کشورها با اقتصاد دانش بنیان ثروتمند میشوند / دانش و فناوری ابزار افزایش بهره وری و رقابت پذیری است
به گزارش خبرگزاری فارس، دومین نشست از نشست های «اقتصاد دانش بنیان؛ چیستی، موانع و الزامات» با موضوع «بازتعریف اقتصاد دانش بنیان با تمرکز بر مفهوم بهرهوری» توسط اندیشکده اقتصاد مقاومتی و با میزبانی پژوهشکده امور اقتصادی وزارت امور اقتصادی و دارایی برگزار شد.
در این نشست سعی شد، ضمن نقد تعاریف و وضع موجود زیست بوم دانش بنیان، تعاریف جدید و دقیق تری با توجه به ارتباط اقتصاد دانش بنیان و مفهوم بهره وری ارائه شود و مسیر تحقق رشد اقتصادی با تکیه بر دانش تشریح شود.
باید از مزیت مبتنی بر نفت عبور و مزیت اکتسابی دانش بنیان ایجاد نمود
در ابتدای نشست محمدجواد توکلی رئیس پژوهشکده امور اقتصادی وزارت اقتصاد گفت: در چند دهه گذشته یکی از کلیدواژههای تکراری در برنامههای توسعه این بودهاست که میخواستیم بخش زیادی از رشد اقتصادی کشور را از ناحیه افزایش بهرهوری داشتهباشیم، ولی معمولا این هدف تحقق پیدا نکرده و به یک کلیشه در برنامههای توسعه تبدیل شدهاست.
وی در تشریح دلیل دانش بنیان نشدن اقتصاد کشور تاکنون گفت: در ادبیات تجارت خارجی موضوع چرخه کالا مطرح میشود، هر کالایی یک چرخهای دارد. مثلا ژاپن در دهه 90 حدود 2 میلیارد دلار در بحث نیمه رساناها سرمایهگذاری کرد و شرکتهای آمریکایی را از ورود به این حوزه نهی نمود و با یک پیوست فرهنگی که برای این موضوع در نظر گرفته شد، خروجی آن فلش مموریهایی شد که ما الآن استفاده میکنیم. خود آنها گفتند که وقتی چنین مزیتی برای ما ایجاد شد به سرعت چین و جاهای دیگر این مزیت را از ما میگیرند و مزیت نسبی ما از بین میرود. این جا بود که مزیت اکتسابی دانش بنیان مطرح شد. گفتند کشوری در رشد و توسعه موفق است که بتواند یک مزیت داشتهباشد، اما مزیت اکتسابی، نه مزیت مبتنی بر منابع که مثلا مبتنی بر نفت است. دانش بنیان هم به عنوان قید دوم به آن اضافه شد. لذا با توجه به این بحث چرخه کالا میگویند شما باید بروید در لبه علم و فناوری یک مزیت نسبی ایجاد کنید، 4،5 سال از آن استفاده کنید سپس آن را از دست خواهید داد. لذا باید در مرز دانش مزیت نسبی جدید ایجاد نموده و همین طور جلو بروید.
وی ادامه داد: اقتصاد دانش بنیان کمک میکند که مزیت اکتسابی دانش بنیان و چرخه کالا شکل بگیرد و شکل گرفتن این مزیت اکتسابی یعنی ارتباط مستمری بین فضای تولید دانش یعنی دانشگاه و مراکز آموزشی و پژوهشی با صنعت و کشاورزی و بخشهای تولیدی باید شکل بگیرد و در این فضا به صورت پویا و زنده و مرتب بتوانیم در چرخه کالا جلو برویم.
توکلی با بیان این که شاید ما در خیلی از حوزه ها کمیت گرا شدیم، گفت: تعداد شرکتها، تعداد دانشگاهها، تعداد مقالات علمی زیاد شده، اما خروجی مطلوبی حاصل نشدهاست. مثلا کیفیت خودروهای ساخت داخل ما خوب نیست. شاخصی وجود دارد به نام شاخص کار شایسته، این شاخص ترکیبی از سه شاخص ورودی، فرایند و نتیجه است. میگویند که کشورها در یک موردی سرمایه گذاری میکنند، فرایندهایشان را اصلاح میکنند و خروجی میگیرند. درواقع کشوری موفق است که سرمایهگذاریهایش به نتیجه رسیدهباشد. ما سرمایهگذاری خوبی در بحث دانش بنیان انجام دادیم، یعنی ورودیها زیاد شده اما فرایند اتصال تولید و دانش، شکل نگرفته و خروجی هم خیلی ملموس حاصل نشدهاست.
وی تصریح کرد: به نظر می رسد اقتصاد دانش بنیان با تمرکز بر مفهوم بهره وری راه نرفته طولانی است که اصلاح فرهنگی و قانونی میخواهد، زیرساختهایش باید اصلاح شود و ضروری است. اما برای تسریع آن، شاید همین فضاهای تحریم ظرفیتی باشد که ما بتوانیم به سمت استفاده از این ظرفیتها برویم. ما یک جاهایی مثلا در صنایع نظامی موفق بودهایم، اما در خودروسازی موفق نبودهایم. تحلیل من این است که یک بخشش فرهنگ سازمانی است که مثلا نهادهایی که در آن حوزه وارد شدهاند، فرهنگ جهادی در آنها حاکم بوده که توانستهاند کار را جلو ببرند، شاید فاصله گرفتن از نظام بروکراتیک دانشگاهی مدل ارتقای اساتید در دانشگاه باشد.
اعطای رانت به شرکتهای دانش بنیان به بهره وری منتج نمیشود
در بخش دیگری از نشست سپهر قاضی نوری استاد تمام سیاستگذاری علم و فناوری دانشگاه تربیت مدرس با طرح این سوال که آیا مشکل مسکن و اشتغال در وزارت راه و شهرسازی و وزارت کار حل میشود، گفت: خیر. مشکل مسکن و اشتغال در وزارت اقتصاد و بانک مرکزی حل می شود، چون منابع مالی دست آنهاست. متغیرهای کلان اقتصاد تعیین کننده وضعیت مسکن هستند. اسناد بالادستی دانش بنیان شدن اقتصاد، سیاستهای کلان اقتصاد مثل نرخ تورم، نرخ ارز، قانون مالیات، بیمه و قانون کار است. اینها کل اقتصاد را تعیین میکنند و دانش بنیان بودن اقتصاد را هم تعیین میکنند. این نگاه که معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری بخواهد اقتصاد دانش بنیان را راه بیندازد شدنی نیست. ما یک اقتصاد بیشتر نداریم؛ یا دانش بنیان میشود یا نمیشود. اقتصاد دانش بنیان به این معنا نیست که ما یک اقتصاد داریم و اقتصاد دیگری میسازیم که دانش بنیان باشد. اقتصاد دانش بنیان به معنای دانش بنیان شدن اقتصاد است.
وی ادامه داد: ما کارهایی میکنیم که در هیچ کجای دنیا انجام نشدهاست و لذا با مشکلاتی مواجه میشویم که مختص ماست. آیا به ذهن هیچ کشوری نرسیدهبود که تعدادی از شرکتهایش را جدا کند و به آنها برچسب دانش بنیانی بزند و با قوانین و روندهای متفاوت آنها را اداره کند؟ در دنیا چیزی به نام شرکت دانش بنیان وجود ندارد. این که یک سری شرکت را به اسم دانش بنیان جدا کنیم و بخواهیم آنها را جداگانه اداره کنیم و یک رانت بزرگی به آنها بدهیم، این میشود اقتصاد رانتی. با اقتصاد رانتی بهره وری ایجاد نمیشود.
قاضی نوری با طرح این سوال که اصلا ما چرا به دنبال اقتصاد دانش بنیان هستیم، گفت: تولید ثروت و رفاه و اشتغال به ویژه اشتغال برای افراد با تحصیلات بالا که خیلی گرانقیمتتر است، در اقتصادهای دانش بنیان اتفاق میافتد. یعنی کشورها با اقتصاد دانش بنیان ثروتمند میشوند. حال اگر قرار است از بخشهای معمولی بیمه و مالیات و... بگیریم و از شرکت دانش بنیان اینها را نگیریم و یک پولی هم به آن بدهیم چه فایدهای دارد؟ ما میخواستیم این شرکتها باری را از دوش اقتصاد بردارند نه این که باری بر دوش دولت شوند.
وی ادامه داد: بهره وری ما در خود سیاست و هزینههایی که در حوزه دانش بنیان کردیم چقدر است؟ غیر از بودجههایی که دستگاههای دیگر در حوزه دانش بنیان هزینه کردهاند، معاونت علمی به عنوان متولی اصلی مساله دانش بنیان چند منبع داشتهاست:
بودجه خود معاونت علمی
بودجه صندوق نوآوری و شکوفایی
کمکهای ارزی صندوق توسعه ملی به معاونت علمی
معافیتهای مالیاتی شرکتها
چرا نحوه تخصیص این بودجهها نباید منتشر شود؟ اصلا مشخص نیست برای چه کاری چه مقدار و به چه کسی کمک شدهاست. همینهاست که فساد و عدم بهره وری ایجاد میکند. بهره وری و رقابت و... در فضای شفافیت اتفاق میافتد.
وی خاطرنشان کرد: شرکتهای دانش بنیان عمدتا تبدیل به کارمندان دولت شدهاند و با تغییر معاون علمی نیز نمیشود به این شرکتها پول نداد. اگر حمایتهای دولت برداشته شود بیش از 90 درصد از شرکتهای دانش بنیان نمیتوانند دوام بیاورند. این شرکتها وابسته به اقتصاد نیستند، بلکه وابسته به دولت اند. بهره وری از جنس درآمدزایی است. تا وقتی که نگاه ما به شرکتهای دانش بنیان این است که پول بدهیم و اتفاقی بیفتد اتفاقی رخ نخواهد داد و شرکتهای دانش بنیان به اقتصاد وصل نمیشوند. الآن میگویند شرکتهای دانش بنیان نمیتوانند مطالباتشان را بگیرند. چرا؟ چون مشتری این شرکتها بخش واقعی اقتصاد نیست، مشتری شرکتها دولت است که پول ندارد. ما بیش از نیاز به شرکت دانش بنیان، نیاز به توسعه بازار دانش بنیان داریم.
دانش و فناوری ابزار افزایش بهره وری، سودآوری و رقابت پذیری است
در ادامه نشست علیرضا باباخان مدیرعامل صندوق پژوهش و فناوری استان البرز با طرح این سوال که ما چطور به این رسیدیم که باید بر دانش بنیان شدن تاکید کنیم، گفت: پس از گران شدن نفت در سال 53 و 54، یک عقب ماندگی در کشور احساس کردیم و برای جبران عقب ماندگی سیاستهای مختلفی در کشور اتخاذ شد. یک زمانی شرکتهای بزرگ مدنظر قرار گرفتند، بعد شرکتهای کوچک، سپس بنگاههای زودبازده و.... این حرکتهای مختلف نشان میدهد که همواره کار شتابزدهای برای کاهش فاصله کشور با سایر کشورهای توسعه یافته مدنظر سیاستگذاران بوده و همیشه این تصور وجود داشتهاست که ما اگر عناوین را اصلاح کنیم میتوانیم این عقب ماندگی را کاهش دهیم. در نهایت به این رسیدیم که الآن دنیا به سمت اقتصاد نوآور و دانش بنیان میرود، پس ما هم باید همین حرفها را بزنیم تا مثل آنها شویم.
وی ادامه داد: اما در دنیا یک سیر تکاملی تدریجی رخ دادهاست. در کشورهای توسعه یافته از ابتدا مساله همین بهره وری بودهاست. مثلا در ژاپن یک زمانی بهره وری از طریق دانش مدیریت، مدیریت فرایندها و فرهنگ سازمانی ارتقا مییافت. بعد از مدتی دیدند که بهره وری از طریق مکانیزمهای مرسوم افزایش نمییابد و مفهومی به نام تحقیق و توسعه میتواند به افزایش خروجیهای فناورانه شرکتها کمک کند، پس به تدریج فناوری به معنای امروزی مهم شد و این کشور به سمت اقتصاد دانش بنیان حرکت کرد. این روند تکاملی دنیا است که از اقتصاد منبع محور به سمت اقتصاد مبتنی بر بهره وری حرکت کرده و برای افزایش بهره وری به استفاده بیشتر از دانش در بدنه صنعت روی آوردهاست. دانش و فناوری ابزار افزایش بهره وری و سودآوری و رقابت پذیری بیشتر هستند.
وی افزود: براساس تجربه دنیا، در کنار بهبود شاخصهای کلان اقتصادی و فضای کسب و کار دولتها یک سری مداخلاتی در امور بنگاهها دارند. این مداخلات نیز از جنس برچسب زدن دانش بنیان و غیر دانش بنیان نیست. از این جنس است که دولت کمک کند که بنگاهها بتوانند فناوری را کسب کنند. یکی از راههای اکتساب فناوری هم منابع خارج از کشور است. بیش از 95 درصد شرکتهای دانش بنیان ما پایه فناوری شان مهندسی معکوس بودهاست. این هم هزینهها را خیلی افزایش میدهد هم این که هرگز شرکت مهندسی معکوس کننده به شرکت اصلی تولیدی نمیرسد. مساله بعدی که دولتها کمک میکنند، انتشار فناوری است تا سایر شرکتها که این فناوری را ندارند بتوانند از آن استفاده کنند. این جا دولت میتواند سیاستهایی اتخاذ کند که شرکتهای بزرگتر بتوانند با اتصال به شرکتهای کوچک مسالهشان را حل کنند.
باباخان ادامه داد: بسیاری از شرکتهایی که میخواهیم با آنها در مورد بهره وری حرف بزنیم، در الفبای کنترل هزینهها، کنترل کیفیت محصولات و امور عادی شرکتداری خودشان هم ماندهاند. در همین شرکتها یک محصول که سالها روی آن کار شده را به اسم دانش بنیان ثبت میکنند و شرکت دانش بنیان میشود، در حالی که سالها با یک شرکت بهره ور و دانش بنیان به معنای واقعی فاصله دارد. یکی از مداخلاتی که دولتها در جهان میکنند، آموزش روشهای نوین مدیریتی و توانمندسازی شرکتها در راستای کنترل هزینهها و اداره شرکت است. این سیاستگذاریهای کلان و همچنین مداخلات هوشمند دولت اگر به درستی صورت گیرد، اساسا نیازی به صندوق نوآوری و شکوفایی و معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری نیست.
دو نهاد کمترین نقش آفرینی را در حوزه بهره وری دارند. یکی سازمان ملی بهره وری است که فکر می کنم بیشتر دارد، داده جمع میکند برای گزارش سالانه ای پی او. یکی هم سازمان ملی استاندارد که در خیلی حوزه های جدید که وارد می شویم می بینیم که سازمان ملی استاندارد عقب است. و نقش آفرینی خاصی در این موضوع انجام نمی دهد.
وی تصریح کرد: پیشنیاز دانش بنیان شدن تدوین سیاست صنعتی است. تا زمانی که ندانیم در چه صنعتی میخواهیم پیش برویم، چطور میخواهیم در آن صنایع فناوری را کسب کنیم و بهره وری را ارتقا دهیم؟ تا سیاست صنعتی وجود نداشتهباشد، حرف از دانش بنیان زدن به مفهوم شرکت دانش بنیان تقلیل پیدا میکند. خود شرکت دانش بنیان هم نیاز به بازنگری دارد. الآن ما فکر میکنیم شرکتی دانش بنیان است که محصول دانش بنیان و دارای فناوری پیشرفته تولید کند و به فرایندهای مدیریتی و بازاریابی و... هیچ کاری نداریم. پس حداقل اگر قرار است صرفا در بحث شرکت دانش بنیان بمانیم، با وزن دادن به مولفههای مدیریتی گامی رو به جلو در راستای حرکت به سمت بهره وری برداریم.
با افزایش کمی شرکتها، اقتصاد دانش بنیان نمیشود
در بخش دیگری از نشست محمدمهدی تاجیک کارشناس اندیشکده اقتصاد مقاومتی گفت: در اندیشکده اقتصاد مقاومتی تمرکزمان بر حل مسائل اساسی اقتصاد کشور با رویکرد اقتصاد مقاومتی است. ذیل این گفتمان به این نتیجه رسیدیم که با ایجاد فضای گفتگو میان کارشناسان و صاحبنظران میشود، به سمت حل کردن بسیاری از مسائل اقتصادی کشور حرکت نمود. لذا به عنوان «گفتگوهای مسیر پیشرفت» رسیدیم که دو سه سالی است ذیل آن رویدادهایی همچون همایش سالانه اقتصاد مقاومتی، کرسی های آزاداندیشی، دانشجویی و سلسله نشستهای تخصصی را برگزار میکنیم. در سلسله نشست «اقتصاد دانش بنیان؛ چیستی، موانع و الزامات» سعی داریم به ابعاد گوناگون موضوع اقتصاد دانش بنیان بپردازیم.
وی ادامه داد: آنچه امروز در کشور دیده میشود، اقتصاد دانش بنیان صرفا به مثابه چند شرکت دانش بنیان یا صرفا تمرکز بر حوزه های با فناوریهای پیشرفته (High Tech) بودهاست. یکی از رویکردهای مهمی که توسط مقام معظم رهبری نیز مورد تاکید قرار گرفته و توسط برخی کارشناسان دنبال میشود، اقتصاد دانش بنیان به مثابه ارتقای بهره وری است. در واقع با این تعبیر، در هر حوزهای که میگوییم دانش بنیان عمل شود، یعنی قرار است بهره وری در آن بخش افزایش یابد. به بیان دیگر درآمدها افزایش و هزینهها کاهش یابد تا صرفه اقتصادی آن حوزه بالاتر رود.
تاجیک با بیان این که آنچه ما در حال حاضر در صحنه اقتصاد دانش بنیان داریم تنها بخشی از اقتصاد دانش بنیان است، گفت: درواقع تعداد زیادی شرکت دانش بنیان در کشور وجود دارد اما اقتصاد ما هنوز دانش بنیان نشدهاست. براساس آمارهای معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، حدود یک ماه پیش 7064 شرکت دانش بنیان در کشور ثبت شدهبود در حالی که این تعداد امروز به 7383 رسیدهاست. 319 شرکت در همین یک ماه به فهرست شرکتهای دانش بنیان اضافه شدهاند. اگر مساله ما افزایش کمی شرکتها بود، همان طور که برخی مسئولین این حوزه نیز مدعی هستند، ما امروز وضعیت خوبی داشتیم و میشد امیدوار بود که با ادامه همین روند اقتصادمان دانش بنیان میشود. اما آن طور که به نظر میرسد و بسیاری از کارشناسان میگویند مساله این نیست.
انتهای پیام / ب