116 سوال از کاپپیتان قرمزها / سیدجلال: کارلوس کیروش را بخشیدم
خبرورزشی نوشت: سیدجلال حسینی، کاپیتان پرسپولیس در واکنش به طرح این پرسش که «آیا او قربانی اختلاف کیروش و برانکو شده است؟» گفت: خیلیها این حرف را زدند که من قربانی شدم، اما وجدان خودم راحت است که برای پرسپولیس کم نگذاشتم.
خاطرتان باشد مصاحبه باشگاه صدتاییها را با جواد نکونام، رکورددار تعداد بازی در تیم ملی (با 152 بازی ملی) آغاز کردیم که مورد استقبال خوانندگان خبرورزشی نیز قرار گرفت. در همین راستا اینبار تصمیم گرفتیم سراغ سیدجلال حسینی برویم. کاپیتان فعلی پرسپولیس که 116 بازی ملی را در کارنامه داشته و جزو اسطورههای فوتبال ایران به شمار میرود. بر این اساس بد ندیدیم 116 سؤال طراحی کنیم و 116 جواب هم از مدافع مستحکم فوتبال کشورمان بگیریم. این مصاحبه با دعوت سیدجلال حسینی در کافیشاپ حسین ماهینی در شهرک غرب انجام شد و جا دارد از مهماننوازی و زحمات کاپیتان سابق پرسپولیس و بازیکن فعلی نساجی مازندران تشکر کنیم که با رویی گشاده پذیرای ما شد.
1- محله غازیان؟ محله بچگی، زادگاه، خاطره و کوچهپسکوچههایی که کودکی خودم را در آن گذراندم. هر وقت به انزلی میروم، در کوچهپسکوچههای محله غازیان میچرخم و یاد گذشته را زنده میکنم.
2- سیروس قایقران؟ الگوی من و همه انزلیچیها و کسی که با بستن بازوبند کاپیتانی تیم ملی خواب همه فوتبالیستهای شهرستانی را تعبیر کرد. خدا رحمتش کند و هنوز هم عکسهایش در انزلی روی در و دیوار خانه و مغازههاست.
3- اولین بار که اسم ملوان به گوش تو خورد؟ خیلی بچه و محصل بودم که معلم ورزش ما گفت برویم سر تمرین نونهالان ملوان و رفتن همان و... در تست قبول شدم و با افتخار پیراهن این تیم دوستداشتنی را پوشیدم.
4- از همان اول هم دفاع وسط بودی؟ نه، ابتدا هافبک دفاعی بودم، اما آقای رضا ویشگاهی مربی نوجوانان ملوان پست بازی من را عوض کرد و دفاع وسط شدم. ایشان حق زیادی به گردن من و خیلی از فوتبالیستهای انزلی دارد.
5- بهمن صالحنیا؟ پدر فوتبال انزلی و استان گیلان.
6- قهرمان دوران کودکی؟ پدرم آقاجواد حسینی که در زندگی هر چه یاد گرفتم، از او بود.
7- فوتبالیست خارجی مورد علاقهات در همان دوران کودکی؟ آن زمان علاقه زیادی به سبک بازی مدافعان ایتالیایی داشتم. عاشق بازی پائولو مالدینی بودم.
8- کمی از پدر خودت بگو. شغل ایشان چه بود؟ پدرم آقاجواد کفاش بود و یک مرد شریف، سختکوش و زحمتکش که خیلی برای ما زحمت کشید. بزرگ کردن 6 بچه کار راحتی نیست. پدرم آدم محکمی بود و از او آموختم در زندگی سختکوش باشم و هرگز ناامید نشوم.
9- مادر؟ مادرم زندگی ماست. مهربانترین موجود، مادر است که بیدریغ و منت به فرزندان خودش عشق میورزد.
10- چهار برادرت چه شغلی دارند و چه کار میکنند؟ برادر بزرگم سیدرضا ناخدای کشتی است. سیدمرتضی رستوران دارد. سیدجمال و سیدمصطفی هم در یک شرکت کشتیرانی کار میکنند.
11- ملوان امروز؟ از زمانی که پیشکسوتان را از ملوان دور کردند، این تیم ریشهدار و دوستداشتنی از سطح اول فوتبال کشور فاصله گرفت. امروز خوشحالم مازیار (زارع) و پژمان (نوری) دو دوست خوبم بالای سر این تیم هستند و امیدوارم مسئولان دست این دو پیشکسوت و ملوان را بگیرند.
12- چرا کار ملوان تیم ریشهدار فوتبال ایران به اینجا کشیده شد؟ مقصر اصلی چه کسی بود؟ این سؤال جوابی طولانی دارد، اما خلاصه اش میشود بیتوجهی عجیب مسئولان!
13- چرا سال 84 از ملوان جدا شدی؟ من سال 83 هم پیشنهادات خوبی داشتم، اما ماندم. تیم خوب و یکدستی داشتیم، اما باز هم بیتوجهی مسئولان آن تیم را به هم ریخت. صحبتهایی از سوی مدیران تیم انجام شد که دیگر صلاح ندانستم ادامه دهم.
14- حالا چرا سایپا؟ دلیل خاصی داشت؟ من پیشنهادات خوبی داشتم که پس از صحبت و مشورت با دکتر بیژن ذوالفقارنسب تصمیم گرفتم به سایپا بروم.
15- از پرسپولیس هم پیشنهاد داشتی. درست است؟ با توجه به شرایط خاصی که داشتم و سن و سالم، تصمیم گرفتم به سایپا بروم.
16- قصه علی پروین و اینکه تو را خواسته، اما همکارانش سیدمحمد حسینی ابومسلم را اشتباهی سر تمرین بردهاند را همه میدانند! خودت چه زمانی از ماجرا باخبر شدی؟ همان زمان شنیدم، اما از پرسپولیس مستقیم با من تماس نگرفتند که ظاهرا اشتباهی رخ داده بود و من هم از طریق رسانهها شنیدم.
17- بعدها که در پرسپولیس یا مراسم مختلف علی پروین را دیدی، حرفی از آن خاطره معروف و اشتباه صورت گرفته نزد؟ چرا، اتفاقا هر وقت علیآقا را میبینم، به من تیکه میاندازد و میگوید «باید آن زمان میآمدی پیش خودمان و...»، اما قسمت نبود.
18- خیلی سال طول کشید که بعد از سایپا پرسپولیسی شوی. سال 1388 از سایپا جدا شده و به سپاهان رفتی. خاطرت هست قراردادت با سپاهان در سال اول چقدر بود؟ فکر میکنم 400 میلیون تومان، اما یک چیزی باید بگویم. بازیکنی که میخواهد به پرسپولیس یا استقلال برود، باید از پختگی لازم برخوردار باشد و من هم به همین خاطر به اصفهان رفتم. سه سال خوب در سپاهان داشتیم و سه مرتبه پشتسر هم قهرمان لیگ برتر شدیم. بعد از پشتسر گذاشتن آن دوران و در پختگی کامل تصمیم گرفتم پرسپولیسی شوم.
19- دلیل اصلی سه قهرمانی متوالی در لیگ برتر با سپاهان چه بود؟ آقای قلعهنویی بود. تیم خیلی خوبی بسته بود که از اول لیگ فقط برای قهرمانی میجنگید.
20- محرم نویدکیا؟ ببخشید من سئوالاتم را خلاصه میپرسم که 116 سؤال و جواب انجام شود! خواهش میکنم! محرم نویدکیا یک فوتبالیست بزرگ و فوق العاده بود که باید کنارش بازی کرده باشید تا بدانید چه میگویم. محرم پسر خیلی خوبی است که زحمات زیادی برای سپاهان کشید و اسطوره این باشگاه است.
21- امیر قلعهنویی؟ در کنار اینکه موفقترین مربی لیگ برتر است، باید اشاره کنم به من در فوتبال خیلی کمک کرد و همیشه برای او آرزوی موفقیت میکنم.
22- زلاتکو کرانچار؟ (خیلی کوتاه) مربی خوبی بود!
23- خیلی کوتاه جواب دادی! آیا زیرآب تو را نزد برانکو، زلاتکو کرانچار زد؟ من اینجوری به قضیه نگاه نمیکنم. سال سوم حضورم در سپاهان بود که آقای کرانچار سرمربی این تیم شد. مدیرعامل تیم ما آقای علیرضا رحیمی بود که بستر مناسبی در سپاهان آماده کرده بود و با تلاش بچهها توانستیم قهرمان شویم. آقای کرانچار به خاطر جدایی من از سپاهان و رفتن به پرسپولیس از دستم ناراحت شد و ناراحت هم ماند!
24- در الاهلی قطر با کرانچار به مشکل نخورده بودی؟ ابتدای حضورم در الاهلی قطر سرمربی ما میلان ماچالا بود که از اواسط فصل کرانچار به تیم آمد. نتایج نسبتا خوبی هم گرفتیم، اما السد، لخویا (الدحیل فعلی) و چند تیم دیگر شرایط بهتری نسبت به ما داشتند. من با هیچکسی مشکل ندارم، اما شاید آقای کرانچار نتوانست هرگز من را به خاطر رفتن به پرسپولیس ببخشد.
25- برگردیم به سپاهان! عجیب بود پس از سومین قهرمانی پیدرپی در لیگ برتر این تیم اصفهانی را ترک کردی. علت خاصی داشت؟ هواداران سپاهان خیلی خوب به خاطر دارند که اغلب ستارههای سپاهان آن سال از تیم جدا شدند. آقای محمدرضا ساکت خیلی چیزها میداند و میتواند در این رابطه بهتر از همه صحبت کند ولی متأسفانه نمیدانم چرا سکوت کرد؟ من سال سوم را هم فقط به احترام هواداران ماندم، اما بعد از سومین قهرمانی سپاهان شرایط به گونهای پیش رفت که دیگر نمیشد ماند.
26- در 31 سالگی به پرسپولیس رفتی. دیر نکردی؟! بازی کردن در پرسپولیس و استقلال اصلا آسان نیست و باید در پختگی کامل به عضویت این تیم بزرگ درمیآمدم.
27- پرسپولیس رویانیان کهکشانی بود؟ شاید، ولی تیم خوب بسته نشده بود. بازیکنان بزرگی در خط دفاع و حمله داشتیم، اما مثلا هافبک دفاعی یا بازیکن میانی به اندازه کافی نداشتیم.
28- همه ستارههای فوتبال ناگهان به پرسپولیس رفتند. میگویند محسن بنگر تو را پرسپولیسی کرد، چون همشهری رویانیان بود؟ من و محسن 3 سال با هم در اصفهان زندگی کرده بودیم و صمیمی بودیم. آن مقطع تصمیم خودم را گرفته بودم پرسپولیسی شوم و با محسن هم مشورت کردم.
29- همان زمان استقلال تهران هم پیشنهاد خوبی به تو داد. چرا قبول نکردی؟ با سیدمهدی رحمتی خیلی رفیق بودیم و هستیم. پیشنهاداتی هم شد، اما خوشحالم که تصمیم گرفتم پرسپولیسی شوم.
30- سیدمهدی خیلی دوست داشت استقلالی شوی و این موضوع در رسانهها خیلی شنیده میشد. در تیم ملی با رحمتی هماتاق بودیم و رابطه خوبی داشتیم. مهدی هم دوست داشت من استقلالی شوم ولی وقتی شرایط را توضیح دادم، رحمتی هم پذیرفت.
31- مانوئل ژوزه پرتغالی واقعا بازنشسته بود که به پرسپولیس آمد؟ بله، به نظر من هم یک مربی بازنشسته بود که اصلا حال تمرین دادن هم نداشت! بزرگترین مشکل تیم ما در آن مقطع همین بیحوصله بودن سرمربی بود. یادم میآید علیآقا کریمی خیلی در آن مقطع حرص میخورد، چون سرمربی پرتغالی کار خاصی انجام نمیداد و خیلی هم گران بود!
32- در آن دوره نه با یحیی گلمحمدی جام گرفتید و نه با علی دایی! با این دو سرمربی سرشناس در آخرین روز و آخرین لحظه جام حذفی و لیگ برتر را از دست دادید. به نظرم بهترین تصمیم آقای رویانیان و باشگاه، آوردن آقایحیی بود. خاطرم هست به دلیل قرارداد سنگین مانوئل ژوزه باشگاه برای قطع همکاری با او دچار تردید شد ولی در نهایت با جدایی او شرایط بهتر شد. فینال جام حذفی آن سال را هم ما با بدشانسی محض از دست دادیم. آقای دایی هم تیم خوبی ساخت که دچار برخی مشکلات مالی شد و در حالی که شایستهترین تیم برای قهرمانی بودیم، روز آخر آن را از دست دادیم.
33- الاهلی قطر پیشنهاد چه کسی بود؟ به هر حال در حال و هوای جام جهانی بودیم و چند پیشنهاد خوب به دستم رسید که یکی هم الاهلی قطر بود. البته دوست داشتم بمانم، اما یک اختلاف مانع شد. من پولی به باشگاه قرض داده بودم، اما آن را برعکس به حسابم زده بودند که... دیگر نتوانستم بمانم.
34- سیدجلال حسینی بهترین مدافع آن سالهای فوتبال ایران در فوتبال قطر دوام نیاورد. دلیلش را توضیح میدهی؟ من همین الان هم میتوانم مدارکش را نشان بدهم که قراردادم 2 ساله بود، اما به دلیل شرایط خاص زندگیام، نمیتوانستم آنجا بمانم. بحث دوام نیست بلکه لیگ قطر در مجموع خوب است، اما بازیکنان خوب در چند تیم خاص جمع شدهاند و شرایط در تیمهای دیگر از لحاظ نیروی انسانی مناسب نیست. ما به همین دلیل نمیتوانستیم تمرینات خوبی انجام دهیم و به همین خاطر برگشتم. سطح کیفی تمرینات تیم الاهلی به دلیل کیفیت اغلب بازیکنان پایین بود.
35- بعد از یک فصل بازی در قطر به ایران برگشتی. منتظر بودی پرسپولیس پیشنهاد بدهد؟ راستش را بخواهید بله، منتظر بودم و خیلی زود هم پیشنهاد رسید!
36- با محمدحسین نژادفلاح جلسه گذاشته و به توافق هم رسیدید اما... خودت توضیح میدهی؟ با آقای نژادفلاح جلسه گذاشتیم و خیلی هم زود به توافق رسیدیم، اما مدیریت عوض شد و برانکو هم من را نخواست!
37- برانکو با خود من جروبحث کرد که چرا اینقدر اسم سیدجلال حسینی را میآورید. او میگفت «من لوکا ماریچ را میآورم که یک لیدر و رهبر برای خط دفاعی است!» این حرفها و مصاحبههای برانکو به گوش تو میرسید؟ من حق را به آقای برانکو میدهم، چون از قبل برنامهریزی کرده و با بازیکنان مد نظر خودش مذاکراتی انجام داده بود.
38- آن روزها با سیدمهدی رحمتی رفیق خانوادگیات و کاپیتان استقلال همهجا دیده شدی و این شایعه به گوش رسید که آبیپوش خواهی شد. رحمتی به تو نگفت بیا استقلال؟ چرا، اتفاقا بار دوم پیشنهاد استقلالیها خیلی جدی بود. جدیتر از قبل ولی یک تفاوت هم وجود داشت. من 2 سال در پرسپولیس بازی کرده بودم و شاید با آن تصمیم، دل هواداران میشکست. از طرفی میخواستم به پرسپولیس برگردم و قهرمان شوم.
39- حالا که اسم سیدمهدی وسط آمد، میخواهم بپرسم پس از درگیری در شهرآورد 84 چه کسی پیشقدم شد که آشتی کنید؟ (میخندد) دوست مشترک و نازنینی داریم به اسم حمید علیمی که من و مهدی را آشتی داد. البته دو، سه روز بعد از شهرآورد، چون اخلاق هر دوی ما را میشناخت. اتفاقی که پیش آمد هم هنوز به خود مهدی رحمتی هم میگویم او مقصر بود. خودش را زمین انداخته بود و وقتی گفتم بلند شو، اشاره کرد مصدوم است در حالی که 30 ثانیه بعد پرید و بازی کرد! من هم عصبانی شدم و...
40- علیرضا منصوریان در مصاحبه اخیرش با خبرورزشی مدعی شد جلوی استقلالی شدن تو را در آن مقطع گرفته و توصیه کرده به نفت تهران بروی. این حرف را تأیید میکنی؟ علیآقا منصوریان هم مربی و هم رفیق ماست. او آدمی دوستداشتنی است که در مربیگری هم خیلی تلاش میکند. من در آن مقطع چند پیشنهاد داشتم ولی امیدوار بودم پرسپولیسی شوم. در همان گیرودار آقای منصوریان به من زنگ زد که به نفت تهران بروم و رفتم. بعد از عقد قرارداد و سر تمرین علیآقا با من صحبت کرد و گفت کار خوبی کردی و کلی کنار زمین تمرین نفت با هم صحبت کردیم. از او هم بابت زحماتی که کشید و توصیههایش تشکر میکنم.
41- در هفته بیستوهشتم لیگ پانزدهم با وحید امیری و علیرضا بیرانوند همقسم شدید جلوی قهرمانی پرسپولیس را بگیرید؟ همقسم نشده بودیم. آن فصل ما تیم خیلی خوبی داشتیم که یقه همه تیمها را میگرفت و البته خیلی هم علیآقا (منصوریان) و همه ما اذیت شدیم ولی یکی از قویترین تیمهای لیگ بودیم.
42- علیرضا بیرانوند در مصاحبهای مدعی شد آن روز با خودش گفته اگر میخواهد سال آینده پرسپولیسی شود باید جلوی قهرمانی این تیم را بگیرد. آن بازی برای تو انتقامی نبود؟ همه بازیکنان در بازی مقابل پرسپولیس و استقلال انگیزه دارند و علیرضا هم مستثنی نبود. برای من هم بحث انتقامی درمیان نبود و فقط به تیم خودم تعهد داشتم.
43- بلافاصله پس از اتمام فصل شما سه نفر (سیدجلال، امیری و بیرانوند) پرسپولیسی شدید. نقش تو در پرسپولیسی شدن وحید امیری و علیرضا بیرانوند چقدر بود؟ من مستقیم به وحید و علیرضا نگفتم به پرسپولیس بروید. از آنجایی که این دو ملیپوش بودند، گفتم بهتر است بازی در تیم بزرگ را هم تجربه کنید و هم وحید و هم علیرضا تصمیم گرفتند پرسپولیسی شوند.
44- بعدها که به قول برانکو کاپیتان و عصای دستش شدی، از این مربی کروات به خاطر بههم زدن توافق تو با نژادفلاح و پرسپولیس گلایه نکردی؟ نه هرگز! به تصمیم آقای برانکو احترام گذاشتم و بعدها هم رابطه بسیار صمیمانهای داشتیم.
45- فکرش را میکردی ظرف 3 سال با برانکو 7 جام بگیری؟ نه، به 7 جام فکر نمیکردم، اما با خودم عهد بسته بودم برگردم و با قهرمانی دل هواداران پرسپولیس را شاد کنم. خوشحالم با برانکو و تلاش بچهها و البته از همه مهمتر حمایت بیدریغ هواداران پرسپولیس جامهای زیادی را به دست آوردیم.
46- تفاوت برانکو با سایر مربیان؟ سؤال سختی است ولی باید بگویم آقای برانکو برای لحظه به لحظه کار خود برنامه داشت. طراحی تمریناتش فوق العاده بود و از همه مهمتر بدن بازیکنانش را خیلی خوب میشناخت.
47- بازی با الجزیره؟ خاطرهانگیز و فراموشنشدنی!
48- لقب سوپرمن؟! در بازی رفت با الجزیره من غایب بودم و باختیم. از سرمربی الجزیره در مورد من پرسیدند که گفت مگر سوپرمن است و... من سالها و بارها در استادیوم آزادی بازی کردم، اما هنوز صدای تشویق تماشاگران پس از گلی که به الجزیره زدم، در گوشم است. یکی از بهترین روزهای زندگیام بود.
49- ناراحتی شدید از شوخی چند بازیکن پرسپولیس در تلویزیون! زمان به عقب برگردد باز هم عصبانی شده و برخورد میکنید؟ ما بازیهای سختی داشتیم و آن شوخیها وحدت تیمی را به هم میریخت. اصلا شوخی جالبی نبود و هنوز هم معتقدم نباید در تلویزیون آن شوخیها با اعضای تیم آن هم توسط چند نفر انجام میشد.
50- خودت اهل شوخی هستی؟ با کدامیک از بازیکنان پرسپولیس شوخی داری؟ در تیم ملی فقط با پژمان منتظری و مسعود شجاعی شوخی داشتم. در پرسپولیس هم با همین حسین ماهینی (به ماهینی که آن طرفتر نشسته اشاره میکند) که با شجاع خلیل زاده خیلی اذیتش کردیم!
51- سیدجلال حسینی از پنالتی زدن میترسد؟! نه، چه کسی گفته؟ من در جام ملتهای آسیا، جامحذفی و... پنالتی زدم. به نظرم پنالتیزن در حین بازی مشخص میشود. هرکس روحیه بالاتری داشته باشد، باید پشت توپ بایستد. همینقدر بگویم که از پنالتی زدن نمیترسم.
52- پایان یا وسط هر فصل شایعه خداحافظی سیدجلال حسینی به گوش میرسد. چه احساسی با دیدن این شایعات پیدا میکنی؟ اینکه قوی باشم و به تمرین بعد از ظهر تیم فکر کنم!
53- یحیی گلمحمدی؟ یک مربی جوان، به روز و پرتلاش که بیشتر از آنکه حرف بزند، فکر میکند.
54- کریم باقری؟ دوست، رفیق و بزرگ که عصبانی نمیشود، اما اگر عصبانی شود، بد عصبانی میشود!
55- ویروس کرونا؟ راستش را بخواهید بیشتر از خود ویروس کرونا ناراحت پدران و مادرانی هستم که مجبورند سر کار بروند یا اینکه به دلایلی شغل خود را از دست داده و با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند. شرمنده شدن یک مرد نزد خانواده اش دردناکتر از خود ویروس کروناست.
راستش را بخواهید بیشتر از خود ویروس کرونا ناراحت پدران و مادرانی هستم که مجبورند سر کار بروند یا اینکه به دلایلی شغل خود را از دست داده و با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند. شرمنده شدن یک مرد نزد خانواده اش دردناکتر از خود ویروس کروناست.
56- لیگ نوزدهم چه تفاوتی با لیگهای دیگر دارد؟ تعطیلاتش خیلی بیشتر است! (با صدای بلند میخندد)
57- اگر موافق باشی برویم سر بحث تیم ملی؟ اولین بار که اسم خودت را در لیست تیم ملی دیدی، چه احساسی داشتی؟ زمان آقای برانکو دعوت میشدم، اما اولین بار توسط آقای قلعهنویی در تیم ملی فیکس شدم که حس غرور و افتخار برای من داشت.
58- از سال 2007 و جام ملتهای آسیا در تیم ملی فیکس شدی. روزی هم شد که آماده باشی و روی نیمکت بنشینی؟ حضور ذهن ندارم ولی همیشه سعی میکردم با تمام وجود در خدمت تیم ملی کشورم باشم.
59- قاتل ازبکستان بودی؟ 2 گل در تیم ملی به این تیم زدی و یک گل سالم را هم در بازی با ازبکها از دروازه ما بیرون کشیدی! (مهدی زارع عکاس خبرورزشی رشته کلام را به دست میگیرد) ازبکها از سیدجلال متنفر هستند و در استادیوم میشنیدم که با تنفر و حرص از او یاد میکنند. (سیدجلال ادامه میدهد) ازبکها از من متنفر بودند ولی من عاشق بازی با این تیم بودم!
60- ضربات پنالتی با کرهجنوبی و حذف از جام جهانی! خیلی حیف شد، خیلی! (دوباره مهدی زارع میگوید) وقتی کرهایها از رختکن خارج میشدند به وضوح لرزش زانوهای آنها احساس میشد اما... (سیدجلال حسینی) تیم ملی در بازی با کرهجنوبی سوار بازی بود که متأسفانه در ضربات پنالتی نتیجه را واگذار کردیم.
61- افشین قطبی؟ به فوتبال ما خیلی کمک کرد. در کار آنالیز و تمرین دادن عالی بود.
62- مشکل اصلی تیم ملی ما در جام ملتهای 2011؟ به نظرم آن حمایت لازم از سوی فدراسیون صورت نگرفت. در واقع هدف از اعزام تیم ملی به جام ملتها قهرمانی نبود.
63- حذف از جام جهانی 2010؟ اختلافات به ویژه در سطوح بالاتر و بخش مدیریتی آن تیم را از جام جهانی حذف کرد.
64- شکست مقابل عربستان و گل دقیقه 88 اسامه حربی مدافع پیشتاخته حریف؟ یکی از تلخترین خاطرات زندگی من و همبازیانم در آن بازی... هر وقت یاد آن بازی میافتم، حالم بد میشود.
65- رقص عربستانیها در استادیوم آزادی تهران؟ بدترین قسمت آن شکست همین رقص عربستانیها بود. شرمنده مردم شدیم.
66- احمدینژاد میخواست آن روز به رختکن ایران بیاید و علی دایی اجازه نداد؟ در جریان نیستم، اما مطمئن هستم علیآقا دایی اجازه نمیداد غیر از بازیکنان کسی وارد رختکن شود که به نظرم کار حرفهای و درستی بود.
67- در رختکن بعد از بازی درگیری شد؟ چه زمانی متوجه شدید علی دایی برکنار شده است؟ نه، در تیم آقای دایی این بحثها نبود و فردای بازی با عربستان متوجه برکناری علیآقا شدیم.
68- بازی آخر با گربه سیاه فوتبال ایران یعنی کرهجنوبی؟ جلوی کرهجنوبی فوتبال بازی کردیم و در واپسین دقایق گل خوردیم... حیف شد.
69- اولین برخورد با کارلوس کیروش در اردوی تیم ملی؟ مثل همه بچهها به من هم خوشامد گفت.
70- تو را جلال صدا میزد یا سید یا حسینی؟ سید صدا میزد و همیشه هم رابطه خوبی داشتیم.
71- مازیار زارع، هادی عقیلی، فرهاد مجیدی، سیدمهدی رحمتی و... یکی پس از دیگری طعم سختگیریهای مرد پرتغالی را چشیدند. شده بود با تو هم به مشکل بخورد؟ نه، چند سالی که با هم کار کردیم، هرگز مشکلی نداشتیم.
72- در جریان مسابقات مرحله مقدماتی جام جهانی فوتبال 2014 تو بیشترین دقایق حضور در ترکیب تیم ملی را با 1440 دقیقه حضور تجربه کردی. حرفی در این رابطه نداری؟ در آن مقطع شرایط خیلی خوبی داشتم و خدا را شکر با صعود قاطعانه به جام جهانی همراه شد.
73- گلی که با دست در بازی رفت با ازبکستان درآوردی، شبیه کاری بود که تیری آنری در مقدماتی جام جهانی 2010 کرد و با دست به ایرلند گل زد! بله، شبیه آن بود ولی من خودم بعد از بازی متوجه این شباهت شدم.
74- بهترین خاطرهات از جام جهانی 2014 برزیل؟ جو خیلی خوبی که بر تیم حاکم بود، بهترین خاطرهام بوده است.
75- از برزیل چه سوغاتی برای خانواده آوردی؟ (با لبخند) در برزیل و هنگام بازی با آرژانتین دچار کمردرد شدم. پس از بازگشت از برزیل خیلی اذیت شدم و همسرم هم میگفت از برزیل مصدومیت با خودت سوغاتی آوردی!
76- سرسختترین مهاجمی که در جام جهانی برزیل برابر تو بازی کرد؟ واقعا نمیتوانم یک اسم بیاورم. مهاجمی که در جام جهانی بازی میکند، با آمادگی کامل به این مسابقات میآید و همه کسانی که جلوی ما بازی کردند، سرسخت بودند.
77- لیونل مسی؟ در زمین بازی عظمت او را دیدیم. گلی به ما زد که فقط خودش میتوانست بزند.
78- پس از بازی با آرژانتین، از کسی درخواست کردی به رسم یادگاری پیراهنش را با تو تعویض کند؟ نه، آنقدر حالم خراب بود که فقط میخواستم فرار کنم رختکن! گل بدی در دقایق پایانی خوردیم که...
79- مازیچ داور صربستانی بازی ایران و آرژانتین؟ جنایت کرد! هنوز هم ماندهام چهجوری پنالتی واضح روی اشکان (دژاگه) را نگرفت؟
80- بعد از بازی با هیچکدام از بازیکنان آرژانتین خوش و بش کردی؟ اصلا و ابدا، مستقیم رفتیم رختکن!
81- شنیدیم آرژانتینیها به ویژه لیونل مسی به رغم برد برابر ایران با عصبانیت و ناراحتی وارد رختکن تیم خود شدند. بله، این عصبانیت را میشد پس از پایان بازی به وضوح دید که هنگام رفتن به رختکن هم داد و بیداد میکردند.
82- بازی اول ما در جام جهانی 2014 برابر نیجریه بود. تو و مهرداد پولادی عالی بازی کردید و سرمربی حریف هم از شما و به ویژه شماره 23 ایران (پولادی) خیلی تعریف کرد. از این بازی خاطرهای داری؟ بازیکنان نیجریه واقعا قویهیکل و درشتاندام بودند. نیجریه تیم بسیار خوبی بود و ما هم برنامهریزی کرده بودیم اول گل نخوریم.
83- برخی منتقدان از بازی ما مقابل نیجریه، دفاع تیم ایران را اتوبوسی خواندند. این حرف را پس از سالها قبول داری؟ این حرفها همیشه بوده و هست. آقای کیروش به خوبی حریف را آنالیز کرده بود.
84- میگفتند تیم ملی ایران پلن B و برنامهای برای حمله ندارد. به این صحبتها نه آن زمان توجه میکردیم و نه الان!
85- و آخرین بازی ایران در جام جهانی 2014 برزیل مقابل بوسنی و خوردن 3 گل از این تیم؟ بازی خوبی کردیم، اما به هر حال گلهایی خوردیم که...
86- کشیدیم جلو و آبکش شدیم. درست است؟! میتوانستیم حتی برنده شویم ولی... این حرف و آبکش شدن را قبول ندارم.
87- زیادی با جملاتی مثل «گروه مرگ» حریفان را بزرگ و گنده نکردیم؟ آقای کیروش در اردو هرگز حریفان را گنده نمیکرد و اگر هم حرفی از گروه مرگ میزد، مربوط به رسانهها و کنفرانس خبری بود.
88- وقتی سوت پایان دیدار با بوسنی زده شد، فکرش را میکردی آن مسابقه، آخرین بازی تو در جام جهانی باشد؟ واقعیت را بخواهید نه! یک جام جهانی دیگر برای خودم کنار گذاشته بودم که قسمت نشد.
89- کارلوس کیروش را بخشیدی؟ صددرصد بخشیدم! او مربی من بود.
90- مدتها از روزی که در آخرین لحظات از لیست بازیکنان اعزامی جام جهانی خط خوردی میگذرد. مارکار آقاجانیان 9 صبح همان روز این خبر را به تو داد؟ بعد از بازی دوستانه با ازبکستان تمرینات تعطیل شد و همه به خانه بازگشتیم. آن روز قرار بود ساعت 12 یا 13 لیست نفرات اعزامی به جام جهانی 2018 روسیه اعلام شود، اما ساعت 9 صبح آقای مارکار آقاجانیان زنگ زد و گفت بیا کمپ آقای کیروش با تو کار دارد. با خوشحالی و بیخبر از همهجا رفتم که سرمربی تیم ملی به من گفت قرار نیست همراه ما به جام جهانی سفر کنی و اگر بخواهی میتوانیم برایت کنفرانس و نشست خبری بگذاریم که شیک خداحافظی کنی! مات و مبهوت شده بودم. دنیا روی سرم خراب شد و...، اما قبول نکردم نشست خبری برگزار شود.
91- تصور میکردی وریا غفوری هم خط بخورد؟ اتفاقا وریا غفوری هم باید مسافر جام جهانی میشد و بعدها کلی با هم صحبت و درددل کردیم.
92- میدانیم اول به همسرت گفتی، اما از میان فوتبالیستها جریان را با کسی هم درمیان گذاشتی؟ بله، صحبت کوتاهی هم با حسین ماهینی داشتم و بعد گوشی خودم را خاموش کردم.
93- «خودم تشخیص میدهم چه زمانی خداحافظی کنم!» این جمله معروف را فقط به مارکار گفتی یا به خود کیروش هم گفتی؟ حرفم را آنجا زدم ولی نه به این شکل! جا دارد دوباره از همسرم تشکر کنم که خیلی در آن زمان به من دلداری داد و کمک کرد با خط خوردن در آستانه جام جهانی کنار بیایم.
94- بهترین توصیهای که در آن لحظات سخت شنیدی؟ همسرم که گفت فقط خودت میتوانی تشخیص بدهی چه زمانی خداحافظی کنی.
95- آن زمان خیلیها گفتند سیدجلال حسینی، قربانی اختلاف کیروش و برانکو شد. درست است؟ خیلیها این حرف را زدند که من قربانی شدم، اما وجدان خودم راحت است که برای پرسپولیس کم نگذاشتم.
96- برخیها گفتند گل معروف دقیقه 90 تو به الجزیره امارات باعث شد از تیم اعزامی به جام جهانی خط بخوری! اگر زمان به عقب برگردد، بین آن گل و حضور در جام جهانی روسیه کدام را انتخاب میکنی؟ گل بازی با الجزیره!
97- ولی آن گل مقدمه پیروزیهای بعدی پرسپولیس برابر الدحیل و السد قطر و صعود به فینال آسیا شد و به اعتبار دشمن کیروش در ایران افزود. اگر زمان به عقب برگردد، کدام اشتباه پرسپولیس یا پرسپولیسیها را در دو بازی رفت و برگشت فینال لیگ قهرمانان آسیا جلوی کاشیما پاک میکنی؟ کمبود بازیکن داشتیم و خسته بودیم، نمیشد کاری کرد. اخراج سیامک (نعمتی) و مصدومیت ماهینی و محمد انصاری به خاطر همین خستگی بود.
98- قبل از این داستانها در یکی، دو بازی مرحله نهایی انتخابی جام جهانی 2018 روسیه مثل دیدار با ازبکستان نیمکتنشین شدی. شنیده میشد کیروش تلویحا به تو گفته از بازیهای ملی خداحافظی کنی. تکذیب که نمیکنی؟ نه، اینطوری نبود و آقای کیروش میخواست به جوانترها هم بازی بدهد تا در صورت مصدومیت یا محرومیت باتجربهها، بتوانند بدون استرس به زمین بروند.
99- شاید یکی از بازیهای تلخ دوران سرمربیگری کیروش در تیم ملی بازی با عراق در جام ملتهای 2015 باشد. مقصر پولادی بود یا بنجامین ویلیامز داور استرالیایی؟ صد درصد بنجامین ویلیامز مقصر بود، چون ظاهرا نمیدانست مهرداد پولادی کارت زرد دارد و...
100- در پایان آن دیدار عجیب برابر عراق و در ضربات پنالتی پشت توپ ایستادی و از قضا گل هم زدی. چرا آن روز برخلاف همیشه پنالتی زدی؟ گفتم مربی دستور بدهد، هیچ مشکلی با پنالتی زدن ندارم.
101- استرالیا هم آخرین جام ملتهای تو بود. 3 دوره حضور در جام ملتها و 3 بار حذف شدن... خودت فکر میکنی کدام دوره شانس قهرمانی داشتید؟ در استرالیا شایسته قهرمانی بودیم و اسیر یک اتفاق عجیب شدیم.
102- کارلوس کیروش پیراهن شماره 4 که در روز دومین صعود متوالی ایران به جام جهانی از تو گرفت و در ورزشگاه چرخاند را پس داد؟ بله، پس از بازی پس داد. ما رابطه خیلی خوبی با هم داشتیم.
103- اصلا چرا شماره 4 را انتخاب کردی؟ از دوران نوجوانی شماره 4 پوشیدم، خوشم آمد و دیگر دلم نیامد عوض کنم!
104- اسم خودت را در گوگل سرچ میکنی؟ اصلا سرچ نمیکنم! (به حسین ماهینی اشاره میکند)، اما بعضیها مرتب اسم خودشان را سرچ میکنند!
105- سیدجلال حسینی به نظر خودت امروز در کجای فوتبال حرفهای ایران ایستاده است؟ جواب این سؤال را مردم و کارشناسان فوتبال باید بدهند.
106- در مقایسه با بچههایی که در کوچه با تو بازی میکردند به جایگاهی که فکرش را میکردی، رسیدی؟ بله، خدا را صدهزار مرتبه شکر، رسیدم!
107- به زندگی پس از بازنشستگی فکر میکنی؟ هنوز نه!
108- سیدجلال حسینی برای آینده به مربیگری فکر میکند یا مدیریت فوتبال؟ الان به هیچ یک فکر نمیکنم!
109- اگر مربی شوی، دوست داری شبیه کدام مربی شوی؟ (به شوخی) به زور میخواهید من را مربی کنید؟ نظری ندارم!
110- بهترین کاپیتانی که در زندگی دیدی؟ پائولو مالدینی و کارلس پویول واقعا کاپیتان بودند.
111- بهترین بازی سیدجلال حسینی در تمام این سالها؟ یک روز خاطرهاش را برای دخترانم نورا و نیلا تعریف میکنم!
112- لقب صخره را چه کسی به تو داد؟ آخرش هم متوجه نشدم ولی لقب صخره را دوست دارم.
113- اینستاگرام برای بازیکنان فوتبال حکم چه چیزی را دارد؟ بنویسید اینستاگرام یعنی قاتل استعدادهای فوتبال! خود من خیلی کم در اینستاگرام فعالیت میکنم.
114- بازیکنی که او را در بازی بد زدی و هنوز هم احساس ندامت و پشیمانی میکنی؟ خوشبختانه با وجود بازی در پست دفاعی، هرگز بازیکنی را ناجوانمردانه نزدم که پشیمان باشم.
115- آخرین باری که گریه کردی؟ باور کنید یادم نمیآید. خیلی اهل گریه کردن نیستم.
116- و بالاخره سؤال آخر مربوط است به تغییر جدید اساسنامه فدراسیون مبنی بر اینکه بازیکنانی با 100 بازی ملی یا بالاتر به شرط داشتن مدرک کارشناسی (لیسانس) میتوانند در انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال شرکت کنند. نظری نداری؟ فدراسیون با ملیپوشان ایرانی باشگاه 100 تاییها شوخی کرده است! شوخی خوبی هم نبود و مطمئن هستم علی دایی، علی کریمی، مهدی مهدویکیا، جواد نکونام، آندو، من و احسان (حاجصفی) هیچ کدام از این شوخی خوشمان نیامد. شما هم این شوخی را باور نکنید، چون هرگز اجازه نمیدهند بازیکنی با 100 بازی ملی در این فوتبال مدیریت کند یا رئیس فدراسیون فوتبال شود. این خط و این هم نشان!
بیشتر بخوانید: پیام جدید استوکس به پرسپولیسیها: نمیآیم اما باید پولم را بدهید
255 41
کد خبر 1402303- برچسبها:
- آرژانتین
- استان گیلان
- اصفهان
- افشین قطبی
- اینستاگرام
- باشگاه استقلال تهران
- باشگاه پرسپولیس تهران
- باشگاه نساجی مازندران
- برزیل
- پژمان منتظری
- تهران
- جام جهانی
- جام ملتهای آسیا
- روسیه
- عراق
- عربستان سعودی
- علی پروین
- علی دایی
- علی کریمی
- علیرضا رحیمی
- علیرضا منصوریان
- فدراسیون فوتبال
- کارلوس کیروش
- گوگل
- لیگ برتر
- لیونل مسی
- مهدی رحمتی
- وحید امیری
- جام جهانی فوتبال
- علیرضا بیرانوند
- لیگ قهرمانان آسیا
- ویروس کرونا