دوشنبه 5 آذر 1403

یادداشت | الزامات مشارکت قوی برای حل مشکلات مردم

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
یادداشت | الزامات مشارکت قوی برای حل مشکلات مردم

جامعه‌شناس علوم سیاسی بیان کرد: باید مشارکت گسترده شکل بگیرد، نه مبتنی بر جنبه‌های سلبی بلکه طبق جنبه‌های ایجابی؛ در این زمینه یک معاهده نیاز است تا نامزدها اهداف و برنامه‌هایشان را به‌صورت مشخص به مردم بگویند تا امکان حل مشکلات وجود داشته باشد.

- اخبار سیاسی -

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، محسن ردادی عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی درخصوص بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر راهبردهای چهارگانه مشارکت، رقابت، امنیت و سلامت و تأکید ایشان بر لزوم مشارکت قوی و رقابت واقعی، طی یادداشت شفاهی که در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده، به تبیین و تشریح این بیانات پرداخته است:

یادداشت | مجلس قوی نیازمند رأی قوی است انتخابات دارای چهار رکن است؛ مردم، نامزدها، حکومت و رسانه‌ها. همه این افراد، ارکان و نهادها باید وظایف خود را به‌درستی انجام دهند تا انتخاباتی قوی و پرشور اتفاق بیفتد. معمولاً تصور بر این است که صرفاً مردم و شورای نگهبان در موضوع مشارکت مد نظر هستند و وقتی سخن از مشارکت قوی مطرح می‌شود، تصور می‌شود فقط مردم وظیفه دارند پای صندوق‌های رأی حضور پرشور داشته باشند و فقط هم شورای نگهبان باید تعداد زیادی نامزد را تأیید کند.

در حالی‌که فقط این دو بخش نیستند؛ رسانه‌ها و خود نامزدها هم باید خودشان را مخاطب فرمایشات مقام معظم رهبری بدانند و وظیفه‌شان را به‌گونه‌ای انجام دهند که منجر به انتخابات قوی و پرشور شود. نیاز است رسانه‌ها این موضوع را بیش از هر چیزی برای مردم تبیین کرده و به این سوال پاسخ دهند که شرکت در انتخابات و عدم مشارکت چه تفاوتی با هم دارد؟ بسیاری از مردم سوال دارند که "اگر در انتخابات شرکت کنیم و یا شرکت نکنیم، چه تأثیری خواهد داشت؟"

البته می‌توان به این سوال به‌صورت کلیشه‌ای و ساده و یا هم‌چنین دقیق‌تر، سریع‌تر و چالشی‌تر پاسخ داد؛ این سوال بسیار جدی است و پاسخ‌های بسیار جدی هم می‌طلبد. این وظیفه‌ی رسانه‌هاست که به این موضوع بپردازند. به نظرم علیرغم نقدی که در این زمینه وجود دارد اما رسانه‌های اصلاح‌طلب به این سوال به‌خوبی پاسخ داده‌اند؛ مثلاً آقای آشنا در توضیحی گفته "اگر مردم در انتخابت شرکت نکنند کسانی که به باور اصلاح‌طلبان، اقلیت حاکم‌اند به قدرت می‌رسند".

بنابراین اصلاح‌طلبان می‌گویند مردم باید در انتخابات شرکت کنند تا اقلیت حاکم به باور آن‌ها، در انتخابات پیروز نشوند. این یک نوع تبیین است و اصول‌گرایان هم به همین ترتیب در رسانه‌هایشان درخصوص این موضوع صحبت کنند.

تأکید بنده این است که پاسخ این سوال می‌تواند دردناک، چالش‌برانگیز و تا حدی موجب تضارب آرا شده و پاسخ دقیقی ندارد اما گفت‌وگو در این‌رابطه می‌تواند مردم را قانع کند تا در انتخابات شرکت کنند.

درباره این بخش از بیانات رهبر معظم انقلاب که "اگر انتخابات نباشد، آن طرفش هرج و مرج یا دیکتاتوری است" می‌توان اشاره کرد اصولاً در این سال‌ها اغتشاشاتی که رخ داده محصول انتخابات‌های کمرنگ و بی‌توجهی مردم به صندوق رأی است. البته الان به‌علت بی‌توجهیِ مردم در این زمینه نمی‌پردازیم ولی به هر دلیل، بعد از انتخابات‌هایی که کمرنگ و کم‌رونق برگزار شده با اغتشاشات و آشوب‌هایی مواجه بودیم که همه‌ی طرف‌ها یعنی آشوب‌طلب‌ها، مردمِ بی‌طرف و حکومت متضرر شدند.

از سوی دیگر نیز برخی دولت‌ها، مجالس و جناح‌ها در دوره‌های مختلف دست به خودسری‌هایی زدند که محصول آن اقدامات این بود که انتخابات کمرنگ شکل گرفته است. اینکه رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند دیکتاتوری محصول عدم حضور مردم است، به این موضوع بازمی‌گردد.

وقتی دولتمردان و مجلسیان خود را وامدار اکثریت مردم ندانسته و تصورشان این باشد که با چندصدهزار رأی به مجلس راه پیدا یافته و با چند میلیون رأی رئیس‌جمهور شده‌اند، وامدار اکثر مردم نخواهند بود. در این‌صورت است که چنین فردی پاسخگویی به مردم نداشته، خود را مدیون اکثر مردم نمی‌داند و ناخودآگاه در تصمیماتش کمتر به مردم بها می‌دهد.

این آغاز حاکم شدن یک نوع سلیقه‌های دیکتاتورمآبانه است؛ پس باید به این توجه داشت که انتخابات‌های کمرنگ و کم‌رونق به شورش یا دیکتاتوری منجر می‌شود.

هم‌اکنون قصد داریم یک مقایسه تطبیقی انجام دهیم؛ در برخی کشورها مشارکت در انتخابات الزامی است. یعنی افراد موظفند در انتخابات شرکت کنند و اگر کسی شرکت نکند مرتکب جرم شده است. در برخی کشورها هم انتخابات آزاد است اما به‌دنبال مشارکت حداکثری نیستند؛ مثلاً در آمریکا هیچ‌وقت رسانه‌ها و سیاستمداران مردم را به حضور در انتخابات تشویق و ترغیب نمی‌کنند. آن‌کشورها به‌دنبال حضور مردم در انتخابات نیستند و البته به اینکه به ما رأی دهید تا ما و حزب‌مان پیروز شود، دعوت می‌کنند.

به‌صورت کلی در اغلب انتخاباتی که در دنیا برگزار می‌شود، الزامی بر این نیست که همه افراد در انتخابات شرکت کنند. بعضاً در برخی کشورها مشارکت حداکثری حتی منجر به یک هرج و مرج و از دست رفتن زمام امور هم می‌شود؛ مثلاً اتفاقی که در دوره قبل انتخابات آمریکا افتاد و طرفداران ترامپ با حمله به مجلس نمایندگان، آنجا را تصرف کردند. این به‌دلیل حضور بیش از اندازه‌ی مردم و حساس شدن انتخابات بود.

بنابراین بسیاری از کشورها به‌دنبال افزایش مشارکت نیستند و جمهوری اسلامی ایران شرایط ویژه‌ای دارد که از یک سو انتخابات الزامی نیست و مردم آزادند که در انتخابات شرکت کنند و از سویی دیگر اینکه مردم به‌صورت آزادانه به شرکت در انتخابات دعوت می‌شوند. البته این نکته به مردم‌سالاری در ایران باز می‌گردد که قرار نیست مردم به‌اجبار مشارکت کرده و از طرف دیگر هم رأی مردم بسیار تعیین‌کننده بوده و مشروعیت و مقبولیت نظام در گرو همین آرای مردمی است.

این مهم موجب می‌شود که مردم بدانند به مشارکت حداکثری در انتخابات دعوت می‌شوند و هم‌چنین هشدار داده می‌شود که اگر حضور نیابید، بالاخره افرادی می‌آیند و در انتخابات پیروز می‌شوند اما آرای کمتر به‌معنای خودسری و دیکتاتوریِ بیشتر است. این هشداری است که رهبر معظم انقلاب دادند و از این جهت، مردم به حضور پرشور در انتخابات دعوت می‌شوند.

در خصوص این بیان مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه "انتخابات پایه تحول و راه حل مشکلات است" نیاز است در درخصوص نامزدها سخن بگوییم؛ انتخابات دارای چهار رکن است مردم، رسانه‌ها، نامزدها و حکومت. شخصیت نامزدها باید به‌گونه‌ای باشد که رأی‌آور باشند یعنی نامزدی که نتواند تعداد زیادی رأی جذب کرده و برای مردم به اندازه کافی جذاب باشد، اصولاً حضورش در انتخابات بی‌فایده و نادرست است. ممکن است آدم خوب و مورد احترامی باشد و بتواند برای کشور کارگشا باشد ولی به‌درد انتخابات نمی‌خورد.

نامزدی برای انتخابات مناسب است که از لحاظ چهره، نوع بیان، سوابق، تخصص، رفتار و منش بتواند به اندازه کافی مردم را جلب کند تا به‌واسطه‌ی او عده زیادی در انتخابات شرکت کنند.

نکته دوم اینکه باید معاهده‌ای ضمنی و صریح بین مردم و نامزدها به‌وجود بیاید؛ یعنی نامزدها با شعار و هدف مشخصی صریحاً وارد انتخابات شوند. این معاهده باید سنجش‌پذیر و قابل بررسی باشد. در این‌صورت مردم در دوران چهار سال نمایندگی و ریاست جمهوری می‌توانند ببینند که این فرد چه‌مقدار به تعهدات خود عمل کرده است.

البته این تعهدات نباید گسترده باشد، به‌نحوی که امکان انجام آن در 4 سال وجود نداشته باشد. سنجش‌پذیری و کوچک‌بودن از دیگر ویژگی‌های این معاهده است تا مردم به‌صورت عینی نتایج آن را در چهار سال مشاهده کنند. این مهم موجب اعتماد مردم و منجر به راهیابی افراد متخصص و متعهد به مجلس می‌شود. با شکل‌گیری این معاهده، افرادی به مجلس راه می‌یابند که خود را متعهد و مدیون مردم می‌بینند و بر این اساس نامزدها مجبورند برنامه‌ی مشخصی تدوین کنند.

در برخی دوره‌ها مشارکت پایین داشتیم و بعضاً افرادی به مجلس می‌آمدند که دنبال حل مشکل مردم نبودند؛ مواقعی هم که مشارکت بالا بوده، اگر آن معاهده شکل نگیرد منجر به حل مشکلات نمی‌شود. باید مشارکت گسترده شکل بگیرد، نه مبتنی بر جنبه‌های سلبی و اینکه فلان فرد یا فلان حزب رأی نیاورد بلکه بر جنبه‌های ایجابی مشارکت رخ دهد؛ با این تعهد که بر اساس آن معاهده، مقدار مشخصی از مشکلات با برنامه‌های معین حل شود. این نوع مشارکت، مشارکت عالی است.