پاسخی به انکار تاسیس دیزیسرا در خانه وقفی ملک
در ادامه نقد به تبدیل خانه تاریخی ملک به دیزیسرا و کافه و توضیحات و انکار مؤسسه کتابخانه و موزه ملک در خصوص آن، یک پژوهشگر نسخ خطی تصریح کرد که خانه تاریخی ملک مطابق نص صریح وقفنامه، الیالابد وقف بر کتابخانه است و حق هیچگونه استفاده بهغیر عنوان مزبور را ندارد. او از تولیت آستان قدس رضوی درخواست کرد هرچه سریعتر نسبت به بازسازی و بازیابی موضوع این موقوفه اقدامات لازم را انجام دهند.
به گزارش ایسنا، مجید غلامی جلیسه کارشناس نسخ خطی در واکنش به پاسخ مؤسسه کتابخانه و موزه ملی ملک به نقدهای مطرحشده درباره "تغییر کاربری خانه تاریخی ملک به کبابخانه و دیزیخانه برخلاف موضوع وقفنامه" با یادآوری این توضیحات که "پیرو اطلاعرسانی و مطالبهگری که این چند روز در فضای مجازی پیرامون خانه مرحوم حاج حسین ملک اتفاق افتاده است و همچنین جوابیهای که مؤسسه کتابخانه و موزه ملک در برخی رسانهها نشر داده است" نوشتاری را در اختیار ایسنا قرار داده که در آن نوشته است: «ای کاش بهجای فرافکنی و استراتژی حمله به جلو، کمی انصاف با چاشنی تفکر را نصبالعین میکردید تا ببینید این مطالبهگریها نه برای اغراض شخصی و یا مقابله حزبی و سیاسی، بلکه برای حفظ کیان فرهنگ و سنتهای دینی و مذهبی هزارساله ماست.
در یادداشت اخیر خود نوشتم که سنت وقف، نه فقط یک سنت دینی، بلکه یک سرمایه اجتماعی عظیم است، که ما با تشرع خود و عمل به روح و جان وقفنامههایی، چون وقفنامه ملک میتوانیم ضمن حفظ این موقوفات موجبات تشویق و ترغیب دیگر افراد جامعه را برای استمرار این سنت دینی ارزشمند فراهم کنیم.
وقفنامههایی چون وقفنامه ملک، زمانی با مشورت و صلاحدید بزرگان، اعم از علمای دین و رجال فرهنگی وقت با حساسیت بالا به نگارش درآمده است تا خدای نکرده از گذر زمان و گزند اجانب آسیبی نبیند، اما چطور میشود که ما با بیدقتی و بیمبالاتی نسبت به مفاد این وقفنامه، زمینه تغییر کاربری و استحاله و حتی فراتر، ابتذال آنرا رقم میزنیم!؟»
جلیسه که در روزهای گذشته نسبت به تغییر کاربری خانه تاریخی و وقفی ملک و تبدیل آن به دیزیسرا واکنش معترضانهای نشان داده بود، در پاسخ به جوابیه مؤسسه کتابخانه و موزه ملک که گفته این تغییر کاربری با "موافقت ناظر استصوابی موقوفه" و همچنین با نظر "حجتالاسلام والمسلمین رییسی، تولیت پیشین آستان قدس رضوی" صورت گرفته، به بررسی این جوابیه در چهار بخش پرداخته و نوشته است:
«نکته اول:
در پاراگراف اول جوابیه کتابخانه ملک آمده است: «برخلاف پارهای از فضاسازیهای ناآگاهانه و غیرمنصفانه، خانه تاریخی ملک، نه «دیزیسرا»، نه «کبابخانه» شده است و نه به روی مردم مانند دو دهه پیش بسته است...» خود شما در انتهای جوابیه دقیقا اشاره کردهاید که به اصطلاح خود از این خانه «کاربری گردشگری» داشتهاید و در خانه ملک کافه کتاب راهاندازی کردهاید؟
پس چرا سعی میکنید که این به اصطلاح کاربری گردشگری را انکار کنید؟ آنهم درست زمانی که شما و مجموعه تحت امر شما حدود یکسال است که مشغول فعالیت به اصطلاح گردشگری در خانه و یا بهتر بگویم «کتابخانه مرحوم ملک» است. انواع و اقسام مستندات نه از جانب من و دیگر دلسوزان فرهنگ بلکه خود کارگزاران شما در خانه ملک در فضای مجازی ایجاد و پخش شده است، در حالی که شما فقط نام کافه کتاب را برای فرافکنی و کتمان حقیقت عنوان میکنید.
سؤال اینجاست که آیا راهاندازی رستوران و دیزیسرا و چایخانه و کافیشاپ جزوی از کاربری گردشگری شما نیست؟ و آیا واقعا به قول شما کباب و دیزی سرو نمیشود؟
یک: چایخانه ملک
مطابق آنچه در صفحه اینستاگرام «خانه ملک» آمده است «در تاریخ 12 آبان سال 1399 طی مراسمی چایخانه سنتی ملک افتتاح میشود و بر اساس تصاویر میتوان دید که خود حضرتعالی هم در این مراسم حضور دارید! آیا چایخانه همان کافه کتاب است؟
دوم: رستوران عمارت ملک
«رستوران عمارت ملک» و یا بهتر بگویم رستوران و سفرهخانه ملک برند دیگری است که بهمن ماه سال 1399 فعالیتش را در «خانه ملک» آغاز میکند. مطابق آنچه در صفحه مجازی این رستوران ذکر شده چاشت، انواع کبابها، پلوها و چلوها، تهبندها، پاسفرهایها و اشربهها در این مکان طبخ و سرویس داده میشود. منو این رستوران و سفرهخانه و تصاویر متعددی از غذاها و فضای رستوران که در محل خانه ملک برپاست نیز در آدرس صفحه مجازی این رستوران در دسترس است.
سوم: کافه ارسی
«کافه ارسی» نام برند دیگر فعال در خانه ملک است که از فروردین سال 1400 در خانه ملک راهاندازی و به کار گرفته میشود؛ کافهای برای ارائه انواع مشروبات و مأکولات که البته فستفود هم هست و شما میتوانید انواع غذاها مانند همبرگر و مرغ سوخاری و هات داگ و... در این مکان تناول بفرمایید. جالب اینکه این کافه با قرار دادن تعداد محدودی کتاب در قفسه و فضاسازی مختصری که انجام داده اینگونه به نظر میرسد که مثلا کافهکتاب است، در حالی که حتی در صفحه رسمی خود کافه نیز عنوان اصلی «کافه ارسی» آمده و به هیچ وجه واژه «کافهکتاب» مورد استفاده نیست و این فضاسازی مختصر نیز قاعدتا تلاشی مذبوحانه برای تعبیر از این فضا به کافه کتاب است!! در حالی که تعریف کافهکتاب به هیچوجه چنین چیزی نیست!؟
چهارم: دیزیسرا
«دیزیسرای ملک» نام برند دیگری است از زمستان سال 1399 در محل خانه ملک تأسیس شده و به ارائه سرویس چای، املت، نیمرو، دیزی و... در بخش سرپوشیده و فضای باز و حیاط پشتی خانه ملک اقدام میکند.
حالا با این تفاصیل و مستندات میشود گفت که ما در حال فضاسازی ناآگاهانه و غیرمنصفانه هستیم!؟ هنوز هم فقط میخواهید بگوید یک کافهکتاب، آنهم در راستای کاربری گردشگری تاسیس کردهاید؟
قسمت اسفناک این ماجرا آن است که بهجز صفحات رسمی این کارگزاران که در خانه ملک مشغول کار و کاسبی هستند، تصاویر و فیلمهای متعددی از این بخشهای خانه ملک در سراسر فضای مجازی موجود است و من تعجب میکنم که دیوار حاشا و انکار تا کجا میتواند بلند باشد؟
نکته دوم:
همه ما اهالی کتاب در جریان خرید زمین توسط مرحوم حاج حسین ملک در محدوده باغ ملی و مشکلات و دعواهایی که با وزارت امورخارجه برای گرفتن این زمین و تأسیس ساختمان جدید کتابخانه و موزه ملک وجود داشت هستیم، اما نکته قابل توجه در خصوص این زمین اینکه حتی بعد از انقلاب هم که این زمین در تصرف وزارت امورخارجه است وقتی آقای دکتر ولایتی با امام (ره) مطرح میکنند که این زمین را به ما بدهید تا برای وزارت خارجه مورد استفاده قرار دهیم و به جایش زمین خوبی در محدوده قلهک به کتابخانه داده شود، حضرت امام (ره) به صراحت بیان میکنند که این زمین موقوفه حاج حسین ملک بوده و هیچ امکان تبدیلی وجود ندارد و این ملک که مدتها در تصرف وزارت امورخارجه بود با دستور صریح حضرت امام (ره) در زمان تولیت آیتالله طبسی به موقوفات ملک بازگردانده میشود.
ساختمان جدید بنا میشود و کتابها و اشیاء موزهای از خانه ملک به کتابخانه جدید منتقل میشود، اما نکته قابل توجه اینجاست که آیا با وجود بنای جدید و انتقال کتابها و اشیاء که البته با نظر ناظران استصوابی، یعنی دختران مرحوم ملک و تولیت آستان قدس این کار صورت میگیرد، موضوع وقف ملک پدری مرحوم حاج حسین ملک برای کتابخانه و موزه منتفی و مرتفع میشود؟ قطعا خیر! مطابق شرط اول از مفاد وقفنامه در صفحه 6 «خانهها مزبوره ابدیا ممحض برای کتابخانه است، چنانکه الان هم هست و در هیچ عصری قابل تغییر و تبدیل باحسن و غیرهما و مورد هیچگونه استفاده بغیر عنوان مزبور از قبیل اجاره و غیرها نخواهد بود که الوقوف علی حسب ما یقفها واقفها معد و مهیا برای کتابخانه و ورود مستفیدین و توقف موقت آنها در موقع استفاده است.»
طبق این شرط این خانهها (قاجاری و پهلوی) الی یومالابد، کتابخانه است و جالب اینکه واقف تاکید میکند "در هیچ عصری قابل تغییر و تبدیل باحسن و غیرهما نیست و اجازه هیچ تغییری بغیر عنوان مزبور یعنی کتابخانه ندارد" و باز تاکید میکند حق اجاره و غیر اجاره را هم ندارید و اینجا باید کتابخانه و برای استفاده اهل کتاب باشد.
در ادامه همین بند مجدد واقف چنین میآورد: «... و کتابخانه مزبور چنانکه ذکر شد همین تهران و همان عمارت مزبوره است که در هیچ عصری و هیچ وقتی حق تغییر محل و نقل کتب و مصاحف و باقی مذکورات را بمحل دیگر ندارند...»
البته واقف بعد از لعن و نفرین بر کسانی که این مطالب را شنیدند و اما تغییر دادند، اشاره میکند که خود واقف در صورت مصلحت و صرفه وقف میتواند این کتابها را به محل دیگر منتقل کند و این حق را فقط برای خود واقف مسلم دانسته است.
قطعا بر اساس همین بند و صلاحدیدی که واقف داشته و صد البته دختران مرحوم واقف تایید کرده و تولیت وقف هم اذعان داشته این کتابها به مکان جدید برای حفاظت بهتر و سرویسدهی بهتر منتقل شده است، اما سؤال اینجاست آیا محل وقف نیز جابهجا شده است!؟ آیا با جابهجایی محتوای وقف، مکان موقوفه هم جابجا میشود؟ قطعا خیر! مطابق نص صریح وقفنامه این خانه الی الابد وقف بر کتابخانه است و حق هیچگونه استفاده تأکید میکنم، چنانچه در خود وقفنامه هم تأکید شده است حق هیچ گونه استفاده بهغیر عنوان مزبور را ندارد.
نکته سوم:
کتابخانه ملک در فرافکنی عجیبتر موضوع گشایش و کاربری فرهنگی - اجتماعی این خانه را به شهروندان بر دوش حجتالاسلام والمسلمین رئیسی میاندازد و بیان میکند که در سال 1397 ایشان طی بازدیدی که از این خانه داشته خواستار این شدهاند که این خانه باز شود و در اختیار شهروندان با کاربریهای فرهنگی - اجتماعی قرار بگیرد؛ حجت الاسلام والمسلمین رییسی، تولیت پیشین آستان قدس رضوی در بازدیدی که خرداد 1397 از خانه تاریخی ملک داشتند، تاکید کردند با توجه به جابهجایی کتابخانه و موزه ملی ملک به ساختمان تازه در محوطه تاریخی باغ ملی و بیاستفاده ماندن خانه تاریخی ملک، این بنای زیبا بازگشایی شود و با کاربریهای فرهنگی - اجتماعی به شهروندان بهویژه رهگذران بازار و دوستداران فرهنگ و تاریخ خدمات برساند تا این نهاد فرهنگی - اجتماعی در بازار تهران بتواند تکیهگاهی برای مردم و بازاریان باشد. به همین سبب خانه تاریخی ملک در چارچوب مقررات و ضوابط آستان قدس رضوی در مرحله بازگشایی و خدماترسانی قرار گرفت.»
دو سؤال درباره این بند مطرح است. سؤال اول: آیا دستور صریح تولیت، واگذاری بخشهایی از خانه مرحوم ملک برای رستوران، چاپخانه، دیزیسرا و کافیشاپ بوده است؟ و اینکه آیا واقعا تولیت وقت آستان قدس وقفنامه را مطالعه کرده و چنین دستوری را صادر کردهاند؟ و یا اینکه آیا مطابق آنچه مرسوم تولیتهاست در دستور خود احتمالا دستور بر رعایت مفاد وقفنامه نیامده است؟
سؤال اینجاست چرا کتابخانه و موزه ملک برای شفافیت اذهان عمومی دستور تولیت وقت را منتشر نکردهاند؟ با توجه به آنچه در وقفنامه (صفحه 15) آمده تولیت پس از رحلت واقف با نائب التولیه آستان قدس حضرت علی بن موسی الرضا (ع) است که در آن زمان حجتالاسلام والمسلمین رئیسی، رئیس جمهور فعلی ایران بودهاند.
سؤال دوم:
مطابق وقفنامه نظارت استصوابی در کلیه امور از درآمد و مخارج و طرز اداره امور کلا و جزا با دو نفر از اولاد واقف، یکی بانو عزت ملک خانم (خانم آقای سودآور) و دیگری دوشیزه فلورت خانم ملک (زهرا خانم) از همسر دیگر مرحوم حاج حسین ملک) بوده است که باز مطابق وقفنامه پس از آنها با اولاد آنها با رعایت اصلح و ارشد بودن و تقدیم ذکور بر اناث و... واگذار شده است.
تأکید واقف نظارت استصوابی دو نفر از اولاد واقف و یا اولاد آنهاست، حالا چطور است که شما در عمل به وقفنامه تنها به یکی از اولاد، آقای حسینعلی سودآور بسند میکنید!
نکته چهارم:
در بخشی از جوابیه ملک آمده است که: «اینگونه کاربریهای مرتبط با حوزه گردشگری (همچون رستوران سنتی، چایخانه، شربتخانه و کافهکتاب) پدیدهای رایج در جهان امروز در زمینه احیا و نگهداری بناها و خانههای تاریخی به شمار میآید که از یک دهه گذشته بهدرستی در شهرهای گوناگون ایران همچون یزد، اصفهان و شیراز با نظارت میراث فرهنگی، رواج یافته است. کاروانسرای شاه عباسی میبد و هتل عباسی اصفهان، هر دو با پیشینهای بیش از پانصد سال، بهترین نمونهها در ایران به شمار میآیند که در دو زمینه رستوران سنتی و اقامتگاهی توانستهاند در کنار احیا، باززندهسازی و حفاظت دو بنای مهم تاریخی، زمینه بهرهمندی شهروندان و گردشگران را فراهم آورند.»
چطور حضرتشان تفاوتی بین یک ملک موقوفه با شرایط خاص و مندرج در وقفنامه را با کاروانسرای شاهعباسی میبد تشخیص نمیدهند؟ و صرفا با استناد به رویههای غلطی که متاسفانه به جهت سودآوری و سودجویی به جان میراث فرهنگی ایران عزیز افتاده به خود اجازه میدهند که خانه مرحوم حاج حسین ملک را که مطابق لفظ صریح واقف، کتابخانه است تبدیل به رستوران و دیزیسرا و کافی شاپ کنند!؟»
جلیسه در بخش دیگر این نوشتار، خطاب به آیتالله مروی تولیت آستان قدس رضوی نوشته است: حضرتتان از علمای دین و از واقفین و قطعا عاملین به احکام الهی بوده و هستید و در تمام مدت تصدی شما بر تولیت آستان قدس شخصا به جز خوبی چیز دیگری نشنیدهام، خیرخواهانه از حضرتتان خواهشمندم که ضمن مطالعه دقیق وقفنامه و مستنداتی که بنده و چه بسا دهها نفر دیگر در خصوص خانه مرحوم حاج حسین ملک در تهران و اتفاقات که پیرامون این موقوفه ارزشمند که از مهمترین بناهای تاریخی و میراثی و فرهنگی ایران عزیز است خدمت شما ارائه دادهاند، هرچه سریع تر نسبت به بازسازی و بازیابی موضوع این موقوفه به همکاران خدومتان در آستان قدس دستورات لازم را مبذول فرمایید. این سرمایه معنوی و اجتماعی آستان قدس است که متأسفانه در حال از بین رفتن است.
خانه حاج حسین آقا ملک یکی از مراکز وابسته به مؤسسه کتابخانه و موزه ملی ملک زیر نظر مستقیم آستان قدس رضوی است. این خانه در بافت بازار تهران واقع شده که در سال 1376 در فهرست آثار ملی کشور ثبت شده است. بنای اولیه خانه حاج حسین آقا ملک از پدرش" محمد کاظم" به او رسید و بنایی قاجاری است که بعدها بخش پهلوی به آن اضافه شد. این بخش پایه اولیه تشکیل بنای کتابخانه و موزه ملک است. تزئینات متنوع و خاص خانه ملک ارزش آن را دو چندان کرده است. با این وجود این خانه از دو سال پیش برخلاف متن صریح موقوفه خانه، تغییر کاربری داده شده است.
در روزهای گذشته با یادآوری دوباره تغییر کاربری این خانه به دیزیسرا و کافه به جای کتابخانه، بر عمل به موقوفه حاج حسین آقا ملک برای نگهداری و محافظت از این بنای ارزشمند تاریخی و جلوگیری از تخریب فرهنگ وقف تاکید شد که مؤسسه کتابخانه و موزه ملی ملک به آن اینگونه پاسخ داد: «اکنون برخلاف پارهای از فضاسازیهای ناآگاهانه و غیرمنصفانه، خانه تاریخی ملک، نه «دیزیسرا» نه «کبابخانه» شده است و نه به روی مردم مانند دو دهه پیش بسته است، بلکه این اثر تاریخی که سالها فراموش شده بود و در معرض آسیبهای جدی قرار داشت، با پیگیریهای مردمی و نظر مساعد ناظر استصوابی موقوفات ملک و همراهی آستان قدس رضوی، امروزه پذیرای علاقهمندان به تاریخ و میراث این مرز و بوم است، به همین منظور بخشی مهم از خانه تاریخی ملک مانند حیاط قاجاری و حیاط معاصر، اتاق شخصی حاج حسین آقا ملک، آبانبار، تالارهای مینا و معرق، اتاق بالاخانه، اکنون در چارچوب فضاهایی برای بازدیدِ رایگان به شهروندان بهویژه گردشگران خدمات میرساند.»
مؤسسه ملک همچنین با اعلام اینکه ثبت ملی خانه تاریخی ملک با پیگیریهای ناظر استصوابی موقوفه انجام شده است، درباره تغییر کاربری آن گفته بود: «حجت الاسلام والمسلمین رییسی، تولیت پیشین آستان قدس رضوی در بازدیدی که خرداد 1397 از خانه تاریخی ملک داشتند تاکید کردند با توجه به جابهجایی کتابخانه و موزه ملی ملک به ساختمان تازه در محوطه تاریخی باغ ملی و بیاستفاده ماندن خانه تاریخی ملک، این بنای زیبا بازگشایی شود و با کاربریهای فرهنگی - اجتماعی به شهروندان بهویژه رهگذران بازار و دوستداران فرهنگ و تاریخ خدمات برساند تا این نهاد فرهنگی - اجتماعی در بازار تهران بتواند تکیهگاهی برای مردم و بازاریان باشد. به همین سبب خانه تاریخی ملک در چارچوب مقررات و ضوابط آستان قدس رضوی در مرحله بازگشایی و خدماترسانی قرار گرفت.»
حاج حسین ملک، واقف و بنیانگذار کتابخانه و موزه ملی ملک است. کتابخانهای که ملک از حدود سال 1278 خورشیدی فراهم آورد، ابتدا در مشهد بود و سپس به خانه پدری او در بازار بینالحرمین تهران منتقل شد. در سال 1316 به شرحی که در بخش وقفنامه آمده، تقدیم آستان امام رضا (ع) شد. حسین ملک همچنین املاک و مستغلات زیادی را در تهران و خراسان وقف امور خیریه و عام المنفعه کرده و در جایگاه بزرگترین واقف تاریخ معاصر ایران نشسته است.
کتابخانه و موزه ملی ملک در بخش زندگی نامه حاج حسین ملک یادآور شده که «حاج حسین ملک در 6 آبان ماه 1316 خورشیدی، خانه پدری خود در بازار بینالحرمین تهران را به همراه تمام اثاثیه و کتابهای موجود در آن وقف آستان امام رضا (علیه السلام) کرد تا شعبهای از کتابخانه مقدسه رضویه باشد.»
انتهای پیام