چمران بهترین گزینه برای ریاست شورا است / شهردار تهران باید چهرهای ملی باشد
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، برنامه تلویزیونی دستخط این هفته میزبان پرویز سروری عضو دوره ششم شورای اسلامی شهر تهران بود.
آنچه در ادامه میخوانید مشروح این برنامه است:
مهمان این برنامه دستخط، متولد 1337 در همدان و از چهرههای شناخته شده سیاسی کشور است. در دوران دفاع مقدس در جبهههای حق علیه باطل و در لباس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بعد از آن هم مدتی در لباس سپاه و در عرصه سیاسی، دو نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در مجالس هفتم و هشتم فعالیت کرده است. نماینده مردم تهران در شورای شهر چهارم است و در همین انتخابات شورای شهر اخیر هم نفر دوم تهران شد.
خیلی از تحولاتی که الان در تهران اتفاق خواهد افتاد، حول و حوش ایشان میچرخد، خبرهایی که دارد، جلساتی که میرود، شهرداری که قرار است انتخاب شود و همچنین ائتلافی که هم مجلس یازدهم را بدست گرفت و هم شورای شهر ششم را به دست میگیرد، باید ببینیم آینده این ائتلاف که ایشان از نفرات شاخص این ائتلاف هستند چه خواهد شد.
در خدمت آقای پرویز سروری نماینده منتخب مردم در شورای شهر ششم هستیم. دومین نماینده مردم تهران در انتخابات شورای شهر ششم شدند و برخی از سوابق ایشان را بیان کردم.
*سلام و خیلی خوش آمدید.
من هم خدمت شما و بینندگان محترم سلام عرض میکنم.
*چه خبر از شورای شهر؟ جلسات متعدد و فشردهای دارید و خیلیها گمان میکردند شهریور ماه مستقر میشوید، ولی بر اساس قانون جدی یک ماه جلوتر مستقر خواهید شد.
بله. ما هم این استنباط را داشتیم که در حدود 12 شهریور شورای شهر را تحویل میگیریم، ولی با هماهنگی که با وزارت کشور داشتیم 14 مرداد را تعیین کردند، بر اساس قانون جدید. تلاش شورای ششم به این است که ما تا قبل از شروع کار رسمی همه اقدامات اولیه را برای شکلگیری انجام بدهیم، یعنی هر چند قانون میگوید بعد از شکل گیری شورا، شهردار و هیئت رئیسه و کمیسیونها تعیین شوند، ولی ما میخواهیم همه این کارها را قبل از این انجام دهیم و تعیین کنیم و با شروع کار شورای ششم از همان روز بتوانیم ساختاربندی و شکلگیری کار را انجام دهیم. یعنی شهردار سریعا سر صندلیاش بنشیند و کار را شروع کند و همینطور شورای شهر، رئیس، هیئت رئیسه و کمیسیونها شکل گیرد.
*اعضای هیئت رئیسه شورای شهر تقریبا مشخص شده اند؟ خیلیها میگویند شما رئیس شورای شهر میشوید و برخی میگویند اقای چمران میشوند. وضعیت به چه صورت است؟
برداشت من این است که با ظرفیتی که آقای چمران دارد و با شناخت و اشرافی که به موضوعات دارد گزینه بسیار خوبی برای ریاست شورای شهر هستند.
*الان گزینههای مختلفی را برای شهرداری تهران عنوان میکنند. افرادی همچون آقایان پیرهادی، مازیار حسینی، پشمچی زاده، رستم قاسمی و ایینها مطرح میشوند. گزینهها بین این افراد میچرخد یا گزینههای دیگری هم مطرح است؟
این اسامی است که بصورت جدی توسط گمانهزنیهایی که صورت میگیرد مطرح میشود، اما روال این است که ابتدا شاخصها را مشخص کنیم و یک مدل علمی خوبی طراحی شده که این مدل الان در دستور کار است که چه شهرداری را نیاز داریم. ابتدا میخواهیم بگوییم چه ویژگیهایی را میخواهیم و بعد بگوییم پیشنهاد شما چیست و بعد این را با هم تطبیق دهیم و در فرایندی به نتیجه برسیم و رزومه این افراد اخذ میشود، مصاحبه میشوند و نهایتا بر اساس آن فرایند به گزینه مطلوب برای شهرداری تهران خواهیم رسید.
*گفته بودید شهردار باید تجربه ملی داشته باشد تا از همه ظرفیتها برای کشور استفاده کند.
طبیعی است که این نظر شخصی من است که فکر میکنم شهرداری تهران در تراز بالاترین سطوح مسئولیت کشور است. از بیاناتی که از مقام معظم رهبری داریم دقیقا همین برمی آید که شهردار تهران اگر وزن چند وزارتخانه را نداشته باشد، وزن یک وزارتخانه را دارد. اشکالاتی که در دورههای گذشته وجود داشته نباید وجود داشته باشد، الان جریان انقلاب در قوه مقننه، قوه مجریه، قوه قضائیه و در مجمع تشخیص مصلحت، الحمدلله جریان انقلابی است که معتقد هستیم فرصت بزرگی را ایجاد کرده است.
در این دوره تلاش ما به این است شخصیتی شهردار باشد که هم با دولت، هم با مجلس و هم با دستگاههای موثر در ارتقای سطح خدمت رسانی در تهران بتوان انجام داد. به طور طبیعی من فکر میکنم یک شخصیت تاثیرگذار، باسابقه میتواند این کار را انجام دهد. شخصیتی که انقلابی باشد، در مدیریتش جهادی فکر کند. وقتی میگوییم انقلابی و جهادی باشد یعنی بتواند همه ظرفیتها را با هم هم افزا کند.
*برخی میگویند لیست ائتلاف با نظر آقای قالیباف تقریبا شکل گرفت و آقای قالیباف نظر ویژهای دارد تا شهردار تهران چه کسی باشد. این امر چقدر صحت دارد؟
در اینکه آقای قالیباف حمایت موثری در شورای ائتلاف داشت هیچ شکی نیست. دستخطی که ایشان در روزهای آخر در حمایت از لیست شورای ائتلاف داد، حتما تاثیر قابل ملاحظهای در معتبر کردن لیست و از همه مهمتر در وضعیت آشفتهای که در فهرستهای متعدد داشتیم، داشت و توانست این فهرست را یک فهرست مجزا و معتبر کند؛ این امر قطعا وجود داشته است.
اما این که آقای قالیباف بعنوان رئیس قوه مقننه به ما تاکنون مطلبی را گفته باشد که ایشان نظری دارد که آن در شورای ائتلاف انجام شود، بصورت جدی وجود نداشته است، البته حتما تمایل ما این است شخصیتی شهردار تهران باشد که به اندازه قدرتمند و مقبول و محبوب باشد که دولت و قوه مقننه و قوه قضائیه همافزا با او در تقویت تهران حرکت کنند و همینطور شهردار تهران بتواند به این قوا برای پیشبرد اهداف خود کمک کند.
*خود شما مستحضر هستید دوره طولانی شهرداری آقای قالیباف فراز و فرودهای زیادی داشت و فرازها بیشتر بود و موفقیتها غیرقابل انکار است. البته یکسری نگرانیها هم در طیفهای مختلف فکری بوجود میآید که در چند سال آخر برخی تخلفات اتفاق افتاد که هنوز پرونده هایش جاری است، اتفاق نیفتاد، یعنی به این لحاظ فقط تخصص گرایی صرف نباشد. از لحاظ پاکدستی و تعهد و توجه به قانون مورد توجه باشد. آیا این دغدغه در شورا وجود دارد؟
این دغدغه به طور جدی در شورا هست. صرفا یک مدیر متخصص نمیتواند همه مطالبات و توقعات شورای شهر ششم را محقق کند. قطعا باید این شخصیت باید شخصیت تمامعیار انقلابی باشد، مدیریت جهادی را با گوشت و پوستش لمس کرده باشد و بداند قرار است خودش را وقف شهر کند، نه شهر را وقف خودش کند. شعار ما «دوباره خدمت» است. معتقد هستیم 14 سال فرمانداری کسانی که مسئولیت خدمت در شهرداری را داشتند، کارنامه بسیار موفق و موجهی بوده است. شما میپذیرید هر شهرداری در هر نقطهای از عالم، چون از تولد تا مرگ با همه موضوعات شهروندان برخورد دارد و یک طیف وسیعی از مدیران و کارمندانی هستند که این طیف خدمات را باید انجام بدهند، طبیعی است که ممکن است تخلفاتی صورت گرفته باشد، اما معتقد هستم باید سیستم نظارتی را به گونهای تنظیم کنیم که این اگر به صفر نرسد، به حداقل برسد.
*این نظارت بسیار اهمیت دارد. برای تقویت نظارت چه کاری انجام خواهید داد؟
من فکر میکنم مهمترین موضوع بحث شفافیت است. اقداماتی را که شورای پنجم در بحث شفافیت انجام داد. اقدامات خوبی بود، اما بارگزاری نشد؛ یعنی سامانه خوبی تقریبا طراحی شده و فرایند نسبتا خوبی وجود دارد...
*یعنی همان شورای شهر فعلی؟
بله، به نوعی همان جریان سوتزن را در شهرداری راه بیندازیم. یعنی به مردم اجازه بدهیم هر جا تخلف دیدند بتوانند براحتی بدون این که احساس نگرانی و دغدغه کنند به شورای شهر منتقل کنند و من معتقدم شورای شهر در اینجا بسیار قاطع و جدی و بدون ملاحظه باید برخورد کند. اینکه هر کسی به قدرت میرسد، قدرت را وسیله خدمت به خودش قرار میداده و مجاز میدانسته به هر سیستمی از بیت المال برداشت کند، خارج از قاعده و با دور زدن قواعد و مصوبات و قوانین،ای باید جلوگیری شود.
نکته دیگر این است که فکر میکنم ما باید با تصویب مصوباتی که بازدارندگی ایجاد کند و هزینه تخلف را آنقدر بالا ببرد که متخلف بداند دست زدن به این تخلف بسیار مشکل خواهد بود، البته اینجا واقعا به کارمندان شهرداری ظلم شده؛ چهرههای خدوم در شهرداری بسیار زیاد است. اما عدهای قلیل و متخلف و به نظر من ظالم به این طیف خدمتگذار در شهرداری، باعث شدند ذهنیت غلطی در جامعه ایجاد شود.
*دغدغه دیگری که وجود دارد، با احترام به همه منتخبین مردم در شورای شهر، ممکن است خطا سراغ اعضای شورای شهر هم بیاید؛ کما اینکه قبلا هم داشته ایم. برای خودنظارتی، نظارت شورا بر اعضای شورا همانند مجلس که جایگاهی برای نظارت بر نمایندگان مجلس دارد، هر چند آن هم خیلی قوی نیست، ولی به هر حال جایی وجود دارد، در شورا اقدامی صورت گرفته است؟
سیستمهای نظارتی بالاسر داریم که آنها مثل وزارت کشور، فرمانداری ها، استانداریها و هیئتهای بررسی تخلفات که در استانداری عموما تشکیل میشود، ظرفیتهای نظارتی است که وجود دارد. پیشنهاد شما به نظر من پیشنهاد بدی نیست؛ مشکل نظارت در کشور ما این است که نظارت در کشور صفر و صد است؛ صفر تا صد نیست.
ما اجازه میدهیم یک فرد تخلف کند تا به مرحله انفجار برسد و آنجا طرف را دستگیر میکنیم. هم طرف را از بین بردهایم و هم ظرفیت جدی که اعتماد مردم است، از بین رفته است و شاهد تخلفات بوده اند. باید نظارت را از صفر و صد دربیاوریم و از صفر تا صد کنیم، یعنی به محض اینکه کوچکترین تخلفی دیدیم آن را مورد محاکمه قرار دهیم و متنبه کنیم، متذکر شویم و پیشگیری کنیم و او بداند نظارت جدی وجود دارد.
*آقای سروری انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم را چطور دید؟
من فکر میکنم یک انتخاباتی بود که خارج از تصور خیلی از نخبگان بود. همه نظرسنجیها نشان میداد شرایط مشارکت مردم بسیار پائین است و این دغدغه بزرگ همه دلسوزان انقلاب بود، اما سوال اصلی این است چرا مشارکت کاهش یافته است؟ این جواب را هیچ زمان ما کالبدشکافی نکردهایم. هر کس از منظر خود این را تفسیر کرده است؛ مثلا دوستان ما که همیشه در قدرت هستند، اپوزیسیون هستند، این تحلیل را دارند که شورای نگهبان باعث کاهش مشارکت شده است، ولی من میخواهم بیان کنم قبل از این که شورای نگهبان بخواهد وارد موضوع بررسی شود که بخواهد احدی را ردصلاحیت کند یا برخی را احراز صلاحیت کند، سوال این این نظرسنجیها در تطبیق با زمان همسان موقع انجام نظرسنجی با انتخابات گذشته، نمایانگر کاهش شدید مشارکت در کشور ما در این دوره بوده است.
یعنی حتی روند افزایش مشارکت در برخی جاها معکوس شده بود. یعنی ما همیشه اسفند نسبت به فروردین رشد در مشارکت داشتیم. همه انتخاباتها را بررسی کنید. اسفند نسبت به بهمن کاهش داشتیم چرا که موضوع مرغ و تخم مرغ و افزایش قیمت مطرح شد و مردم به شدت عصبانی بودند. یعنی میخواهم بگویم مهمترین عامل کاهش مشارکت، ناکارآمدیهایی بوده که هر زمان از ما سر زده، تجلی در انتخابات داشته است. پائینترین سطح مشارکت در انتخابات شورای دوم بود که 12 درصد بود. چرا این اتفاق افتاد؟ وقتی کالبدشکافی میکنید عملکرد غلظ شورای اول باعث شد مردم به شدت نسبت به انتخابات واکنش نشان دهند.
*همه آن زمان تائید صلاحیت شدند. نظارت در مجلس بود و همه تائید شدند. فراموش نمیکنم که آقای محسن سازگارا که الان اپوزیسیون شد آن زمان نامزد شده بود و رای نیاورد.
حتی شعار ایشان را به یاد دارم. همه آمدند و هیچ کسی ردصلاحیت نشد. چرا مشارکت افزایش نیافت؟ به دلیل ناکارآمدی! چرا این دوره به اینجا رسیده است؟ باز هم ناکارآمدی. یعنی چرا مردم رویگردان از مشارکت در این دوره شدند؟ هر جا را نگاه میکردند جیب آنها خالی میشود، سفره مردم کوچک میشود و دولت هم پاسخگو نیست. حرف من را الان داشته باشید، 4 سال دیگر هم در شورای شهر و هم در انتخابات چهاردهم ببینید چه اتفاقی میافتد.
* سال 84 اولین انتخابات ریاست جمهوری ایران است که دو مرحلهای میشود و آن زمان مشارکت اولیه و دومی مشارکت بالایی نبود و مردم دغدغهمند و ناراحت از برخی تنشهای سیاسی، ناکارآمدیها بودند و فقط جنگ و دعواهای سیاسی شده بود. از 84 تا 88 که دولت اول آقای احمدی نژاد بود دولت کاری بود و مشارکت ما در سال 88 به 85 درصد رسید.
این خیلی نکته ظریفی است. چرا مشارکت در آن سال این میزان افزایش یافت؟ یعنی مردم مسکن مهر را دیدند، مردم یکسری اقدامات مختلف را دیده بودند.
*به یاد دارم از 13 میلیون رای روستایی در آن سال 11 میلیون به آقای احمدی نژاد رای دادند. این اختلاف 11 میلیونی از همین روستاها و کارهایی که در روستاها انجام شد، نشات میگیرد.
این امرنشان میدهد مردم سیاسی نیستند. ما تحلیل خودمان را روی مردم تفسیر میکنیم. مردم دنبال زندگی خوب هستند. میگویند به ما زندگی خوب بدهید، به ما آرامش و خدمت و رفاه بدهید، امنیت بدهید. ما کاری به بقیه مسائل نداریم. کاری که آقای رئیسی کرد قلبا احساس آرامش کردم که یکبار بعد از انتخابات رئیس جمهور به جای دندانقروچه کند، دندان روی دندان فشار دهد و خشم خودش را نشان دهد که بدترین اهانتها را در طول انتخابات در این دوره به آقای رئیسی کردند، به ایشان بیسواد گفتند و هر چه خواستند گفتند، این مناعت طبع است که ایشان همگی را دعوت کرده و گفته به من کمک کنید. طرحهایی داشتید و برخی ممکن است به نفع کشور باشد، من طرحهای شما را اجرا میکنم، ارتباط ما قطع نشود. چقدر فضای هم افزایی این رفتار ایجاد کرده است.
ما حتما رقابت سیاسی داریم و خواهیم داشت. هیچ امکانی نیست که ما رقابت سیاسی نداشته باشیم، اما در کشور ما رقابت سیاسی قاعده ندارد یعنی ما حاضر هستیم امنیت کشور، منافع ملی کشور را بخاطر نگرشهای جناحی و سیاسی خودمان از بین ببریم! ما نگاه جناحی داشته باشیم، نگاه سیاسی داشته باشیم، تحلیل سیاسی داشته باشیم خوب است، ولی این را در چارچوب منافع و امنیت ملی کشور ببینیم. در آمریکا ترامپ را که رئیس جمهور مستقربود، محدودش کردند؛ توئیتر و اینستاگرام و همه چیزش را بستند. تعارف نداشتند، رئیس جمهور کشور است، ولی قرار است منافع ملی کشور را تامین کند. اگر بخواهد در جایگاه ریاست جمهوری حرف اپوزیسیون بزند با او برخورد میشود.
*نه فقط توئیتر و اینستاگرام که شبکه اختصاصی وی را بستند.
این خیلی عجیب است. در سال 88 چه اتفاقی افتاد؟ انتخاباتی برگزار شد و خیلی جالب است که آقای خاتمی خودش به ما گفت من 8 سال رئیس جمهور بودم و میدانم امکان تقلب در کشور ما نیست، تخلف ممکن است در یک صندوقی انجام شود، ولی تقلبی که نتیجه انتخابات جابجا شود، انجام نمیشود. گفتیم همین حرفهایی که به ما میزنید را به رسانه بزنید تا مردم بدانند تقلبی نشده است؛ حالا اگر تخلف است باید رسیدگی شود. ایشان این حرف را در رسانهها بیان نکرد! گفتند اگر این حرف را بزنم سبد رای من میریزد. سبد رای اصلاح طلبان میریزد! من نباید این حرف را بزنم!
در جلسات خصوصی این حرف را بیان میکرد و از خود اصلاح طلبان این را میشنوید. اسم نمیبرم چه کسی گفته است که شاید راضی نباشد، ولی بیان کرد آقای خاتمی در جلسه داخلی ما اصلاح طلبان هم این مطلب را بیان کرده است.
*آقای رئیسی کار خیلی سختی دارد. بخاطر این نیست که بگوییم زمینه برای کاهش مطالبه ایجاد میکنیم. ایشان در زمان تبلیغات حرفهایی که بیان کرده را پیگیری میکنند و رسانه نیز مطالبه میکند، اما شرایط سختی است و به عبارتی در یکی از سختترین شرایط کشور را تحویل میگیرد. به نظر شما ایشان کابینه را چطور میچیند؟
آقای رئیسی یکی از ویژگیهای بسیار مثبتی که دارند این است که بسیار مشورتپذیر است. این که یک رئیس جمهوری الان به طیف مخالف خودش زنگ میزند و میگوید نظرتان را بدهید، این اتفاق مبارکی است. این در کشور ما کم بوده است و با روحیاتی که سراغ دارم من بسیار امیدوار هستم.
*فکر میکنید از مجلس کسی به دولت اضافه شود؟ چون حضرت آقا توصیهای هم کردند که بیشتر به مجلس برسید و اینجا جای مهمی است. الان زمزمههای این شده است. فکر میکنید چه اتفاقی بیفتد؟ حداقلهایی به دولت میروند؟
به نظر من، حداقلهایی میروند؛ مثلا برخی افراد ممکن است در مجلس باشند که اینها توان اجرایی دارند. به ذهنم میرسد خیلی از نمایندگان استفاده نشود و استفاده حداقلی شاید صورت گیرد.
*سختترین کار آقای رئیسی را تشکیل دولت یا اداره دولت میدانید؟
به نظر من اداره دولت سختتر است. دولت کار بزرگ و سختی در پیش دارد. وضعیت کشور را الان ببینید. آقای رئیسی الان کشور را در چه شرایطی تحویل میگیرد؟ یعنی سطح نارضایتی در اوج است. وضعیت ابزارهای مورد نیاز برای اداره کشور با اختلالاتی مواجه است. من معتقد هستم شبانهروز باید کار کنند و دولت با آغازین روزهای کار خودش، نظام دولت شکل بگیرد، وزرا به وزارتخانهها بروند و مستقر شوند، استانداران سریعا در استانداریها مستقر شوند و آنها فرمانداران را تعیین کنند. یک زمانبندی بسیار جدی برای این امر نیاز است. سرعت را در دولت سیزدهم و دقت را با هم میخواهیم.
*بحث ناشیرین شورای ائتلاف و شورای وحدت یکی از بحثهای این دوره از انتخابات بود بخصوص در قصه شورای شهر، چون در گزینه ریاست جمهوری تقریبا یکی بود. این درست بود که شورای ائتلاف برای ریاست جمهوری هم دنبال گزینهای غیر از آقای رئیسی بود؟
مطلقا چنین چیزی نبود؛ اینها بداخلاقیهای سیاسی است که در کشور ما وجود دارد. بالاخره کسانی که این ادعا را کردند باید بگویند چرا آقای قالیباف اصلا ثبتنام نکرد؟ ما در کل کشور میتوان گفت اکثر شوراها را بردیم. هر جا اسم شورای ائتلاف بوده و در این آشفتگی لیست ها، بیش از 80 لیست، لیست ما را سوراخ کردند و با برند و اسم و لوگو و شعار و رنگ ما و ترکیب پوستر ما چند آدم را در آوردند و در لیست ما کردند. سرلیست ما را دزدیدند، با اینکه به آن گروه هم گفته بودیم که آقای چمران و بنده در هیچ لیست دیگری نخواهیم بود. این اتفاقات بداخلاقی سیاسی رخ داد.
از روز اول از اعضای شورای ائتلاف ما که دارای سلائق متفاوتی هستند - شورای ائتلاف به همین معناست - بپرسید در کدام جلسهای ما موضوع آقای قالیباف را مطرح کردیم که برای ریاست جمهوری بیاید؟ در تحلیل اولیه ما این بود که اگر آقای رئیسی تشریف بیاورند گزینههای مطرح ما مثل آقای قالیباف و دیگران به احترام ایشان و برای ایجاد همبستگی جریانی در انتخابات شرکت نکنند. در جلسات خصوصی هم بسیاری از کاندیداها همین را بیان کرده بودند و این نگاهها به نظر من نظریههای تاریکخانهای است. برخی در تاریکخانه مینشینند و یک تحلیلی را میکنند و بعد این را به فضای مجازی میآورند و بیجهت گسترش میدهند. آقایی به نام آقای حامد سروری کاندید شده بود... هر کاری خواستند کردند.
*درباره شورای شهر به جمع بندی نرسیدید.
بله، در شورای شهر یک مشکلات جدی داشتیم. متاسفانه اتفاق بدی که افتاد این بود که برخی از دوستان ما در شورای ائتلاف در دوره قبل بودند و گفتند میخواهیم یک فرایندی را ادامه بدهیم. بیش از 20 جلسه با دوستان عزیز داشتیم، چون اصلا تمایل به رقابت درون گفتمانی نداشتیم، اما دوستان متاسفانه گفتند 3-2 نماینده در مجموعه ما داشته باشید. گفتیم شما یک برند پیروز را نباید از خط خارج کنید و آزمون و خطا با برند دیگری کنید. ما گفتیم تا یک هفته دیگر میخواهیم انتخابات مجمع را برگزار کنیم و یک جلسهای در حضور برادر عزیزم آقای متکی و آقای موسیپور داشتیم که من و آقای چمران هم بودیم. با هم به این مطلب رسیدیم که هر چقدر نیرو دارید در سایت ما ثبتنام کنید و هرچه نامزد دارید بیاورید و حاضر هستیم در فرایند شورای انتخاب چند نفری را از افرادی که دارید، در آنجا وارد کنیم. دوستان یک مدل دیگری را پیشنهاد دادند و گفتند فرایندتان را 21 نفر درآورید و ما در فرایند خود 21 نفر را دربیاوریم و دوباره با هم بنشینیم.
گفتیم نمیشود و ما با مجمع این کار را کردیم و چطور بدنه اجتماعی را بگویم. میگوید شما از ما رای گرفته اید. علیرغم میل باطنی ما این اتفاق افتاد و خیلی نگرانی وجود داشت که اگر این اتفاق میافتاد مشکل میشد. دغدغهای داشتیم، ممکن است سوال بعدی شما اشتراک صفر باشد، چون یک امر جدیدی در ادبیات سیاسی کشور است. ما گفتیم آقا در گام دوم خواسته به طرف جوانگرایی برویم، اما جوانگرایی منطقی! نه جوانگرایی هیجانی. در مجلس این کار را کردیم.
ما گفتیم اگر این اشتراک صفر را نداریم چند اتفاق میافتد. یک این که نیروهای مشهور دو طرف رای میآورند. جوانها که غیرمشهور هستند همه میروند؛ ما میخواهیم جوانان بیایند. اینطوری که نمیشود. همچنین، چون آشفته بازار میشود مردم به حالت سردرگمی میرسند. بهمین دلیل گفتیم اشتراک صفر را میگذاریم که مردم بدانند لیست آقای چمران، مثلا لیست سروری و چمران...
*دوستان هم طیف شما میگویند مجلس یازدهم با یکسری دلخوریها را گذشتیم، گزینه ریاست جمهوری مشترک شد و شوراها هم در این آشفته بازاری که بیان میکنید یک دوست هم طیف ما درآمد، ولی اگر این مسیر ادامه یابد معلوم نیست همیشه بتوانیم بجهیم.
اتفاقا آن مسیر جواب نمیدهد. چرا که یک طرف بر اساس فرایند مجمع میآید و طرف دیگر بر اساس فرایند سنتی میآید و این مشکل ایجاد میکند. الان نفر 21 با نفر 22 بیش از 200 هزار رای فاصله دارد. یعنی مردم فهرست معتبر را شناسایی کردهاند و بدان رای دادند. وحدت و ائتلاف را قبول داریم البته تا قبل از فرایند! اما زمانی که فرایند انجام شد یا باید فرایند را کنار بگذاریم، شما تصور کنید این اتفاق میافتاد 21 نفر را قاطی میکردیم و آنجا میگذاشتیم. مدلی که به ما دادند این بود که 9 نفر شما بگذارید و 11 نفر فلانی بگذارد و چند نفر هم فلان جریان بگذارد. این دل و جگر زلیخا میشد! چطور میتوان این را جمع کرد. فردا در شورای ائتلاف میگوید من از آن جریان آمدم و یکی میگوید من از فلان جریان آمدم و شهردار بخواهیم انتخاب کنیم دعوا میشود. چرا باید این کار را انجام دهیم؟ اما حتما باید با دوستان بنشینیم و به توافق برسیم که با وحدت و همافزایی حرکت کنیم. خواسته ما این است که یکی هستیم و میخواهیم جریان انقلاب پیروز شود، ولی سلیقهها متفاوت است و روشها فرق میکند. همه تلاش را داریم که این دغدغه برطرف شود.