کف ریزش شاخص بورس کجاست؟
شاخص کل هم وزن بهصورت میانگین اصلاحات بیش تری را نسبت به شاخص کل بورس اوراقبهادار تهران طی چند وقت اخیر تجربه کرده است.
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از دنیای اقتصاد؛ روزبه شریعتی / کارشناس بازار سرمایه نوشت: شاخص کل هم وزن بهصورت میانگین اصلاحات بیش تری را نسبت به شاخص کل بورس اوراقبهادار تهران طی چند وقت اخیر تجربه کرده است. نماگر اصلی نیز تحت تاثیر حمایتهای فوق العاده برخی نماد های اثر گذار قرار گرفته و این در حالی است که صندوق توسعه و تثبیت در اغلب سهم های بزرگ همانند پالایشی ها هم فعال بود. بهنظر میرسد حدود 15 تا 20نماد معاملاتی که دارای وزن بالایی هستند توانستهاند شاخص را در محدوده مشخصی حفظ کنند.
حال کلیت بازار تقریبا اصلاح قابلتوجهی را متحمل شده است. سهم های بزرگی چون گروه خودروسازی به دلیل حاشیه های داغی که طی چند وقت اخیر داشتند و از تعداد سهامداران بالایی برخوردارند، توانستند اصلاح قابلملاحظه ای را تجربه کنند. سهام یک شرکت در این گروه از محدوده 230تومانی تا رقم 170تومان ریزش داشت. در گروه بانکی نیز بهرغم بهبود سودآوری قابلقبول در برخی از نماد ها مشاهده میشود که یک بانک پیش از برگزاری مجمع رقمی بالغ بر 80تومان سود عملیاتی شناسایی کرد اما در ادامه قیمت سهام همین بانک از 400تومان تا 350تومان اصلاح شد. اکنون انتظارات تورمی بهشدت بالاست، آمار های پولی که از بانک مرکزی یا مرکز اوراق بدهی وزارت اقتصاد یا مرکز آمار منتشر میشود، نشاندهنده موج تورمی شدیدی است که وجود دارد. در این شرایط کسریبودجه دولت نیز پابرجاست و متاسفانه بازار سهام به افزایش نرخ ها، رشد شرکتها در گزارشهای 3ماهه، کاهش P/ E ttm بازار و گزارشهای مطلوبی که در آینده منتشر میشود واکنشی ندارد. این روز های بازار هم نتیجه چنین رویکردی است.
گزارش 3ماهه یکسری از شرکتها بهخصوص گروه پالایشی و دیگر گروهها که احتمالا از جذابیت برخوردار هستند، موجب میشود تا P/ E بازار به رقمی کمتر از 5/ 6واحد دستیابد که معمولا بهصورت تاریخی زمانیکه چنین پارامتری در کف خود بوده، بازار هم میتواند از چنین نقطه ای برگشت داشته باشد. در عین حال نباید انتظار رشد عجیبی را از بازار داشت، چرا که شرایط بهشدت برای بازار سرمایه مبهم است. بهنظر میرسد مقصر چنین شرایطی برخی وزارتخانهها باشند، مثلا وزارت صمت بهجای اینکه مدافع حقوق سهامداران باشد و راه بازار سرمایه که راه شفاف اقتصادی بوده را تسهیل کند، متاسفانه مشاهده میشود رفتاری برخلاف انتظارات از آن سرمیزند. لغو عرضه محصولات گروه بهمن در بورسکالا چند دقیقه پیش از شروع معاملات روی می دهد. لغو صلاحیت خریداران سیمان و خروج بورسکالای ایران از نظارت سازمان بورس دیگر نمونه آن است. چنین مواردی یقینا به بازار سرمایه آسیب خواهد زد. وضعیتی که در حالحاضر بورس دچار آن است و سرمایه گذاران از آینده آن بی خبر هستند. حالا حجم معاملات بهشدت پایین است. خروج پول زمانیکه از سهام و صندوقهای درآمد ثابت توسط اشخاص حقیقی بهطور توأمان رخ میدهد، اصطلاحا سرمایه ها از بازار سرمایه و صندوقهای درآمد ثابت به سمت سایر بازار های موازی کوچ میکند. از ابتدای سال تاکنون بیش از 10هزار میلیارد تومان خروج پول اشخاص حقیقی از صندوقهای سهام صورتگرفته است. طبیعتا در پی چنین اتفاقی سایر بازار های مالی نیز رشد پیدا کرده اند.
در حوزه کامودیتی ها اگر نرخ دلار سامانه نیما را برای سالجاری که اکنون در کانال 26هزارتومان قرار دارد، رقم 27هزارتومان درنظر بگیریم خیلی از ریزش های بازار های جهانی جبران میشود. نکته اینجاست که بازار سرمایه با رشد قیمت کامودیتی ها همراه نبوده است که اکنون انتظار داشته باشیم با افت قیمتها نیز تغییر پیدا کند. بهعنوان مثال فولادمبارکه 1100تومانی با ورق 500دلاری، هیچگاه با ورق 900 دلاری قیمت آن دوبرابر نشد که در حالت فعلی هم انتظار ریزش داشته باشیم. یا در صورتیکه مس را 10هزار دلار محاسبه کنیم و میانگین 1401 را 10درصد پایینتر از این رقم حدود 9هزار دلار در نظر بگیریم، در این حالت میانگین نرخ فروش دلار نیمایی 23هزار و 500تومانی اگر بر فرض به رقم 27هزارتومان رسیده باشد سودآوری شرکتهای مرتبط حدود 20درصد بالاتر برآورد میشود. با چنین مفروضاتی مشاهده میشود که رشد نرخ دلار میتواند کاهش قیمت کامودیتی ها را به نوعی پوشش دهد. برجام، دیگر موضوع حائزاهمیت بوده اما ابهام و پیشبینی ناپذیربودن آن سهامداران را سردرگم کرده است. اگر سرمایه گذاران بر اساس متغیر ها قصد تصمیمگیری داشته باشند باید اثر تاثیرگذاری این تفکر تحلیلی را در نظر بگیریم. منطقی نیست زمانیکه بازار سرمایه قصد اصلاح دارد خودرویی، بانکی، سهام کوچک، سهام بزرگ، سهام تورمی، سهام غیردلاری، کامودیتی و... همگی با یکدیگر ریزش پیدا کنند.
افت دستهجمعی به این معنی است که بازار بهصورت تحلیلی رفتار نمیکند و سرمایه گذار حقیقی بهدنبال سهامی است که بتواند متناسب با تورم رشد کند. زمانیکه دولت و زیرمجموعه های آن سهامدار یک شرکت هستند و برای تامینمالی خود به هر نحوی اقدام به فروش سهام میکنند، سهامدار ترجیح میدهد پول را به کالایی تبدیل کند که عرضه آن در اختیار دولت نیست. زمانیکه پول تبدیل به طلا، دلار، خودرو یا مسکن میشود باید توجه داشت بهعنوان مثال عرضه مسکن در اختیار دولت نیست، در نتیجه میانگین ملک در تهران به رقم 41میلیون تومان میرسد. مدل کنترلی دولت همین مدلی است که برای اجاره ها مشاهده میشود. هیچ اتفاقی روی نمی دهد و بهراحتی رویه گذشته ادامه پیدا میکند. صددرصد افزایش نرخ اتفاق می افتد و کاری از دست این نهاد ساخته نیست، چراکه عرضه را در اختیار ندارد. مثلا دولت 10هزار واحد مسکونی در تهران ندارد که با عدمدریافت اجاره مردم را به این سمت هدایت کند و در نتیجه صاحبان ملک در پروسه عرضه خود با مشکل مواجه شوند.
در عین حال در بازار سهام متاسفانه چنین اتفاقی روی می دهد. دولت بهراحتی به زیرمجموعه های صندوقهای بازنشستگی اعم از صندوق فولاد، صندوق بازنشستگی کشوری، صندوق تامیناجتماعی، صندوق ذخیره فرهنگیان و... دستور میدهد که خود هزینه های عمومی اداری را تامینمالی کنند. این صندوقها هم بهراحتی اقدام به فروش سهام میکنند. بازار سهام اکنون ارزنده است. P/ E ttm بازار با گزارشهای 3ماهه به رقم کمتر از 5/ 6واحد رسیده است و تجربه 4 سالگذشته نشان میدهد P/ E ttm کمتر از محدوده 5/ 6 واحد دقیقا از کف بازار حکایت دارد. در شرایطی که تورم 40 تا 50درصدی وجود دارد منطقی نیست بازار سهام روندی نزولی به خود بگیرد. ریزش در چنین شرایطی خارج از روند تحلیلی است. به نظر میرسد تامینمالی نهاد های دولتی از بازار سرمایه تا زمانیکه توافق در حوزه برجام صورت نگیرد، چنین رویه ای ادامهدار خواهد بود.
همچنین بخوانید