پروژه ادغام در منطقه
پروژه ادغام اسرائیل در منطقه و عادیسازی روابط با دولتهای عربی در چارچوب پیمانهای ابراهیم، در حال نمایان ساختن حضور گسترده تر رژیم صهیونیستی در خلیج فارس است. در تازهترین مدل این همکاریها، تلآویو و ابوظبی روز دوشنبه از نخستین شناور بدون سرنشین ساخت مشترک در نمایشگاه نظامی دریایی «ناودکس» ابوظبی رونمایی کردند.
بر اساس گزارش خبرگزاری فرانسه، این شناور مجهز به حسگرها و سیستمهای تصویربرداری پیشرفته بوده و میتوان از آن برای نظارت، شناسایی و مینیابی استفاده کرد. «اورن گوتر»، نماینده شرکت صهیونیستی در این خصوص گفت: ما برای اولین بار پروژه مشترکی را ارائه می کنیم که توانایی ها و نقاط قوت هر دو شرکت را در تامین امنیت سواحل و مقابله با تهدیدهای مین، نشان میدهد. وی افزود: این شناورها در منطقه با تهدیدها مبارزه خواهند کرد اما هدف، استفاده از آنها در خارج از منطقه نیز هست. این شرکت اسرائیلی به دنبال افزایش همکاری با امارات متحده عربی در زمینه دفاع هوایی و کمک به این کشور در خلیج فارس برای ارتقای قابلیت های دریایی خود است. بنا بر این گزارش، شرکتهای نظامی رژیم صهیونیستی و امارات همچنین برای توسعه یک سیستم ضدپهپاد با یکدیگر همکاری میکنند.
نمایشگاه نظامی ایندکس و ناودکس که هر ساله در ماه فوریه به میزبانی امارات برگزار میشود، آخرین دستاوردها و فناوریهای نوین نظامی را با حضور طیف وسیعی از مشارکتکنندگان از جمله اسرائیل به نمایش میگذارد. از سپتامبر 2020 که قرارداد عادیسازی روابط تلآویو با امارات و بحرین امضا شده است، روند همکاریهای طرفین شتاب گستردهای پیدا کرده است. در واقع پیمان ابراهیم رابطه چند ساله غیرعلنی شیخنشینهای خلیج فارس را با اسرائیل آشکار و رسمی کرد. به دنبال آن امارات توافق های زیاد سیاسی و تجاری با رژیم صهیونیستی و برای نزدیکی هرچه بیشتر با صهیونیست ها امضا کرده است. اما آنچه در این میان حائز اهمیت است تقویت بعد نظامی این همکاریهاست که جمهوری اسلامی بارها نسبت به آن هشدار داده است. این مساله درخصوص عادیسازی روابط میان عربستان با اسرائیل نیز مطرح است و موضوعی است که همچنان روی میز منطقه قرار دارد. طبیعتا با ورود جدیتر ریاض به فرآیند تبادلات و ارتباطات مربوط به عادیسازی، میتوان انتظار داشت که منطقه در شرایط بسیار متفاوتی قرار خواهد گرفت.
آنچه از روند همکاریهای نظامی اسرائیل با دولتهای عرب خلیج فارس در حال روشن شدن است، دلایل و سطوح مختلفی دارد که از جمله مهمترین آنها به پروژه ادغام اسرائیل در منطقه بازمیگردد. مقامات تلآویو با چرخش در راهبرد زمین در برابر صلح و رونمایی از استراتژی صلح در برابر صلح به دنبال خروج از انزوای چند دههای و ادغام و عادی شدن در منطقه هستند. آنچه در حال تقویت کردن این روند است، پیمانهای ابراهیم است که در دهههای گذشته با مصر و اردن و در 2020 با امارات، بحرین، مغرب و سودان صورت گرفت و تلآویو امیدوار است با پیوستن عربستان، سایر بازیگران نیز به این روند با سرعت بیشتری بپیوندند.
با این حال عربستان برای پیوستن به عادیسازی همچنان ملاحظات جدیای دارد، اما به دنبال عادی جلوه دادن مساله عادیسازی در یک روند چندساله و تقویت همکاریهاست. از دید این بازیگران گسترش روابط پس از توافق ابراهیم فرصت های جدیدی را برای همکاری امنیتی در خلیج فارس و فراتر از آن ایجاد میکند. در این میان سامانه یکپارچه موشکی میان بازیگران شورای همکاری، آمریکا و گسترش آن به سمت اسرائیل یکی از راهبردهای مورد علاقه ریاض و سایر شیوخ خلیج فارس است تا در چارچوب آن ضمن دفع تهدیدهای نوین و از جمله تهدیدهای موشکی و پهپادی ایران به عنوان متغیرهای شکلدهنده به ملاحظات دول عربی، زمینه برای عادیسازی روابط با اسرائیل نیز در یک چارچوب کلانتر و به دور از حساسیتهای افکار عمومی و فشارهای بازیگران مخالف روند عادیسازی فراهم شود. تاکید مقام اسرائیلی در نمایشگاه ناودکس بر همکاری با امارات در حوزههای امنیت دریایی و پهپاد کاملا در ارتباط با آنچه تهدیدهای ایران در منطقه خوانده میشود، قرار دارد.
در واقع مهمترین تغییر در ارزیابی تهدید منطقه ای از سوی دولتهای عربی و اسرائیل، توسعه تسلیحات جمهوری اسلامی ایران است که میتواند برای حمله به اهدافی در فاصله دور با دقت بالا مورد استفاده قرار گیرد. به ادعای مقامات منطقه این همان چیزی است که به تهران و نیروهای نیابتیاش در منطقه اجازه داد تا در سال 2019 زیرساخت های انرژی عربستان و فرودگاه ابوظبی در سال 2022 را مورد هدف قرار دهند. این مساله بهویژه پس از ادعاهای همکاری نظامی ایران و روسیه در اوکراین با شدت بیشتری در حال بحث و گفتوگو در پایتختهای منطقه است.
سفر اخیر رابرت مالی نماینده ویژه آمریکا در امور ایران به ریاض و شرکت در سه کارگروه آمریکا و شورای همکاری بخش قابلتوجهی از پیشبرد سامانه یکپارچه موشکی است. پنتاگون سال گذشته با انتشار سند راهبرد دفاع ملی، تهدیدهای پیش روی آمریکا را به روزرسانی کرده و ایران در کنار چین و روسیه به عنوان تهدیدهای اصلی شناسایی شده اند. در این سند بر لزوم بازدارندگی در مقابل این تهدیدها و ضرورت ایجاد سیستم یکپارچه دفاع موشکی با مشارکت متحدان منطقه ای آمریکا برای مقابله با توانمندی های هسته ای، موشکی و پهپادی ایران در منطقه تاکید شده است. اخیرا نیز نشنال اینترست در گزارشی با پرداختن به ابعاد این پروژه نوشت: در گذشته، ایالات متحده موظف بود تقریبا کل نیرو های نظامی موردنیاز برای محافظت از جریان آزاد انرژی از خلیج فارس را فراهم کند. امروز، و حتی بیشتر از آن در سالهای آینده، شرکای ایالات متحده به طور فزاینده ای قادر خواهند بود این بار را به دوش بکشند.
این شرکا در حال توسعه قابلیت های نظامی خود هستند. حتی مهمتر از آن، با توجه به ماهیت این سیستمهای تسلیحاتی جدید و واقعیت های تحمیل شده توسط جغرافیای منطقه، شرکای ایالات متحده در خلیج فارس به سمت شکلدهی به یک رویکرد همگرا برای اقدامات دفاعی خود در حال ترغیب شدناند. برای مدت بسیار طولانی، رقابت های بین کشور های خلیج فارس از چنین رویکردی جلوگیری می کرد، اما امروزه، این مساله به رسمیت شناخته شده که هیچ کشوری نمیتواند به طور یکجانبه حریم هوایی و منافع دریایی خود را تامین کند.
در بعد دیگر این همکاریها، کاهش وابستگی به آمریکا و متنوعسازی شرکای منطقهای و بینالمللی بهویژه در حوزههای نظامی قرار دارد که زمینه دیگری است که کشورهای جنوب خلیج فارس را به سمت همکاری و تعریف پروژههای مشترک دفاعی با تلآویو ترغیب کرده است. بهویژه که استدلال دولتهای عرب خلیج فارس این است که باید از تکنولوژیهای نظامی رژیمصهیونیستی بهویژه با توجه به ظهور تهدیدات نوین بیشترین استفاده را بهعمل آورد. این تکنولوژی در حوزههای دیگر از جمله در بحث آب و محیطزیست نیز مورد توجه بوده و توافقنامههایی در این زمینه بین امارات و اسرائیل به امضا رسیده است.
--> اخبار مرتبط