چرا معادن ایران به قتلگاه کارگران تبدیل شده است؟
عدم اجرای ضوابط استاندارد در کشورمان که بهشت معادن دنیاست، سهم امنیت در مهمترین بخش اقتصاد کشور را کاهش داده و منجر به بروز حوادث مکرری از قبیل معدن طبس شده است.
هنوز هم زمانی که سخن از «سختترین کار دنیا» به میان میآید «معدن» آن هم با وجود مکانیزه شدن خودنمایی میکند. احتمال انفجار و ریزش از یک طرف و نفوذ ذرات به ریه کارگران که حتی عمر معدنکاران را اغلب به زیر 50 سال رسانده از طرف دیگر، این شغل را به نوبه خود منحصر به فرد کرده است.
با نگاهی به آمار رسمی میبینیم ایران با دارا بودن حدود 68 نوع ماده معدنی (غیرنفتی)، 37 بیلیون تن ذخایر کشف شده و 57 بیلیون تن ذخایر بالقوه در میان 15 قدرت معدنی جهان جای گرفته و یکی از کشورهای غنی از حیث داراییهای معدنی به حساب میآید. بر اساس آمار بیش از 8 هزار معدن در کشور وجود دارد.
با توجه به پتانسیل مثال زدنی معدنی کشور، از 70 سال قبل ایران نخستین کشوری بود که تدریس رشته معدن و زمینشناسی را در بین کشورهای منطقه آغاز کرد و در حال حاضر بیش از 50 هزار نفر مهندس و تکنسین در رشتههای معدن، متالورژی و کارشناس زمینشناسی تربیت کرده است. اما بین تمام این ذخایر و نیروهای متخصص جای خالی استاندارد در حوزه معادن کشور، به سیاه چالهای عظیم تبدیل شده است؛ سیاه چالهای که معادن و معدنکاران و کارگران را در خود میبلعد.
سلسله حوادث
یکم مهر ماه معدن ذغال سنگ طبس منفجر شد؛ حادثهای که جان بالغ بر 51 معدنچی را گرفت و آنچه که باقی گذاشت اظهارنظرات تکراری مسئولان مبنی بر نبود نظارت کافی بر وضعیت ایمنی معادن و حقوق ناچیز کارگران معدن بود؛ نکته دردآور آنکه این اظهارنظرات در حالی هر بار و بعد از هر حادثهای تکرار میشود که به نظر میرسد تا حادثهای رخ ندهد و جان عزیزی گرفته نشود مسئولان چه در دولت چه در مجلس اهمیتی به وضع نامطلوب کار در معادن نمیدهند. چه بسا که طی 6 ماه نخست امسال حوادث زیادی در حوزه معدن رخ داده است که از جمله آنها میتوان به ریزش معدن شن و ماسه دهاقان اصفهان، ریزش معدن شن و ماسه شازند اراک، ریزش معدن ذغال سنگ آبنیل، حادثه در معدن قلعه شاهین کرمانشاه و حادثه در معدن گل گهر سیرجان اشاره کرد.
همچنین میتوان به حوادثی اشاره کرد که در رسانهها سر و صدای زیادی کردند؛ از جمله آنها باید به انفجار معدن یورت در سیزدهم اردیبهشت سال 1396 اشاره کرد که نتیجه آن مرگ 43 کارگر و مهندس معدن بود؛ در آن زمان نیز شاهد مصاحبهها و اظهار تأسف های زیادی از سوی مسئولان بودیم اما این اظهارات صرفاً روی کاغذ ماند و جامه عمل نپوشید. در نمونهای دیگر میتوان به حادثه معدن یال شمالی طبس در آذر ماه سال 1391 اشاره کرد که در نهایت منجر به کشته شدن 8 معدنچی شد؛ در نمونه دیگری حادثه معدن باب نیروز زرند در فروردین 1388 جان 12 معدنچی را گرفت.
چرا معادن ایمن نمیشوند؟
متأسفانه همانطور که اشاره شد اگرچه طی سالهای اخیر حوادث بی شماری در معادن مختلف کشور رخ داده اما هنوز هم متولیان تمایلی به افزایش ایمنی معادن و استفاده از فناوری و تجهیزات نوین ندارند و به آن به چشم یک هزینه اضافی مینگرند به گونهای که به گفته کارشناسان، حدود 80 درصد معادن ما تجهیزات لازم را ندارند و از تکنولوژی 50 سال گذشته استفاده میکنند؛ حتی نگاهی به پیکر کارگران معدن طبس که فاقد تجهیزات ایمنی اولیه و استانداردهای پایه بود، بر این گزاره مهر تأیید میزند.
این درحالیست که در کشورهای پیشرفته، معادن دارای سیستمهای هوشمند پایش و کنترل، روباتیک و اتوماسیون هستند اما در ایران هنوز از تجهیزات و روشهای قدیمی استفاده میشوددر کشورهای پیشرفته، معادن دارای سیستمهای هوشمند پایش و کنترل، روباتیک و اتوماسیون هستند اما در ایران هنوز از تجهیزات و روشهای قدیمی استفاده میشود.
بر همین مبنا نیز میتوان گفت که نامناسب بودن نظام آموزشی و فرهنگ ایمنی معادن، ضعف سیستم مدیریت ریسک در معادن ایران، کمبود منابع مالی برای بهبود ایمنی معادن، عدم استفاده از ماشینآلات پیشرفته و سیستمهای اتوماتیک، عدم بهره گیری از سیستمهای پایش محیطی پیشرفته و عدم اجرای قوانین در خصوص افزایش سطح ایمنی معادن از جمله مواردی است که تا امروز حل نشده و همچنان معادن ایران را تبدیل به یکی از بخشهای ناایمن و با ریسک بالا کرده است.
این مشکلات در معادن ذغال سنگ حادتر هستند چراکه به دلیل قیمت پایین ذغال سنگ در کشور، معادن هیچ گاه استراتژی مدون برای توسعه و تجهیز خود در بخش ایمنی نداشتند و پیمانکاران بیشتر به فکر حفظ شرایط تولید و جلوگیری از تعطیلی معادنشان بودند بنابراین ایمنی در سرمایه گذاری افراد در معادن اولویت نبوده است. محمدرضا بهرامن رئیس خانه معدن ایران در این ارتباط میگوید: در سال 1396 اعضای کمیته زغالسنگ خانه معدن ایران به این نتیجه رسیدند که وضعیت ایمنی معادن ذغال سنگ کشور پایین و از استانداردهای مرسوم خارج بوده و در واقع وضعیت ایمنی و سلامت کارگران در معدن ذغال سنگ کشور در بدترین حالت خود قرار گرفته است. درباره وضعیت ایمنی و تجهیزات معادن، بارها هشدار داده و اعلام کرده بودیم که جان دهها کارگر، تکنسین و مهندس از یک سو و سرمایههای دولت و بخش خصوصی از سوی دیگر در خطر است و اگر حادثهای رخ دهد، خسارتهای جبران ناپذیری را به بخش معادن کشور وارد میکند.
به گفته او، اکنون معادن با کمترین بهرهوری مشغول فعالیت هستند و این مهم علاوه بر اینکه موجب اتلاف وقت و توان نیروی انسانی مجرب و متخصص کشور میشود، از بهرهوری معادن ذغال سنگ نیز به شدت میکاهد.
معدنکاران سلامتی خود را با چه معامله میکنند؟
غفلت از رعایت استاندارد
بررسیهای خبرنگار مهر از تارنمای سازمان استاندارد نشان میدهد این سازمان طی سالهای 90 و 91 تمامی آئین نامهها و استانداردهای مربوط به امور معدنی را تدوین کرده است. در تارنمای سازمان استاندارد در این رابطه اشاره شده است: در راستای اجرای تفاهم نامه موجود میان سازمان نظام مهندسی معدن ایران و سازمان ملی استاندارد ایران، از سال 1390 تهیه استانداردهای مرتبط با فعالیتهای معدنی توسط امور ضوابط فنی و استانداردهای سازمان نظام مهندسی معدن ایران آغاز شده است. در این چارچوب استانداردهای زیر تا به حال تهیه شده است:
1- معادن زیر زمینی - پیشگیری و محافظت در برابر انفجار - سامانههای محافظت - قسمت 1- ساختار درهای تهویه دولنگه ای ضد انفجاری
2- معادن زیرزمینی - پیشگیری و محافظت در برابر انفجار - سامانههای محافظت - قسمت 2- حصارهای آبی غیر فعال
3- معادن زیرزمینی - پیشگیری و محافظت در برابر انفجار - سامانههای محافظت - قسمت 4- سامانههای خاموش کننده خودکار رودهدرها
4- معادن زیرزمینی - تجهیزات مورد استفاده در اتمسفرهای دارای قابلیت انفجار
5- معادن زیرزمینی - پیشگیری و محافظت در انفجار - تجهیزات و سامانههای حفاظتی برای زهکشی گاز زغال
6- آتمسفر انفجاری - جلوگیری از انفجار و محافظت در مقابل آن - قسمت 2: مفاهیم اساسی و روش کار برای معدنکاری
7- ماشینها و تأسیسات استخراج و فرآوری سنگ تزیینی - الزامات ایمنی دستگاههای سیم برش الماسه
8- ماشین آلات و تجهیزات استخراج معادن و فراوری سنگ طبیعی - الزامات ایمنی برای قله برها
اما موضوع مهم آن است که در کشوری که ذخایر معدنی آن در دنیا زبانزد است، بهره برداران خصوصی و دولتی هیچ الزامی به رعایت این استانداردها که بر مبنای قوانین رایج در دنیا و مطابق با شرایط اقلیمی کشور بومی سازی شده است، ندارند.
از سویی دیگر آنطور که سید ابوالفضل اشرف منصوری، عضو شورای عالی حفاظت ایمنی وزارت کار گفته «در بررسیهای به عمل آمده در جلسه و گزارشی که به طور فشرده از حادثه معدن ذغال سنگ معدنجوی طبس مطرح شد، به موضوع عدم آمادگی پرسنل و مدیران برای کار اشاره شد. مثلاً این موضوع در حوزه آموزش و آمادگی نیروی کار مطرح شد که در میان فوتیها افرادی بودند که اولین روز کاریشان بوده است! آنان با این وجود در بخش خطرناک بخش داخل معدن به کار گرفته شدند.» این در حالیست که در اغلب معادن بزرگ دنیا افراد تازه کار در دورههای یک تا 3 ماهه برای پستهای مختلف معدنی آموزش میبینند. ضمن اینکه بعد از دیدن آموزشها حتماً سرپرست و ناظرین متعددی بر فعالیت این افراد تازه کار نظارت دارند تا در صورت بروز اشکال راهنماییهای لازم را داشته باشند.
77 درصد معادن حتی واحد ایمنی ندارند
از سویی دیگر بر اساس آخرین گزارش مرکز آمار ایران با عنوان «وضعیت بهداشت و ایمنی معادن در حال بهرهبرداری کشور طی سالهای 1396 تا 1400» در سال 1400 تنها 23 درصد (1407 معدن) از 6 هزار و 25 معدن در کل کشور، واحد بهداشت، ایمنی و محیطزیست (HSE) داشتهاند. همچنین در سال 1396 از 5353 معدن فعال در کشور، 14.2 درصد از آنها واحد HSE داشتهاند که این میزان در سال 1400 به 23.4 درصد رسیده است.
طی سال 1400 از بین 1407 معدن دارای واحد HSE، معادن شن و ماسه با 19 درصد سهم، سنگ تزئینی 15 درصد، سنگ آهک 15 درصد، سنگ لاشه 9 درصد، سنگ آهن 8.8 درصد و سایر معادن 33 درصد بیشترین سهم را داشتهاند. همچنین از نظر نسبت معادن دارای واحد HSE به کل معادن در هر فعالیت، معادن سنگ طلا با 80 درصد، استخراج نیکل، آنتیموان و تیتانیوم با 66.7 درصد و زغالسنگ با 63.4 درصد در رتبههای اول تا سوم میان دیگر گروهها قرار دارند.
البته احمد میدری وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی بعد از حادثه معدن طبس به منظور کاهش حوادث احتمالی برای معادن دستور داد تا کمیتهای تخصصی به منظور بررسی استانداردهای ایمنی معادن در ایران و بازنگری موارد غیرکارآمد تشکیل شود. اما با توجه به تجربهای که داریم باید منتظر بمانیم و ببینیم که این دستور در واقعیت جامه عمل می پوشد و میتواند در نهایت منجر به افزایش ایمنی معادن شود یا خیر.
معدنکاران سلامتی خود را با چه معامله میکنند؟
جان معدنکار چند؟!
نکته مهم معدنکاری در ایران اما آنجایی است که بدانیم حقوق و دستمزد کارگران معدن به هیچ وجه متناسب با سختی و نوع کار این قشر نیست. خالص دریافتی یک کارگر در عمق 700 متری، در سال گذشته فقط 8 میلیون و 500 هزار تومان بوده و حق سختی کار معدن نیز حدود 600 هزار تومان است. البته احمد میدری وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی میگوید دستمزد کارگران در معادن مختلف متفاوت است؛ برخی از کارگران با در نظر گرفتن تمام مؤلفههای حقوق 14 میلیون تومان حقوق میگیرند که این عدد برای برخی دیگر تا 28 میلیون تومان نیز میرسد. منتهی میانگین دریافتی کارگران همان حقوق مصوب وزارت کار یعنی چیزی بین 9 تا 14 میلیون تومان است.
بر همین اساس هم میدری معتقد است، شرایط معدن به گونهای است که ریههای فرد به شدت دچار آسیب میشود و باید شرایط به سمتی مدیریت شود که معدنچیان بیمار نشوند و دستمزد و حقوق آنها به دلیل سختی کار افزایش یابد.
او میگوید، معدن نماد سختی کار است، اما حقوق کارگران آن کافی نیست و نباید حقوق کارگرانی که در معادن به صورت حجمی مشغول کار هستند و با بی ثباتی شغلی مواجه هستند، کمتر از نیروهای رسمی باشد و عادلانه این است که دریافتی این کارگران متناسب یا حتی بیشتر از نیروهای رسمی باشد؛ پیشنهاد افزایش حقوق کارگران معادن را در شورای عالی کار بررسی و تعیین خواهیم کرد.