پاره کردن روبان افتتاحیه توسط «حقوق بگیر ملکه انگلیس» / از تبلیغ «برجام موشکی» تا حمایت از جاسوس های موشکی

سرویس سیاست مشرق - روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژه‌های مشرق" نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** پاره کردن روبان افتتاحیه توسط «حقوق بگیر ملکه انگلیس»

امروز نخستین شماره جدید روزنامه هم میهن به مدیرمسئولی «غلامحسین کرباسچی» منتشر شد. این روزنامه منتسب به حزب کارگزاران است. روزنامه های این حزب پیش از این با تیتر «من هم شارلی هستم» به همدردی! با کاریکاتوریست هتاک به پیامبر اعظم (ص) اقدام کرده و از سوی دیگر با سرپوش گذاشتن بر عملکرد بسیار ضعیف دولت روحانی، تصویر معاون اول رئیس جمهور را در لباس سوپرمن منتشر کرده بودند.

و اما روزنامه هم میهن در شماره اول چاپ جدید خود یادداشتی از یکی از فعالین ضدانقلاب ساکن لندن منتشر کرده است. «مسعود بهنود» که این روزنامه اصلاح طلب از او با عنوان روزنامه نگار پیشکسوت نام برده است، در یادداشت خود توصیه کرده که آدم های جامعه ایران را معرفی کنید.

مسعود بهنود، از عناصر بدسابقه سیاسی و رسانه ای است که سالهای گذشته علیرغم صدور حکم زندان، از ایران گریخت. از وی در دوران رژیم پهلوی با عنوان «خبرچین ساواک» نام می برند.

با پیروزی انقلاب اسلامی، مسعود بهنود در رویکردی منافقانه شروع به افشاگری علیه حامیان خود در رژیم پهلوی کرد. وی چندی بعد برای اینکه وانمود کند از گذشته خود پشیمان است، فیلمنامه «خانه عنکبوت» را نوشت و خودش نیز در آن فیلم بازی کرد. بهنود در یکی از سکانس های فیلم خانه عنکبوت گفت: «عروسک خیمه‌شب بازی فرح پهلوی شده بودم.»

مسعود بهنود نقش بسیار مهمی در شبکه‌سازی برای اپوزیسیون دارد. بهنود روزنامه‌نگاران متمایل به غرب در داخل کشور را شناسایی و آنان را مطرح می کند و تلاش می کند که این دسته از خبرنگاران و روزنامه نگاران را به ترک کشور ترغیب کرده و در ادامه این افراد را به عنوان نیرو در اختیار شبکه‌های معاند قرار می دهد.

پیش از این، یکی از روزنامه‌نگاران درباره پروژه دشمن در جذب روزنامه نگاران ایرانی گفته بود: «مسعود بهنود به نیابت از نازنین زاغری به دفتر روزنامه‌های مختلف می‌رفت و در اتاق سردبیر با سوژه موردنظر قرار ملاقات می‌گذاشت. در آن دیدارها آقای بهنود پیشنهاد تابعیت انگلیس و دستمزد بالا به پوند را داده و نیرو برای زاغری جمع می‌کرد.»

در حقیقت یکی از کارویژه های بهنود، اغفال جوانان و فعالین رسانه ای و سربازگیری از این افراد و تشویق آنها به خراب کردن پل های پشت سرشان و سپس انداختن این افراد به چاه رسانه های ضدانقلاب است.

مسعود بهنود چندی پیش با توهین به انقلاب اسلامی در توئیتی نوشته بود: «41 سال از انقلاب می گذرد، تمام شد، دنیا عوض شد، انقلابیون 57 هم هر کار میخواستند کردند، تاریخ بودند، تاریخ ساختند، خوب یا بد. یک مثل قدیمی: گیوه پاره را تا عید نمی شود پوشید. به کسی که می گوید من انقلابیم اعتماد نکنید، دروغگوست، هزار محافظ دارد، در قصر نشسته، کدام انقلاب؟.»

وی همچنین به بهانه روز دختر در حساب شخصی خود در اینستاگرام با توهین به مردم ایران نوشته بود: «روز دختر روزی است که دیگر هیچ دختری نه تنها از داس پدر سیلی برادر بلکه از قدم زدن های تنهای شباهنگام در خیابان های خلوت دیارش هم نهراسد.»

پیش از این «محمدحسین صفارهرندی» درباره کارنامه سیاه بهنود گفته بود: «مسعود بهنود خیلی‌ها را در چند نسل فاسد کرده و عده زیادی را پای چوبه دار برد... آن زمان بهنود عقبه بسیاری از نشریات اصلاح‌طلب داخل بود.»

لازم به ذکر است که روزنامه اعتماد در 28 مرداد 99 در اقدامی تأمل برانگیز به انتشار یادداشتی از «مسعود بهنود» درباره کودتای 28 مرداد پرداخت. بهنود در این یادداشت مدعی شده بود که کودتای 28 مرداد به هیچ عنوان کودتایی خارجی به دست جاهلان و فواحش خیابانی نبوده است.

همچنین مسعود بهنود در یادداشت مذکور مدعی شده بود که «در تحولات سیاسی فرشته و دیوی در کار نیست». این یعنی حق و باطل وجود خارجی ندارد و چیزی تحت عنوان ظالم و مظلوم نیز معنا ندارد.

حالا روبان افتتاحیه این روزنامه اصلاح طلب به دست حقوق بیر ملکه انگلیس پاره شده است. متاسفانه بخش قابل توجهی از فعالین و رسانه های اصلاح طلب مرز خود با جریان برانداز و حامیان تجزیه ایران و دشمنان ملت ایران را مشخص نکرده و به همین دلیل پیش از این لقب «سرمایه های اسرائیل» را از دشمن دریافت کرده بودند.

** از تبلیغ «برجام موشکی» تا حمایت از جاسوس های موشکی

روزنامه شرق در مطلبی نوشت: «پرونده فعالان محیط زیست جزء پرونده‌های پرابهامی است که هنوز نتوانسته افکار عمومی را قانع کند؛ پرونده‌ای که گفته‌ها و شنیده‌ها درباره آن بسیار است و با وجود همه نارضایتی‌ها از ادامه حبس فعالان محیط زیست، وارد پنجمین سال خود می‌شود؛ آن‌هم در شرایطی که هنوز چرایی دقیقی از جاسوس‌بودن هفت فعال محیط زیست (یک نفرشان دو سال پیش آزاد شد) اعلام نشده است.»

در ادامه این مطلب آمده است: «اکنون که نزدیک به پنج سال از زندانی‌شدن کارشناسان و متخصصان حوزه محیط‌زیست کشورمان گذشته است، برخی امیدوار شده‌اند تغییر و تحول صورت‌گرفته در اطلاعات سپاه منجر به رسیدگی دوباره به این پرونده پرابهام بشود؛ چراکه مدیران قبلی در این نهاد امنیتی بر وقوع جرم از سوی فعالان محیط زیست اصرار داشته‌اند، اما این روزها شاید یک کورسوی امید کوچک برای رد فعل جاسوسی از سوی این افراد وجود داشته باشد.»

برخی رسانه های اصلاح طلب از هر ابزاری استفاده می کنند تا بلکه توان دفاعی ایران را فشل کرده و در صنعت موشکی بتن بریزند.

این طیف یکروز از برجام موشکی دفاع کرده و مدعی است که برای لغو تحریم ها باید بر توان دفاعی کشور چوب حراج بزنیم و روز دیگر از جاسوس های موشکی در لباس فعال محیط زیست دفاع می کند.

این روزنامه اصلاح طلب طوری وانمود کرده که گویا نهادهای امنیتی بدون هیچ دلیلی صرفا چند فعال محیط زیست را بازداشت و محاکمه کرده اند. این در حالی است که حقیقت ماجرا چیز دیگری است. یکی از پایگاه‌های موشکی و فضایی ایران در استان سمنان در منطقه حفاظت‌شده خارتوران قرار دارد. استان سمنان دارای 3 پایگاه برای پرتاب ماهواره به فضا و نیز تست موشک است. کاووس سید امامی و همکاران وی در پوشش فعالیت‌های زیست محیطی، تمرکز و توجه خاصی روی یکی از این سایت‌ها داشتند.

نکته قابل تأمل اینجاست که سایت موشکی ایران در منطقه حفاظت‌شده خارتوران که توسط فعالان به‌ظاهر زیست محیطی دید زده می‌شد، از آن پایگاه‌هایی است که برای رژیم صهیونیستی از خطرات بالقوه به شمار می‌رود.

دادستان وقت تهران درباره فعالیت جاسوسی در پوشش فعالیت محیط زیستی گفته بود: «کاووس سیدامامی دارای تابعیت مضاعف کانادا و از مرتبطان اصلی افسر اطلاعاتی آمریکا در ایران بوده، به‌نحوی‌که این افسر اطلاعاتی در سفر به ایران در منزل کاووس سیدامامی استقرار می‌یافته است. این شبکه در پوشش اجرای پروژه‌های علمی و زیست‌محیطی نسبت‌به جمع‌آوری اطلاعات موردنیاز اقدام می‌کرده است».

گویا از نگاه اصلاح طلبان کاووس سیدامامی و محیط زیستی ها، دفتر حسام الدین آشنا، دری اصفهانی و برجام، حسین فریدون و دانیال زاده، مهدی جهانگیری، اکبر طبری، مهدی هاشمی رفسنجانی، بهروز و فیروز ریخته گران در پرونده بانک سرمایه، هادی رضوی، محمد امامی، محمدعلی نجفی و... همگی از نیروهای اصیل بوده و برای آنان پرونده سازی شده است.

** نعل وارونه افراطیون اصلاح طلب برای پاک کردن صورت مسئله

روزنامه اعتماد در یادداشتی با عنوان «شادمانی مشترک از بازداشت یک مصلح» به قلم «آذر منصوری» فعال اصلاح طلب و از بازداشتی های فتنه 88 نوشت: «گروه نخست، کسانی هستند که مدت‌هاست برخورد با تاجزاده را زمزمه می‌کنند. چه آنها که با جعل سخنان او زمینه پرونده‌سازی علیه او را فراهم کردند و چه کسانی که امروز در حال تشکر از نهادهایی هستند که حکم بازداشت او را صادر کرده‌اند. این گروه از بازداشت مصطفی تاجزاده خرسند و شادمانند.»

در ادامه این مطلب آمده است: «گروه دوم اما همان‌هایی هستند که تاجزاده را متهم به اصلاح‌طلبی خشونت پرهیز می‌کنند و معتقدند اصلاحات در ایران به نقطه پایانی خود رسیده است و باید تاجزاده دستگیر می‌شد تا به او و همه کسانی که مانند او فکر می‌کنند، ثابت شود که این نظام اصلاح شدنی نیست و شما اصلاح‌طلبان اساسا وجودتان مانع براندازی نظامی می‌شود که راهی جز برانداختن آن نیست. البته طبعا این افراد ممکن است اختلاف نظرهایی در شیوه براندازی داشته باشند و حتی نوعا شاهد دعواهایی برای رهبری این جریان در بین آنها هستیم. اما همه آنها بر این امر توافق دارند که اصلاح‌طلبان سوپاپ اطمینان نظام جمهوری اسلامی هستند و قبل از براندازی این نظام باید آنها براندازی شوند.»

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «آنها همگی از دستگیری تاجزاده شادمانند. هر دو جریان مجهز به لشکر سایبری هستند و با اختلاف دیدگاه 180 درجه‌ای در یک نقطه اشتراک نظر دارند؛ حذف اصلاحات و تاجزاده و همه اصلاح‌طلبانی که مانند او می‌اندیشند.»

این فعال اصلاح طلب مدعی شده است که نیروهای طیف انقلابی و جریان برانداز هر دو از بازداشت تاجزاده خوشحال هستند. این ادعا در حالی است که اتفاقا این طیف تندروی اصلاح طلب است که همواره با جریان برانداز و معاند همراه و همصدا بوده است.

چندی پیش روزنامه ابتکار در مطلبی به نقل از «محمدعلی وکیلی» نماینده اصلاح طلب مجلس دهم نوشته بود: «باید تکلیف ما روشن شود که می‌خواهیم چه نسبتی با جمهوری اسلامی داشته باشیم؟ می خواهیم در جمهوری اسلامی بازی اپوزیسیون و برانداز را داشته باشیم؟ نقش براندازان را ایفا کنیم؟ هدف... آقای حجاریان... یا آقای تاجزاده... ارسال این پالس به حکومت است که نقش چماق را برای حکومت ایفا می کنند که شاید حکومت به هویج همراهی کند، اگر این باشد این نسخه منسوخ شده است.»

یکی از فعالین فضای مجازی پیش از این در توصیف رفتار افراطیون اصلاح طلب نوشته بود؛ حکایت این افراد حکایت همان قاتلی است که جلوتر از همه زیر تابوت مقتول را میگیرد و صدای اشهد گفتنش هم از دیگران بلند تر است.

خصلت شناخته شده افراطیون اصلاح طلب این است که فاجعه می‌آفرینند و از همان فاجعه دست‌سازشان، فرصتی برای کینه‌توزی علیه نظام می‌جویند. این افراد از بانیان اصلی وضع موجود اقتصادی در کشور هستند. اما با توهین به فهم و شعور مردم، با هیاهو و جنجال درباره موضوعات مختلف در پی پاک کردن ردپای خود هستند.

افراطیون اصلاح طلب و از جمله تاجزاده تاکنون به دفعات در نامه ای مشترک با جریان برانداز خارج نشین، پیوند اشکار طیف تندروی اصلاح طلب در داخل و جریان برانداز خارج نشین را نمایش داده اند.

جریان تندروی اصلاح طلب در فتنه 78 و فتنه 88 و اغتشاشات دی 96 و آبان 98 بارها و بارها پیوند آشکار خود با جریان برانداز را اثبات کرده است.

«مصطفی تاجزاده» از فعالین اصلاح طلب و از محکومین فتنه 88 چندی پیش صراحتا گفته بود: «تفاوت ما با براندازان عمدتاً در راه‌حلی است که ارائه می‌کنیم آنان یا به انقلاب باور دارند یا به سرنگونی با کمک قدرت‌های خارجی به طور مشخص امریکا. ما با هر دو راه مخالف هستیم به دلیل اینکه هزینه چنین اقداماتی به مراتب بیشتر از مزایا و فواید آنها می‌بینیم و معتقدیم که اصلاحات اگر چه کند و زمانبر اما با اطمینان بیشتر و هزینه کمتر و با حفظ نظم و ثبات می‌تواند ما را به اهداف مشترک نزدیک کند».