کارنامه فرهنگی سیاسی رئیس سابق مجلس / مردی برای تمام فصول منهای سیاست!
گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو؛ سارا عاقلی؛ ترکیبی از فیزیک و فلسفه؛ همراه با دغدغههای تربیتی و الگوهای آموزشی و سیاست چاشنی همیشه همراه شخصیت او محسوب میشد؛ چاشنی اما آنقدر زیاد بود که اصل را در بر گرفت و شخصیت علمی و ادبی او را تحت شعاع قرار داد. حالا نمیدانیم او را ادیبی بدانیم از جنس فرهنگستان ادب فارسی که برای واژه های فرنگی معادل فارسی خلق میکند؛ یا استاد دانشگاهی که در...
گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو؛ سارا عاقلی؛ ترکیبی از فیزیک و فلسفه؛ همراه با دغدغههای تربیتی و الگوهای آموزشی و سیاست چاشنی همیشه همراه شخصیت او محسوب میشد؛ چاشنی اما آنقدر زیاد بود که اصل را در بر گرفت و شخصیت علمی و ادبی او را تحت شعاع قرار داد.
حالا نمیدانیم او را ادیبی بدانیم از جنس فرهنگستان ادب فارسی که برای واژه های فرنگی معادل فارسی خلق میکند؛ یا استاد دانشگاهی که در حوزهی فلسفه تحصیل کرده و آثار ایمانوئل کانت را ترجمه میکند؛ یا چهرهای با دغدغههای تربیتی که مدرسه تاسیس کرده و محتوای کتب درسی را بعد از دوره پهلوی تغییر داده و یا حتی سیاستمداری که چهار دوره ردای نمایندگی به تن کرده؛ یکبار با شعار تقوای سیاسی برای ریاست جمهوری پا پیش گذشته و حالا عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است؛ به ناچار باید او را همهی اینها بدانیم!
ادب در فرهنگستان ادب! جناب خان در بیست و سومین برنامه خندوانه او را "نوکر شیر خدا آهنگر دادگر" خواند تا نقدی نمکین باشد بر معادل سازیهای فرهنگستان ادب برای کلمههای فرنگی مانند خمیراک، خمیر برگ، دراز آویز زینتی، کش لقمه، گرد لقمه و دراز لقمه؛ اما او در جواب، کلماتی مانند خمیراک و خمیربرگ را معادل پاستا و لازانیا عنوان کرد و از کاربرد آن در علم تغذیه بجای زبان محاوره گفت. کلماتی مانند دراز آویز زینتی به عنوان معادل کروات را هم ابتکار عمل مردم برای شوخی با فرهنگستان دانست.
"فرهنگ"؛ پایگاه علوم انسانی اما این همهی گزارههای مربوط به این شخصیت علمی، فرهنگی، تربیتی و سیاسی نیست؛ نام او با مدارس "فرهنگ" به عنوان پایگاه ویژهی دانش آموزان علوم انسانی گره خورده. همسرش، طیبه ماهروزاده، نحوه تاسیس آن را در برنامه تلویزیونی "زاویه" اینطور تشریح کرد: «با تاسیس مدارس غیر انتفاعی مخالف بودم، اما خودم به عنوان موسس، مدرسهای راه اندازی کردم. زیرا پسرم میخواست به رشته علوم انسانی برود و ما نیز به دنبال مدرسهای بودیم که محیط آن سالم باشد، اما پیدا نشد چرا که مدارس برای رشته علوم انسانی، دانشآموزان ضعیف را جذب میکردند.»
نوع سخنان ماهروزاده که بجای دغدغههای اجتماعی با دغدغههای شخصی و خانوادگی همراه بود؛ باعث موجی از انتقادها دربارهی نحوه تاسیس "فرهنگ" و نوع نگاه حداد مبنی بر خصوصی سازی آموزش بود؛ البته پیش از این نیز برخی از رسانهها چیستی و کیستی مدارس خاص را در چند گزارش جنجالی زیر ذره بین برده بودند.
"فرهنگیها" به خط میشوند! مهمترین واکنش به هجمه نسبت به مدارس فرهنگ را جمعی از دانش آموختگان این مدرسه داشتند که در طی یک بیانیه به نقش "فرهنگ" در ارتقای علوم انسانی در کشور اشاره کردند؛ در قسمتی از متن آن آمده:«دبیرستان فرهنگ را میتوان نخستین تجربه نهادسازی ادبیات و علوم انسانی در آموزش و پرورش معاصر ایران دانست که به کوشش دکتر غلامعلی حداد عادل بنیان نهاده شد. در آن سالهای اولیه که ما دانش آموز مدرسه شدیم ایشان جمعی از بهترین و فرهیختهترین استادان و دبیران ادبیات و علوم انسانی کشور را گردآورده بود که بعدها یافتن نمونهی آن یکجا و در یکزمان حتی در هیچ دانشگاهی قابل تصور نبود.»
نکته مهم در جریان این جنجال و دفاع جمعی از "فرهنگیها"، فراجناحی شدن موضوع بود که باعث شد طیفی از دانش آموختگان این مدرسه بعضا با گرایشات متفاوت سیاسی جزء امضاکنندگان این بیانیه باشند؛ از استاد دانشگاه، روزنامه نگار و رمان نویس گرفته تا منقد سینما و کارشناس مسائل فرهنگی و هنری. تا جایی که نشان میداد اجماع و تاثیر حداد در عرصهی فرهنگ بیشتر از دنیای سیاست است و سوالات و انتقاداتی که در عرصهی فرهنگی نسبت به او مطرح میشود توسط رقبای سیاسیاش جنجالی و از ریل اصلی مطالبه و رسیدگی خارج میشود.
نویسندگان این بیانیه تاثیرگذاری فرهنگی و وضعیت اقتصادی مدارس فرهنگ را نیز اینطور تشریح کردند:«پیش از مدرسه فرهنگ دبیرستان علوم انسانی مناسب، در رده دبیرستانهایی که برای رشتههای ریاضی و تجربی وجود داشت، مطلقا یافت نمی شد؛ با مدرسه فرهنگ بود که این دیوار بلند و سرسخت فروریخت و الگوی آن در مدارس دولتی سراسر کشور نیز گسترش یافت.
مدرسه فرهنگ به معنای واقعی «غیرانتفاعی» بود و سطح شهریه آن با مدارس خصوصی امروز و دیروز همخوانی نداشت. (بعضا دانشآموزانی علاقمند از خانوادههایی با توان اندک مالی رایگان یا با تخفیف در مدرسه فرهنگ ثبتنام میشدند) در نتیجه، مدرسه فرهنگ بدون امکانات مادی خاص و ویژه تنها به سرمایه فرهنگیاش متکی بود.»
تقوای سیاسی حضور او در چهار دوره مجلس در دورههای ششم، هفتم، هشتم و نهم، ریاستش در مجلس هفتم و واگذاری ریاست در دوره هشتم به لاریجانی مهمترین کارنامه او در خانه ملت است؛ اما این همهی کارنامه سیاسی او نیست؛ حداد عادل در سال 92 نیز با شعار تقوای سیاسی وارد رقابت برای ریاست جمهوری شد و با قالیباف و ولایتی ائتلافی تحت عنوان 1+2 را شکل داد؛ قرار بر این بود دو نفر از اعضای ائتلاف به نفع دیگری کنار بکشند؛ در این دوره رقابت علاوه بر این سه نفر، سعید جلیلی نیز به عنوان دیگر کاندیدای اصولگرایان حضور داشت؛ حداد چهار روز پیش از انتخابات به نفع اصولگرایان، خود را از رقابت کنار کشید اما ولایتی با عهد شکنی و اعلام پایان ائتلاف از انصراف خود انصراف داد.
اما انصراف حداد عادل بر مبنای وعدهای که داده بود موجی از قدرانیها را از جانب شخصیتها، تشکلهای دانشجویی و بزرگداشت شخصیت و اخلاق سیاسی او در پی داشت.
آخرین حضور او در عرصهی انتخاباتی مربوط به تلاش برای راهیابی مجدد به مجلس در قالب لیست 30 نفره در انتخابات 94 با شعار "معیشت، امنیت، پیشرفت " بود که بینتیجه ماند و لیست اصولگرایان با سرلیستی حداد، حتی از تصاحب یک کرسی بازماند.
اثرگذاری برجام موضعگیریهای او در مجلس نهم و پس از آن درباره برجام از مهمترین مواضع او به شمار میآید که برعکس مواضع مناسب او در سال فتنه، مخالفت طیفی از انقلابیون را به همراه داشت؛ برخی معتقدند او در آخرین دوره نمایندگیاش در قبال برجام سکوت کرد درحالی که میتوانست با مخالفت جدیتر برای آن هزینه سازی کند و پس از آن در سال 96 از اثرگذاری برجام سخن گفت و اختلاف را در میزان اثرگذاری آن دانست و گفت:«کسی منکر تاثیر برجام نیست.»
شفافیت؛ عامل معذوریت! دیگر موضوع جنجالی پیرامون حداد عادل به مخالفتش با طرح شفافیت آرای نمایندگان مجلس مربوط میشد که در مهر ماهی که گذشت در طی یک مصاحبه اعلام کرد:«امروز خیلیها طرفدار شفافیت آرا هستند ولی من قصد دارم بگویم که اگر کسی به یک جمعبندی رسید و آن جمعبندی خلاف موج رسانهای و افکار عمومی بود، ممکن است شفافیت آرا آن کس را در معذوریت قرار دهد که و او نتواند به آن چیزی که حق تشخیص داده است، رای دهد.»
موضع گیری او در خصوص شفافیت آرای نمایندگان در روزهایی که این موضوع به گفتمانی رایج در بدنهی نخبگانی و حتی عمومی تبدیل شده بود برایش دردسرساز شد؛ البته این واکنش اغلب هم نسلان او در مواجهه با موضوعات روز مانند شفافیت بود و همین موضوع تبدیل به عاملی برای اوج گرفتن گفتمانی دیگر تحت عنوان جوانگرایی شد.
ریاست شورای ائتلاف او این روزها برعکس سال 94 برای انتخابات مجلس کاندید نشده اما عهده دار ریاست شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی است؛ این تشکیلات با حضور ابراهیم رئیسی دو سال پیش، پس از انتخابات سال 96 کلید خورد اما پس از منصوب شدن او به عنوان رئیس قوه قضاییه، ریاستش با رای گیری در حلقهی موسسین به حداد عادل سپرد؛ حالا باید منتظر ماند و دید مرد فرهنگستان و فرهنگ در آستانهی انتخاباتی دیگر کارگزاران عرصهی سیاست را از کارزار انتخابات چگونه عبور خواهد داد و در مواجه با سوالات امروز جامعهی ایران مانند جوانگرایی، شفافیت، مردم سالاری، عدالتخواهی، پایان مرزبندیهای مرسوم سیاسی، پایان محافظه کاری و... چگونه عمل خواهد کرد.