جمعه 9 آذر 1403

چند نفر را جریمه کردید و چه تعداد از جاده ها را بستید؟

خبرگزاری ایسنا مشاهده در مرجع

وزیر بهداشت ضمن تشریح اقدامات انجام شده در جهت مقابله با کرونا در کشور و ایثارگری کادر بهداشت و درمان در این دوران، از برخی ناهماهنگی ها و عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی گلایه کرد.

به گزارش ایسنا، دکتر سعید نمکی در ستاد استانی پیشگیری و مدیریت بیماری کووید -19 استان آذربایجان غربی، با بیان اینکه من همواره خودم را یک سرباز کوچک و کوچکترین نظام مقدس جمهوری اسلامی و زیر بیرق رهبری می‌دانم. من هیچ گاه خودم را فراتر از این ندیدم. مقام سرداری لایق بزرگوارانی همچون شهید بر باد رفته در یاد مانده، شهید قاسم سلیمانی است و ما حتی در بالاترین مقامی که شهادت هم هست، هنوز سرباز چنین سردارانی هم نیستیم.

وی افزود: حضور امروز من بیشتر به دلیل خسته نباشید و خدا قوت گفتن به همکارانم در سطح استان است و از سویی برای دل نگرانی‌هایی است که برای امروز و فردای مملکت دارم. دیروز خدمت رییس جمهور بودم و عرض کردم که در هشت و 9 ماه گذشته یک شب را به یاد ندارم که پیوسته یک ساعت خوابیده باشم و یاد ندارم که روز تعطیلی را در طول این مدت گذرانده باشم. تنها بار دلگشای من در این ایام دو بار رفتن بر سر تربت مادرم بوده است. با این اضطراب و نگرانی و تشویش خاطر که چه خواهد شد. وقتی هر شب آمارهای استان ها را می خوانم یکی از اضطراب‌هایم این است که به سیاه چاله‌ای بیفتیم که در آمدن از آن کار دشواری است.

نمکی ادامه داد: در اواخر دی ماه که خبر حضور این ویروس را در کشور چین شنیدم با توجه به دو سابقه علمی و اجرایی که در گذشته داشتم؛ یکی سابقه برخورد با اپیدمی‌هایی مانند مالاریا و... در روزهای سخت سیستان و بلوچستان در 30 سال قبل و یکی هم سابقه علمی به عنوان یک ایمنولوژیست، می‌دانستم که این ترکیب نامیمون، ترکیب وحشتناک و هراسناکی برای بشریت است. دوستانم را اوایل بهمن ماه صدا زدم و گفتم باید حواسمان را جمع کنیم. زیرا با یکی از پیچیده‌ترین موجودات مواجهیم و گفتم موجودی که می‌بینم با تمام موجوداتی که تاکنون مطالعه کردم، متفاوت است. حال اینکه این موجود از کجا آمده را کالبدشکافی نمی‌کنم. زیرا مشکلی را از ما حل نمی‌کند، به جز اینکه به یک سیاهچاله سیاسی و بین‌المللی بیفتیم که کار ما نیست.

وزیر بهداشت با بیان اینکه در آن زمان اعلام کردم که باید خودمان را برای درگیری سنگین با این ویروس آماده کنیم، گفت: این نگاه و عدم سهل‌انگاری باعث شد که گام‌های بلندی برداریم. در سنگرهای نظامی می‌گوییم که اگر دشمن را حقیر شمردی، بازی را باختی، اگر به جنگ با روباه می‌روی با سلاح شیر برو. اگر خودت را برای یک اپیدمی سهمگین آماده کردی، اما کوچک بود، اشکال ندارد. اشتباهی که اروپایی‌ها کردند. میزان تخت ما در طرح تحول سلامت اضافه شد، اما هنوز هم شاخص تخت حدود 1.5 است. در حالی که در ضعیف‌ترین کشور اروپایی هفت تخت به ازای 1000 نفر جمعیت است و پرستارشان سه برابر ماست.

وی ادامه داد: آنچه که ما را در این زمینه حمایت کرد، علاوه بر فضل الهی، یکی از ویژگی‌های ممتاز در نبرد با این ویروس پیش‌بینی‌های خوبی بود که در وزارت بهداشت اتفاق افتاد. من امروز این حرف‌ها را نمی‌زنم تا خودم را اثبات کنم. من نیامدم برای خوشنام شدن، من برای فدا شدن و نابود شدن آمده‌ام، من برای دود شدن در ساحت مقدس جمهوری اسلامی آمده‌ام. فکر می‌کنم شاید با این روی مین رفتم و فنا شدن بتوانیم قطره‌ای از تقدس خون شهدا را پاسخ دهم. در هر استانی وقتی به مزار شهدا می‌روم در دل خودم می‌گویم خدایا مرا در نهایت شرمسار خون شهدا و خانواده‌های آنها نکن. بنابراین حرف‌هایم برای اثبات خودم نیست.

نمکی افزود: در این مدت داغ عزیزان زیادی را بر دل دارم. فقط داغ سرباز بر دل ندارم، بلکه داغ ژنرال‌های بزرگی را بر دل دارم. دکتر زارع را که همشهری من بودم از دست دادم که مانند پروانه دور بیماران مبتلا به کرونا می‌گشت، دکتر حسنی و... را از دست دادیم. برای دفاع از این عاشقان بی‌بدیل نمی‌توانم بنشینم تا کاستی‌های دیگران را کسی به حساب این عزیزان بنویسد. اگر حرفی می‌زنم در اثبات حقانیت راهی که وزارت بهداشت خردمندانه طی کرده است، به دلیل دفاع از حیثیت شهدای سلامت است. در تمام زندگی‌ام اجازه ندادم اهانت یا کم لطفی به خانواده یا شهید از دست رفته‌ای شود. این وظیفه اخلاقی من است تا زمانیکه زنده‌ام.

وی گفت: وزارت بهداشت برنامه‌ریزی مفصلی انجام داد، همه را جمع کردیم. اولین بار آمدیم و گفتیم راه‌های هوایی به چین را ببندیم. وقتی این حرف را می‌زدم عده‌ای با لبخندها و نگاه‌های عاقل اندر سفیه می‌کردند، به ما نگاه می‌کردند که چه می‌گویی. یکی از عزیزان به من گفت که شاهد بودم که در ابتدای اپیدمی اعلام کردی که آتشی بر نیستان این کشور خواهد افتاد که دامن تک تک خانواده‌ها را خواهد گرفت. در بهمن ماه ایستادم تا در 36 ورودی این مملکت گیت بازرسی بگذاریم. بعد از گرفتاری در گرداب قم، بعد از دو هفته تازه تعدادی کیت PCR به صورت چمدانی یکی از دوستانم از ژنو آورد، اما در روز اول بهمن ماه کیت PCR را برای شناسایی کووید -19 در انستیتو پاستور طراحی کردیم و 57 دانشجوی خودمان را که از ووهان آوردیم، در همینجا تست کردیم.

نمکی همچنین گفت: بعد از ورود ویروس، دکتر جان‌بابایی را به تک تک استان‌ها فرستادم که تخت آماده کنند. بر همین اساس 2000 تخت آی سی یو و 900 ونتیلاتور در عرض دو هفته آماده شد. این رکورد در تاریخ جهان هم بی بدیل است. اولین موارد ویروس را شناسایی کردیم. روزهای بسیار سختی بود. روزنگار این ایام سخت را نوشته‌ام، بعضی از تلخی‌ها، تنهایی‌ها، غربت‌ها و عدم درک متقابل‌ها آدم را به شدت می‌سوزاند. کمبود لباس و ماسک و... و. در اوج غربت این سرزمین و در اوج بی رحمی دشمن. بعد از واقعه کربلا، ملت شیعه چنین ظلمی را که امروز ما تحمل می‌کنیم، نکرده است.

وی افزود: ناجوانمردی که آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها در کرونا بر ما روا داشتند، هیچ ملت شیعه‌ای تجربه نکرده است. هواپیما به فرودگاه عمان می‌آمد و خوشحال بودیم که دو بامداد ماسک و حفاظ برای پرستاران و پزشکان می‌آورد، اما زنگ می‌زدنند که مسیر قفل شده است. یک فرمانده بی سلاح و سربازان خط مقدم بی دفاع بودند. به یکی از پزشکانی که مبتلا شده بود گفتم چرا ماسک نزدی، اما بغض کرد و گفت ماسک زده بودم، اما وقتی دیدم پرستارم ماسک ندارد، ماسکم را درآوردم. خود دکتر گویا رفت در قم بیماران را ویزیت کرد. بعد متوجه شدم که این نازنین برای اینکه رزیدنت‌ها و پزشک و پرستار نترسند، ژنرال من تن به آتش زد تا سربازانش نترسند و بیمار را ویزیت کنند.

وی ادامه داد: فرق ما با دفاع مقدس این بود که در دفاع مقدس خط را می‌شناختیم و می‌دانستیم دشمن از کجا می‌آید، اما در اینجا نمی‌دانستیم صمیمی ترین دوست بمب ویروس است. نمی‌دانستیم حریم کجاست و ناگهان نقطه نقطه بمب‌های ویروس می‌خورد و نابود می‌کرد. از قم به گیلان از گیلان به نیشابور و... کجا دانند حال ما سبکباران ساحل‌ها. هیچکس نمی‌تواند عمق درد جامعه پزشکی و پرستاران را در این ایام در اوج تحریم، اوج خالی بودن خزانه و بانک مرکزی را درک کند.

نمکی افزود: با جیب خالی هم مملکت را اداره کردن، کار بسیار سختی است. درست است که در شرایط وفور منابع، مدیریت کار آسانی نیست، اما در شرایط بی پولی و بی ارزی هم مدیریت بسیار کار بسیار صعبی است. ما ارز نداشتیم، ریال نداشتیم، مطالبات پرستار و پزشک در کارانه ماه‌ها گذشته بود، اما این قوم شریف و نجیب، یکبار نگفتند که ما بستانکاریم، بلکه گفتند ما به ملت ایران بدهکاریم. وقتی همه فرار کردند، اینها مثل پروانه به آتش زدند و دور بیمار طواف کردند، وقتی عده‌ای پول پارو کردند، اینها در بیمارستان‌ها رنج جارو کردند، وقتی عده‌ای در هوای خوش رمیدند، این‌ها بر سینه بیمار خمیدند و مبتلا شدند. در یک شهر من روزانه 12 تا 13 پرستار دارد مبتلا می‌شوند.

ادامه دارد