کهنترین سنگنوشته به زبان فارسی نو و ارتباط آن با فردوسی که در پاکستان کشف شد
عکسی از کهنترین سنگنوشته به زبان فارسی نو و ارتباط آن با فردوسی را ببینید.
به گزارش خبرآنلاین ، امیر عباس خسروی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:
این سنگنوشته دوزبانه فارسی - سنسکریت مورخ سال 401 هجری که در شمال پاکستان کشف شده، نخستین بار در سال 1997 و بار دیگر در سال 2022 منتشر شده است. در اینجا سومین خوانش از این سنگنوشته باارزش را بخوانید...
این کتیبه را "عبدالرحمان" باستانشناس پاکستانی در سالهای 1997 و 1998 و متن سنسکریت را "رودزیادی خاو" در سال2016 با ترجمه و توضیح منتشر کردهاند. در سال 2022 نیز احسان شواربی مقالهای درباره آن متتشر کرده است.
از این سنگنوشته دوزبانه امروزه فقط یک «عکس» در دسترس است. عبدالرحمان، ناشر آن، اصل سنگنوشته را در میانه دهه 1990 در پیشاور نزد یک مجموعهدار خصوصی دیده بوده و علاوه بر گرفتن عکسی از آن که در مفالهاش چاپ کرده، اطلاعات زیر را به دست داده است:
«لوحهای مستطیلشکل از سنگ آهک به ابعاد 55 در 36 س. که در «زَلمکوت» Zalamkot در «دره سوات» Swat در شمالغرب پاکستان کشف شده و در زمان کشف درون یک دیوار نصب بوده است.» سنگنوشته شامل هفت سطر به زبان فارسی و خط کوفی ساده بی نقطه، و سه سطر به زبان سنسکریت و خط شارَدا است.
متن سنسکریت که آسیب دیده باید ترجمهای مطابق متن فارسی باشد با دو اختلاف قابلتوجه زیر: 1. بجای دو سطر نخست: «بسم الله الرحمن الرحیم لا اله الا الله محمد رسول الله» در ترجمه سنسکریت فقط واژه o آمده یعنی درود. 2. تاریخ در متن فارسی در پایان آمده است در متن سنسکریت در آغاز.
متن نقطهگذاریشده: 1. بسم الله الرحمن الرحیم 2. لا اله الا الله محمد رسول الله 3. بنا کرد مزد را امیر جلیل امیر طوس 4. ارسلان الجاذب اطال الله بقاه تمام کرد 5. سرهن جلیل کاس کوتوال احالعر 6. ادام الله دولته نیمَی ماه ذوالقعده 7. سال ر چهارصد یک بود
متن نقطهگذاریشده: 1. بسم الله الرحمن الرحیم 2. لا اله الا الله محمد رسول الله 3. بنا کرد مزد را امیر جلیل امیر طوس 4. ارسلان الجاذب اطال الله بقاه تمام کرد 5. سرهن جلیل کاس کوتوال احالعر 6. ادام الله دولته نیمَی ماه ذوالقعده 7. سال ر چهارصد یک بود
به زبان ساده: مسجد را امیر طوس، ارسلان جاذب ساخت و بکتاش (؟)، کوتوالِ احالعر (؟) به پایان برد. نیمه ماه ذوالقعده سال چهارصد و یک. خوانش نام کوتوال (= قلعهبان) و نام قلعه غیرقطعی است. هر دو نام در متن سنسکریت آسیب دیدهاند.. نام کوتوال (koapla) در متن فارسی کاس (؟)
نوشته شده، شواربی «بکتاش» نقطهگذاری کرده اما در متن سنسکریت حرف اول این نام، «ب» نیست. نام قلعه در متن فارسی، «احالعر» نوشته شده، شواربی «اجیپالنغر» نقطهگذاری کرده و نام شاه «جَیپال» را در آن خوانده، اما وجود حرف الف در آغاز آن قابلتوجیه نیست.
خوانش عبدالرحمان از واژههای «مرکد» و «سپهبد» را شواربی بدرستی به مزگد و سرهنگ اصلاح کرده است. بهتر است با توجه به این کتیبه، واژه پهلوی «'mzgt» بجای mazgit به mazgid آوانویسی شود که مطابقت بیشتری هم با ریشهشناسی و هم با آواشناسی دارد.
تاریخ کتیبه در متن فارسی: «می ماه دوالعده سال ر حهارصد ک ود» خوانش عبدالرحمان: فی ماه ذوالقعده سال مر چهارصد یک بود خوانش شواربی: بیمن ماه ذوالقعده سال مر چهارصد یک بود خوانش من: نیمَی ماه ذوالقعده سال ر چهارصد یک بود یعنی: نیمه ماه ذوالقعده سال بر چهارصد و یک بود
اثبات خوانش: 1. واژه پس از سال، «ر» است و نه «مر». کافی است حرف آغازین آن را با حرف آغازین واژههای محمد، مزکد، ماه در همین کتیبه بسنجید که متفاوت نوشته شدهاند. «ر» که باید «فر» یا دقیقتر از آن، «ر» نقطهگذاری شود گونه گویشی «بر» است که در فارسی غزنوی رایج بوده است.
در اسناد فارسی کشف شده در بامیان که معاصر این کتیبه هستند همین ویژگی زبانی دیده میشود، فاء اعجمی بجای «ب» در واژههای: ر، ی، از، اید،... بجای گونه معیار: بر، بی، باز، باید،... همچنین، تاریخگذاری با عبارت: «سال مر...» دیده نشده، اما «سال بر...» رایج بوده است.
مانند: «سال بر پانصد یازده از هجرت پیغمبر» زیج یمینی «سال بر پانصد و هفت از هجرت پیغامبر» ترجمان البلاغه «پنج گذشته بود از ماه صفر سال فر چهارصد و ده» سند شماره "NLI 8333.17=4" در کتابخانه ملی اسرائیل
2. واژه پبش از «ماه ذوالقعده» باید «می» خوانده شود نه «م»، یعنی حرف پایانی، «ی» است نه «ن». حروف «ی» و «ن» متصل به پایان واژه، در این نوع خط کوفی یکسان نوشته میشوند اما با یک تفاوت: حرف ی پایانی در اتصال به حرف پیش از خود بیدندانه نوشته میشود حرف ن پایانی با دندانه.
حرف آخر در واژه «می» بیدندانه نوشته شده برخلاف حرف آخر در واژه "الرحمن" که بادندانه نوشته شده است. در سند فارسی شماره NLI 833.17=4 از بامیان از سال 410 که به همین گونه زبانی و با همین نوع خط نوشته شده میتوان این تفاوت را دید: حرف ی پایانی در واژههای: «سی» و «شیانی» را
بسنجید با حرف ن پایانی در واژههای: «این» (در عبارت: این تا سه ماه) و «ابن» (در عبارت: احمد بن محمد). تصاویر این واژهها به پیوست است.
تاریخ کتیبه در متن سنسکریت: «savat 189 ha vati 1 atra dine» «سال 189 در روز نخست از نیمه تاریک ماه آشادهه» تاریخ در متن سنسکریت به دقت روز ثبت شده و انتظار میرود در متن فارسی هم همینگونه باشد. سال در تقویم هندی، شمسی - قمری است و ماههای سال، واقعیاند نه قراردادی
درست مانند ماههای تقویم هجری قمری. بنابراین هر دو تاریخ در این کتیبه، «یک» وضعیت ماه را گزارش میکنند: روز نخست از نیمه تاریک ماه، در تقویم هندی یعنی روز نخست پس از بدر، که برابر است با روز پانزدهم یا شانزدهم ماه در تقویم هجری قمری، یعنی «منتصف» ماه یا «نیمه» ماه.
بنابراین در متن فارسی کتیبه باید پیش از واژه ماه، واژه «نیمه» نوشته شده باشد، و «می» باید «نیمَی» نقطهگذاری شود گونهای نوشتاری از "نیمهی". برای کاربرد هر دو واژه "نیمه" و "بر" در تاریخگذاری بسنجید با عبارت زیر از سفرنامه ناصرخسرو: «نیمه دی ماه سال بر چهارصد و چهارده»
«امیر جلیل، امیر طوس، ارسلان الجاذب» ترجمه سنسکریت: "mah r, mra tosa, r asalana" مترجم سنسکریت، واژه «جاذب» را با واژه r ترجمه کرده که نشان میدهد لقب «جاذب» برای ارسلان (که در توضیح آن در منابع اختلاف نظر هست) از نظر وی همان معنی لفظی «جذاب» را داشته است.
واژه "امیر" را mra آوانویسی کرده که نشان میدهد "میر" (مخفف امیر) در محاوره رایج بوده. واژه طوس را tosa آورده که نشان میدهد واو آن مجهول بوده است: Ts. واژه «ارسلان» Ars(a)ln را asalana آوانویسی کرده که باز هم نشان میدهد صورت مخفف Asln (اصلان) در محاوره رایج بوده است.
ارسلان جاذب، ممدوح فردوسی بوده و فردوسی در وصف وی چنین سروده است: «بویژه دلاور سپهدار طوس که در جنگ بر شیر دارد فسوس» (طبق نسخه فلورانس) امیر طوس را «سپهدار طوس» یاد کرده و نام ارسلان / اصلان (به ترکی = شیر) را به صورت کنایه و ایهام آورده است.
این کتیبه ثابت میکند ارسلان جاذب، امیر طوس یک «سازنده» بوده است و تأیید کننده اعتبار روایتی است که در سال829 در دیباچه شاهنامه بایسنقری (که نویسندهاش جز حافظ ابرو نیست) آمده است:
«و گویند ارسلان جاذب بر مرقد فردوسی قبهای ساخت و تا زمانی که گورگوز را منکوقاان به حکومت
خراسان فرستاد و در طوس مُقام گرفت آن قبه باقی بود...»
در کتیبههای گورگنبدهای سدههای 4 و 5 هجری در منطقه شمال / شمالشرق ایران، تاریخی که نوشته شده تاریخ ساخت گنبد است نه تاریخ درگذشت شخص، (گنبد قابوس، برج لاجیم، برج رادکان،...).
سال 416 که در منابع معتبر (و از جمله باز هم حافظ ابرو) به عنوان تاریخ مرگ فردوسی روایت شده احتمالاً تاریخ ساخت گنبد قبر وی به دستور ارسلان جاذب بوده است که کتیبه گنبد آن که نام بانی و تاریخ بنا در آن یاد شده بوده تا سده هفتم در معرض دید مردم و منشأ روایت اخیر بوده است. سال 416 سالی است که سلطان محمود
پس از عزل احمد بن حسن میمندی، وزارت را به حسنک سپرد و در همین سال احتمالاً به اشاره حسنک، گنبدی بر قبر فردوسی ساخته شد.
اما درگذشت فردوسی نه در این سال بلکه به دلایل مختلف سالها پیش از این تاریخ باید بوده باشد.
این کتیبه را «عبدالرحمان» نخستین بار در سال 1997 و بار دیگر در سال 1998 منتشر کرده است:
Abdur Rahman
"The Zalamkot Bilingual Inscription"
Lahore Museum Bulletin, 1997
22057
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1854866