چرا سفر گروسی به تهران برای آمریکاییها اهمیت دارد؟ / سناریونویسی آژانس برای رسیدن به توافق موقت!
گروسی به دنبال شرطی کردن بازار اقتصادی ایران با یک مانور تبلیغاتی بود، نتایج گردش ارزی در دو روز اخیر نشان میدهد که اقتصاد ایران تابع دستورات سیاسی غرب نخواهد بود.
سرویس سیاست مشرق - سفر روز گذشته رافائل گروسی، مدیرکل آرژانتینی آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تهران زیر سایه موج سازی و تنشآفرینی مصنوعی جدید از سوی رسانههای غربی با ادعای غنیسازی 84 درصدی ایران و تغییر در چینش آبشارها دارای اهمیت ویژهای بود.
ارزیابی اولیه از سفر روز گذشته گروسی مثبت است؛ دیپلمات آرژانتینی رایزنیهای فشردهای را با مقامهای بلندپایه سیاسی کشور ازجمله رئیسجمهور، وزیر امور خارجه و رئیس سازمان انرژی اتمی از سر گذراند و نسبت به رویکرد مبتنی بر تعهد و صداقت تهران در همکاری دوسویه با آژانس ابراز رضایت کرده است.
این نگاه مثبت در شرایطی از سوی گروسی به بیرون مخابره شد که پیشازاین رژیم صهیونیستی با لابیگری ویژه سعی داشت تا یک توطئه جدید علیه پرونده هستهای رقم بزند. بررسی اخبار پیدا و پنهان نشان میداد که رایزنیهای دیپلماتهای صهیونیست با مقامات ارشد آژانس ازجمله رافائل گروسی طی هفتههای اخیر شدیداً افزایشیافته است، گزارشهای موجود نشان میدهد گروسی در مواجهه با پرونده احیای برجام، مستقیماً متأثر از بنیامین نتانیاهو قرارگرفته است.
مقامات رژیم صهیونیستی به گروسی تأکید کرده بودند که مختومه سازی پروندههای ادعایی علیه ایران خط قرمز تلآویواست و در مقابل آژانس باید به موارد ادعایی نیز اکتفا نکند و پرونده جدیدی را درزمینه فعالیتهای هستهای ایران در فردو تشکیل دهد و آن را مفتوح نگاه دارد!
بر اساس سناریویی که صهیونیستها چیده بودند قرار بر آن بود تا در ماه گذشته رافائل گروسی به ایران سفر کند و در پایان این رایزنیها مدعی شود که باوجود تلاشهای حقوقی و قانونی آژانس، جمهوری اسلامی ایران از ارائه دسترسیهای لازم به بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی سرباز میزند. نتیجه این سناریو، مقصر سازی ایران در یک بازی کاملاً یکطرفه بود.
در آن زمان جمهوری اسلامی ایران با یک ابتکار عمل ویژه به مقامات آژانس تأکید کرد که تا زمان عدم نقشآفرینی واقعی گروسی که یکی از این موارد دفاع از حقوق حقه هستهای کشورهاست اجازه مانور سیاسی وی را بر سر موارد ادعایی گذشته و جدید مطرحشده درباره نیروگاه (فردو) نخواهد داد
این اتفاق باعث شکست سناریوسازی رژیم صهیونیستی گرید. دلیل تأخیر سفر گروسی نیز در همین موضوع یعنی مخالفت ایران با شانتاژ سیاسی وی بود. گروسی پسازآنکه متوجه شد که امکان موجسواری سیاسی ندارد سعی در تعدیل مواضع خود کرد. درصورتیکه گروسی امکان سفر به ایران را از دست میداد چشم آمریکاییها کور شده و امکان ارزیابی سیاسی خود را از دست میداند، ازاینرو سفر گروسی به ایران برای کاخ سفید از اهمیت ویژه برخوردار بود، در حالی غرب پرونده ایران را با دست پس میزد که بهصورت مداوم تشنه توافق با تهران بود!
چه کسی توافق را نقش میکند، ایران یا آمریکا؟
گروسی پس از حضور در ایران و انجام دو دیدار با وزیر خارجه و مسئولان سازمان انرژی اتمی با رئیسجمهور دیدار کرده است، او پیشازاین هیچگاه نتوانسته بود رئیسی را از نزدیک ببیند، زیرا که رئیسجمهور مواضع گروسی را نه فنی بلکه سیاسی میدانست، اما این بار مدیرکل آژانس برای اولین بار چنین فرصتی را پیدا کرد.
جالب آنکه آیتالله رئیسی در دیدار رافائل گروسی با اشاره به سوابق همکاریهای گسترده ایران با آژانس، بر لزوم عملکرد حرفهای، بیطرفانه و استقلال رأی آژانس تأکید کرد تا به او توجه دهد که از نیت و مدل رفتاری آژانس باخبر است.
رئیسی بابیان اینکه ایران بر اساس حسن نیت و وفای به عهد بالاترین سطح همکاریها را با آژانس داشته است، تأکید کرد که نگاه کاملاً حرفهای و پرهیز از تأثیرپذیری از قدرتهای سلطهگر، انتظار جمهوری اسلامی ایران از نوع فعالیتهای آژانس در ایران است.
رئیسجمهور در دیدار با گروسی یک پیام ویژه نیز برای اروپاییها فرستاد، رئیسجمهور به گروسی گفت که امریکا با خروج از برجام اولین نقضکننده توافق هستهای بود و اروپاییها نیز به تعهدات خود در این توافق عمل نکردند، اگرچه ایران به تعهدات خود پایبند بود و این پایبندی بیش از 15 بار در گزارشهای آژانس مورد تأیید قرارگرفته است. کلیدواژههای مهم این دیدار از سوی رئیسجمهور نگاه کاملاً حرفهای و پرهیز از تأثیرپذیری از قدرتهای سلطهگر، انتظار جمهوری اسلامی ایران از نوع فعالیتهای آژانس در ایران بود.
اعتماد ایران به آژانس چقدر است؟
در دیدار گروسی با مقامات کشورمان تقریباً یک پیام روشن و مشابه به مدیرکل آژانس ابلاغ شد که اعتماد ایران به بازرسان صفر است. البته گروسی نیز این پیام رو بهخوبی دریافت کرده و در نشست خبری خود در تهران درباره درز اطلاعات محرمانه ایران در رسانههای غربی بیان کرد که هر وقت خبری درباره درز گزارشهای محرمانه به گوشم میرسد، شخصاً عصبانی و ناامید میشوم ولی به من حق بدهید بهعنوان مدیرکل نمیتوانم چک کنم، چون این گزارشها دست همه اعضا است و آنها این کار را انجام میدهند. با شما موافقم و این موضوع خوشایندی نیست که من از آن رضایت داشته باشم. این مسئله نشان میدهد چقدر ضروری است که با یکدیگر گفتوگو و دیالوگ مستقیم داشته باشیم و اجازه ندهیم شایعات و گمانهزنیها تأثیرگذار باشند و باید در تماس مستقیم باهم باشیم!
این اعتراف ناخواسته نشان داد که آژانس در نقش منبع پروندهسازی علیه ایران عمل میکند. در اوایل جنگ سرد، وین پایتخت جاسوسی جهان بود که هر یک از ابرقدرتها میکوشیدند در این شهر بینالمللی و تقسیمشده، دست بالا را داشته باشند. این شهر همچنان بهشت جاسوسان و مأموران موساد محسوب میشود! یوسی ملمن، نویسنده صهیونیست، وین را به لانه جاسوسها تشبیه میکرده و میگوید: شمار زیادی از دانشمندان هستهای و مقامات عالیرتبه به مقر آژانس در وین رفتوآمد دارند و به همین دلیل جاسوسان نیز به دنبال دستیابی به اطلاعات در این محل هستند. ملمن بعدها کتابی را منتشر کرده که در آن به نقش موساد، سرویس جاسوسی اسرائیل در وین اشارهشده است.
نکته جالبتوجه آن است که با وجد تأکید مقامات کشورمان به بازسازی دیوار بیاعتمادی نسبت به آژانس گروسی بهمحض رسیدن به وین در یک نشست خبری مواردی را مطرح کرد که خلاف واقع بود، ازجمله آنکه توافق با آژانس اتمی برای دسترسی به افراد و سه سایت ادعایی صحت ندارد. البته در بیانیه مشترک ایران و آژانس از قید همکاری استفادهشده است که درباره آن بیان چند نکته الزامی است:
1- شهریور سال 91 فاش شد که آژانس یک تیم خبره جاسوسی را برای پرونده هستهای ایران برگزیده است، اخبار رسیده حکایت دارد که هنوز این تیم جاسوسی تحت نظر موساد و گروسی مشغول به فعالیت است، این بیاعتمادی مطلق باعث میشود که جمهوری اسلامی ایران هیچ اطلاعاتی را درباره اشخاص و امکان در اختیار آژانس قرار ندهد. تا زمانی که غرب حسن نیت خود را بهدرستی نشان ندهد نهتنها حق نصب دوربینهای جدید را نخواهد داشت، بلکه دسترسیهای قبلی تابع رفتار آژانس در آینده است.
2- مذاکره با آژانس تنها در محدوده پادمان امکانپذیر بوده و قانون اقدام راهبردی مجلس خط قرمز تهران در پرونده هستهای است.
3- اجرای ماده 6 قانون اقدام راهبردی باهدف انتفاع اقتصادی ایران مسیری برای پیشرفت گفتگو و همکاری با آژانس است.
4- در حال حاضر اینطرف غربی است که به توافق نیاز دارد، جنگ اوکراین بهزودی اروپا را مچاله کرد و خطر امنیتی را بیخ گوش آنها خواهد رساند. فصل توافق با غرب تنها فصل برداشت محصول برای تهران است. شاهد این ادعا سخنان وزیر خارجه لیتوانی در سفر خود به سرزمینهای اشغالی، لاندسبرگیس گفته است: «ما در اتحادیه اروپا انتظار نداشتیم که روزی متوجه شویم ایران در خانه ما را میزند. ما فکر میکردیم ایران صرفاً یک مسئله در خاورمیانه است که باید مراقب آن باشیم، اما اکنون میبینیم که ایران از طریق همکاری با روسیه به ما نزدیکتر میشود و باید به آن پاسخ دهیم. تهدید ایران که قبلاً اسرائیل را مورد هدف قرار میگرفت، اکنون به تهدیدی برای اروپا نیز تبدیلشده است»
5- برآورد اظهارات گروسی نشان میدهد که مقامات آمریکایی - اروپایی ممکن است درصدد شکلدهی توافقی مشابه توافق ژنو در سال 2013 میلادی باشند. توافق موقت ژنو که به توافق هستهای ژنو نیز معروف است، توافقنامهای 6 ماهه و قابل تمدید پیرامون برنامه هستهای ایران بود که در 3 آذر 1392 (برابر با 24 نوامبر 2013) میان جمهوری اسلامی ایران و گروه 1+5 به امضا رسید.
6- گروسی به دنبال شرطی کردن بازار اقتصادی ایران با یک مانور تبلیغاتی بود، نتایج گردش ارزی در دو روز اخیر نشان میدهد که اقتصاد ایران تابع دستورات سیاسی غرب نخواهد بود.
نکاتی در خصوص گزارش جدید آژانس درباره ایران
پس از سفر گروسی به تهران گزارش آژانس منتشر میشود، درباره این گزارش بیان چند نکته ضروری است:
گزارش اخیر برجامی مدیرکل آژانس همانند گزارشهای گذشته دوپهلو و به نحوی تهیهشده که میتواند مورد سوءاستفاده قرار گیرد، از سویی رافائل گروسی در آستانه انتخاب مجدد قرار دارد و بناست در جلسه آتی شورای حکام در این مورد تصمیمگیری شود. لذا وی به دنبال جلب نظر کشورهای غربی بوده و تلاش دارد با اطمینان دادن به آنها و اینکه در راستای سیاستهای این کشورها فعالیت خواهد کرد، حمایت آنان را جلب نماید.
پیشبینی میشود که مدیرکل همچنان رویه غلط قبلی را ادامه داده و در گزارش خود به جزئیات غیرضروری که ارزش فنی و تجاری و نیز حساسیتهای امنیتی دارد، پرداخته است. ضمن اینکه انتشار گزارش با جزئیات فراوان میتواند دست سوءاستفاده کنندگان را برای بهرهبرداری از این جزئیات باز گذارد.
کشورهای عضو آژانس میبایست توجه داشته باشند که رفتار غیرحرفهای و سیاسی مدیرکل آژانس تنها محدود به ایران نخواهد شد و ادامه این رویه میتواند دامنگیر آنها نیز بشود. لذا باید به دولتهای عضو توصیه شود، در خصوص تصمیمگیری برای انتخاب مجدد مدیرکل، رویه سکوت را شکسته، پیام نگرانی خود را از این روند و روش غلط بهطور روشن اعلام نمایند.