پیشنهاد عفو عمومی / اگر فرصتسوزیها ادامه پیدا کند، عاقبت خوبی نخواهد داشت

از همان روزهای آغازین جنگ 12 روزه اسرائیل و ایران بسیاری از فعالان حوزه سیاست و حقوق بشر به موضوع آزادی زندانیان سیاسی در شرایط خطیر روزهای جنگ ورود کردند.
با گذشت زمان و در پی ایجاد فضای متحدانه و همدلانه رنگینکمان مردم ایران در محکومیت و اعتراض به حمله متجاوزانه، چهرههای سیاسی و تحلیلگران از ضرورت آزادی زندانیان سیاسی بهعنوان راهی برای تقویت این انسجام ملی و کاهش شکاف مردم و حکومت سخن گفتند و بر آن تاکید داشتند که این رفتار در مسیر اعتماد به حاکمیت و همدلی اثر مثبتی خواهد گذاشت.
چنانچه در این بین شاهد بودیم بسیاری از تشکلها از جمله جبهه اصلاحات ایران، احزاب اصلاحطلب و چهرههای سیاسی مانند عمادالدین باقی، احمد زیدآبادی، غلامحسین کرباسچی، منصور حقیقتپور و... خواستار آزادی یا حداقل مرخصی زندانیان سیاسی شدند.
روزنامه هممیهن درباره نامه رئیس خانه احزاب به رئیسجمهوری و درخواست عفو مطرحشده با چهار چهره سیاسی از جمله، حسین کمالی، رئیس خانه احزاب، حسین کنعانیمقدم، چهره اصولگرا و دبیرکل حزب سبز، حسین نورانینژاد، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت و امیر خرم، عضو سابق دفتر سیاسی نهضت آزادی ایران گفتوگو کرده است که در ادامه میخوانید.
ما این پتانسیل را داریم که در کنار ملت، با هم و برای ایران و حفظ تمامیت ارضی کار کنیم
حسین کمالی رئیس خانه احزاب در این رابطه گفت: پیشنهاد عفو عمومی زندانیان سیاسی از سوی خانه احزاب مطرح شد و احزاب مختلف نیز درباره آن صحبت و از آن حمایت کردند. در بیانیه خانه احزاب به این موضوع اشاره کردیم که وقتی چند سال از انجام هر انقلابی میگذرد، معمولاً کسانی که مدیریت جامعه را برعهده میگیرند، یک عفو عمومی اعلام میکنند و کسانی را که از کار برکنار شدند و در مصدر امور نیستند، این اجازه را میدهند که به زندگی عادی خود بازگردند و به عنوان مخالفین و یا کسانی که دارای مشکلاتی هستند در حبس نگه ندارند.
موضوع بحث ما کسانی هستند که دارای تفکرات سیاسی متفاوتی بودند و امروز به دلایل گوناگون یا در خارج از کشور و یا در زندانهای داخل هستند و گاهی براساس تنگنظریهایی که صورت گرفته این اتفاق برایشان رخ داده است. ما بدون اینکه در مورد احکام صادرشده داوری کنیم، خواستیم با توجه به رفتار بسیار خوبی که تمام ملت، اعم از کسانی که با نظام جمهوری اسلامی موافق هستند و یا کسانی که موافق نیستند، مثل کسانی که برخی از آنها امروز در زندان هستند در کنار هم قرار گرفتند در این مدت و از تمامیت کشور و اتحاد و همبستگی ملی دفاع کردند و حرفهای نامناسب نزدند. ما کسانی را هم که رفتار منافقانه داشتند را نیز دیدیم که خود را به نیروهای بیگانه وابسته کردند.
اما عموم مردم ایران؛ حتی کسانی که آسیب دیده بودند اینها آمدند و از همبستگی ملی دفاع کردند. این نشان میدهد که ما این پتانسیل را داریم که در کنار ملت، با هم و برای ایران و حفظ تمامیت ارضی کار کنیم. در همین راستا اولاً به رئیس قوه قضائیه و بعد رئیسجمهور پیشنهاد دادیم که براساس بند 11 اصل 110 قانون اساسی نسبت به درخواست عفو عمومی برای زندانیان سیاسی اقدام شود و این اقدام را در قانون بخشی در جامعه بسیار موثر و مفید میدانیم.
کسانی که در مقاطع مختلف مشکلی پیدا کردند و آسیب دیدند در این شرایط آمدند و از همهی دلخوریهای خود گذشتند و در چارچوب نظام ایستادند تا از ایران و نظام اسلامی دفاع کنند و این دستاورد بسیار بزرگی برای کشور است. اما احتمال دارد برخی تنگنظریهایی داشته باشند که آنها مانع از این شود که بتوان با یک روند صلحآمیز اجتماعی و همزیستی مسالمتآمیز، بتوانیم با همدیگر کنار بیاییم.
حکومت از فضای نقد در جامعه حمایت کند
امیر خرم: وقتی که یک کشوری با کشور دیگری در حال تخاصم به سر میبرد، باید قدرت بازدارندگی داشته باشد. اگر چنین قدرتی در آن کشور نباشد، طبیعی است دولتهای متخاصم را به هوس میاندازد که در جهت سرنگونی آن نظام سیاسی یا فروپاشی و تجزیه آن کشور اقدام کنند. این قدرت بازدارندگی هم اشکال مختلفی دارد که یکی از آنها قدرت اجتماعی است که میتواند مبدل به قدرت بازدارندگی شود که از طریق آن بتوان جلوی دشمن متخاصم را گرفت. قدرت اجتماعی، همان وفاق اجتماعی است. یعنی اینکه ما پشتوانه مردمی خودمان را اینقدر قوی کنیم تا دولتهای متخاصم بدانند که نمیتوانند چشم طمع به این کشور داشته باشند.
رسیدن به این وفاق اجتماعی، در کشور ما نیاز به چند مولفه دارد که من به صورت خلاصه به برخی از آنها اشاره میکنم. یکی از آنها، پاکسازی ساختار از عوامل نامناسب است. یعنی اگر حکومت قصد دارد که یک وفاق اجتماعی ایجاد کند، در درجه اول باید آن افرادی که مانع از این وفاق هستند، از درون ساختار قدرت کنار گذاشته شوند. دومین راهکار، اصلاح نگاه امنیتی به مسائل فرهنگی است؛ یعنی ما اگر بخواهیم وفاق اجتماعی را به معنای واقعی داشته باشیم، لازم است که به مسائل فرهنگی، نگاه امنیتی نداشته باشیم. نمونه بارز این موضوع، مسئله حجاب است. حجاب در واقعیت یک مسئله فرهنگی است، وقتی که به این مسئله فرهنگی، نگاه امنیتی داشته باشیم، آن وقت در داخل جامعه و بین جامعه و حکومت شقاق ایجاد میشود.
سومین عامل، ایجاد و حمایت از فضای نقد در جامعه است. یعنی اگر، حکومت تمایل به وفاق اجتماعی دارد، لازمه اش این است که از فضای نقد در جامعه حمایت کند؛ یعنی من به عنوان شهروند، هر جا احساس کردم که نظام راه غلطی را میرود، این جسارت را داشته باشم که بدون ترس و نگرانی، نظام را به نقد بکشم و از آن جواب بخواهم. موقعی که این رویه در جامعهای شکل بگیرد، آن وقت جامعه میتواند به سمت وفاق حرکت کند. اما تا وقتی که منتقدین نظام، این آزادی عمل را نداشته باشند، طبیعتاً وفاق اجتماعی شکل نمیگیرد؛ زیرا یکی از الزامات وفاق، گفتوگو است.
اینکه دو طرف بتوانند با هم دیالوگ داشته باشند اما وقتی شاهد مونولوگ از سوی نظام باشیم، در چنین جامعهای قاعدتاً اعتماد بین مردم و حکومت وجود نخواهد داشت. در قالب چنین پروژهای، یکی دیگر از مواردی که میتوان برای وفاق اجتماعی به آن اشاره کرد، همین بحث آزادی زندانیان سیاسی است. زندانیان سیاسی که جرم آنها که صرفاً نقد حکومت است، بنابر همان بند قبلی که به آن اشاره کردم، باید آزاد شوند. اما درباره نقش رئیسجمهور، نکتهای که مطرح است این است که در ساختار ما، رئیسجمهور نقش اجرایی دارد؛ سیاستگذاری در جای دیگر صورت میگیرد، البته خودش هم میتواند در این روند نقش اندکی داشته باشد اما تنها تصمیمگیر نیست. الان مشکل ما در جامعه، اجرای وفاق اجتماعی نیست؛ بحث سیاستگذاری برای وفاق اجتماعی است.
آزادی زندانیان سیاسی در این مقطع هیچ معنای منفی درباره اقتدار دولت و حاکمیت ندارد
حسین نورانینژاد: مسئله زندانیان سیاسی یکی از موضوعات پرتکرار سالهای گذشته بوده است که در ابعاد مختلف اخلاقی، حقوقی و سیاسی مورد نقد قرار گرفته و متاسفانه تاثیر چندانی هم نداشته است. نباید طولانی شدن یک مسئله باعث عادی شدن آن شود. اکثر زندانیان سیاسی با انگیزههای شرافتمندانه کارهایی کردهاند یا حرفهایی زدهاند که دستگاههای امنیتی و قضایی به آنها نسبت مجرمانه دادهاند.
اما اگر این نسبت داده شده یا برداشت صورتگرفته، قانونی و درست هم بوده باشد، در آن انگیزه شرافتمندانه و غیرمنفعتجویانه تردیدی نیست. این انگیزه را در حال حاضر باید در خدمت انسجام ملی قرار داد. یکی از وظایف حاکمیت در حال حاضر و از جمله رئیسجمهور هم همین است. امیدوارم آقای دکتر پزشکیان بتوانند به این هدفی که مطمئناً خودشان هم به آن باور دارند، کمک کنند و خدای نکرده مسئلهی چند نفر را محدود و خارج از اولویت ندانند. آزادی زندانیان سیاسی در این مقطع هیچ معنای منفی درباره اقتدار دولت و حاکمیت ندارد و صرفاً نشانه تدبیر درست است و بس.
حسین کنعانیمقدم: در مقاطع حساس، خانه احزاب مواضعی را درخصوص وحدت، همدلی و حمایت از نظام جمهوری اسلامی و همگرایی اتخاذ میکند و بیانیههایی نیز در این حوزهها صادر کرده است. البته درخصوص رسمیت این بیانیه شبههای مطرح است مبنی بر اینکه آن جلسهای که بیانیه صادر شد به حد نصاب نرسیده و اصولگرایان در آن جلسه حضور نداشتند و تنها من در آن جلسه حاضر بودم. به همین خاطر این نامه را رد کردند و ما نیز تذکرات لازم را دادیم، مبنی بر اینکه خانه احزاب برخی از بندها را اصلاح کند.
در اینکه خانه احزاب به عنوان مدافع شکلی احزاب کشور در مقاطع حساس ورود پیدا کند و مواضع خود را اعلام کند کار پسندیده و خوبی است. در این مورد نیز قوانین و مقرراتی داریم؛ از جمله قانون جرم سیاسی که خواهناخواه برای عفو و بخشودگی کسانی که مرتکب جرم سیاسی شدند مورد توجه قرار میگیرد. اما در رابطه با اینکه این جایگاه به عنوان مجموعه فکری برای درخواست عفو عمومی اقدام کند، فراکسیون اصولگرایان اختلاف داشتند.
آثار عفو عمومی بر انسجام ملی
حسین کمالی: پیشبینی میکنم که شرایط بهتر شود و اثر مفیدی نیز بر جامعه بگذارد، از این نظر که بتوانیم توانمندیهایی که داریم را دور همدیگر جمع کنیم.
امیر خرم: اپوزیسیون ما در خارج از کشور یکپارچه نیست. نیروهایی داریم که بسیار ملی نگاه میکنند و دلسوز مملکت هستند؛ منتهی در یک زمان و شرایطی مجبور به مهاجرت از مملکت شدهاند. ما حساب این دسته از افراد را باید از آنهایی که جیرهخوار اسرائیل و آمریکا هستند و پروژه براندازی را دنبال میکنند، جدا کنیم. زمانی که ما همه آنها را در قالب اپوزیسیون خارج از کشور تعریف کنیم، به نفع ما نیست که همه را یککاسه کنیم و یک نوع برخورد با همه داشته باشیم. سیستم باید این عقلانیت را به خرج دهد و این هنر را داشته باشد که بتواند این تفکیک را انجام دهد
حسین نورانینژاد: مسئله ایرانیان خارج کشور که به نوعی حالت تبعیدی دارند هم مانند زندانیان سیاسی است. یک جایی باید این مسائل را حل کرد. موضع آقای پزشکیان مبنی بر وفاق هم باید در این جاها خودش را نشان دهد و تمرکز اصلی آن بر کاهش شکاف با اصولگرایان و بخشهای مختلف حاکمیت محدود نماند. ایرانیان خارج از کشور به واسطه تجارب زیست متنوع در کشورهای مختلف و نفوذی که بعضاً در دنیا یافتهاند، یک ظرفیت بسیار بزرگ برای منافع ملی کشور هستند. این ظرفیت را در رفت و آمد آزاد آنها به کشور بهتر میتوان فعال کرد. البته در اینباره به طور موردی گشایشهایی دیده میشود که نویدبخش است. شرایط بهتر از سالهای پیش است که به عنوان مثال برخوردی بود که با من و برخی دوستان دیگر در پی بازگشت به وطن شد.
حسین کنعانیمقدم: احزاب و تشکلهای سیاسی هر کدام به تنهایی میتوانند مواضع خاصی را در چنین مواردی داشته باشند و آن مواضع را هم اعلام کنند. اشکال و ایرادی که تشکلهای اصولگرایی به این مواضع داشتند، این بود که عنوان اینکه سه جریان اصلاحطلب، اصولگرا و مستقل موافق این بیانیه بودند، ایراد قانونی و شکلی وارد دانستند. اما به هر حال همه احزاب و شخصیتها در مسیر وفاق و همدلی و کاهش تنشهای سیاسی اگر اقدامی انجام دهند و درخواستی داشته باشند، باید مورد استقبال همه قرار گیرد چراکه برای کاهش تنشهای سیاسی در کشور، در همین جنگ دوازدهروزه کمک بسیار زیادی کرد مبنی بر اینکه بسیاری از احزاب و تشکلها موضعگیری کردند و در راستای وحدت و همدلی در مقابل آمریکا و اسرائیل ایستادند.
اگر فرصتسوزیها ادامه پیدا کند، عاقبت خوبی نخواهد داشت
حسین کمالی: این خواسته (عفو عمومی) تقریباً دارد به یک خواسته عمومی تبدیل میشود. برخی بر این باورند باید سختگیریهایی که در گذشته و شاید در مقاطعی بنابر نظراتی ضرورت داشته امروز پشت سر بگذاریم و همه برای دفاع از کشور در کنار هم قرار بگیرند.
امیر خرم: نظام ما، متاسفانه در طول چند دهه گذشته نشان داده که هنر ویژهای در فرصتسوزی دارد و این فرصتسوزی، نهایتاً به اینجا رسیده است. در جریان جنگ اخیر، مردم ما خوشبختانه این تشخیص را دادند که اسرائیلیها بهدنبال دموکراسی در کشور ما نیستند. باید توجه کرد که بین سقوط نظام سیاسی و دموکراسی تفاوت است، نه لزوماً هر سقوط نظام سیاسی به دموکراسی منجر میشود؛ نه لزوماً هر برقراری دموکراسی، لازمهاش سقوط نظام سیاسی است. در کلان قضیه اگر نگاه کنیم، اسرائیل بهدنبال سقوط نظام سیاسی در ایران است. میخواهم این را بگویم، برای هر کسی که مسئولانه نسبت به سرنوشت ملت و مملکت خودش فکر میکند، برقراری دموکراسی اولویت دارد. مردم ما در این جنگ 12 روزه، پی بردند که بمبهای اسرائیل، دموکراسی نخواهد آورد. آنها بهدنبال یک ایران ضعیفشده هستند، آنها چشم طمع به خاک ما دوختهاند، مشکل آنها با ایران بزرگ و مقتدر است. اگر حکومت ما بخواهد عقلانیت به خرج دهد، باید از این فرصت تاریخی استفاده کند. اگر این فرصتسوزیها ادامه پیدا کند، عاقبت خوبی نخواهد داشت. من از سالها قبل این مثال را زدهام که دیپلماسی مثل یک قیف است که در بالاترین قسمت آن، بیشترین قدرت مانور را دارید اما هر قدر که زمان بگذرد و شما پایین بیایید، این قوس کم میشود؛ یعنی قدرت مانور شما کم میشود تا به لوله قیف برسید.
تهدید حمله یک رژیم خارجی متجاوز را باید تبدیل به فرصت کرد، این فرصت، فرصت همدلی و همبستگی است که حکومت میتواند از این فرصت، برای تقویت قدرت اجتماعی خودش، به عنوان یک قدرت بازدارنده استفاده کند. مردم ما گام اول را برداشتند، الان نوبت حاکمیت است که نشان دهد که من پیام شما را فهمیدم و الان باید اولین قدم را بردارم که یکی از این قدمها، آزادی زندانیان سیاسی است؛ آن وقت است که این همبستگی ملی اتفاق نخواهد بود، یک روند خواهد بود.
حسین نورانینژاد: مسئله اصلی کشور تندروهای سوپرانقلابی هستند. منشأ اصلی شکلگیری و تقویت تندروی در سمت دیگر به نام براندازان یا مخالفان رادیکال هم تندروی این اقلیت تندرو در حاکمیت و یا جریان مدعی وفاداری به حاکمیت بود که برخی از دست آنها خسته شدند و بریدند. آنهایی که بهزعم خود نیروهای اصلی نظام هستند و حفظ رضایت و وفاداری آنها برای حفظ کشور و نظام کافی دانسته شد. چو پردهدار به شمشیر میزند همه را / کسی مقیم حریم حرم نخواهد ماند. یک وضعیت تبعیضآمیز و آزاردهندهای شکل گرفت که بسیاری را تاراند و برخی را هم به سمت دیگر بام افراطیگری سوق داد. نظام درباره نسبت خود با این اقلیت تندرو لازم است بازنگری کند. آنها امنیت و دوام و بقا نمیآورند. اساساً اگر تندروی آنها نبود، خیلی از بحرانها پیش نمیآمد تا بعد به این تندروها برای جمع کردن بحران دل ببندند. منشأ بحران را حل کردن بهتر است. به قول سعدی، سرچشمه شاید گرفتن به بیل / چو پر شد نشاید گذشتن به پیل.
حسین کنعانیمقدم: ما به عنوان حزب سبز تفکیک قائل شدیم، ما زندانیان سیاسی داریم که آنها براساس قانون جرم سیاسی محکومیت دارند و درخواست عفو و بخشودگی را از طریق رئیس قوه قضائیه به رهبری میتوانند بدهند و با توجه به اینکه بعضی از این افراد در جنگ دوازده روزه بیانیه دادند و مواضع بسیار خوبی را نسبت به شرایط کشور گرفتند، این اقدام میشود شامل عفو و بخشودگی رهبری که از قبل نیز اینجور موارد وجود داشته است. اما در رابطه با مجرمان سیاسی، کسانی که محاربه کردند و یا معاند هستند، به نظر نباید به دنبال عفو و بخشودگی باشیم چراکه ضربههایی که این افراد به نظام زدند غیرقابل جبران است.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.