درباره ادعای نفوذ فرقه بهاییت در خودروسازی ایران؛ وقت تعمیر اساسی رسیده است

حضور و نفوذ «بهاییان» در عرصه سیاست و اقتصاد ایرانِ معاصر البته حرف تازهای نیست و تاریخچه پروپیمان خودش را هم دارد. طی سالهای پس از انقلاب هم در این باره زیاد گفته و نوشته شده است.
به گزارش مشرق، اگرچه گاه و بیگاه از سوی نهادهای امنیتی هشدارهایی در این باره صادر شده است اما کمتر شاهد بودهایم که مفصل و همراه با جزئیات به نقش و تأثیر بهاییان در روابط و یا زد و بندهای اقتصادی پشت پرده پرداخته شود. یکی دو روز پیش یکی از خبرگزاریها نوشت: «نفوذ عناصری از فرقه بهاییت در صنعت خودروسازی کشور!»
ریشهکن شد؟
ماجرای حضور برخی از عناصر بهاییت در صنعت خودروسازی از دو جهت جالب توجه است. اول اینکه خودروسازی ما، همین طور و بدون نفوذ بهاییت یا هر جریان دیگری در آن، خودش به اندازه کافی مصائب، دردسر و چالش دارد. نکته جالب دوم این است که خبر این نفوذ توسط همان خبرگزاری اعلام میشود که سال 1399 و در بررسی دستاوردهای انقلاب اسلامی، طی یادداشتی نوشته بود: «انقلاب اسلامی، نفوذ بهاییت در ایران را ریشهکن کرد!» محتوای یادداشت و گزارش سال 1399 البته نادرست نبود و نویسنده بهدرستی از ریشههای پیدایش بهاییت و بعد هم نقشآفرینی آن در برخی رخدادهای سیاسی دوره پهلوی اول گفته بود و اینکه در دوران پهلوی دوم، سران این فرقه، گلوگاههای اقتصادی ایران را نشانه رفته و از نفوذ اقتصادی به عنوان پشتوانه نفوذ سیاسی و باقی ماندن در صحنه تحولات ایران استفاده کردند. درنهایت هم با برشمردن نمونههای زیاد از حضور و نفوذ بهاییان در تشکیلات حکومتی دوران بازهم بهدرستی یادآور شده بود که انقلاب اسلامی به این تأثیرگذاری مخفیانه و سیستماتیک بهاییت بر همه شئون سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، پایان داده است.
اسناد بدست آمده از لانه جاسوسی گواهی میدهند با سقوط رژیم پهلوی، فرقه بهاییت شدیدترین بحران در طول عمر 130 سالهاش را تجربه کرد: «تاریخ 20 ژوئن...1979 جناب رابرت پرایور، کارمند سفارت را مطلع ساخت که یکی از 9 نفر از «مردان متفکر» جامعه بهاییت برای بحث در مورد اعمال اخیر رژیم جدید ایران، سری به او زده است. سخنگوی بهایی گفت جامعه (بهاییت) احساس میکند که از جهات اداری، اجتماعی و مالی در حال مرگ است و با بدترین بحران در تاریخ 128 سالهاش مواجه شده است».
شواهد نشان میدهد اعضای این فرقه پس از انقلاب به چهار گروه تقسیم شدند. گروه نخست آنهایی بودند که درگیر روابط سیاسی و اقتصادی کلان کشور بوده و ناچار پیش یا پس از انقلاب از ایران گریختند. گروه دوم طرفداران و اعضای معمولی فرقه بودند که اغلبشان با رو شدن ادعاهای دروغین سرکردگان فرقه، توبه کردند. گروه سوم و چهارم اما آنهایی هستند که بر عقاید و افکارشان باقی ماندند و از ایران هم نرفتند. بخشی از آنها نقاب نفاق را به چهره گذاشتند و با زد و بندها و روابط مخفیانهای که در ایران داشتند، فعالیتشان را ادامه دادند.
انحلال صوری
گروه سوم و چهارم ثابت میکنند اگرچه همزمان با انقلاب اسلامی، فرقه بهاییت رسمیت و جایگاه خود را در حکومت از دست میدهد و ضربه سختی میخورد، اما نابود نمیشود. سادهباوری هم هست اگر فکر کنیم دستهای پشت پردهای که بیشتر از130 سال برای شکلگیری بهاییت و گسترش آن تلاش و سرمایهگذاری هنگفت کرده و رشتههای مدیریت فرقه را به «بیت العدل» در اسرائیل گره زدهاند، با ضربه انقلاب اسلامی از خیر این فرقه خواهند گذشت و بیخیال فعالیت و نفوذ در ایران خواهند شد. البته محفل ملی بهاییان در تاریخ 1362/6/12 اعلامیه میدهد و اعلام میکند: «جامعه بهاییان ایران برای اثبات حسن نیت و براساس اصول اعتقادی خویش در اطاعت تام از امر دولت و حکومت، تعطیلی تشکیلات بهایی را در سراسر ایران اعلام میدارد...» اما در عمل فقط سازوکار تشکیلاتیاش را تغییر میدهد.
یعنی هیئت 9 نفره معروف به «محفل ملی» در تهران که کار هدایت تشکیلات را بر عهده داشت و با محافل استانی و شهرهای مختلف مرتبط بود با دستور رسیده از «بیت العدل» در اسرائیل تبدیل به گروه و محفل سه نفرهای میشود که «یاران ملی» یا خادمین تهران هستند و با هیئتهای محلی در شهرهای مختلف در ارتباط اند. خانوادهها هم در تشکیلات بهاییت جایگاه خود را داشته و نقش مؤثری در هدایت فرزندان و اعضای خانواده دارند. هر خانواده و هر فرد بهایی حتماً باید با (محفل محلی) در تماس باشد. طبق اعترافات برخی از دستگیر شدهها همه این تشکیلات مخفیانه فعالیت میکنند و حتی اعتقاد اعضا به بهاییت نیز فاش نمیشود و همه آنها به عنوان فردی مسلمان در جامعه حضور دارند و در مشاغل و مناصب مختلف مشغول به کار هستند.
نفوذ خزنده
در خبر اخیر نفوذ بهاییها در خودروسازی آمده بود: «پیش از این اخبار مختلفی درباره سیطره عناصر وابسته به فرقه بهاییت بر بعضی حوزههای اقتصادی نظیر داروسازی و طلا و جواهر مطرح بود، گزارشهای جدید حاکی از نفوذ خزنده منتسبین به این فرقه در صنعت مهم و راهبردی خودروسازی کشور است. براساس این گزارشها تعدادی از عناصر دارای سابقه خانوادگی وابسته به فرقه ضاله بهاییت، توانستهاند طی سالیان اخیر با تأسیس و گسترش یک هلدینگ عظیم صنعتی، ورود گستردهای به صنعت خودروسازی پیدا کرده و از این طریق تأثیر قابل توجهی بر اقتصاد کشور بگذارند.
آنها با وجود اینکه بارها دستگاههای امنیتی خطر نفوذشان را گوشزد کردهاند، بهواسطه امکانات گسترده مالی که در صنعت خودرو بدست آوردهاند، روابط ویژهای با مدیران ارشد و دستگاههای دولتی ایجاد و از این مسیر، رانتهای قابلتوجهی را هم کسب کردهاند». اگر مسائل مطرح شده در خبر این خبرگزاری صحت داشته باشد، یک معضل که جنبه امنیتی مهمی هم دارد به معضلات صنعت خودروسازی کشورمان اضافه میشود. پس، خدا میداند خودروسازی متهم به مافیازدگی ایران، به این زودیها بتواند کمر راست کند و از خاکی که مدتهاست بر آن افتاده، بلند شود. به نظر شما آیا این صنعت به یک تعمیر اساسی نیاز ندارد؟
منبع: قدس
