ولایت فقیه مکانیزم مؤثری برای ایجاد وحدت ارائه کرد / موفقیت تشیع در تقابل با استکبار
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، تقابل با استکبار و استعمار شعار خیلی از انقلابها و خیزشهای سیاسی قرن بیستم بود. در این بین انقلاب اسلامی ایران به عنوان حرکتی مهم و با اتکا به مفاهیم اصیل اسلامی همراه با قیام مردمی توانست نهضت خویش را با امُالشعائر «مرگ بر آمریکا» به نشانه تقابل با استکبار به پیروزی رساند و سیر مبارزه خویش با نماد زیادیخواهی را تا الان ادامه دهد. حضرت آیتالله خامنهای در بیانیه گام دوم در مورد این مسأله میفرماید: «پس آنگاه انقلاب ملت ایران، جهان دوقطبی آن روز را به جهان سهقطبی تبدیل کرد و سپس با سقوط و حذف شوروی و اقمارش و پدید آمدن قطبهای جدید قدرت، تقابل دوگانه جدید اسلام و استکبار پدیده برجسته جهان معاصر و کانون توجه جهانیان شد.»
سیدرضا حسینی، استاد مطالعات تمدنی و عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در گفتوگو با خبرگزاری فارس با اشاره به اهمیت دوگانه اسلام، استکبار، در ابتدا در مورد مفهوم «مبارزه» در اسلام که موضع و سیاست مسلمین در برابر استکبار است گفت: مفاهیم و عبارات، معنا و مقصود خود را از فضای فکری و زمینه اندیشهای میگیرند که در آن این مفاهیم مورد استفاده قرار میگیرند به طور مثال «عدالت» یک مفهوم است، اما در فضای فکری مارکسیسم یک معنا دارد و در اسلام معنایی دیگر میدهد. «سرمایه گذاری» در اسلام هدف خاص خودش را دارد و در لیبرالیسم به غایت خود میاندیشد. در مورد مبارزه هم مسأله به همین شکل است. ما مبارزه را در فضای فکری اسلامی پی خواهیم گرفت و با روش و منش خود آن را مورد استفاده قرار میدهیم. در عصری که ذهنیت جهانیان در مورد مفهوم مبارزه استفاده از مسلسل و نارنجک بود، نهضت اسلامی معنای دیگری به اسلام داد و با تبیین موضوعات به مبارزه با خصم (حکومت پهلوی که در طول جبهه استکبار است) پرداخت.
استکبار مانع نیل به اهداف اسلامی
وی افزود: دوگانگی و تقابل با استکبار هم در فضای فکری اسلامی آن هم در جامعه ایرانی معنای خاص خودش را داراست. در سیر تمدنی ای که بیانیه گام دوم در پی آن است مؤلفه های خاصی به عنوان ارکان تشکیل دهنده این مسیری تکوینی قرار دارند. تشیع، زبان فارسی و مدنیت ایرانی اسلامی از این دست مؤلفههای اساسی در تمدن ما هستند. هر تمدنی چنین اعتقاد دارد که ارکان اصلی آن قرار است این سیر را به کمال برساند. بالطبع در تمدن اسلامیای که ما خواهانش هستیم هم وضع به همین شکل است. هدفی که با بهرهگیری از دین و فرهنگ پی گرفته میشود قرار است در جهان اثر گذار باشد و این آغاز قصه تقابل با غرب و به معنای صحیحتر، تقابل با استکبار است.
استاد مطالعات تمدنی ادامه داد: وقتی قرار است تمدن اسلامی در جهان نفوذ و گسترش یابد یعنی قرار است پا در جایی بنهد که غرب یا قبل از آن در آنجا بوده یا سودای تصرفش را دارد. پس خواه ناخواه استکبار مانعی برای به نیل به اهداف حرکت اسلامی ما است.
ظرفیت شیعه در تقابل با استکبار
او گفت: شاید سؤال به میان بیاید، آیا فقط شیعه و مذهب جعفری در این سیر تمدنی مذکور نقش ایفا میکند و مذهب تسنن جایی ندارد؟ در پاسخ باید گفت آنچه اهمیت دارد این است که حرکت و خیزش ما در این مسیر (تمدنخواهی و نفوذ در سطح گسترده جهانی) گام نهد حال تفاوتی نمیکند تشیع آن را پیگیرد یا تسنن. یعنی باید در بیرون از فضای فکری دینی هم پاسخ داشته باشد؛ هرچند ما معتقدیم ظرفیت فقه و کلام شیعی برای رسیدن به چنین شرایطی مستعد تر است. نمونه بارز این مدعی همین انقلاب اسلامی است. در بین حرکتهای اسلامی و نهضتهای ضد استعماری موجود در قرن بیستم تنها نهضت امام خمینی (رحمهالله علیه) بود که به ثمر نشست و توانست تا زمان حال اصول اساسی خود چون تقابل با استکبار را حفظ کند.
حسینی گفت: نمونه دیگر در مورد ناکارآمدی نهضتها و حرکتهای سنیگری انقلابهای موسوم به بهار عربی است. این خیزشها از بُعد سلبی و سرنگونی حاکمیتهایی که نماد استکبار شده بودند، موفق عمل کرد اما در جایگزینی آن و وحدت در ادامه کار شکست خورد طوری که عملاً از مسیر اصلی خود که تقابل با غرب بود به انحراف کشانده شد. مقوله ولایت فقیه شیعی و رهبری واحد فقیه جامع الشرایط به عنوان نائب امام زمان، امتیازی است که میتواند خیل کثیری را در زیر یک پرچم گردآورد تا بتواند با هماهنگی بهتر و دقیق تری به هدف خود نزدیک شود.
انتهای پیام /