چه کشورهایی اغتشاشات ایران را مدیریت میکنند؟
روزنامه لبنانی الاخبار مقالهای منتشر کرده که حاوی اسنادی است که چگونه عربستان، بحرین، امارات و آمریکا اغتشاشات و شورشهای ایران را مدیریت می کنند.
به گزارش مشرق به نقل از روزنامه الاخبار، «نبرد را به داخل ایران می کشانیم»، این جملهای است که محمد بن سلمان ولی عهد عربستان سعودی در پاسخ به داوود الشریان، مجری معروف این کشور چند سال پیش گفت. بسیاری در آن زمان هنگام تفسیر سخنان بن سلمان گفتند که ریاض، به هستههای داعش و عملیاتهایی که جنبشهای تجزیه طلب در سیستان و بلوچستان از مدتها پیش در عمق ایران انجام میدادند، متوسل خواهد شد. اما در اسنادی که روزنامه الاخبار به دست آورده است، مشخص میشود که منظور بن سلمان، هدف قرار دادن فضای داخلی ایران، از طریق طرح نفوذ بر جوانان ایرانی، به موازات تشدید گفتمان ایران هراسی است.
بامداد 2 ژانویه 2016، جهان با خبر اعدام شیخ «نمر باقر النمر» و گروهی از جوانان القطیفی به همراه جمعی از مقامات سعودی و کادرهای القاعده از خواب بیدار شد. واکنشها در داخل و خارج از عربستان سعودی متفاوت بود. در ایران، جوانان خشمگین اقدام به آتش زدن ساختمان کنسولگری عربستان در مشهد کردند.
چهار روز بعد، در 6 ژانویه، شورای ملی رسانه اماراتی طرحی را به سفرای عربستان سعودی و بحرین ارائه کرد که «استراتژی رسانهای برای برخورد با ایران» نام داشت. این طرح که با هماهنگی آمریکاییها تدوین شده بود، «تضعیف ایران از داخل» را دنبال میکرد.
استراتژی رسانهای ارائه شده توسط وزیر اطلاع رسانی و رئیس هیئت مدیره شورای ملی رسانه در امارات متحده عربی، «سلطان الجابر» بیان میکند که هدف آن «ایجاد افکار عمومی مخالف سیاستهای جمهوری اسلامی ایران در داخل خود ایران و خارج از آن» است. همچنین این استراتژی فقط بر «بُعد سیاسی» و به دور از گفتمان مذهبی متمرکز خواهد بود.
از همه مهمتر این بود که، «نتایج استراتژی ظرف چند سال» باید به دست آید. در پیشنهاد اولیه، همانطور که سند شماره 1 نشان میدهد، مخاطبان هدف، مردم منطقه خلیج فارس، افکار عمومی در داخل ایران، به ویژه اقلیتهای ایرانی غیرفارس و اپوزیسیون ایرانی در خارج از کشور هستند.
شایان ذکر است که در بند «شرکای اجرایی»، اماراتیها از «سازمان همکاری اسلامی» به عنوان شریک در اجرای استراتژی در کنار نهادهای رسمی خلیج فارس، اتحادیه عرب و اندیشکده ها و مخالفان ایرانی یاد کردند. خاطر نشان میشود که جمهوری اسلامی ایران یکی از اعضای اصلی سازمان همکاری اسلامی است که تصمیم گیری آن از بدو تأسیس آن تحت سلطه منافع عربستان قرار گرفته است.
در رابطه با «عناصر اصلی» استراتژی رسانهای مقابله با ایران، الجابر هر آنچه را که رسانههای خلیج فارس، رژیم صهیونیستی و آمریکا در مورد «دخالت ایران در امور داخلی کشورهای منطقه» با عنوان «حمایت ایران از تروریسم» میگویند، ذکر کرده است. همچنین در این استراتژی بر «اختلاف میان مردم ایران و حکومت» و جذب افکار عمومی ایرانیان به ویژه قشر جوان، از طریق مقایسه رفاه اجتماعی ایران با کشورهای حاشیه خلیج فارس، تاکید شده است.
در طرح اماراتیها برای افزایش تأثیر رسانهها، به مقایسه دو بعد نظامی و اجتماعی ایران توجه ویژه ای شده است. در این طرح از یکسو به «افزایش هزینههای تهران برای تسلیحات نظامی و از سوی دیگر به کاهش هزینههای معطوف به امور رفاه اجتماعی» تأکید میشود. رسانهها بر مبنای این طرح چنین القا میکنند که پول مردم ایران «به جای بهبود وضعیت معیشتی ایرانیان، وقف تخریب، ویرانی و بیثباتی منطقه میشود». در زمینه پیامهای اصلی که باید توسط رسانههای مجری این طرح منتقل شود، فهرستی متشکل از 14 نکته را میتوان شناسایی و در یک ایده محوری خلاصه کرد: «تا سال 1979 که انقلاب اسلامی در ایران ظهور کرد هیچ مشکلی در منطقه وجود نداشت».
در زمینه «مکانیسمهای اجرایی»، «ایجاد برنامههای تلویزیونی و رادیویی، ایجاد وبسایت به زبانهای عربی، انگلیسی و فارسی، ایجاد بسترهای رسانههای اجتماعی و استفاده از بازوهای رسانهای سفارتها» پیشنهاد شده است.
اما دو ابزار برجسته که برای اجرای این استراتژی پیش بینی شده است، عبارتند از: 1 - ایجاد مرکز مطالعات و تحقیقات ایران و 2- تأسیس شبکه خبری فارسی زبان برای پخش شبانه روزی اخبار ایران است. با تطبیق آنچه در متن استراتژی آمده و آنچه در میدان رخ داده است، مشخص میشود که مرکز مطالعات در مارس 2016 تأسیس شده و نام «مرکز خلیج (فارس) برای مطالعات ایرانی» را به خود اختصاص داده است، اما بعداً نام آن به «مؤسسه بینالمللی ایرانشناسی» تغییر یافت و از زمان تأسیس توسط «محمد السلمی سعودی» اداره میشود.
در مورد کانال خبری، شبکه خبری «ایران اینترنشنال» است که در اواسط سال 2017 در لندن راه اندازی شد و رسانهها و روزنامه نگاران مخالف ایرانی را به خود جذب کرد. در متن استراتژی، بودجه آن بین 20 تا 60 میلیون دلار سالانه (گزارشها تأیید میکنند که بودجه سالانه آن در حال حاضر دو برابر شده است) ذکر شده است. کارکنان این شبکه متشکل از 100 فعال رسانهای هستند و هدف آن «خطاب قرار دادن جوانان ایرانی با ارائه برنامههای اجتماعی تأثیرگذار بر زندگی روزمره آنها» است.
از دیگر «ابزارهای اجرایی» ذکر شده در این طرح، راهاندازی وبسایتی برای جوانان ایرانی به نام Iranianshub.com با بودجه تخمینی 338 هزار دلار است. با این حال، مشخص شد که این سایت از سال 2021 در اینترنت در دسترس نبوده است و هنگامی که توسط سرویس آرشیو وب سایت Way Back Machine ردیابی شد، مشخص شد که دامنه از سال 2017 بدون قرار دادن محتوایی در آن رزرو شده است.
از دیگر ابزارهای اجرایی طرح مقابله با ایران، مجموعهای از ابتکارات از جمله «تصور کن اگر اینجا ایران بود» با بودجه 380 هزار دلاری و طرح «تفکر - پذیرفتن - تغییر» با بودجه 546 هزار دلاری برای پخش آنلاین مطالب بصری شخصیتهای تأثیرگذار ایرانی مقیم خارج از کشور است. همچنین طرح «کاریکاتورها و شخصیتهای کارتونی» با بودجه 866 هزار دلاری، «برای دسترسی به ابزارهای جالب برای جوانان ایرانی از طریق شبکههای اجتماعی» جهت تشویق جوانان ایرانی به تغییر کلیشههایشان درباره فرهنگ است. بعلاوه، طرح «نظرات جوانان ایرانی»، با پخش مطالب تصویری توسط جوانان ایرانی از طریق اینترنت برای برجسته کردن صدایی غیر از صدای دولت ایران است.
از دیگر برنامههای پیشنهادی اماراتیها، تخصیص 2.68 میلیون دلار برای تولید سریالهای نمایشی درباره ارزشها و حقایق مرتبط با امارات برای پخش در تعدادی از کانالهایی با «مخاطبان فارسی» است. بعلاوه اختصاص بودجه 250 هزار دلاری جهت انجام تحقیق و نظرسنجی در مورد درک ایرانیان از اعراب خلیج فارس بویژه امارات متحده عربی است. همچنین اختصاص بودجه 723 هزار دلاری برای تولید یک برنامه تلویزیونی که وجوه مشترک بین جامعه ایرانی و جامعه خلیج فارس از نظر جغرافیایی را برجسته میکند.
از دیگر ابزارهای اجرایی، ایجاد پرتال الکترونیکی برای جوانان ایرانی به ارزش 3.13 میلیون دلار با هدف گردهمایی جوانان فارسی زبان در سراسر جهان است.
این استراتژی به «سلطان النعیمی»، مدیر کل فعلی مرکز مطالعات و تحقیقات استراتژیک امارات، مدرس دانشکده دفاع ملی امارات و کارشناس در امور ایران و «عادل الطریفی» وزیر اطلاع رسانی عربستان تا آوریل 2017، طی نشست سه جانبه امارات، عربستان و بحرین ارائه شد.
سعودیها و بحرینیها پس از تصویب استراتژی، جهت هماهنگی و آماده سازی ابزارهای اجرایی و تعریف جنبههای یکپارچه کار، دو نفر با سابقه امنیتی را برای مدیریت آن معرفی کردند.
سند شماره 2 نشان میدهد که شورای ملی رسانه امارات، تیمی 10 نفره با حضور «سیف الزعابی» سفیر امارات در تهران، که از مسائل ایران آگاهی دارند، جهت پیگیری اجرای استراتژی مذکور، تشکیل داده است.
اسناد 3 و 4 دو نامه از «سلطان الجابر» رئیس شورای رسانه ملی امارات به «عبد بن زائد آل نهیان» وزیر امور خارجه امارات متحده عربی است که در اولی در مورد استراتژی، بخشها و اهداف آن صحبت میکند و در سند دوم، تحولات اجرای طرح را برای وی تشریح میکند. الجابر به تماس با «سعد محسنی» ایرانی با هدف استفاده از کانالهای وی اشاره میکند، شخصی که صاحب چندین شبکه تلویزیونی از جمله «فارسی 1» است.
بنابراین، یک نشانه رسمی اماراتی وجود دارد که نشان میدهد اماراتیها از فعالان اپوزیسیون ایرانی که در رسانههای فارسی زبان خارجی کار میکنند، کمک گرفته اند تا بتوانند آنچه را که میخواهند به داخل ایران برسانند. همچنین، از شرکت رسانههای دیجیتال GH Communication مستقر در امارات خواسته شد تا پیشنهادات خود را برای اجرای این استراتژی اعلام کند.
سند شماره 5 مهمترین سند است، زیرا به ارائه این استراتژی از طرف کمیته سه جانبه آمریکایی - سعودی - اماراتی اشاره میکند. واضح است که تاریخ ارائه این طرح به آمریکاییها پس از خروج ترامپ از توافق هستهای در اردیبهشت 1397 بوده است، چرا که گفته میشود طرف سعودی (که به وضوح به بازیگر اصلی این طرح تبدیل شده است) آن را با هیئت آمریکایی در حاشیه نشست G-20 که در آرژانتین که در 30 نوامبر 2018 برگزار شد، با نام «طرح تضعیف ایران از داخل» درمیان گذاشته است.
گامهای استراتژی
بر اساس اسناد فاش شده از امارات متحده عربی، برنامه تفصیلی این استراتژی، مجموعهای از ابتکارات را نشان میدهد که با هدف ثبت تحولات در جامعه ایران، به ویژه در میان جوانان، از طریق استفاده از ابتکارات اجتماعی و فرهنگی و همچنین رسانههای اجتماعی صورت میگیرد. از جمله این ابتکارات میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
گام اول: پورتال ایرانیان هاب و وب سایت iranianshub.com و کانالهای آنلاین
در این گام آمده است که آموزش در جامعه ایران بسیار ارزشمند است و جوانان تشنه دانش هستند و علاقه زیادی به فناوری دارند و بیشتر از طریق اینترنت، کالا و خدمات مورد نظر خود را دریافت میکنند.
لذا باید یک پلتفرم آنلاین فارسی زبان وجود داشته باشد که کاربر ایرانی بتواند از طریق آن مطالب یا ویدئوهای جالب مرتبط با فناوری، هنر، موسیقی، علم، مد و خانواده را در آن جستجو کند. این فرصتی است برای نفوذ در فرهنگ ایرانی و جمع آوری اطلاعات درباره مردم ایران.
این پلتفرم میتواند با شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک، توئیتر، اینستاگرام، یوتیوب، آپارات، فیسنامیا و همچنین با تبلیغات موتورهای جستجو مرتبط باشد که به جلب توجه و افزایش شانس انتشار آن در بین ایرانیان کمک میکند.
گام دوم: کمپین «تصور کن اینجا ایران است»
تشویق فعالان و هنرمندان به مشارکت با عکس، فیلم و متن و ایجاد انگیزه در فعالان ناشناس برای مشارکت و بیان دیدگاههای خود، افزایش آگاهی در مورد شیوه بهتر زندگی در آینده در ایران و برجسته کردن آمادگی جامعه برای تغییر در این ابتکار ذکر شده است.
در این ابتکار، هدف ایجاد کمپینی به رهبری هنرمندان و عکاسان نوظهور ایرانی است که در مورد موضوعات مرتبط با ابراز وجود، هویت، صلح بین ایران و جهان عرب و رؤیای آنها در مورد صلح در جهان صحبت میکند.
همچنین راه اندازی کمپین نوآوران و هنرمندان با همکاری نهادهای معتبر جامعه مدنی در ایران مانند سازمان ملل متحد. با اشاره به اینکه در ایران به سازمانهای مستقل جامعه مدنی بهعنوان منبع سو ظن تلقی میشود، اما سازمان ملل یک استثنای مهم است، زیرا دولت ایران از برنامههای سازمانهای بینالمللی در ایران در زمینه سلامت، توسعه، جمعیت و حفظ میراث فرهنگی حمایت میکند.
گام سوم: تغییر طرز تفکر جوانان ایرانی و تخریب باورهای رایج آنها در مورد منازعات جدید و واقعیات تاریخی
طبق این گام ایرانیان در معرض صداهای ایرانی متفاوت از صدای حکومت به روشی ساده و جذاب قرار میگیرند. صدای دولت ایران تنها صدایی است که ایرانیان میشنوند، بنابراین باید صداهای دیگری نیز وجود داشته باشد.
گام چهارم: فکر کن، بپذیر، تغییر کن
به چالش کشیدن کلیشههای رایج در ایران و تشویق جوانان به «فکر کردن، پذیرش تفاوتها و تغییر باورهای پوچ»، و همچنین تشویق آنها به مطالبه حقوق خود و ارائه دلایل موجه جهت «مبارزه برای احقاق حقوق خود». در این مرحله بر روی پخش ویدیوهای الهام بخش اینفلوئنسرهای رسانههای اجتماعی که ایران را ترک کرده اند و اینکه چگونه میخواهند ایران را ببینند، تاکید میشود.
همچنین در این طرح آمده است که ایرانیان فرهنگ جاافتادهای دارند و با باورها و کلیشههای قوی تربیت شدهاند که شکستن آنها آسان نیست. از این رو اینفلوئنسرها باید در رسانههای اجتماعی انگیزه داشته باشند که کلیشههای رایج در ایران را به چالش بکشند و جوانان را به تفکر، پذیرش تفاوتها و تغییر تشویق نمایند و در این زمینهی میتوان از افسانههای فرهنگی و تاریخی ایران شروع کرد و سپس وارد عرصه سیاسی شد و بر حقوق زنان و فساد تمرکز کرد.
گام پنجم: اینفوگرافیک ها و کارتونهای سرگرم کننده
از طریق اینفوگرافیک ها و کاریکاتورهای سرگرم کننده و از طریق کانالهای رسانههای اجتماعی، با تمرکز بر اطلاعات واقعی درباره ایران، علاوه بر مسائل فرهنگی و درگیریهای سیاسی، باید با مردان جوان وارد گفتگو شد.
گام ششم: ارائه یک شخصیت انیمیشنی
ساخت یک شخصیت انیمیشنی از ماهیت جامعه ایرانی برای برجسته سازی موضوعات رایج در جامعه ایرانی به صورت طنز. همچنین باید بر روی تعداد بازدید از سایت، درصد حضور در هر پلتفرم اجتماعی، درصد تعامل در کانالهای ارتباطی، تعداد توییت ها و هشتگ ها در توئیتر و تعداد طرفداران و فالوورهای ارتباطی کار شود.
منبع: مهر