شنبه 3 آذر 1403

چرا باید به نسل «زد» امیدوار بود؟

وب‌گاه دنیای اقتصاد مشاهده در مرجع

در سطح جهان، حدود 2میلیارد نفر بین سال‌های 1997 تا 2012 متولد شده‌اند و به همین ترتیب بخشی از نسل موسوم به «زد» محسوب می‌شوند. در آمریکا و بریتانیا نسل زدی‌ها نزدیک به یک‌پنجم جمعیت این کشورها را تشکیل می‌دهند و با سهم کودکان متولدشده در دوره موسوم به انفجار جمعیتی (baby boomers) رقابت می‌کنند. به گزارش نشریه اکونومیست، در هند و نیجریه تعداد جوانان بسیار بیشتر از افراد مسن است.

درباره هر نسل جمعیتی یک روایت ساده وجود دارد: به‌عنوان مثال، نسل موسوم به انفجار جمعیتی که حاصل رونق ایجاد شده بعد از جنگ جهانی بود، یا نسل موسوم به هزاره که بحران مالی در فاصله بین سال‌های 2007 تا 2009 را تجربه کرد. اما دیدگاه غالب درباره نسل «زد» آن است که گوشی‌های هوشمند زندگی آنها را سیاه و تباه کرده است و آنها در مقایسه با پدران خود روزهای تاریک‌تری را تجربه خواهند کرد. مطابق نظرسنجی‌ها بسیاری در غرب عقیده دارند که وضعیت کودکان امروزی از والدینشان ناخوشایندتر خواهد بود.

جوانان امروز باید نگران همه چیز باشند. از دشواری خرید خانه گرفته تا مخاطرات ناشی از تغییرات آب‌وهوایی. دانشمندان علوم اجتماعی از اینکه نسل زدی‌ها سال‌های رشد و نمو زندگی خود را صرف پیگیری اخبار ناگوار و ترس از تنها ماندن کرده و اکنون گرفتار یک اپیدمی اضطراب و افسردگی هستند، ابراز نگرانی کرده‌اند. تا جایی که سیاستمداران در آمریکا و بریتانیا در حال بررسی طرح ممنوعیت استفاده از تلفن‌های هوشمند و محدودکردن رسانه‌های اجتماعی برای افراد زیر 16سال هستند.

به‌علاوه والدین و معلمان مدرسه در همه‌جا تلاش دارند، زمان استفاده فرزندانشان و دانش‌آموزان از گوشی‌های هوشمند را محدود و کنترل کنند. همه اینها می‌تواند تجربه حس خوش‌بینی در میان نسل «زد» را سخت و دشوار کند. اما با نگاهی به سایر نقاط جهان و سلسله وسیع‌تری از اقدامات و تدابیر صورت‌گرفته، شاید بتوان گفت نسل زدی‌ها هنوز تا رسیدن به نقطه فنا و خسران فاصله زیادی دارند و از بسیاری جهات، آنها نسبتا خوب عمل می‌کنند. برای شروع، روایت رایج درباره آنها یک نکته مهم را نادیده گرفته است: تقریبا چهار پنجم جوانان بین 12 تا 27ساله جهان در اقتصادهای نوظهور زندگی می‌کنند. به لطف رشد و گسترش فناوری، جوانان در نقاطی مانند جاکارتا، بمبئی یا نایروبی به مراتب جایگاه و شرایط بهتر از والدین خود دارند.

آنها ثروتمندتر هستند، زندگی سالم‌تر و تحصیلات بالاتری دارند و باید گفت دسترسی به گوشی‌های هوشمند به آنها آگاهی بیشتر و بهتری از تحولات جهانی و ارتباط با همنوعان خود داده است. جای تعجب نیست که در نظرسنجی سازمان ملل در سال2021، جوانان در اقتصادهای نوظهور خوش‌بین‌تر از کشورهای ثروتمند بودند. با این حال، در برخی نقاط این نگرانی و هراس وجود دارد که شاید تکرار پیشرفت سریع که در دهه‌های اخیر رخ داد، دیگر ممکن نباشد. این نگرانی در چین به وضوح مشهود است. عدم قطعیت در شرایط اقتصادی و تاکید بر کمیت به جای کیفیت در حوزه آموزش عالی، شرایطی را ایجاد شده است که بیش از یک‌سوم دارندگان مدرک تحصیلی بیکار باشند. اما شاید در میان کشورهای ثروتمند، این تصویر از آنچه همگان فکر می‌کنند روشن‌تر و امیدوارکننده‌تر باشد. می‌توان گفت آن دسته از نسل زدی‌ها که در ایالات متحده مشغول به کار هستند، در جایگاه‌های شغلی خود موفق هستند.

در واقع افزایش تقاضا برای نیروی کار و این واقعیت که نسل زدی‌ها مهارت‌هایی را کسب می‌کنند که بازار به آن نیاز مبرم دارد، به ایجاد این شرایط کمک کرده است. به‌علاوه شمار زیادی از آنها در حال تحصیل در رشته‌های علوم، مهندسی و پزشکی هستند. این در حالی است که رشته‌های حوزه علوم‌انسانی در این بازار رونق زیادی ندارد. همچنین دستمزدها برای نسل زدی‌های شاغل با سرعت بسیار بیشتری در مقایسه با شاغلان مسن‌تر در حال افزایش است و نرخ بیکاری جوانان در کشورهای ثروتمند به پایین‌ترین حد خود در دهه‌های اخیر رسیده است. در آمریکا، درآمد نسل زدی‌ها پس از کسر مالیات و عوارض به راحتی از درآمد، نسل‌های پیشین بیشتر است. با این وجود، استطاعت و توانایی خرید مسکن از دهه1980 تاکنون بهبود نیافته و وضعیت در این حوزه وخیم‌تر شده است.

هرچند که باید گفت به لطف افزایش و رشد دستمزدهای نسل زدی‌ها، نسبت درآمد به قیمت خانه در مقایسه با یک دهه گذشته تغییر محسوسی نکرده است و قشر جوانان امروز حداقل می‌توانند بخش بیشتری از حقوق خود را پس‌انداز کنند. در حال حاضر نسل زدی‌ها دنیای کار را متحول کرده‌اند. آنها قدرت چانه‌زنی دارند و به‌خوبی نسبت به این امتیاز خود آگاه هستند. بسیاری از هزاره‌ها در سایه بحران مالی جهانی به بلوغ رسیدند. آنها آن‌قدر احساس خطر می‌کردند که از بیان درخواست افزایش حقوق واهمه داشتند. اکنون به نظر می‌رسد نسل زدی‌ها درباره ترک یک شغل برای یافتن فرصت‌های بهتر کاری و یا یافتن فرصت فراغت برای لذت‌بردن از زندگی خود، نگرانی کمتری دارد. در این میان آن دسته از مدیرانی که عادت به عقب‌نشینی ندارند، از این وضعیت ناراضی هستند و شکایت می‌کنند.

در چنین شرایطی کارکنان قدیمی‌تر اگر این وضعیت موجب افزایش دستمزد و امتیازات شغلی آنها شود، بدون هیاهو قدردان نسل زدی‌ها خواهند بود. نسل زدی‌ها در شکل دادن به جامعه به اشکال دیگر هم ایفای نقش می‌کنند. نزدیک‌شدن جوانان به سن رای و افزایش نگرانی آنها نسبت به تغییرات آب‌وهوایی، موجب می‌شود ایالت‌ها وادار شوند نسبت به این نگرانی‌ها واکنش عملی نشان دهند. نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد، نسل زدی‌ها طرفدار دولت بزرگ‌تر هستند. البته آنها ممکن است زمانی که خود مجبور به پرداخت مالیات بیشتر شوند در موضع خود تجدیدنظر کنند یا شاید همچنان بر مواضع خود پافشاری کنند.

آنها جمع جدی هستند که زمان کمتری را صرف معاشرت‌های دورهمی و خوش‌گذرانی‌های شبانه و موارد مشابه می‌کنند. البته این ویژگی یک جنبه تاریک هم دارد؛ چراکه آنها کمتر به صورت حضوری معاشرت می‌کنند، رابطه عاطفی کمتری دارند و احتمال بیشتری دارد که تنهایی را تجربه کنند. شاید به همین خاطر است که آمارهای منتشرشده، افزایش نرخ اضطراب و افسردگی در بیشتر کشورها را نشان می‌دهد. برخی از این گزارش‌ها شاید نشانگر تمایل بیشتر به پرداختن به موضوع سلامت روان باشد؛ اما در ارتباط با این موضوع عوامل دیگری هم دخیل هستند. اما اینکه رسانه‌های اجتماعی تا چه میزان به پریشانی روانی در میان جوانان دامن می‌زند، شدیدا محل بحث است. در کشورهای غربی، افزایش اضطراب همزمان با گسترش استفاده از رسانه‌های اجتماعی بوده است. با این حال، شواهد محکم درباره نقش شبکه‌های اجتماعی در افزایش سطح اضطراب بسیار محدود و اندک است و بیشتر حاصل مطالعات بزرگسالان در کشورهای ثروتمند است. نکته واضح و مبرهن آن است که نسل زد در انتهای یک انقلاب تکنولوژیک قرار داشته است.

سرعت بالای استفاده از گوشی‌های هوشمند و سپس اپلیکیشن‌های رسانه‌های اجتماعی در سراسر جهان، کاربران و به‌ویژه جوانان را به تکاپو انداخته است تا بهترین شکل استفاده از آنها را بیابند. رسانه‌های اجتماعی مزایایی مانند سرگرمی و برقراری ارتباط در کنار هزینه‌های مادی به همراه داشته‌اند. برخی از محتواها ممکن است مضر باشند و زمان صرف‌شده در شبکه‌های اجتماعی و استفاده از گوشی‌های هوشمند می‌تواند به میزان مطالعه و وقت خواب آسیب بزند. فناوری‌های تحول‌آفرین اغلب جنبه‌های منفی نیز دارند. درگذشته، مردم خود را با آنها وفق داده‌اند: به عنوان‌مثال به کمربند ایمنی و قوانینی فکر کنید که موجب شد آمار مرگ‌ومیر در تصادفات خودرویی کاهش یابد. به‌طور دلگرم‌کننده، نشانه‌هایی وجود دارد که نشان می‌دهد با سنجیدن و هزینه و فایده، عادت‌های کاربران در استفاده از رسانه‌های اجتماعی در حال تغییر هستند.

به‌عنوان مثال، بسیاری از افراد به‌جای قراردادن پست‌های عمومی و در معرض دید همگان، صفحات خود را محدود کرده‌اند و به سمت گروه‌های خصوصی روی آورده‌اند. البته تاکنون شواهدی که بتواند کارآمدی و منافع اعمال محدودیت فراگیر برای استفاده از گوشی‌های هوشمند در میان قشر جوان را تایید کند، وجود ندارد. هرچند که والدین یا مدارس باید در خصوص محدود کردن زمان استفاده از آنها و یا ورود به کلاس‌های درس، آزادانه تصمیم‌گیری کنند. برای والدین و بزرگسالان اظهار نگرانی نسبت به شرایط قشر جوان امری عادی و طبیعی به نظر می‌رسد. اگر این نگرانی منجر به بهبود سلامت روان و کاهش محدودیت‌ها برای ساخت خانه و منازل مسکونی برای آنها باشد، شرایط مطلوب‌تری ایجاد خواهد شد. در این میان باید به تدبیر، کاردانی و موفقیت نسل زد هم توجه شود و بزرگ داشته شود.

--> اخبار مرتبط