چرا ایرانیها شکست ترامپ را باور ندارند؟
تهران - ایرنا - روزنامه شرق در مطلبی آورد: سوءتفاهمها درباره ترامپ، هرچند با تأخیر، اما در حال برطرفشدن است. پرترهای که او و دستیارانش از شکستناپذیر بودنش ترسیم کردند، معوج شده و همزمان تصویر جعلی که ترامپ و همدستانش از جو بایدن، سیاستمدار کهنهکار از حزب دموکرات، بهمثابه رقیبی منفعل و ناتوان ارائه میدادند نیز در حال محوشدن است.
روزنامه شرق سه شنبه 15 مهر یادداشتی را به قلم سامان صفرزائی روزنامه نگار منتشر کرد در گزیده ای از آن آمده است: در رسانهها و باور عمومی آمریکا و هم در رسانهها و باور عمومی ایران، کماکان «پرفروشترین تحلیل» این است که «ترامپ شکست نخواهد خورد». برای برخی از ما ناظران تحولات سیاسی و اجتماعی ایالات متحده که روند نظرسنجیها را از چندین ماه قبل بهصورت روزانه - یا حتی ساعتی - بررسی کردهایم، آن را با نظرسنجیها از سال 2000 به این سو تطبیق دادهایم و تحولات چشمگیر سیاسی و اجتماعی آمریکا در دو قرن اخیر را کموبیش مطالعه کردهایم، این تحلیل بسیار جدی وجود دارد که ترامپ در انتخابات سوم نوامبر (سیزدهم آبان) شکست خواهد خورد. بااینحال، ارائه این تحلیل به جامعه ایران بهشکلی غیرنرمال به امری غیرممکن شده است. اخیرا چند «باور رایج نادرست» بهطور قدرتمندی هم در توییتر و کانالهای تلگرامی، هم در رسانههای جریان اصلی داخل (مطبوعات و صداوسیما) و هم در تلویزیونهای خارج از ایران شکل گرفته است که به گمراهی گسترده - و آنچنان که استدلال خواهیم کرد گمراهی خودخواسته - مخاطبان منجر شده است و شانس فروش تحلیلهایی را که با چنین باورهایی همراه نیستند کاهش میدهد.
باوری نادرست؛ میانگین نظرسنجیها که چهار سال قبل در سایت RealClearPolitcs ارائه شد بهدرستی نتیجه انتخابات که پیروزی کلینتون در آرای ملی بود را پیشبینی کرد. حاشیه برتری در نظرسنجیها 3.3 درصد بود و برتری واقعی و نهایی کلینتون در انتخابات 2.1 درصد. باور رایج دوم: «محتمل و رایج» است کاندیدایی آرای مردمی را به دست آورد، اما آرای الکترال را نه. این ضعیفترین احتمال در تاریخ انتخاباتی آمریکا است. از سال 1888 تا سال 2016 فقط دو بار چنین استثنائی رخ داده و از سال 1788 تا 2016 فقط پنج بار رخ داده است. تاکنون در ایالات متحده 56 بار انتخابات برگزار شده است. بیتردید برای امری که احتمال وقوعش چنین استثنائی بوده نباید از گزاره «محتمل» استفاده کرد؛ بلکه یک استثنای بسیار استثنائی است که در تحلیل وقایع با «ذهن آرام» اغلب بهحساب نمیآید.
باور رایج سوم: بهصورت سنتی نظرسنجیها نتوانستهاند پیروز انتخابات را درست حدس بزنند. تقریبا تماما اشتباه. در سال 2012 میانگین نظرسنجیها بهدرستی نامزد برنده - باراک اوباما - را پیشبینی کردند. اوباما سه درصد بیشتر از میانگین نظرسنجیها رأی آورد. در سال 2008 در رقابت میان باراک اوباما و جان مککین میانگین نظرسنجی برتری 7.6درصدی اوباما را نشان داد و نهایتا در انتخابات او برتری 7.3درصدی به دست آورد. در سال 2004، رقابت میان جورج بوش و جان کری، نتایج نظرسنجیها پیروزی بوش با برتری 1.5درصدی را پیشبینی کردند و نهایتا او با برتری 2.4درصدی پیروز شد. در سال 2000، نظرسنجیها آرای بوش را 48 درصد اعلام کردند و آرای واقعی او 47.9 درصد بود. در سال 1996، نظرسنجیها پیروزی بیل کلینتون بر باب دل را برتری هفتدرصدی پیشبینی کردند و کلینتون با برتری 8.4درصدی مجددا انتخاب شد. در سال 1992 نظرسنجیها شکست جورج هربرت بوش با کسب 37 درصد آرا را پیشبینی کردند، او 37.4 درصد آرا را به خود اختصاص داد و انتخابات را به کلینتون 46ساله واگذار کرد.
باور رایج چهارم: در آمریکا اصلا رئیسجمهور تکدورهای نداشتهایم. ادعایی نادرست؛ جرالد فورد، جیمی کارتر و جورج بوش پدر، همگی رئیسجمهورهای تکدورهای بودهاند که سال 1976 و1980 و 1992 انتخابات را به رقبای خود واگذار کردند. جو بایدن بر اساس نظرسنجی روز یکشنبه 8.1 درصد از ترامپ پیشی گرفته است. بااینحال جامعه ایران - و البته خود جامعه آمریکا - هنوز برای باور این واقعیت که شانس بایدن برای بردن انتخابات ماه آینده «بسیار بیشتر» یا حتی «بیشتر» از ترامپ است با مقاومت روانی بسیار جدی روبهروست. میشود تحلیلهای دقیقی در رابطه با نظرسنجیهای اخیر انجام داد و به جامعه اطمینان خاطر داد که «بهاحتمال بسیار بالا» ترامپ بازنده است. اما چنین تحلیلهایی پیش از ترسیم مواجهه عصبی جامعه با «ایماژ ترامپ» با بیتوجهی روبهرو خواهد شد. بنابراین پیش از ارائه یک تحلیل آماری و علمی، ضرورت جدی وجود دارد که این پرسش مطرح شود: ریشه روانی «نامیرایی» و «شکستناپذیری» ترامپ در ذهن جامعه ایران از کجا میآید؟ چرا نمیخواهیم به شکست ترامپ «امیدوار» باشیم و امید خود را بازگو کنیم؟
منبع: روزنامه شرق *س_برچسبها_س*