعنوان میزبان در این دورهمی حضور دارد با اشاره به اینکه فعالیتهای مردمی و مردم پایه خیلی جلوتر از حاکمیت حرکت میکنند ادامه میدهد: «دستگاههای حاکمیتی و دستگاههای دولتی همیشه در برابر فعالیتهای مردمی دستشان بالاست، اما انگار نمیخواهند باور کنند سالهاست مسائل به دست مردم حل میشود. هرچند مسئولان اعتقادی به آنها ندارند و آنها را فانتزی میبینند. اگر اصالت مردم و مردم پایه را از نوآوری اجتماعی بگیریم چیزی از آن باقی نمیماند. نکته مهم اینکه دستگاههای حاکمیتی جایشان را گمکردهاند بهجای اینکه تسهیل گر باشند دائماً سد خلق میکنند. بهجای اینکه حامی باشند، تصدیگری میکنند. در بحرانها مردم واحد هستند و مسئولان هستند که دائم عوض میشوند. نکته بعدی اینکه فعالیت سمنها و مردم، نگاه آسیب محور است یعنی از فقط از زاویه شناسایی آسیبها به جامعه نگاه میکنند و با این شرایط بازهم یک آسیب جدی به فعالیتهای اجتماعی زدهایم. باید بدانیم عرصه اجتماعی کشور اعم از آسیبها و فرصتها است. وقتی کل مسائل اجتماعی را در حوزه آسیب ببینیم یعنی نگاه ما تنزل پیداکرده است و دائماً با سیاه نماییهای مکرر روبهرو میشویم باهدف تأمین بودجه. چقدر تمرکز روی فرصت اجتماعی است؟ عدم توجه به این فرصتها بیشترین آسیب را میزند. با عدم توجه به نشاط بزه خلق میشود. از عدم توجه به کسبوکار، بیکاریهای مزمن خلق میشود. از عدم توجه به مطالبه گریهای اجتماعی و گرفتن تصمیمات غلط بیکاریها خلق میشود».
دولت تصدیگری میکند
دوباشی اینطور ادامه میدهد: «دائماً از آسیبها حرف میزنیم چرا به محیطزیست بهعنوان یک عرصه اجتماعی که بسیار هویت زا و فرصتآفرین و اشتغالزا است، فکر نمیکنیم. مسئلههای اجتماعی مسئلهای است که مردم با آنها زندگی میکنند. فارغ از مسئلههایی که آمار مسئولان است دوم اینکه حوزه نوآوری اجتماعی بهشدت محتاج توجه ویژه به نقشآفرینی جدی مردم و تسهیل گری و سیاستگذاری حاکمیت دارد، اما انگار حاکمیت دائماً گزارشها را میگیرد و بهعنوان متصدی گزارش میدهد».
«علی حسینی» از انجمن آوای فرشتگان امید بهصورت مجازی به گفت گو میپیوندد و میگوید: «بهتر است بهجای دیدن ناتوانی تواناییهای افراد را ببینیم. با همین جمله به کمک معلولان استان کرمان رفتیم و با کمک ورزش که یک بازتوانی مهم است باعث بهبود برخی مشکلات اجتماعی جامعه معلولان ذهنی شدیم. حدود 5 سال است که در این حوزه کار میکنیم انجمن ما با جامعه دندانپزشکی یک تفاهمنامهای را امضا کرد و افراد دارای اختلالات ذهنی میتوانند به این مرکز مراجعه کنند. از آسیبهای بخش سمنها میتوان به یارکشی آنها توسط مسئولان سازمانهای دولتی اشاره کرد که هدفشان فقط ماندگار شدن خودشان است.
به مردم اعتماد کنید
«محمدرضا رشیدی»، کانون فرهنگی نور را اداره میکنند. بهصورت مجازی به این گفت گو پیوسته است همان ابتدا به مجموعههایی اشاره میکند که در دل خودشان سمن، هیئت، کانون، گروه خیریه و مرکز نیکوکاری دارند و همه یکدیگر را میشناسند میگوید: «از نهادها، بنیادها برای انجام امور با تماس میگیرند این نهادهای شبهدولتی موازی کاری میکنند. موضوع بعدی خود سمنها هستند خیلی از این سمنها اصلاً دغدغه اجتماعی و بحث اجتماعی ندارند و فقط بحث مالیاتی و حمایتی را دنبال میکنند و تبدیلشدهاند به یک بنگاه و یا یک شرکت. مثلاینکه پیمانکار اداره هستند، کار میکنند و درصد برمیدارند. باید طبق نوآوریهای اجتماعی کار به دست مردم سپرده شود و مسئولین از آنها حمایت میکنند، تا مجموعهها به سمت وابسته شدن و دولتی شدن پیش نروند. مثلاً بحث سالگرد سردار سلیمانی عزیز، حضرت آقا در برپایی سالگرد سردار فرمودند کمیتههای مردمی تشکیل شود؛ اما دولتیها به دلیل عدم اعتماد به مردم پولهایی را تزریق کردند تا به اسم مردم این کارها انجامشده باشد. برخی حرف رهبری را هم دور میزنند و کارشان را میکنند به این دلیل که به مردم اعتماد ندارند».
لگوهای دولتی در دورهمی مردمی
علی ملکی پیشنهاد میکند بحث را بهصورت گفتگو محور ادامه دهند سؤالی را مطرح میکند و خودش هم پاسخ میدهد تا دیگر افرادی که در این دورهمی شرکت دارند راحتتر بتوانند در این گفتمان شرکت کرده و اظهارنظر کنند: «چرا در این دورهمی که معطوف به مسائل اجتماعی است و قرار است مردم محور این رویداد باشند بازهم لگو های در استودیو دولتی هستند؟ این یعنی بخش زیادی از هویت اجتماعی بازهم مستقیم و غیرمستقیم دولتی است! همه اینها حاکی از حمایت این مجموعهها توسط مردم است. مجموعههای مردمنهاد در کشورهای توسعهیافته منبع مستقل دارند، اما در کشور ما سازمانهای مردمنهاد باید در حمایت مجموعههای حاکمیتی باشند. حتی وقتی میخواهیم رویداد اجتماعی برگزار کنیم پشتیبانهای اصلی تشکلها دولتی هستند. وقتی فضای اجتماعی کشورمان را با دیگر کشورها مقایسه میکنیم متوجه میشویم که خیلی دولتی زده است. اتکا به دولت زیاد است. انتظارات بازیگران اجتماعی زیاد است. اتفاقاً توقع دولتیها هم همینطور، مطمئن باشید حمایت دولت هم قربتِ الله نیست. وقتی پشتیبانی میکند مداخله هم میکنند اتفاقاً سوگیری هم میکند. همه اینها سابقه تاریخی دارد به شکل عجیبی دُز حضور دولت زیاد است. بازتعریف و باز تنظیم رابطه حاکمیت با مردم در بخش اجتماعی یک مسئله اجتماعی است که بازهم فعالان حوزه اجتماعی باید آن را حل کنند».
مردمی شدن دولتیها شعار است
محبوبی در این بخش از گفت گوی ملکی میگوید: «اتفاقاً اگر خوب نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که در حال حاضر همه دولتیها میگویند ما میخواهیم کارها را به مردم بسپریم و این اتفاق چند سالی است که در حال وقوع است.»
ملکی پاسخ میدهد: «همه اینها گه میگویند شعار بود و همچنان هم در همان حد شعار باقی ماند».
یوسف اصلانی هم فرصت را غنیمت میشمرد و میخواهد درباره همین نکته داشتههای چندساله خودش را بیان کند و در ادامه صحبت ملکی میگوید: «من معتقدم دولت بیمار است و قصد بهبود دارد اما از آمپول میترسد دقیقاً مثل بچهای که از آمپول میترسد حالا آمپولها همان فعالان اجتماعی یعنی مردم هستند که باید برای کمک به رسمیت شناخته شوند، اما دولت از مردم وحشت دارد».
ملکی با اشاره به اینکه این وحشت سابقه تاریخی دارد ادامه میدهد: «حاکمیت از واگذاری کار به مردم هراس دارد و میخواهد سیطره و هیمنه اش به هم نریزد. حالا میگوییم بخشی از وظایف را واگذار کن! در این شرایط بهتر میتوانیم باهم مسائل را حل کنیم. مردم با داشتههای خودشان مسائل را حل میکنند و دولت نظارت میکند.»
خیران عطای گرفتن مجوز را به لقایش میبخشند
یوسف اصلانی به افرادی اشاره میکند که باانگیزه برای انجام کار خیر و حمایت از کودکان و محرومان جامعه جلو میآیند اما برای دریافت مجوز کار طوری در بروکراسی اداری گیر میکنند که عطای گرفتن مجوز را به لقایش میبخشند و میروند و صراحتاً اعلام میکنند که پشیمان شدهاند چرا باید در مسیر این افراد، دستانداز باشد؟ حالا تمام صنفها مثل سوپرمارکت، سیراب شیردان فروشیها و.... اتحادیه دارند، اما تشکلهای مردمنهاد بااینهمه فعالیت و خدمات نمیتوانند خودشان به خودشان مجوز بدهند؟ نمیتوانند بر خودشان نظارت داشته باشند؟ چرا باید زیر لوای سازمان دولتی باشند؟ چرا باید کمیته امداد و هلالاحمر به ما مجوز کار بدهد؟ وقتی درگیر سیل میشویم مردم میگویند اگر خودتان پایکار هستید ما کمک میکنیم، میرویم در پادگان دوکوهه مستقر میشویم از فلان نهاد نامهای میرسد که پشت نامه حکم دادستانی هم مهرشده، دستور این است؛ برای ادامه کار باید زیر نظر ما کارکنید. سؤال میکنیم: شما که قبلاً به ما مجوز دادید؟! خلاصه برای اینکه جلوی کارمان را نگیرند. فقط میگوییم چشم. کار به اینجا خلاصه نمیشود، آمار کمکهای مردمی خیریهها را 10 نهاد دولتی گزارش میدهد و در رسانه ملی میبینیم که آمار و عجیبوغریبی اعلام میشود. وزارت کشور شرایطی را فراهم کند که اتحادیهای برای نظارت بر تشکلها از دل خود تشکلها بیرون بیاید».
هرروز مجوزها سخت گیرانه تر میشود
حرف که به اینجا میرسد دوباشی رشته کلام را به دست میگیرد و در تأیید صحبتهای یوسف اصلانی میگوید: «شاید به این دلیل است که خیلی از دولتیها فقط آمدهاند که مجوز بدهند و تنها کارشان همین است و اگر این مسئولیت از آنها گرفته شود فلسفه وجودیشان از بین میرود. میتوان این حلقه مفقوده را با سامانه نظارتی پر کرد. راستش برای مجوزها هرروز بندی هم به آن اضافه میشود».
اصلانی وسط حرف میآید و میگوید: «این درست مصداق روزگار من است و 20 سال پیش با دیپلم مجوز گرفتم حالا میگویند باید لیسانس داشته باشی من هیچوقت دانشگاه نمیروم».
محبوبی بحث را با این ادبیات ادامه میدهد: «نباید صحنه را اینطور آرایش کرد که دولت یک موجود اضافه است و فقط کارش گیر دادن و درنهایت مجوز دادن است. اتفاقاً تأکیددارم بخش غیردولتی برای حل مسائل باید باشد. به نظر من در جامعه مدرن امروز بههیچوجه نمیتوانیم بگوییم یک دولت حداقل کارش فقط تنظیم گری است بالا نشسته و کارها را مردم در رده پایین حلوفصل میکنند».
دولت حرف تازهای ندارد
دوباشی بار دیگر وارد بحث میشود: «واقعیت میدان، این را نشان میدهد. انگار بعض مناطق لوکیشن محرومیتزدایی شدهاند. در تهران محله هرندی و در کشور منطقه قلعه گنج. همه را میبرند و تأکید میکنند که ببینید اینجا باید کار شود! انگار مجموعههای مردمی که شب تا صبح در محلهها کار میکنند را نمیبینند!؟ در حاکمیتها دو تا ویژگی مهم وجود دارد یکی اینکه دولتها حرف نویی ندارند. دولتها باید حرف جدی برای مدل حکمرانی داشته باشند. شما در ذهن خودتان به این فکرمی کنید یک روزی اعلام کنیم دیگر کمیته امداد وجود ندارد؟ باید به این فکر کنیم، اما نمیتوانیم! یک روزی بهفرمان امام، کمیته امداد برای مأموریتی تشکیلشده حالا وقتش رسیده است که دستبهدست هم بدهیم تا این مأموریت تمام شود».
کدامیک اصالت دارند؟ مردم یا دولت
ملکی میانداری میکند و وارد میدان گفت گو میشود: «به نظر من هم دولت و هم نهادهای مردمی کنار هم لازم هستند. ما نباید این دو را روبه رویهم قرار دهیم. سؤال این است آیا سازمانهای مردمنهاد اصالت دارند یا دولت؟
حضرت آقا فرمودند: «خصوصیسازی» بله اصالت با مردم است. هویت مردم در این تعریفشده که خودشان به حل مسائل خودشان بپردازند. تعریفی که من دارم میگویم کار اجتماعی یا نوآوری اجتماعی از مردم، با مردم و برای مردم است. برای اینکه مردم بهتر از دولت مسئله را میفهمند. چون در بطن جامعه هستند. نظام انگیزشی دولت ضعیف است و توانی برای حل مسائل را ندارد. حتی اگر مردم نمیتوانند مسئله را حل کنند باید توانمند شوند. حواسمان باشد اینجا چه کسی اصیل است؟ چه کسی باید تابع مردم باشد. بارها امامان انقلاب این را مطرح کردند که در جامعه اسلامی کار باید با مردم و برای مردم باشد. ما یکبار محاسبه کردیم به ازای یکریالی که به فقیر میرسانیم یک ریال خرج رساندن آنیک ریال میکنیم که به دست فقیر برسد. این یعنی نیمی از منابع صرف دفترودستک میشود. همین منابع اگر درست اصابت میکرد امروز نباید در کشورمان فقیری بود».
تنظیم گری و سیاستگذاری قابلواگذاری نیست
محبوبی با لبخندی به استقبال ادامه بحث میرود و میگوید: «مثلاینکه من تنها نماینده دولت در این دورهمی هستم و ادامه میدهد: «این را بدانید که نقش تنظیم گری و سیاستگذاری قابلواگذاری به تشکلها و نهادهای مردمی نیست. به این دلیل که مردم اشراف اطلاعاتی و ارتباطی بهاندازهای نهادهای دولتی ندارند. برخلاف شما معتقدم دولت مدرن همه ابزارها برای سیاستگذاری را دارد. چون نهاد قانونگذاری و نهاد قضایی داریم. حالا ممکن است در ایفای این نقش ضعفهایی داشته باشد. هرچند با تصدیگری مخالفم».
دکتر محبوبی نفسی تازه میکند و اشاره میکند به این موضوع که شاید از این به بعد حرفهای من به مذاق مخاطبان این برنامه که اغلب نماینده تشکلهای غیردولتی هستند خوش نیاید: «به نظر من نهادهای مردمی بهصورت خودجوش در هیئتهای مذهبی و گروههای جهادی مسئله حل میکنند و شریک دولت نیستند. تشکلهای غیردولتی همان هیئتیهایی هستند که صدسال است کار میکنند و اگر سراغشان هم نروید آنها سراغی از شما نمیگیرند، اما برخی تشکلها که مجوز هم دارند به بلوغ نرسیدند و یا به یک بلوغ زودرس رسیدهاند. آنها همان شرکای دولت محسوب میشوند مثل بنگاه اقتصادی عمل میکنند. مثلاً در بحث نگهداری از کودکان، درازای نگهداری هر کودک درصد میگیرند. من اسم این را نمیگذارم تشکل مردمی، اسم این را میگذارم شرکت.
حتی ما دیدهایم گروهی تا فهمیدهاند نیازی در جامعه وجود دارد که درآمدزا است، اساسنامهای را بر آن اساس تنظیم کردهاند و خودشان را بهعنوان نهادهای غیردولتی معرفی کردهاند من این تشکلها را از مردم، با مردم برای مردم نمیدانم».
با اقتصاد دولتی مردم مستقل نمیشوند
ملکی بازهم رشته کلام را به دست میگیرد: «این سؤال را پرسیدهایم که چرا در بخش اجتماعی دولت زده هستیم؟ چون منابع تشکلهای مردمنهاد از دولت میآید. چرا از دولت تأمین میشود؟ چون اقتصاد دولتی است. تمام بنگاههای اقتصادی به دولت وصل هستند. مردم استقلالی ندارند و آخرش این منابع به یک رانت و یک معدنی میرسد».
محبوبی بیپرده میگوید: «در هیچ جای دنیا اختیارت اجتماعی به مردم واگذار نشده است تا مکانیسم اجتماعی بهخودیخود اتفاق بیافتد.»
دستگاههای حکومتی و مردم کنار هم باشند
دوباشی بهعنوان میزبان برنامه تلاش میکند از اهمیت حوزه فعالان اجتماعی و تأثیر آنها بر حاکمیت بگوید: «دعوت از فعالان حوزه نوآوری اجتماعی و شکلگیری رویداد ملی نوپیا برای این است که مسئولان از توانمندی مجموعههای مردمی آگاه شوند. برای رسیدن به این آگاهی بیش از 2 هزار و 700 الگوی موفق مردمی را رصد کردیم. نکته دوم اینکه جریانهای اجتماعی تصویرشان از اکوسیستم نیازهایشان و مسئلههای خودشان واضح نیست. در یک برههای به مجموعههای مردمی از جنس تصدیگری نگاه کردیم که باید زیرمجموعه دولت باشند. حالا از این مرحله عبور کردیم؛ حتی از مرحله پول پاشی دولتیها هم گذشتهایم. وقتی مردم در نگاه امامان انقلاب و در ساختار جمهوری اسلامی اصالت دارند به حتم فانتزی نیستند. نگاه دوم اینکه اکوسیستمهای اجتماعی باید توانمند باشند و فارغ از دستگاههای حکومتی باید در کنار هم قرار بگیرند».
محبوبی به همه چالشها، با یک پیشنهاد پایان میدهد: «پیشنهاد میکنم جلسه آسیبشناسی را ترتیب دهید که چرا باید مسئولیتهای اجتماعی به تشکلهای غیردولتی واگذار شود؟ من که مسئولیت دولتی دارم معتقدم این گروهها ناتوان هستند که مأموریت من را انجام دهند. تنها کشوری در دنیا هستیم که 1800 عنوان مجرمانه دارد. وقتی نظام قضایی هر حرکتی را بهعنوان حرکت مجرمانه قلمداد میکند ما چطور میتوانیم توقع بکنیم تشکل غیردولتی و مردمی اقدام به حل مسئله مهمی داشته باشند؟ ازجمله الزامات کار تشکلها، اعتماد به نهادهای مردمی است. در دولت مدرن، نهاد قانونگذاری باید بازتابدهنده دیدگاه و انتظارات مردم باشد و برای مردم قانون وضع کند. آیا قانونگذار ما امروز بازتابدهنده نگاههای اکثریت جامعه است؟ یا نیست؟ من عقیده دارم نیست! اساساً آن نهادی که در دولت مدرن درستشده تا حل مسئله کند نماینده اقلیت جامعه است و اکثریت جامعه میگویند مسئله ما به دست این دولت مدرن حل نخواهد شد».
همه حاضران در جلسه منتظر جلسه آسیبشناسی در وقتی دیگر هستند.
انتهای پیام /