پیوند میان ادبیات فارسی و عرب زمینهساز ترجمه اثربخش ادبیات مقاومت است
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، بیست و دومین نشست نخستین جشنواره ملی ترجمان فتح، با حضور دکتر نزار بنی المرجه شاعر و منتقد ادبی از کشور سوریه، مرتضی حیدری آل کثیر شاعر و مترجم ادبی به بررسی شعر انقلاب اسلامی و مقاومت در مسیر ترجمه اختصاص یافت. دکتر مرتضی حیدری آل کثیر شاعر و مترجم ادبی در بخش نخست این نشست به تبیین تاثیر شعر فارسی در عربی پرداخت و اظهار کرد: شعر فارسی از سه جهت...
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، بیست و دومین نشست نخستین جشنواره ملی ترجمان فتح، با حضور دکتر نزار بنی المرجه شاعر و منتقد ادبی از کشور سوریه، مرتضی حیدری آل کثیر شاعر و مترجم ادبی به بررسی شعر انقلاب اسلامی و مقاومت در مسیر ترجمه اختصاص یافت.
دکتر مرتضی حیدری آل کثیر شاعر و مترجم ادبی در بخش نخست این نشست به تبیین تاثیر شعر فارسی در عربی پرداخت و اظهار کرد: شعر فارسی از سه جهت تحت تاثیر زبان ادبیات عرب بوده است اول در حوزه وزن که همان عروض است دیگری در حوزه واژگان و مضمون پردازی.
وی در ادامه مطرح کرد: اگر شاعران نخست مانند رودکی و فردوسی را از این قضیه مستثنی بدانیم که استفاده از واژگان عربی آنها بسیار کم است، ولی سایر شاعران دیگر مانند منوچهری شاهکارهای خود را با الهام از قصاید بلند دوره جاهلی نوشته است و با استفاده از این ظرفیت هنر نمایی میکند. اگر در قرنهای نخستین ترجمه شعر عربی به فارسی خیلی معمول نبوده است، ولی در ادامه، مثلا در قرن بیستم این وضعیت بهبود یافته است.
این پژوهشگر حوزه ادبیات با اشاره تاثیرپذیری برخی از شاهکارای ادبیات فارسی از زبان و فرهنگ عرب ادامه داد: با مطالعه تاثیر ادبیات عرب بر شعر و داستانهای فارسی، در مییابیم که قصه لیلی و مجنون که شاهکار نظامی است برداشتی از قصهای از دو هاتف عرب است و به این صورت باید تاثیر ادبیات عرب را در شعر فارسی دنبال کنیم. ولی پس از دوران طلایی ترجمه، که آثار ساسانی به خوبی به زبان عربی ترجمه کرده بودند بیشترین پرداخت بر آثار تاریخی و داستانی بوده و کمتر به شعر پرداخته شده است.
آل کثیر همچنین به تاثیرپذیری ادبیات عرب از ادبیات و شاهکارهای ماندگار فارسی اشاره کرد و گفت: در قرن بیستم شاهکارهای ادبیات فارسی مانند شاهنامه فردوسی، رباعیات عمر خیام، گلستان و بوستان سعدی بسیار مورد توجه شاعران و نویسندگان عرب قرار میگیرد؛ در حدی که محمد ابوحبیب برخی از داستانهای فردوسی مانند رستم و سهراب را به عربی ترجمه کرده است و از نمایشنامهای از داستان خسرو و شیرین ساخته است. گاها شاعرانی مانند ابوریحان بیرونی که به عربی تسلط داشته اند آثار خود را به عربی ترجمه میکردند، و شاعرانی مانند خاقانی به عربی شعر مینوشتند.
این شاعر و مترجم ادبی یادآور شد: شاعران ایران همان ابتدا که متاثر از عروض عربی شعر گفته میتوان تصنع را در اشعارشان ملاحظه کرد که ساده عنوان شود برعکس شاعران عرب در دوره جاهلی که هر آنچه میدیدند و هر آنچه به وقوع میپیوست را وارد شعر خود میکردند.
آل کثیر با اشاره به جایگاه کنونی شعر در عالم عربی در مقایسه با سایر هنرها مانند سینما و تلویزیون گفت: دریایی که از طرف غرب وارد خاورمیانه شده است همه کشورها را غرق کرده است، ولی در کشورهای سنتیتر مانند عراق و لبنان و کشورهای خلیج جایگاه شعر به ویژه شعر محلی و فصیح هنوز والا است.
وی درباره اینکه شعر معاصر و شعر مقاومت فارسی چگونه پژواک عربی پیدا میکند افزود: اگر بخواهیم شاعران معاصر عرب و شاعران نوگرا را بررسی کنیم در مییابیم که از هر ده نفر هفت نفر آنها به عنوان شاعر مقاومت معرفی شدهاند یعنی برجستگی شعر مقاومت و قدس و ضد صهیونیسم و ضد امپریالیسم بودن این شاعران است که باعث شده است که بزرگ بشوند یعنی شاعران بزرگ معاصر عرب، شاعران مقاومتی هستند در صورتیکه در ایران این مساله سیاسی شده است.
* ضرورت ایجاد تعامل و همافزایی شاعران معاصر و مقاومت
این شاعر و مترجم فارسی زبان بیان کرد: از آن جائی که ملت عرب همواره تحت سلطه آمریکا بودهاند، هنرمندان به عنوان ضمیر بیدار ملتها شناخته شده و مقاومت را فریاد میکنند و این موضوع در ادبیاتشان متجلی میشود؛ در حالیکه ایران به عنوان کشوری که تاوان مقاومت را داده، بین شاعرانش شکاف ایجاد شده که منجر به تحلیل ادبیات فارسی شده است. بر همین اساس شاعران باید با یکدیگر گفتگو کرده و شعر و ادبیات را به مباحث سیاسی آلوده نکنند.
* جایگاه ویژه ادبیات مقاومت در شعر عرب
آل کثیر با بیان اینکه مقاومت در شعر عرب جایگاهی ویژه دارد بیان کرد: اکثریت شاعران بزرگ معاصر عرب شاعران مقاومت بودهاند که در این میان میتوان به اشعار نزار قبانی اشاره کرد که به عنوان شاهکار مقاومت شناخته میشود؛ حتی در اشعار عاشقانه ایشان هم روحی از مقاومت و نمایش شکوه زن، در دورهای که زن در جامعه عرب حکم کالا را داشته است دیده میشود.
وی افزود: اگر اشعار ایشان را با نقد روانشناسی و اجتماعی بررسی کنیم مقاومت در اشعار زن نمود پیدا میکند. از شاعران مقاومت دیگر عرب میتوان محمود درویش را نام برد که شاعر مقاومت فلسطین است.
* ضرورت تعامل و گفتگو میان نخبگان ادبیات ایران و جهان عرب
آلکثیر با تاکید بر ضرورت گفتمانسازی و تعامل نخبگان ایرانی و عربی، گفت: بازنمایی وضعیت فعلی از ایران در جهان عرب بسیار بغرنج است و نیازمند حضور کنشگرانه فعالان ادبیات ایران در کشورهای عربی است: ایران در حوزه هنر باید در این زمینه فعال باشد در این میان ایران سعی کرده است با خود مردم فلسطین ارتباط برقرار کرده و جلسات و سمیناری برگزار کند تا میزان فعالیت ایران در رابطه با کشور فلسطین نشان داده شود. اما ایران باید با جامعه نخبه و ادبای عرب ارتباط برقرار کند. باید گفتگو صورت گیرد و اگر ارتباط در حوزه شعر، ادبیات و آفرینندگی صورت پذیرد تاثیر چندان برابر دارد.
* «مقاومت» موضوع محوری فرهنگ و ادبیات عرب
در بخش دوم این نشست دکتر نزار بنی المرجه شاعر و منتقد ادبی اهل سوریه با بیان اینکه مفهوم مقاومت، مسالهای مهم در ادبیات جهان عرب است، ادامه داد: میتوان گفت که قضیه فلسطین و قدس موضوع محوری ادبیات است و اکثر شاعران به همین دلیل به شعر مقاومت میپردازند، اما در ادامه با توجه به بیداری اسلام شعرهایی که در مبحث و مقاومت سوریه و لبنان و عراق و مصر و دیگر کشورها به دلیل استعمار بریتانیا و انگلیس، میگنجند جزو مهمترین شعرهای مقاومت عرب محسوب میشوند.
وی با اشاره به اینکه اکثر نوآوریهای شعر در ادبیات عرب در مجال مقاومت اتفاق افتاده است، اظهار کرد: یکی از نقاط عطف شعر مقاومت در عرب، شهادت حاج قاسم سلیمانی و ابو مهدی مهندس بوده است.
در نهایت عنوان کردند ملتهای عرب و مسلمان آرام نخواهد شد مگر با آزادی قدس از اسرائیل در واقع شعر و ادبیات و هنر و سیاست به این علت حرکت میکند که قدس از اسرائیل آزاد و رها شود.
* شکست محور سازش ادبیات در برابر محور مقاومت
بنی المرجه با اشاره به شکست محور سازی در برابر محور مقاومت در شعر عرب افزود: جایگاه خاصی برای شعر سازش که در معارضه شعر مقاومت است را متصور نیستیم و خیلی اندک بوده است و کمتر شاعری به این موضوع پرداخته است. اگر شاعرانی نیز به این موضوع پرداخته اند در واقع نماینده ملت و قوم عرب نیستند و حتی از جامعه ادبی منفور بودهاند و اگر به دنبال نزدیک شدن اسرائیل به ملتهای عرب بودهاند بیشتر در فضای مجازی بوده است؛ بنابراین در حوزه ادبیات کمتر شاعری به این موضوع پرداخته و اگر هم شاعری به این موضوع پرداخته است جز شاعران برجسته نبوده است.
* ضرورت نقش آفرینی گونههای معاصر ادبیات
در سومین بخش از این نشست، دکتر محمدمهدی سیار شاعر و نویسنده ادبی با اشاره به ضرورت نقشآفرینی گونههای معاصر شعر و ادبیات محور مقاومت افزود: نکته حائز اهمیت دیگر این است که شعر سپیدی قابلیت ترجمه آن به گونهای است که به عنوان یک اسلحه استراتژیک باید به آن نگاه کرد، ولی در جریان انقلاب، شعر سپید را شعری غرب گرا میدانند در حالیکه شعر سپید قابلیت ترجمه خوبی دارد و میتواند حرف مشترکمان را منتقل کند.
وی خاطنشان کرد: طبق فرموده حضرت آقا ما باید قوی شویم و این قوی شدن در حوزه هنر بسیار راهبردی است. چرا که اکثر شاعران عرب فروغ فرخزاد و سهراب سپهری و شاملو را میشناسند، ولی از شاعران انقلاب و بعد از آن نقد ترجمه وجود دارد و مساله ترجمه و شعر باید جدی گرفته شده و تلاش کنیم که در این زمینه قوی شویم.
سیار، توجه به آثار و هنرمندان شاخص ادبیات مقاومت را حائز اهمیت دانست و افزود: در همین راستا میتوان به اشعار سید حسن حسینی اشاره کرد که شعر سپید آفریدند، ولی این نشان دهنده استعداد در این زمینه است. این خط ادامه پیدا نکرده است و تاکید همچنان بر تلاش برای قویتر شدن است.
وی افزود: باید در این زمینه از صدا و سیما هم در بخش داخلی و هم در بخش برون مرزی کمک گرفته شود و بیشتر به شعر و ترجمه شعر بین ایران و جهان عرب پرداخته شود.