یادداشت | معیت امام علی (ع) با قرآن و قرآن با امام علی (ع)
منظور از معیت امام علی (ع) با قرآن این است که ایشان به همه مسائل قرآن علم و احاطه کامل دارد و هیچ کس دیگری در این زمینه با ایشان شراکت ندارد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، معیت و همراهی امام علی (ع) با قرآن مسألهای است که پیامبر (ص) به آن اشاره کرده است. در منابع شیعه و سنی از زبان پیامبر (ص) آمده است که «علی مع القرآن، و القرآن معه لا یفترقان حتی یردا علی الحوض؛ علی همراه (مفسر) قرآن و قرآن همراه (بازگو کننده اوصاف علی) است، این دو از هم جدا نمیگردند تا اینکه کنار حوض [کوثر در بهشت] بر من [پیامبر] وارد شوند.»
حاکم نیشابوری نیز در کتاب «المستدرک علی الصحیحین» این حدیث را نقل میکند. از نظر حاکم این حدیث صحیح السند است، گرچه بخاری و مسلم آن را در کتاب خود ذکر نکردهاند.
حدیث دیگری که به طور ضمنی به معیت امام علی (ع) با قرآن اشاره میکند، حدیث «ثقلین» است. این حدیث در منابع شیعه و سنی با عبارتهای نزدیک به هم نقل شده است. کلینی این حدیث را چنین نقل میکند: «انی قد ترکت فیکم أمرین لن تضلوا بعدی ما ان تمسکتم بهما - کتاب الله و عترتی أهل بیتی فان اللطیف الخبیر قد عهد الی أنهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض؛ همانا من در میان شما دو امر به جا گذاشتم که اگر به آن چنگ بزنید، هرگز بعد از من گمراه نخواهید شد، [این دو امر] کتاب خداوند [قرآن] و عترتم یعنی اهلبیتم است، همانا خداوند لطیف و آگاه به من خبر داده که این دو از هم جدا نمیشوند تا اینکه کنار حوض [کوثر در بهشت] بر من وارد شوند.»
شیخ طوسی هر دو حدیث، ثقلین و معیت را که در ابتدای بحث ذکر شد در ضمن یک حدیث از قول امسلمه نقل میکند. امسلمه میگوید: «سمعت رسول الله (صلی الله علیه و آله) فی مرضه الذی قبض فیه یقول و قد امتلأت الحجر من أصحابه: أیها الناس، یوشک أن أقبض قبضا سریعا فینطلق بی، و قد قدمت الیکم القول معذر الیکم، ألا انی مخلف فیکم کتاب الله (عز و جل) و عترتی أهل بیتی. ثم أخذ بید علی (علیهالسلام) فرفعها فقال: هذا علی مع القرآن و القرآن مع علی، خلیفتان بصیران لا یفترقان حتی یردا علی الحوض، فأسألهما ما ذا خلفت فیهما.»
این نقل ویژگیهایی دارد که مفهوم معیت امام علی (ع) با قرآن و معیت قرآن با امام علی (ع) را روشن میکند. این ویژگیها عبارتاند از:
الف: این سخن در آخرین لحظات عمر پیامبر (ص) بیان شده است.
ب: در حضور بیشتر صحابه بیان شده است.
ج: صحبت از چیزی که است که بعد از پیامبر (ص) جانشین ایشان میشود.
با توجه به این ویژگیها، میتوان گفت پیامبر (ص) در این سخنان روی جانشین خود تأکید کردهاند. ایشان دو مورد را جانشین خود میداند؛ یکی قرآن به عنوان کتاب قانون و دیگری امام علی (ع) به عنوان مجری قانون. معیت امام علی (ع) با قرآن و برعکس میبایست طوری تفسیر شود که تنها مختص ایشان باشد؛ بنابراین منظور از معیت امام علی (ع) با قرآن این است که ایشان به همه مسائل قرآن علم و احاطه کامل دارد و هیچ کس دیگری در این زمینه با ایشان شراکت ندارد. همچنین امام علی (ع) قرآن را اساس حکومت خود قرار میدهد و خلاف آن عمل نمیکند. در ماجرای شورای 6 نفره عمر جهت تعیین خلیفه بعد خود، این توجه امام علی (ع) به قرآن دیده میشود. عبدالرحمن بن عوف از امام علی (ع) میخواهد که ایشان بر اساس سیره دو خلیفه اول حکومت کند اما امام علی (ع) امتناع میورزد و میفرماید من تنها بر اساس قرآن و سنت پیامبر (ص) و تلاش خودم حکومت را میپذیرم.
احاطه علمی امام علی (ع) نسبت به قرآن طوری که هیچ کسی در آن شراکت نداشته باشد، در روایات دیگری نیز آمده است. احاطه علمی امام علی (ع) ناشی از این است که اولا معلم ایشان خود پیامبر (ص) بوده و ثانیا امام علی (ع) نسبت به سایر افراد تنها کسی بوده که از آغاز نزول وحی با پیامبر (ص) بوده است.
تعلیم قرآن مهمترین نعمت الهی است و از جایگاه خاصی در قرآن و کلام اهلبیت (ع) برخوردار است. اولین معلم قرآن، خود خداست که قرآن را به پیامبر (ص) تعلیم داد، به این امر در سوره الرحمن اشاره شده است، خداوند در آغاز این سوره میفرماید: «الرحمن* علم القرآن»، جمله «علم القرآن» آغاز شمارش نعمتهای الهی است.
از آنجا که قرآن، عظیمترین نعمتهای الهی است، لذا آن را جلوتر از سایر نعمتها قرار داد و تعلیم آن را حتی از خلقت انس و جنی که قرآن برای تعلیم آنان نازل شده، جلوتر ذکر میکند. به خاطر چنین اهمیتی که تعلیم قرآن دارد، امام علی (ع) در نهجالبلاغه سفارش به تعلیم قرآن میکند و خود نیز در تربیت فرزندانش، تعلیم قرآن را به عنوان نخستین مرحله تربیت آنان برمیشمرد.
ایشان راجع به تعلیم قرآن در خطبه 110 میفرماید: «... و تعلموا القرآن فانه أحسن الحدیث...؛ «... و قرآن بیاموزید که بهترین گفتار است...». آیتالله مکارم شیرازی در این باره فرمود: «شک نیست که عالیترین تعلیمات اسلام از عقاید و احکام و اخلاق، در قرآن است و سنت پیغمبر و معصومان (ع) شرحی است بر فروع و مسائل مربوط به آن، لذا امام علیهالسلام به هنگام تربیت فرزندش از قرآن شروع میکند و به همه مسلمانان تعلیم میدهد که آموزش فرزندان را از قرآن آغاز کند تا گرفتار وسوسههای شیاطین جن و انس نشود.»
همچنین آیتالله مصباح یزدی فرمود: «هر معلم و مربی و یا هر پدر مهربانی که واقعا دلسوز فرزند خود باشد، در قدم نخست و قبل از آلوده شدن دل و درون، باید حقایق دین را به فرزند خود بیاموزد. به بیان دیگر، لازم است ابتدا عقاید و افکار صحیح را به فرزند خود، آموزش دهد وگرنه اگر تعلل کرده و این مهم را به تأخیر بیندازد، دل جوان به عقاید انحرافی آلوده میشود و اصلاح کردن وی، زحمتی دوچندان میطلبد؛ چراکه اول باید آن آلودگیها را بزدایید و آنگاه با تلاش پیگیر معارف صحیح را به او بیاموزید و جایگزین آن عقاید انحرافی کنید. پس تا دل او آلوده نشده و دارای نیتی سلیم و نفسی صاف و دلی پاک است، معارف مهم و علوم اساسی را به او تعلیم دهید و در اولین گام نیز باید اموری را به او بیاموزید که اگر نداند نه تنها ضرر میکند، بلکه راه هر اصلاح و پیشرفتی را به روی وی سد میکند.»
از همین رو امام علی (ع) در نامه 31 خطاب به امام حسن (ع) میفرماید: «... و أن أبتدئک بتعلیم کتاب الله عز و جل و تأویله و شرائع الاسلام و أحکامه و حلاله و حرامه لا أجاوز ذلک بک الی غیره...؛ ابتدا کتاب خدا و تأویلش را به تو بیاموزم و قوانین و احکام اسلام و حلال و حرامش را به تو تعلیم دهم و به غیر آن توجه نکنم.»
با توجه به اهمیت تعلیم قرآن که بیان شد، روشن میشود که چرا پیامبر (ص) خود سرپرستی امام علی (ع) را در کودکی به عهده گرفت و بعد از بعثت نیز ایشان همواره در کنار پیامبر (ص) بود و از دانش ایشان بهره میبرد. امام علی (ع) خود در نهجالبلاغه به این مهم اشاره کرده و پیامبر (ص) را به عنوان معلم خود معرفی کرده است.
امام علی (ع) در جمع اصحاب، مسائلی را بیان میکند، بعد یکی از آنها از ایشان میپرسد که آیا این موارد، علم غیب است؟ امام علی (ع) در خطبه 128 در جواب آن فرد میفرماید: «لیس هو بعلم غیب و انما هو تعلم من ذی علم... این علم غیب نیست، علمی است که از پیامبر فرا گرفتهام.» منظور از «ذیعلم» در این عبارت، پیامبر (ص) است.
امام علی (ع) در خطبه 192 به رابطه بسیار نزدیک خود با پیامبر (ص) پرداخته و نشان میدهد که این رابطه از آغاز طفولیت تا پایان عمر بوده است و خود را تربیتیافته دامن پیامبر (ص) معرفی میکند.
از این روایت شدت مصاحبت و ملازمت علی (ع) با رسول خدا (ص) و موقعیت ویژه وی برای تلقی معارف وحیانی از آن حضرت بهخوبی نمایان است. این بخش از خطبه نهجالبلاغه نشان میدهد که تا چه اندازه رسول گرامی اسلام (ص) به آن حضرت علاقهمند بوده و در پرورش وی سعی وافر داشته و نیز اینکه آن حضرت تا چه اندازه از استعداد تلقی معارف وحیانی برخوردار بوده است.
یکی دیگر از ویژگیهای شخصیتی امام علی (ع) این بوده که ایشان راجع به آیات قرآن سؤال میکرد و اگر هم در مواقعی سؤال نمیکرد، پیامبر (ص) خودش مفهوم آیات را به ایشان میگفت. امام علی (ع) در این زمینه میفرماید: «من هرگاه از پیامبر (ص) چیزی میپرسیدم، ایشان جواب مرا میداد. اگر مسائلی را نمیپرسیدم، ایشان خودش برای من بیان میکرد. هیچ آیهای درباره شب، روز، آسمان، زمین، دنیا، آخرت، بهشت، جهنم، نور و ظلمت نازل نشد، مگر اینکه پیامبر (ص) معنای آن را به من آموخت و آن را بر من املاء کرد و من نیز آن را با دو دستم نگاشتم. پیامبر (ص) تأویل، تفسیر، محکم، متشابه، خاص و عام آیات قرآن را به من تعلیم داد. همچنین ایشان به من آموخت که آیات قرآن کی و کجا و راجع به چه چیزی تا روز قیامت نازل شدهاند. پیامبر (ص) از خداوند خواست که فهم و حفظی به من عطاء کند که هیچ آیه از قرآن را فراموش نکنم.» این حدیث به طور دقیق همراه بودن امام علی (ع) با قرآن را مشخص کرده است.
* حسین افسردیر، پژوهشگر مطالعات قرآنی و حدیثی
انتهای پیام /