شنبه 22 اردیبهشت 1403

چرا امید در جامعه ایران کم‌فروغ شده است؟

وب‌گاه فرارو مشاهده در مرجع
چرا امید در جامعه ایران کم‌فروغ شده است؟

امید و نومیدی محصول و فرآورده جریان‌ها و پروسه‌های طولانی‌مدت ساختار‌های جامعه‌اند و به همین دلیل فقدان امید را یک موضوع پرابلماتیک یا مسئله اجتماعی است. به قول جان مشونیس مسئله اجتماعی ریشه در ساختار‌ها و روال‌های جامعه دارند و نتیجه فرآیند‌های کندرو (slow moving) هستند.

سیدجواد حسینی در اعتماد نوشت: مقصود فراستخواه براساس یافته‌های پژوهشی به‌درستی معتقد است که امید در ایران به امری مناقشه‌آمیز و پرابلماتیک و مساله اجتماعی مبدل شده است. امید در ساختار اجتماعی باید تولید و بازتولید شود اکنون ساختار جامعه ایران فاقد توان تولید و بازتولید امید شده است، ساختار‌های اصلی و مسلط که در جامعه ایران جاری است فرصت عاملیت را از بخش عظیمی از جامعه خصوصا نخبگان سلب نموده و برعکس نومیدی را می‌گستراند. در دهه اول هزاره سوم شاخص نیکبختی در ایران از صد کشور پنجاه و چهار بوده و اکنون به هفتاد تنزل یافته است.

آنچه مقصود فراستخواه بر آن تاکید کرده، شوربختانه در پیمایش‌های متعدد ملی دیگری نیز تایید شده است، ازجمله در پیمایش ملی سرمایه اجتماعی (1395) که پنداشت‌های مردم در حوزه مولفه‌های سرمایه اجتماعی را ارزیابی نموده است، نشان می‌دهد که 80درصد مردم درخصوص موفقیت نظام در حل مشکلات ارزیابی در حد کم و خیلی کم داشته‌اند و تنها یک درصد در حد زیاد و خیلی زیاد امید به توان نظام در حل مشکلات داشته‌اند. یا در شاخص ارزیابی نسبت به روند آینده جامعه در سه قلمرو رفاه، وحدت و همدلی و فقر یافته‌های امیدبخشی حاصل نشده است.

77درصد مردم نسبت به وضعیت رفاه در آینده اوضاع را بدتر یا در حد تثبیت مشکلات موجود فرض کرده‌اند و تنها 23درصد به بهتر شدن اوضاع در آینده اشاره کرده‌اند. درخصوص وحدت ملی 84درصد مردم وحدت و همدلی جامعه را در آینده بدتر یا در حد وضع موجود فرض کرده‌اند و تنها 16درصد آینده را با انسجام و وحدت بیشتری تصویر کرده‌اند، این وضع در حوزه فقر ناامیدکننده‌تر است، به‌گونه‌ای که 89درصد مردم وضعیت آینده فقر را بدتر یا در حد استمرار وضع موجود قلمداد کرده‌اند و تنها 11درصد امید به بهتر شدن اوضاع فقر در آینده دارند.

مطالعات بین‌المللی سرمایه اجتماعی نیز نشان می‌دهد که رتبه سرمایه اجتماعی ایران در بین 142 کشور 111 است همچنین در شاخص نشاط اجتماعی از 158 کشور مورد مطالعه، ایران در رتبه 110 قرار گرفته است.

این مساله و آمار‌های موجود صرفا یک پنداشت ذهنی نیست، بلکه در واقعیت ساختار جامعه هم وجود دارد. رشد اقتصادی کشور‌های منطقه طی 50 سال گذشته و مقایسه آن با جامعه ایران به خوبی پرده از واقعیت روال‌های اقتصادی معیوب و ناکارآمد برمی‌دارد.

طی پنجاه سال گذشته، اقتصاد ایران 14برابر و اقتصاد قطر 298 برابر، اقتصاد عمان 237 برابر، عراق 51 برابر و ترکیه 35برابر رشد کرده است.

به این موضوعات، محدودیت‌های اعمال‌شده در عرصه سیاسی مانند برخورد با استادان دانشگاه، دانشجویان و بررسی صلاحیت‌های کاندیدا‌ها و نیز در حوزه‌های فرهنگی محدودیت‌های کنترل رسمی مانند برخورد با زنان و پدیده حجاب را بیفزایید تا نتیجه روشن و معلومی را در معادله خود پیدا نمایید.

این وضعیت کار را به جایی رسانده که مطالعه سال 1401 درخصوص مهاجرت دانشجویان ایران نشان می‌دهد 67درصد دانشجویان میل مهاجرت به خارج از کشور دارند یا کاهش مشارکت 60درصدی مردم در انتخابات یازدهم اسفند نشانه‌های روشنی از رویه‌های ساختاری بیمارگونه و نومیدکننده در جامعه ایرانند.

مجددا تاکید می‌کنم امید و نومیدی محصول و فرآورده، جریان‌ها و پروسه‌های طولانی‌مدت ساختار‌های جامعه‌اند و به همین دلیل فقدان امید را یک موضوع پرابلماتیک یا مساله اجتماعی می‌دانیم به قول جان مشونیس مساله اجتماعی ریشه در ساختار‌ها و روال‌های جامعه دارند و نتیجه فرآیند‌های کندرو (slow moving) می‌باشند.

هوشمندی حکمرانی و کیفیت آن به طرز معناداری به مواجهه با فرآیند‌های کندرو معنا می‌یابد. در سطح جهان اگر در برخی کشور‌ها مثل چین، هند، برزیل، کره‌جنوبی، تایوان و اندونزی و نیز کشور‌های جدیدتری مثل گرجستان، بنگلادش، عربستان و اکوادور رشد و توسعه تحقق یافته یا در مسیر آن قرار گرفته‌اند به قول اندیشمندانی، چون عجم اغلو، رابنسون، استیگلیتز، دلی رودریک، داگلاس نورث و فوکویاما نتیجه اصلاحات نهادی چندوجهی، پروسه و فرآیند‌های کند رواند.

وقتی با این نگاه به اقتصاد ایران می‌نگرید و یک دهه رشد صفر درصدی را مشاهده می‌کنید و کاهش تدریجی درآمد سرانه، گسترش فقر و بیکاری پایدار، بسط نابرابری‌های اجتماعی و کاهش سهم ایران از اقتصاد جهان را به تماشا می‌نشینیم. درمی‌یابیم که ساختار‌های اجتماعی - اقتصادی ایران به صورت siow moving و کندرو و به شکل مزمن فرآورده‌های نامطلوب، چون تورم بیکاری، فقر و بی‌تعادلی را تولید و بازتولید کرده‌اند و محصول آن تولید فرآیندی و سیستماتیک نومیدی و ناشادمانی است.

از میان اخبار

چرا پسرها از دانشگاه گریزان شده‌اند؟

جزییات ثبت نام معتادان بهبود یافته برای شغل پاکبانی