آرایش انتخاباتی جناحهای سیاسی در آستانه انتخابات / اصلاحطلبان به موقعیت 92 برمیگردند؟!
آرایش انتخاباتی دو جناح سیاسی کشور تفاوتی عمده دارد؛ تعدد در بین اصولگرایان و وحدت احتمالی میان اصلاحطلبان.
به گزارش الف، در شرایطی از امروز ثبتنام از کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری آغاز شده که تفاوت زیادی بین آرایش سیاسی اصولگرایان و اصلاحطلبان برای انتخابات پیشرو وجود دارد. در اردوگاه اصولگرایی به احتمال قریب به یقین، کاندیداهای متعددی ثبتنام کرده و با توجه به تفاوتهای بارز میان دیدگاه و رویکرد چهرهها، کار جریان اصولگرایی برای اجماع روی یک کاندیدا دشوار به نظر میرسد اما اصلاحطلبان برخلاف اصولگرایان، تصمیم به حمایت جمعی از کاندیدای مدنظر خود گرفتهاند که البته این امر منوط به نظر شوراینگهبان و تایید صلاحیت فرد مورد نظر جبهه اصلاحات است.
*تکثر و تعدد در میان اصولگرایان
در اردوگاه اصولگرایان، اسامی کاندیداهای مختلفی برای حضور در انتخابات مطرح است و برآیندها از حضور چهرههای مختلفی حکایت میکند.
سعید جلیلی که چند روز قبل حضورش قطعی شد، احتمال حضور پرویز فتاح با توجه به گمانهزنیها بالاست، از چهرههای دولت هم صحبتهای زیادی پیرامون حضور محمد مخبر و مهرداد بذرپاش مطرح شده است؛ بهخصوص که پاسخهای این افراد به احتمال ثبتنام در انتخابات، شائبههای کاندیداتوری آنان را تقویت میکند.
بذرپاش دو روز قبل و در حاشیه افتتاح مراسم واحدهای مسکن مهر در پاسخ به سوال خبرنگاران مبنی بر کاندیداتوریاش موضعی جز سکوت اختیار نکرد و همین سکوت را برخی به نشانه تمایل او به ثبتنام تعبیر کردهاند. علاوه بر این، مذاکرات صورتگرفته با او توسط برخی از احزاب هم نشانهای است برای کاندیداتوری احتمالی بذرپاش. جبهه شریان، یکی از احزاب جریان اصولگرا که در انتخابات مجلس هم فعال بود این روزها با تنی چند از چهرههای سیاسی به گفتوگو نشسته که بذرپاش، محسن رضایی و سعید محمد جزو این افراد هستند. میثم نادی، رئیس ستاد انتخابات شبکه راهبردی یاران انقلاب اسلامی (شریان) در اینباره میگوید: «جلسات مفصلی را با نامزدهای مختلف از جمله آقایان بذرپاش، رضایی و محمد داشتیم. البته آقای محسن رضایی گفت قطعا وارد عرصه انتخابات نمیشود، اما از گزینه نهایی جبهه انقلاب حمایت میکند و ما تلاش میکنیم به آن نقطه اجماع برسیم. آقای بذرپاش تاکیدش بر این است که در انتخابات بهصورت شخصی ورود نکند و معتقد است اگر اجماع و دعوتی از طرف مردم، گروههای مختلف مرجع و نخبگان صورت بگیرد و مطالبهای مطرح شود، ورود به انتخابات را بررسی میکند و ما منتظریم تا وی فضا و شرایط را ببیند. همچنین با آقای سعید محمد جلسه داشتیم و مذاکره کردیم بالاخره باید دید جمیع شرایط به چه سمتی سوق پیدا میکند، چون ما باید در جبهه انقلاب به یک نقطه مشترک برسیم.»
علاوه بر این محمد مخبر، سرپرست قوهمجریه هم روز گذشته در حاشیه جلسه هیاتدولت پاسخی نهچندان صریح به کاندیداشدن در انتخابات داد و اظهار داشت: «غیر از خدمت و پیگیری ماموریتهای آیتالله رئیسی برنامهای نداریم. آنچه که برنامههای رئیس جمهور شهید بود را پیگیری خواهیم کرد و هیچ برنامه دیگری نداریم.» این پاسخ سرپرست قوه مجریه موجبشده تا تعابیری در خصوص احتمال حضور مخبر در انتخابات مطرح شود چون وی بهطور شفاف در اینخصوص موضعگیری نکرده است.
از دیگر چهرههایی که نامش بهعنوان کاندیدای احتمالی اصولگرایان در انتخابات مطرح بوده علیرضا زاکانی شهردار تهران است؛ چهرهای که در سال 1400 هم پای به عرصه رقابت گذاشت اما دو روز مانده به برگزاری انتخابات، انصراف داد. حالا دوباره نام او در میان گزینههای احتمالی جریان اصولگرایی مطرح است و بیجواب گذاشتن سوال خبرنگاران در خصوص کاندیداتوری، احتمال ورودش به عرصه رقابت را منتفی نکرده است.
همچنین از کنار نام محمدباقر قالیباف نباید گذشت؛ کسی که در ادوار انتخابات ریاستجمهوری همواره یکی از افرادی است که نامش به میان میآید و در این دوره نیز از گزینه مطرح اصولگرایان برای حضور در ماراتن پیشروست. هر چند که برخی نشستن مجدد او بر کرسی ریاست قوه مقننه را عاملی برای شرکتنکردنش تلقی میکنند اما با توجه به عدم منع قانونی برای وی این احتمال بعید نیست و میتوان از او بهعنوان یکی از گزینههای مورد اجماع اصولگرایان نام برد.
* اصلاحطلبان چه در سر دارند؟
در اردوگاه اصلاحطلبان اوضاع در مقایسه با جناح رقیب متفاوت است. هر چند که صداهایی مبنی بر حضور اصلاحطلبان در انتخابات از سوی فعالین این جناح بلند شده اما هنوز موضع واحدی اتخاذ نشده و کنشسیاسی این جریان در انتخابات معطوف به گمانهزنیهاست. در حال حاضر در اردوگاه اصلاحطلبی دو موضع متفاوت وجود دارد. تندروهای این جریان همچون انتخابات مجلس، حمایت از کاندیداهای مدنظر خود را شرط ورود به عرصه رقابت قلمداد میکنند و طیفهای معتدل این جریان، امکان ائتلاف با چهرههای میانهرو را رد نکرده و حتی از این مسئله استقبال کردهاند. احزابی چون کارگزاران و اعتدال و توسعه بر سر حمایت از علی لاریجانی، اسحاق جهانگیری یا حتی محسن هاشمیرفسنجانی موضع مشترکی دارند اما دیگر احزاب تمایلی به تکرار تجربه سال 92 ندارند؛ تجربهای که بنا به گفته بسیاری از اصلاحطلبان ناخوشایند بود و دیگر قصدی برای تکرار آن وجود ندارد.
پس از عملکرد نامطلوب روحانی و افزایش نارضایتیهای عمومی از دولت او، اصلاحطلبان او را گزینهای عاریتی تلقی کردند که جبر موجود در اوایل دهه 90، آنان را بهسمت حمایت از او سوق داد. از منظر اصلاح طلبان سنتی و بعضاً رادیکال، روحانی هر چند در خطمشی خود همپوشانی بسیاری با اصلاحطلبان داشت اما دارای عقبه اصلاحطلبی نبود و بههمین علت، تاکتیک حمایت از او در نهایت به ضرر اصلاحطلبان تمام شد و هجمههای بسیاری را روانه آنان کرد. آن تجربه باعث شده که پشتیبانی از کاندیداهایی که حتی میانهرو محسوب شده در مخیله اصلاحطلبان هم نگنجد و از این روست که حمایت از چهرهها و دعوت عمومی به مشارکت را به تایید کاندیداهای معرفیشده خود منوط میکنند.
محمدعلی ابطحی، فعال سیاسی اصلاحطلب درباره کنش انتخاباتی اصلاحطلبان میگوید: «تا وقتی که اعلام رسمی کاندیداتوری از سوی اشخاص حقیقی مطرح نشود، ترجیح میدهم درباره اقبال افراد صحبت نکنم اما در مجموعه اصلاح طلبان، با انگیزه اصلاح طلبی که موفقترین دوره مدیریت بعد از انقلاب را در کشور داشتند، افراد زیادی وجود دارند که برحسب شرایط میتوانند در پست ریاست جمهوری ایفای نقش کنند؛ البته مشروط بر آن که بحرانهایی شبیه به ماجرای رد صلاحیتها در کار نباشد. اگرچه اصلاح طلبان در انتخابات مجلس فعال نبودهاند و بسیاری از آنان در انتخابات شرکت نکردهاند، اما انتخابات ریاست جمهوری یک مرحله جدید سیاسی است و گرچه بهشخصه چندان امیدوار نیستم اما نمیشود یک گروه سیاسی همان روال گذشته را ادامه دهد، بلکه باید فعال شود تا واکنش طرف مقابل را ببیند.»
وی ادامه میدهد: «آسیبی که در انتخابات سال 92 به اصلاحات وارد شد، این بود که آقای روحانی را به عنوان کاندیدایی که اصلاح طلب نبود، اما اصلاح طلبان پشت وی قرار گرفتند داشتیم. آسیبی که از این جهت خود اصلاحات، تفکر اصلاحات و نیروهای اصلاحات متحمل شدند، بسیار سخت بود و تصور میکنم که این دور حتی اگر اصلاحات زمینهای برای رای ندارد، به دنبال نیرویی برود که حداقل در نگاه و تفکر اصلاح طلبی آنان تردیدی وجود نداشته باشد و بتواند پای مواضع اصلاح طلبی بایستد. اسم آوردن از اشخاص جنبه تبلیغاتی خواهد داشت و با توجه به آسیبی که از آقای روحانی دیدیم بهتر است به دنبال نام آوردن از کاندیدای غیر اصلاح طلب نباشیم.»
محمدصادق جوادیحصار، دیگر فعال سیاسی اصلاحطلبی است که برای رفتار انتخاباتی اصلاحطلبان الزاماتی را ترسیم میکند. او میگوید: «معتقدم اجماع اصلاح طلبان باید روی گزینهای باشد که دوز اصلاح طلبی بالایی دارد و کاملا شناخته شده است. با گزینههایی که «ماهی صفت» هستند و از دست اصلاح طلبان سر میخورند و از جریان اصلاح طلبی به حاشیه میروند نباید به میدان بیاییم. این کار، چندان امیدآفرین نخواهد بود؛ بنابراین من تصور میکنم که یا اصلاح طلبان به گزینهای نخواهند رسید یا اگر برسند به گزینهای میرسند که کارنامه اصلاح طلبی قابل قبولی داشته باشد و به لحاظ اجتماعی نیز مقبولیت بالایی داشته باشد.»
*اصلاحطلبان به موقعیت 92 برنمیگردند
هر چند که تحلیل قطعی در خصوص رفتار انتخاباتی اصلاحطلبان معطوف به پایان ثبتنام و مشخصشدن چهرههای ورود کرده به عرصه انتخابات است اما آنچه از اظهارات فعالین اصلاحطلب در برهه کنونی و یا حتی تجربه طیشده در انتخاباتهای گذشته برمیآید، عدم رجعت به موقعیت سال 92 است. آنان درنظر دارند که کاندیداهای مدنظر خود را روانه ماراتن انتخابات کنند و اگر در نیل به این هدف ناکام ماندند، کنش جمعی در این انتخابات از خود بروز ندهند؛ تجربهای که در سالهای 1400 و 1402 هم بهثبت رسید. در سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری و بهدلیل رد صلاحیت چهرههای سرشناس، حمایت جریان اصلاحات از عبدالناصر همتی صورت نگرفت و احزاب و برخی چهرهها بهطور مستقل از او پشتیبانی کردند که در نهایت چیزی جز شکست عایدیشان نبود. در انتخابات اسفندماه سال گذشته مجلس هم جبهه اصلاحات انتخابات را تحریم کرده و تنها چهرهها و گروههایی از درون این جریان بهطور خودجوش تصمیم به شرکت در انتخابات گرفته و در نهایت لیست مورد حمایتشان و کنشی که آن را روزنهگشایی مینامیدند، به ناکامی منتهی شد. از همین روست جبهه اصلاحات که تصمیماتش برآیند نظر عمده احزاب و چهرههای موثر اصلاحطلب است، این روزها دست به عصا حرکت کرده و در انتظار پایان ثبتنام و نظر شورای نگهبان و اعلام نتایج احراز صلاحیتهاست.
*کدام چهرههای اصلاحطلب ثبتنام میکنند؟
تاکنون و بر اساس گمانهزنیهای صورت گرفته، اسحاق جهانگیری، مسعود پزشکیان، محمدرضا عارف، سید محمد صدر، محمدرضا ظفرقندی، علیاکبر صالحی، محمدجواد آذریجهرمی و علی طیبنیا گزینههایی هستند که احتمال ثبتنامشان در انتخابات بالاست و باید دید که در نهایت جبهه اصلاحات با توجه به نتایج احراز صلاحیتها از کدام یک از چهرهها حمایت خواهد کرد.