یادداشت معاون قرآن و عترت وزارت ارشاد در روزنامه ارگان دولت: روحانی، نفرتبرانگیزترین رئیس دولت ایران است

دولت مردمی و عدالتمحور، طی هفت ماه آمار فوتیهای کرونا را بدون اتکا به امریکا و اروپا تک رقمی میکند اما دولت لیبرالهای پیر و خسته غربگرا، طی یک سال و نیم، با گره زدن جان و درمان مردم به رابطه با غرب، تنها نظارهگر جان دادن روزانه 700 شهروند ایرانی مینشیند به امید آنکه تفاهمنامهای با اروپاییها امضا شود.
علیرضا معاف، معاون قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، یادداشتی نیم صفحه ای در روزنامه «ایران» با تیتر «نکاتی صریح در تفاوتهای دولت سیزدهم با دولت قبل / دوران لیبرالهای خسته و پیر تمام شده است»، منتشر کرد که بخش هایی از آن به شرح زیر است:
_ حسن روحانی رئیس دولتی که در نفرتبرانگیزترین شرایط یک رئیسجمهور از حیث پایگاه اجتماعی دولت را ترک کرد و پایینترین میزان مقبولیت مردمی را در میان رؤسای جمهور در زمان تحویل دولت داشت، دولت نابسامان، بههمریخته، ناکارآمد و بشدت آسیب خوردهای را به سید ابراهیم رئیسی رئیسجمهور منتخب مردم در سال 1400 تحویل داد.
_ اکنون که هشت ماه از آغاز دولت مردمی و انقلابی آیتالله رئیسی گذشته و امکان مقایسه گفتمانی و میدانی رویکردها، کارکردها و عملکردهای این دو رئیسجمهور فراهم آمده، ضرورت دارد در این باره سخن بگوییم.
- بخشی از دلیل اینکه مردم در برابر دولت ضعیف و ناکارآمد روحانی و در هر اصلاح یا افزایش قیمتی واکنشهای تند اجتماعی نشان میدادند اما با رویهها، روندها، روالها و برنامهریزیهای اصلاحات اقتصادی دولت رئیسی همراهی میکنند و به رغم وجود مشکلات کماکان امیدوارند، به تفاوت رویکردهای چند ماه اخیر برمیگردد... همراهی مؤمنانه و صابرانه مردم با دولت بهدلیل درک آنها از فضای حاکم بر ذهن و عمل دولتمردان و شخص رئیسی است.
- مردم تفاوت رویکردها و منشهای مدیریتی دولت جدید با دولت هشت ساله روحانی را درک میکنند و عملکردها، رویهها، روندها و رویکردها را مقایسه میکنند. مصادیق و نشانههای تفاوت در عمل و منش مدیران، در واقع بازنمایی از گفتمان و نگاه کلان حاکم بر دولت و دولتمردان نسبت به قدرت و مسئولیت است. نگاهی که در آن دولت، خدمتگزار مردم است و نگاهی دیگر که مردم را در خدمت دولت و مسئولان میداند؛ نگاهی که قدرتهای عالم را ارباب و کدخدا میداند و نگاهی که به خدا اعتماد و اتکا دارد. گفتمانی که شیوه و منش مدیریتی خود را در نهجالبلاغه جستوجو میکند و گفتمانی که در مقابل آن خوی مدیریتی اشرافی و روش حکومتداریاش را در لابهلای نوشتههای ماکیاولی و هابز و هابرماس و... پیدا میکند.
- در یک رویکرد، رئیسجمهور رودررو با مردم به درد دل آنها گوش میدهد و با صمیمیت از اوضاع زندگی آنها میپرسد و در رویکرد مقابل، از پشت شیشه دودی ماشین ضد گلوله، از روی قیافه مردم نظرسنجی میکند!
_ در کارنامه هشت ماهه دولت سیزدهم، رئیسجمهور هر هفته در میان مردم و در جمع کارگران و کشاورزان و کارمندان است اما در کارنامه هشت ساله دولت روحانی، رئیسجمهورش با لندکروز به سالن کارخانه و میان کارگران میرود.
_ دولتمرد مردمی دولت سیزدهم با مسئولیت پذیری، برای حل مشکلات مردم شانه خود را زیر بار مشکلات میبرد و صبح جمعه وسط میدان نظارت و بازدید و سرکشی است و در دولت اشرافی دوازدهم، رئیسجمهورش صبح جمعه تازه متوجه تغییر قیمت بنزین میشود!
_ دولت مردمی و عدالتمحور، طی هفت ماه آمار فوتیهای کرونا را بدون اتکا به امریکا و اروپا تک رقمی میکند اما دولت لیبرالهای پیر و خسته غربگرا، طی یک سال و نیم، با گره زدن جان و درمان مردم به رابطه با غرب، تنها نظارهگر جان دادن روزانه 700 شهروند ایرانی مینشیند به امید آنکه تفاهمنامهای با اروپاییها امضا شود.
_ در گفتمان کارگزاران اشرافی، وزیر دولت در برابر اظهار ناتوانی مالی شهروند نیازمند درمان، او را با جمله متکبرانه «خودت بمال» مینوازد و در مقابل رئیسجمهور مردمی در مقابل انتقاد یک شهروند از عملکرد دولت، میگوید تا زنده است نخواهد گذاشت اقدامات دولت به معیشت مردم آسیبی برساند.
_ رئیسجمهور دولت انقلابی، منتقدانش را دلسوز مینامد و رئیس دولت غربگرای غیرانقلابی، منتقدانش را به جهنم حواله میدهد. دولتمرد انقلابی هر هفته به نقاط مختلف کشور سفر میکند و در میان مردم با آنها گفتوگو میکند و دولتمرد پیر و خسته تکنوکرات، نشستن پشت میز و کارتابل خواندن را ترجیح میدهد.
_ دولت اشرافی مهمترین تصمیمات اقتصادی اش مثل افزایش قیمت بنزین را محرمانه نگه میدارد و ناگهانی اعلام میکند و هیچ حمایتی از مردم هم نمیکند؛ اما دولت مردمی ابتدا تصمیمش را برای مردم توضیح میدهد، یارانه حمایتی را به حساب مردم واریز، بعد طرح اصلاح توزیع یارانه را اجرا میکند.
- اگر دولت مردمی باشد در نتیجه اعتماد مردم به دولت و اعتماد و اتکای کارگزاران و دولتمردان به مردم بیشتر از زمانی است که دولت غیر مردمی اشراف بر سر کار است؛ دولتی که میان خود و مردم پرده و حجابی از غرور و تبختر و خودبزرگ بینی میاندازد و نگاه از بالا به پایین به مستضعفین داشته باشد اعتماد مردم به حاکمیت را از بین میبرد.
کانال عصر ایران در تلگرام