جمعه 2 آذر 1403

پاسخ ویژه رهبر انقلاب به تذکرات نمایندگان خبرگان درباره حوزه های انتخابیه شان به روایت آیت الله قمی / مجلس خبرگان مجلس بن‌بست‌شکن است

وب‌گاه خبر آنلاین مشاهده در مرجع
پاسخ ویژه رهبر انقلاب به تذکرات نمایندگان خبرگان درباره حوزه های انتخابیه شان به روایت آیت الله قمی / مجلس خبرگان مجلس بن‌بست‌شکن است

کاندیدای مجلس خبرگان گفت: مجلس خبرگان مجلس بن‌بست‌شکن است؛ یعنی در شرایطی که جامعه به‌خاطر نداشتن رهبر دچار خلاء می‌شود، مجلس خبرگان این بن‌بست را باید بشکند.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، مشروح گفتگوی آیت‌الله محسن قمی کاندیدای مجلس خبرگان رهبری با خبرگزاری تسنیم را در ادامه می‌خوانید:

در آستانه دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی و ششمین دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری هستیم. مجلس خبرگان رهبری در قانون اساسی کشور جایگاه بالایی دارد و همچنین در نظام سیاسی کشور یکی از ارکان تعیین‌کننده آینده کشور است. در آستانه ششمین دوره انتخابات این مجلس، در خدمت حضرت آیت‌الله قمی نماینده محترم مردم تهران در مجلس فعلی و همچنین کاندیدای انتخابات مجلس خبرگان رهبری هستیم.

خدمت شما و همکاران‌تان عرض سلام دارم و به‌خاطر اهتمامی که برای معرفی مجلس خبرگان و زمینه‌سازی برای مشارکت بیشتر مردم در این انتخابات مبذول داشتید، تشکر می‌کنم.

انتخابات جایی برای تنفس جامعه است که بتواند در توزیع قدرت، ثروت و فرصت‌ها تنفسی داشته باشد. به عبارت دیگر، انتخابات آن گرانیگاه اعتماد مردم نسبت به نظام تلقی می‌شود. تقارن انتخابات ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری با انتخابات مجلس شورای اسلامی این امید را ایجاد می‌کند که ان‌شاءالله زمینه‌ی مشارکت بیشتری را برای مردم فراهم کند.

شاید مجلس خبرگان رهبری در مسائل عادی و فعالیت‌های متعارف جامعه نقش برجسته‌ای نداشته باشد اما نقش این مجلس در حساس‌ترین مسئله‌ی کشور یعنی مسئله رهبری بسیار برجسته است و شاید هیچ نهادی را از جهت ماندگاریِ تاثیر نتوانیم با مجلس خبرگان رهبری مقایسه کنیم.

مجلس خبرگان 3 وظیفه برعهده دارد که عبارت است از «شناسایی رهبر»، «تعیین رهبر» و هم‌چنین «مراقبت نسبت به تداوم صفات رهبری»؛ مسئولیت اول براساس مقررات داخلی مجلس خبرگان برعهده کمیسیونی به‌نام کمیسیون اصل 107 و 109 گذاشته شده که از دل خودشان یک گروه 3 نفره انتخاب می‌کنند و در این گروه همه کسانی که در مظان رهبری هستند مطرح می‌شوند که مثلا که این افراد برای رهبری شایستگی دارند و راجع به سوابق، تحصیلات، بینش سیاسی، مدیریت و شجاعت‌شان اطلاعات را جمع‌آوری کرده و در گوشه‌ای می‌گذارند. این گروه هیچ نقشی در انتخاب رهبر ندارند.

حتی در انتخاب جانشین رهبر و اولویت‌بندی افراد برای این کار هم نقشی ندارند؛ هیچ‌کدام از این‌ها نیست. نقشی که برای تعیین رهبری است مربوط به متن این مجلس است.

وظیفه‌ی دوم، تعیین رهبر برعهده خود نمایندگان است و باید این نمایندگان به‌گونه‌ای انتخاب شوند که هیچ شائبه‌ای وجود نداشته باشد که هیچ شخصی و یا نهادی از بیرون بتواند در تعیین رهبری و رأی این نمایندگان تأثیرگذار باشد. به عبارت دیگر، خبرگان باید از شجاعت در عمل و در فهم برخوردار بوده و استقلال رأی داشته باشند که هم تحت تأثیر عوامل بیرونی قرار نگیرند و هم از جهت داخلی به میزانی از تقوا و ورع رسیده باشند که از قید مادیات رهاشده باشند تا آزادیِ درونی را در کنار آزادی معنوی داشته باشند.

** نظارت خبرگان نظارت بر حُسن اجرای وظایف نیست بلکه نظارت بر استمرار صفات رهبری است

وظیفه سوم خبرگان مراقبت نسبت به استمرار صفات رهبری است؛ در قانون اساسی عنوان نظارت بر حُسن اجرای وظایف رهبری نیامده ولی چون نظارت، استعدادِ کج فهمیده‌شدن را دارد، ممکن است کسی این‌طور تصور کند که رهبری در انجام کارهای خود، در عزل و نصب‌ها، اعلام جنگ یا صلح و سایر وظایفش باید با خبرگان مشورت کند؛ این کاملاً برداشت نادرستی است و اصلاً اهمیتی هم ندارد چون نهایتاً این است که در یک اقدام خاصی به این نتیجه برسند که این اقدام انجام بشود یا نشود و یا اصلاحاتی در آن اقدام شکل بگیرد.

قانون اساسی وظیفه‌ی مهم‌تری را نسبت به نظارت برعهده خبرگان گذاشته و آن مسئله استمرار صفات رهبری است که اگر این صفات مثل عدالت، فقاهت، تدبیر، شجاعت، توانایی حل مشکلات و ارتباط بین قوا را در رهبری احراز کرد، رهبری استمرار پیدا می‌کند و اگر این‌ها احراز نشد و خدشه‌دار شد، تغییر مهمی ایجاد می‌شود. که آن تغییر انتخاب رهبر جدید است؛ لذا این نقشِ مراقبت بسیار مهم‌تر از نسبت به آن بخش نظارت است. البته ممکن است این مراقبت نیازمند این باشد که در رفتارهای خاصی هم دقت و کنکاشی بشود ولی هدف آن نیست و هدف، استمرار صفات هست.

** انعکاس مسائل داخلی و محرمانه خبرگان برعهده هیئت رئیسه است

همانطور که فرمودید جایگاه قانونی مجلس خبرگان دارای جایگاه بلندی در ساختار نظام سیاسی کشور است. با برآیندی که از عملکرد خبرگان وجود دارد، شاید مردم این‌قدر با وظایف این کمیسیون‌ها، اتفاقات داخل این مجلس و فعالیت‌های نمایندگان این مجلس آشنایی نداشته باشند. آیا برنامه‌ای برای تحول، رسیدن فعالیت‌های مجلس خبرگان به بطن جامعه و در جریان قرار گرفتن مردم در زمینه تحول در نحوه اطلاع‌رسانی فعالیت‌های مجلس خبرگان مد نظر دارید؟ آیا در این هشت سال گامی در این جهت برداشته شده است؟

در خصوص انعکاس مسائل داخلی خبرگان به افکار عمومی و رسانه‌ها دو نگاه در داخل خبرگان وجود دارد؛ برخی معتقدند کلاً مسائل خبرگان محرمانه است و نباید در افکار عمومی و رسانه‌ها منعکس شود. برخی دیگر در هم نقطه مقابل می‌گویند ما هیچ چیز محرمانه‌ای نداریم و تمامی مسائل باید منعکس شود. البته نگاه سومی هم در مجلس خبرگان رأی آورده و در آیین‌نامه هم هست که این مسئله به تشخیص هیئت رئیسه خواهد بود که کدام خبر از مجلس خبرگان به‌صورت علنی در اختیار رسانه‌ها قرار بگیرد و کدام‌یک قرار نگیرد.

طبعاً هر میزان که در انتخاب خبرگان دقت می‌شود و تأثیری که این انتخاب در انتخاب هیئت رئیسه خواهد داشت، می‌تواند در میزان انعکاس اخبار و اطلاعات خبرگان و افکار عمومی تأثیر مثبت یا منفی داشته باشد.

نکته دوم در این خصوص اینکه از رسانه‌ها هم گلایه‌مند هستیم که چرا درخصوص مجلس خبرگان آن میزان که لازم است حضور و فعالیت لازم را ندارند. مثلاً در همین انتخابات، انتخابات مجلس بسیار مهم است اما نباید به معنای نادیده گرفتن و غفلت از انتخابات خبرگان تمام شود. شما به برنامه‌های مطبوعات و صدا و سیما نگاه کنید و میزان توجه بین این دو را بسنجید. این مسئله مقداری هم مربوط به خود رسانه‌هاست و حضوری که خبرگان باید در مجامع مختلف در دانشگاه‌ها و مراکز نخبگانی داشته باشند.

انتخابات فرصت خوبی است برای اینکه اطلاعات، دانش سیاسی و بینش سیاسی‌شان به مجلس خبرگان افزایش یابد. من در همین فرصت یکی دو ماه اخیر این توفیق را پیدا کردم که در دانشگاه‌های مختلف با حضور اساتید و احیاناً دانشجویان نشست‌هایی داشتم که استقبال خوبی هم صورت گرفت اما این باید عمومیت و تداوم داشته باشد.

** مجلس خبرگان مجلس بن‌بست‌شکن است

یکی از شخصیت‌های نظام که واقعا توجه ویژه‌ای به خبرگان و جایگاه آن داشته‌اند و همواره و درک عمیقی از اهمیت مجلس خبرگان دارند، خود مقام معظم رهبری هستند. مثلاً ایشان در رویدادهای مختلف وظایفی را برای خبرگان تشریح نموده و به خبرگان فرمودند که شأن شما این است که قطعنامه صادر کنید و یا بحث تشکیل هیئت اندیشه‌ورز را مطرح کردند؛ از آن زمان که هیئت اندیشه‌ورز را مطرح کردند چند سالی می‌گذرد، لطفاً بفرمایید عملکرد هیئت اندیشه‌ورز به چه نحو بوده و آیا در این‌باره گزارشی تنظیم شده که به دستگاه‌ها برسد؟ آیا نقطه نظراتی به خود مقام معظم رهبری داده شده؟ آیا گزارشی از کاستی‌های موجود در بخش‌های مختلف تهیه شده که به افکار عمومی برسد؟

مجلس خبرگان مجلس بن‌بست‌شکن است؛ یعنی در شرایطی که جامعه به‌خاطر نداشتن رهبر دچار خلاء می‌شود، مجلس خبرگان این بن‌بست را باید بشکند. این مجلس، مجلسِ لحظه‌ها و لنگرگاه آرامش‌بخشی به جامعه در شرایط حساس و خاص جامعه است. این مجلس به تعبیر مقام معظم رهبری، صندوق ذخیره‌ی معنوی کشور تلقی می‌شود و گرانیگاهی است که مردم را به نظام متصل می‌کند یعنی نماد جمهوریت و اسلامیت نظام تلقی می‌شود.

بنابراین شاید هیچ نهادی از لحاظ ماندگاری تأثیر و عمق تأثیر به منزله‌ی مجلس خبرگان نرسد؛ فلذا هیچ نهاد دیگری هم نظارت بر کار مجلس خبرگان ندارد. برخلاف مجلس و دولت که مورد نظارت قرار می‌گیرند. مجلس خبرگان رهبری در برابر هیچ‌کس جز خداوند متعال و چشمان تیز مردمی که به آن رأی دادند مسئولیتی ندارد و «لا یَخشَونَ أَحَداً اِلَا اللَهَ وَ کَفی بِاللَهِ حَسِیباً» دنبال این نیستند که کسانی بتوانند رضایت‌های جریان‌های افراد را به‌دست بیاورند و اعضای خبرگان دنبال رضایت خداوند متعال و جلب منافع ملی، اقتدار ملی، امنیت و وحدت ملی کشور هستند.

** امیدواریم کمبود جایگاه صدور قطعنامه از سوی مجلس خبرگان برطرف شود

دو نوع وظیفه را برای مجلس خبرگان رهبری می‌توانیم در نظر بگیریم؛ یکی وظایف ذاتی این مجلس که گفتم، یعنی شناسایی، تعیین و مراقبت نسبت به تداوم صفات رهبری. یک نظارت جانبی هم دارد از جهت اینکه مجلسی است بسیار معظم؛ 88 فقیه اسلام‌شناس عادل که مورد اعتماد مردم هستند و مردم آن‌ها را انتخاب کردند، در اینجا جمع شدند و می‌توانند نقش‌هایی علاوه بر وظایف ذاتی‌شان ایفا کنند. از جمله پیشنهادی که مقام معظم رهبری داشتند که در مسائل مهم داخلی و غیرداخلی قطعنامه صادر کنند. البته مجلس خبرگان عموماً بیانیه صادر می‌کند ولی صدور قطعنامه هنوز روال مناسبی را در مجلس خبرگان پیدا نکرده و امیدواریم در آینده با انتخابات خوبی که برگزار می‌شود این کمبود هم حل شود.

در خصوص هیئت اندیشه‌ورز، این را شاهد بودیم که گاهی‌وقت‌ها نمایندگان در مجلس خبرگان نسبت به مشکلات حوزه انتخابیه‌ی خودشان مثل نمایندگان مجلس تذکرات و هشدارهایی می‌دادند. مقام معظم رهبری در جلسه‌ای که خبرگان خدمت ایشان رسیده بودند، فرمودند که جایگاه مجلس خبرگان این است که نگاه راهبردی و کلان داشته باشد و در این چهل و اندی سال که از انقلاب گذشته بررسی کند که ما چه جاهایی پیشرفت، چه جاهایی توقف و کجا پس‌رفت داشته‌ایم.

بر این اساس، هیئت اندیشه‌ورز مرکب از 10 نفر از نمایندگان به انتخاب خود نمایندگان و رئیس مجلس مجموعاً 11 نفر انتخاب شده و در 5 گروه تقسیم‌بندی شدند که کارشان را انجام دهند. یکی از آن کارگروه‌ها، کارگروه علم و فناوری بود که مسئولیت آن کارگروه را بنده برعهده داشتم که با حضور تعداد دیگری از خبرگان و شخصیت‌های دانشگاهی و حوزوی از بیرون خبرگان این کار به‌مدت دو سال انجام شد و در حوزه آموزش عمومی، آموزش عالی، پیشرفت‌های نوین، شرکت‌های دانش‌بنیان، تکنولوژی‌های برتر و همچنین مسئله حوزه یعنی در آموزش عمومی، آموزش عالی و حوزوی گزارش مفصلی تهیه شد و در آن گزارش نتایجی به‌دست آمد که اولاً در دوران انقلاب اسلامی پیشرفت‌های بسیار خوبی در آموزش عمومی داشتیم و بچه‌های‌مان می‌توانند راحت مدرسه بروند و همچنین در آموزش عالی و پژوهش‌های ذیربط، رشد فناوری و تکنولوژی و غیره نیز پیشرفت‌های بسیار خوبی داشتیم.

** ماجرای گزارش هیئت اندیشه‌ورز درباره وضعیت آموزش در کشور

نکته‌ای که در پژوهش هیئت اندیشه‌ورز به‌دست آمد این بود که نقش مقام معظم رهبری بر پیشرفت علمی کشور به‌خصوص پیشرفت در فناوری‌های نوین یک نقش منحصربفرد و بی‌بدیل است. در آنجا 25 مورد را احصاء کردیم که مقام معظم رهبری شخصاً در پیشرفت علوم و فناوری‌های نوین نقش داشتند. مثلا شاهدید که بیش از 9 هزار شرکت دانش‌بنیان در کشور داریم و اولین پارک فناوری در دهه 70 به‌دستور شخص مقام معظم رهبری در اصفهان شکل گرفت و امروزه گسترش پیدا کرده است.

هم‌چنین ابرراهبردی که مقام معظم رهبری انتخاب و ابلاغ کردند، مسئله جنبش نرم‌افزاری بوده که فرمودند تا زمانی که در قید حیات باشم از این فرآیند حتما دفاع خواهم کرد. هم‌چنین جالب است که مقام معظم رهبری در تأسیس صنایع موشکی شخصاً این مسائل را پیگیری می‌کردند. ما در 3 سال اخیر 11 ماهواره در لایه نئو و در لایه ژئو پرتاب داشتیم و در این زمینه پیشرفت‌های جدی کسب کرده‌ایم؛ این موارد با پیگیری‌های شخص مقام معظم رهبری بود.

به‌عنوان مثال در زمینه سلول‌های بنیادین که امروز برند شماره دو جهانی را داریم یا در مسائل پزشکی که یک‌زمان یک‌سومِ پزشکان‌مان از خارج می‌آمد، امروز از 53 کشور برای معالجات پزشکی به ایران مراجعه می‌کنند. هم‌چنین در صنایع موشکی، صنعتی، سدسازی و بسیاری از مسائل نقش برجسته داریم. این موارد تهیه شد و البته کاستی‌هایی هم بود که یکی از این کاستی‌ها در آموزش عمومی بود که بچه‌های ما در آموزش عمومی در دروس ریاضی، علوم و مهارت آموزش نسبت به معیار جهانی پایین هستند.

گرچه ما در المپیاد جهانی دانش‌آموزی جزو 10 کشور هستیم ولی کاستی‌هایی در آموزش عمومی وجود داشت از جمله کافی نبودن میزان اعتباراتی که برای این بخش در نظر گرفته شده و عدم حضور مناسب بخش خصوصی و همچنین فقدان یک مرکز خارج از نظارت‌های ذیربط برای ارائه گزارش سالانه‌ای از علم و فناوری در کشور. این‌ها مطالبی بود که هم خدمت مقام معظم رهبری تقدیم شد و هم خلاصه‌ای آن به ریاست مجلس خبرگان ارائه شد. مابقی کارگروه‌ها نیز کارهایی انجام می‌دهند که باید از خودشان سوال کنید.

درخصوص هیئت اندیشه‌ورز سوالات زیادی وجود داشت که گزارش‌های آن بروز و ظهوری در رسانه‌ها نداشته است. الان حضرتعالی می‌فرمایید از زمانی که مقام معظم رهبری فرمودند کار هیئت اندیشه‌ورز شروع شده...

البته هر جایی پای بشر باشد، جایی برای آرزو کردن هم باقی است. یعنی هیئت اندیشه‌ورز خیلی بهتر از این می‌توانست کار کند و زحمت بکشد و امیدواریم که دروه جدید با حضور خبرگان جدیدتر، این نقش هم فعال‌تر شود.

** خبرگان جایی برای کسب قدرت و ثروت نیست؛ یک مجلس ملی است

حضرتعالی هشت سال در مجلس خبرگان حضور داشتید و در این دوره هم کاندیدا هستید. شما نماینده مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها بوده‌اید و هم‌اکنون نیز مسئولیتی که در حوزه بین‌الملل دفتر مقام معظم رهبری دارید. هدف شما برای حضور در مجلس خبرگان چه بوده و جایگاه مجلس خبرگان را چطور می‌دیدید که تصمیم گرفتید که کاندیدای این مجلس هم باشید؟

حضرت امام یک جمله‌ای دارند که آن انگیزه حضور من در این دوره و دوره قبل شد. امام می‌فرمایند «اگر کسی بتواند در انتخابات خبرگان حضور داشته باشد و نقش ایفا کند، چه کاندیدا شود و چه در رأی دادن مشارکت کرده و تشویق مردم به رأی دادن کار را انجام ندهد، از مجلس خبرگان کناره‌گیری کند و این کناره‌گیری از انقلاب و کناره‌گیری از ملت است». یعنی اساس کار نظام جمهوری اسلامی و مشروعیت و اسلامیتِ آن در گروی مجلس خبرگان رهبری است.

این تصور که مجلس خبرگان جایی برای کسب قدرت و ثروت است، این با واقعیت‌ها انطباق ندارد. خبرگان مکانی برای کسب قدرت و ثروت و مکانی برای جناح‌بازی‌ها، باندبازی‌ها و خط‌بازی‌ها نیست. مجلس خبرگان واقعا باید یک مجلس ملی باشد و تاکنون هم کم و بیش هم این‌طور بوده است. ما بزرگانی در مجلس خبرگان داشتیم که در رأی و نظر دادن به‌خاطر طمع مادی یا به‌خاطر ترس از دست دادن منافع‌شان یا به‌خاطر فریب خوردن‌شان عمل نمی‌کردند. شخصیت‌های بزرگی مثل آیت‌الله مشکینی، آیت‌الله جوادی آملی، آیت‌الله خرم‌آبادی، آیت‌الله فاضل لنکرانی، آیت‌الله هاشمی شاهرودی شخصیت‌های برجسته‌ای بودند که باعث شد مصوبات مجلس خبرگان با عمق جان مردم ارتباط برقرار می‌کرد؛ نه‌فقط صرفاً به‌عنوان یک مصوبه‌ی قانونی.

این مجلس با ویژگی‌هایی که عرض کردم جایی نیست که انسان بتواند نسبت به آن بی‌تفاوت باشد. اگر کسی نسبت به انقلاب، نسبت به این ملت و پیشرفت آینده‌ی کشور حساس است نمی‌تواند اینجا نیاید.

باید عرض کنم که مقام معظم رهبری می‌فرمایند بعد از انقلاب اسلامی مسئولیت‌هایی را که به عهده من گذاشته شده، در هیچ‌کدام از این مسئولیت‌ها پیش‌قدم و پیشگام نبودم؛ همه از من خواسته شده، گاهی وقت‌ها اصرار شده یا حتی تحمیل شده که پذیرفتم، الا در یک مورد و آن انتخابات مجلس خبرگان رهبری در دور اول بود. ایشان قبل از رهبری‌شان عضو این مجلس بودند. ایشان فرمودند وقتی برای ثبت‌نام مجلس خبرگان رهبری اعلان شد، من به دوستان گفتم اینجا جایی نیست که بایستیم و تعارف‌مان کنند؛ مسئولیت همه‌ی ماست که شرکت کنیم. متأسفانه تصور برخی این است که هر وقت یک کسی مسئولیتی را قبول می‌کند، حتماً به‌دنبال منافع مادی یا منافع سیاسی و امثال این چیزهاست.

** مجلس خبرگان را تداوم راه شهدا و استمرار خط سرخ شهادت می‌بینیم

ما مجلس خبرگان را تداوم راه شهدا و تداوم همان ایثارها و هم‌چنین تداوم حضور پرشکوه قبل از انقلاب می‌دانیم؛ به عبارت دیگر استمرار آن خط سرخ شهادت می‌بینیم که افرادی که در مجلس خبرگان می‌آیند فقط با انگیزه اینکه برای اقتدار این ملت و انجام وظایف‌شان نسبت به تضمین سلامت اداره کلان کشور قدمی بردارند. یعنی مجلس خبرگان از یک‌سو با اِشرافی که نسبت به صفات رهبری دارد، تلاش می‌کند سلامت اداره کلی کشور را تضمین کند و از سوی دیگر نیز هوشیارانه نگاهی به رهبری آینده دارد.

این وظیفه ملی و انقلابی چیزی نیست که انسان بتواند از کنار آن بگذرد. هر زمانی هم که احساس کنیم که افراد دیگری هستند که می‌توانند این بار را به دوش بکشند و ما ورود یا عدم ورود ما تأثیری در میزان مشارکت ندارد، قطعا دیگر آن‌موقع کاندیدا نخواهیم بود. بر این اساس هست که دنبال حضور در انتخابات هستیم و هدف اصلی ما هم افزایش مشارکت است. اینکه چه کسی رأی بیاورد، مسئله‌ی دوم است و این نگاهی است که مقام معظم رهبری داشتند و همه ما هم باید به‌دنبال این افزایش مشارکت باشیم.

** اگر حق انتخاب از انسان سلب شود، اهداف توحیدی هم محقق نمی‌شود

یکی از مباحثی که در این دوره از انتخابات وجود دارد، بحث مشارکت است؛ برخی در خارج یا در داخل می‌کوشند این‌طور القا کنند که مشارکت مردم پایین آمده و مردم تمایلی به مشارکت ندارند. از ابتدای سال هم مقام معظم رهبری بر کلیدواژه مشارکت تاکید داشتند و در سخنرانی‌های مختلف صحبت از سلامت انتخابات و بحث رقابتی بودن انتخابات کردند. نظام جمهوری اسلامی از ابتدا چون با رفراندوم جمهوری اسلامی بر سر کار آمد و یک وجهه قانونی و مردمی به خودش داد. جایگاه انتخابات در نظام اسلامی را با سایر کشورهای منطقه و سایر نظامات دنیا چطور می‌بینید و برآیندتان از مشارکت در این دوره از انتخابات چگونه است؟

بزرگترین معلم انتخابات در کشور ما امام بودند. قبل از پیروزی انقلاب تاکیدشان بر حضور مردم در صحنه بود و اعتنایی به حرکت‌های مسلحانه و حرکت‌های حزبی برای پیروزی انقلاب نداشتند. ایشان گفتند مردم بیایند اعتصاب و راهپیمایی کنند و وزارتخانه‌ها را در دست بگیرند. بعد از انقلاب هم همانطور که اشاره کردید فرمودند مردم بیایند بگویند که جمهوری اسلامی آری یا نه؟ قانون اساسی آری یا نه؟ در خود قانون اساسی هم این نگاه امام تبلور پیدا کرده و در اصل دوم قانون اساسی توحید، عدل، معاد، نبوت و امامت آمده و اصل کرامت انسان و حفظ آزادی انسان مورد اشاره قرار گرفته است.

یعنی نویسندگان قانون اساسی می‌خواستند بگویند اگر حق انتخاب انسان از او سلب شود، اهداف توحیدی و اهداف امامت و امثال اینها هم امکان اجرا ندارد. بنابراین انتخابات یعنی مشارکت در حق تعیین سرنوشت؛ این خیلی مسئله مهمی است. در غزه نگاه کنید و با جنایتی که اتفاق می‌افتد، بیش از 30 هزار نفر شهید داده، هزاران نفر زیر آوارها هستند و 60، 70 هزار نفر مجروح هستند و 90 درصد مردم آواره شدند، خانه‌هایشان خراب شده و در شمال غزه غذا به اندازه کافی ندارند یا در جنوب غزه که خودش متراکم‌ترین نقطه دنیا بود، آن جمعیتِ 250 هزار نفری بالغ بر یک میلیون نفر شده و همانجا را هم بمباران می‌کنند. تمامی نهادهای بین‌المللی، شخصیت‌ها و افکار عمومی هم این جنایات را محکوم می‌کنند ولی رژیم صهیونیستی بر این مسئله پافشار می‌کند که ما این جنایت خود را ادامه می‌دهیم! چرا این کار را می‌کنند؟ مردم غزه مگر چه می‌خواهند؟ می‌گویند ما حق تعیین سرنوشت خودمان را داشته باشیم و بتوانیم خودمان پای صندوق رأی بیاییم. این همان طرحی است که مقام معظم رهبری درباره رفراندوم مطرح کردند که فلسطینیان اصیل، مسلمان، یهودی و مسیحی پای صندوق رأی بیایند اما الان از این حق محروم هستند.

چرا مردم در بحرین چندین سال بحران دارند و زیر شدیدترین شکنجه‌ها، فشارها و زندان‌ها به سر می‌برند؟ ما می‌گوییم هر بحرینی، یک رأی! ما در نظام جمهوری اسلامی این افتخار را داریم که می‌گوییم هر ایرانی یک رأی، یعنی بالاترین مقام که رهبری باشد با ساده‌ترین فرد در جامعه، هر دو یک رأی مساوی دارند، نه بیشتر.

این مشارکت در حق تعیین سرنوشت بسیار مسئله مهمی است و اگر بخواهیم همبستگی ساختار نظام را با جامعه حفظ کنیم، انتخابات فرصتی است که این جامعه ملی نمایندگی‌اش را به یک جامعه کوچک‌تری می‌دهد که آن جامعه‌ی کوچک‌تر می‌تواند مطالبات مردم را نهادینه و پیگیری کند، برای اینکه ساختار نظام با بدنه کارگزاران حفظ شود. جذب کارگزاران شایسته و دفع کارگزاران ناشایست از کانال انتخابات می‌گذرد و اقتدار و امنیت ما از این کانال می‌گذرد.

اما اینکه چه فرقی است بین انتخابات جمهوری اسلامی با انتخابات نظام لیبرال؟ باید بگوییم که انتخابات جمهوری اسلامی با انتخابات لیبرالیسم 3 تفاوت عمده دارد؛ نخست اینکه انتخابات در نگاه لیبرالیسم یک حق است ولی در نگاه جمهوری اسلامی هم حق است و هم تکلیف است. آنجا حق است چون فراتر از آرای مردم حقیقتی را به آن باور ندارند تا بگویند که نسبت به آن حقیقت تکلیف داری و برو مشارکت داشته باش و صرفاً یک حق است.

ثانیا در نظام لیبرال، چون مبنا و اساس و آراء اکثریت است لذا مدافعین نظام لیبرال عملا وظیفه‌ای برای خودشان نمی‌بینند جز اینکه بهتر بتوانند افکار عمومی را به سمت خودشان جلب کنند. گرچه با صرف هزینه‌، فریب و بهره‌گیری از صنعت فرهنگ شبکه‌های مجازی فیلم و... فلذا بعضاً می‌گویند در اینجا دموکراسی به معنای حاکمیت مردم نیست و حاکمیت دلار است؛ هرکس بیشتر پول دارد بیشتر می‌تواند افکار عمومی را فریب دهد. اما در نظام اسلامی وظیفه مدافعین نظام بیان حقایق برای مردم و صداقت است. اُمَنا، اُمَناء الرسول هستند یعنی امین مردم و مورد اعتماد هستند.

تفاوت سوم انتخابات در جمهوری اسلامی با نظام لیبرال در این است که بعد از رأی‌دادن در نظام لیبرالیسم از نظر منطقی و فلسفی، وظیفه فرد تمام می‌شود. او هم پشتوانه رأی مردم را دارد و فراتر از رأی مردم هم چیزی وجود ندارد و شاخصه و معیاری نیست و هر کاری که او کرد، عین حقیقت است. به تعبیر جان ژکسوس "صدای اکثریت صدای خداست". مگر اینکه بگویند چرا وعده دادی و خلافش رفتار کردی؟ و چرا بعضی از اصول لیبرالیسم ولو اینکه بگوییم تو خلاف عدالت و انسانیت انجام دادی؟

اما مردم در نظام اسلامی بعد از اینکه در انتخابات شرکت می‌کنند، تازه وظیفه‌شان شروع می‌شود و وظیفه‌شان این است که نظارت کنند که این فرد و جریانِ انتخاب شده، نسبتش را با آن حقیقت حفظ کرده یا فاصله گرفته؟ در قانون اساسی ما عنوانِ امر به معروف و نهی از منکرِ مردم نسبت به حاکمان است و این امر به معروفی مردم نسبت به حاکم در قانون اساسی نهادینه شده و در مجلس خبرگان رهبری که این مجلس به نمایندگی از آن‌ها نسبت به رهبری این رصد را می‌کند.

** مدیریت حوزه‌های علمیه افراد دارای شرایط نمایندگی خبرگان را شناسایی کنند

با تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید، اگر نکته‌ای هست بفرمایید.

ما نیازمند هستیم که برای انتخابات آینده به‌خصوص در حوزه مجلس خبرگان رهبری تدابیر جدی‌تری بیندیشیم که این مجلس بتواند از وزانت، تنوع و تکثر بیشتری هم برخوردار باشد. به نظر من مدیریت‌های حوزه‌های علمیه مسئولیت بزرگی در این زمینه دارد؛ برای شناسایی افرادی که واجد شرایط نمایندگی خبرگان هستند که هم شناسایی را تسهیل کرده و زمینه‌ای برای دعوت آن‌ها در حضور و مشارکت در انتخابات فراهم کنند تا دست شورای نگهبان هم باز باشد و با تنوع بیشتری از کاندیداها مواجه شود.

هم‌چنین مسئله مهم‌ترِ دیگری که فکر می‌کنم باید در انتخابات آینده مدنظرمان باشد، نقش دادن بیشتر به علمای بلاد، علمای شهرستان‌ها در استان‌های مختلف است و این‌طور نشود که یک استانی که محل حوزه‌های علمیه بوده و علمای بزرگی داشته، مثلاً نماینده‌ای نداشته باشد و از استان دیگری مجبور شوند نماینده بفرستند. اگر به علمای بلاد توجه بیشتری شده، نقش بیشتری در انتخاب معرفی کاندیدها داده شود و اهمیت مجلس خبرگان برای مردم بیان شود، انتخابات می‌تواند خیلی باشکوه‌تر برگزار شود و حتی این مجلس باشد که زمینه‌ی مشارکت بیشتر در انتخاباتِ دیگر را هم فراهم کند.

با توجه به اینکه قانون انتخابات خبرگان را خود خبرگان ابلاغ می‌کنند، اگر شما رأی آوردید نمایندگی مردم تهران را برعهده داشتید، آیا ممکن است در مجلس آینده قانون شده و یا نقص‌هایش برطرف شود؟

قانون کنونی که در خبرگان است در همین دوره تصویب شد. قبلا در سال 1362 قانونی تصویب شده بود و بعد اصلاحیات جزئی به آن وارد شده بود و در ظرف دهه‌ها تحول جدی شکل نگرفته بود. در دوره‌ی پنجم، من خودم هم پیگیر جدی بودم و قانون جدید را تصویب کردیم و برخی مشکلاتی که در آن قوانین قبلی بود، اینجا برطرف شد. ولی بالاخره مصوبات مجلس خبرگان از جمله قانون خبرگان باید به تأیید تمامی نمایندگان خبرگان برسد.

به نظر من قانونی که الان وجود دارد، نسبت به گذشته پیشرفت بسیار خوبی داشته اما نکاتی هم دارد که هنوز امکان این است که بتواند فعال‌تر و کارآمدتر از این باشد.

27218

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1876118