شنبه 3 آذر 1403

چرا غرب سکوت می‌کند؟

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
چرا غرب سکوت می‌کند؟

به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، امیرمحمد اسماعیلی دانشجوی دکتری دانشگاه مطالعات بین‌المللی شانگهای چین در یادداشتی نوشت: تمدن غرب پس از سیطره خود بر جهان از مسیر استعمار، همواره در تلاش بوده تا این سلطه را حفظ کند. درواقع، این تمدن به سایر تمدن‌های جهان، از جمله تمدن اسلامی، از دریچه رقابت و درنتیجه تلاش برای مهار و کنترل نگریسته است. می‌توان این برداشت را در آثار اندیشمندان...

به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، امیرمحمد اسماعیلی دانشجوی دکتری دانشگاه مطالعات بین‌المللی شانگهای چین در یادداشتی نوشت: تمدن غرب پس از سیطره خود بر جهان از مسیر استعمار، همواره در تلاش بوده تا این سلطه را حفظ کند. درواقع، این تمدن به سایر تمدن‌های جهان، از جمله تمدن اسلامی، از دریچه رقابت و درنتیجه تلاش برای مهار و کنترل نگریسته است. می‌توان این برداشت را در آثار اندیشمندان متعددی جستجو کرد: از جمله «مشکل از کجا شروع شد؟ تأثیر غرب و واکنش خاورمیانه» و یا «خاورمیانه و غرب» اثر برنارد لوئیس؛ «برخورد تمدن‌ها و بازسازی نظم جهانی» اثر ساموئل هانتینگتون؛ و «تمدن‌سازی: غرب و سایرین» اثر نایل فرگوسن. اما مسئله فلسطین در کجای این رقابت قرار دارد؟

تمدن غرب به منظور ممانعت از احیای تمدن اسلامی از سویی کوشیده تا از طریق سیاست «تفرقه بینداز و حکومت کن» با درگیر ساختن «جریان‌های درون تمدنی»، مانع از ظهور تمدنی واحد و منسجم شود. ایجاد «موج‌های سه‌گانه ملی‌گرایی عربی» در مقابل «مرد بیمار اروپا» در اواخر قرن نوزدهم و اویل قرن بیستم که با «موافقت‌نامه سایکس - پیکو» و «معاهده سور» زمینه شکل‌گیری مرزهای نامتناجس منطقه‌ای و درنتیجه دهه‌های متمادی منازعه و بی‌ثباتی را به همراه داشت، در این راستای این سیاست غرب، قابل‌بررسی است. از سویی دیگر، تمدن غرب با حمایت‌های فراگیر خود در شکل‌گیری و حفظ رژیم صهیونیستی به عنوان «یک رژیم توسعه طلب» و «یک حصار تمدنی» توانسته احیای تمدن اسلامی را با چالش مواجه کند. درواقع این رژیم از سویی در مقابله با «بحران مشروعیت» خود، در طول دهه‌های متمادی انسجام تمدن اسلامی را از طریق طرح‌های مختلفی نظیر «خاورمیانه بزرگ»، «خاورمیانه جدید» و یا «معامله قرن» با همکاری متحدان غربی به چالش کشیده و از سویی دیگر می‌تواند به‌عنوان مانعی از پیش طراحی شده، در جهت حفظ و سیطره تمدن غربی در «خط گسل میان تمدنی» به کار گرفته شود.

این موضوع به‌وضوح از سوی پدر جنبش سیاسی صهیونیسم، تئودور هرتسل نیز در کتاب «دولت یهود» (1896) مطرح شده است: «فلسطین، خانه تاریخی فراموش‌نشدنی ماست... ما باید در آنجا بخشی از خاکریز اروپا را در برابر آسیا تشکیل دهیم، پایگاهی از تمدن در مقابل بربریت. ما باید به‌عنوان یک کشور بی‌طرف، با تمام اروپا که باید وجود ما را تضمین کند، در تماس باقی بمانیم... ما باید پاسدار حرمت مقدسات (جهان مسیحیت) باشیم و با وجود خود این وظیفه را به انجام برسانیم.» در سخنرانی سال گذشته جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز عبارات مشابهی در لزوم حفظ غرب در برابر سایرین به کار گرفته شد: «اروپا یک باغ است... بیشتر نقاط جهان یک جنگل است و جنگل می‌تواند به باغ حمله کند. باغبان‌ها باید مراقب باغ باشند... باغبان‌ها باید به جنگل بروند وگرنه بقیه جهان با راه‌ها و روش‌های مختلف به ما حمله خواهند کرد.» علاوه بر این، جاناتان کوک در کتاب «اسرائیل و برخورد تمدن» (2008)، بحث گسترده‌ای در مورد مسئله رژیم صهیونیستی و فلسطین و برخورد تمدن‌ها دارد. او در بخشی از اثر خود می‌نویسد: «پاسخ به این پرسش که با فلسطینی‌ها چه باید کرد عمیقاً با این سؤال گره خورده که غرب در برابر افراط‌گرایی اسلامی چه باید بکند. اسرائیل در حال برجسته‌سازی تصویر خود به‌عنوان یکی از مرزهای غرب در دوره سرنوشت‌ساز برخورد تمدن‌ها است.» درواقع تمدن غربی، رژیم صهیونیستی را مهم‌ترین عامل چالش‌زا و بازدارنده تمدن اسلامی در رویارویی احتمالی با خود می‌نگرد و به‌صورت متقابل این رژیم نیز تلاش کرده این تصویر را بیش‌ازپیش برجسته کند. بر اساس این رویکرد، در صورت از حل مسئله فلسطین و میان برداشته شدن رژیم صهیونیستی، تمدن اسلامی این فرصت را خواهد یافت تا خود را برای مواجهه با تمدن غرب، بازسازی کند و حتی با سایر تمدن‌ها، از جمله تمدن کنفوسیوسی وارد ائتلاف شود.

این در حالی است که «ابتکار تمدن جهانی» و «ساخت جامعه بشری با سرنوشت مشترک» چین و «تمدن نوین اسلامی»، ارائه‌دهنده روحیه ذاتاً «همه‌شمول» و «روادار» در برابر «جریان‌های درون و میان تمدنی» هستند و ساخت تمدن جهانی را با مشارکت همه اعضای جامعه بشری، امکان‌پذیر می‌دانند. در این میان، اما تمدن غرب پذیرای مشارکت سایر تمدن‌ها در تمدن‌سازی جهانی نبوده و در عمل «برخورد تمدن‌ها» به روایت غالب سیاست‌مداران غربی در «نظم جهانی در حال گذار» تبدیل شده است. تحولات اخیر فلسطین و حمایت‌های گسترده کشورهای اروپایی و آمریکا از «نسل‌کشی» و «جنایات علیه بشریت» رژیم صهیونیستی در فلسطین، گویای این برداشت است که موجودیت رژیم صهیونیستی برای تمدن غرب مسئله‌ای حیاتی محسوب میشود و قدرت‌های غربی ولو با پرداخت هزینه سنگین نادیده‌انگاشتن ارزش‌های نمادین خود، مایل به مسامحه بر سر موجودیت این رژیم نیستند.