آقای اژهای این رویه احسن را فراشخصی کنید / صدای مردم افغانستان را بشنوید / اقتصاد ایران و وضعیت ایرانیان
سقوط پنجشیر در سکوت جهانی، تکروی بیثباتساز اسلامآباد در کابل، توقف حکم اخراج بیژن عبدالکریمی، 45 روز فرصت طلایی واکسیناسیون، عراق؛ گربه سیاه فوتبال ایران، همکاری مشترک ایران و فرانسه در لبنان، بازگشایی مدارس روی لبه تیغ، مشاورههای خانمانسوز اینستاگرامی، واکسیناسیون اجباری بازی با اعصاب و روان مردم و جنگ تمام عیار با کسری بودجه، از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری وتحلیلی روزنامههای...
به گزارش تابناک؛ روزنامههای امروز سه شنبه شانزدهم شهریورماه در حالی چاپ و منتشر شد که انتصابات جدید در دولت، سقوط پنجشیر آینده افغانستان در ابهام، اعتراض به اخراج تفکر انتقادی از دانشگاه و دادرسی روزانه شخص قاضیالقضات از تیترهایی است که در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است. ثبت 583 فوتی جدید بیماری «کووید -19» در یک شبانهروز، فرار سینمایی اسیران فلسطینی از زندان اسراییل و نشست وزیر خارجه با تجار و اعضای اتاق بازرگانی برای تأمین واکسن از دیگر محورهایی است که در صفحات نخست روزنامهها مورد توجه سردبیران قرار گفته است.
-->در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
*س_ صدای مردم افغانستان را بشنوید_س*روزنامه جمهوری اسلامی طی یادداشتی در سرمقاله شماره امروز خود با عنوان صدای مردم افغانستان را بشنوید نوشت: هواپیماهای اهدایی آمریکا به گروه تروریستی طالبان که خلبانان پاکستانی آنها را به کار گرفتهاند به همراه پهپادهای پاکستانی سرانجام با بمباران مواضع نیروهای مقاومت پنجشیر در شب دوشنبه، تعادل قوا را در جبهه پنجشیر به نفع طالبان برهم زد. مقاومت ادامه دارد، اما در جنگی کاملا نابرابر.
مقاومت پنجشیر، صدای مردم افغانستان است که حاکمیت گروه تروریستی طالبان را قبول ندارند و به شکلهای مختلف در برابر سلطه جهنمی این گروه ایستادگی میکنند. تظاهرات زنان در کابل و هرات و بعضی دیگر از شهرهای افغانستان علیه طالبان و اعلام همبستگی مجاهدان چند ولایت با جبهه مقاومت پنجشیر به رهبری احمد مسعود، نشانههای روشن عدم مقبولیت حاکمیت طالبان بر افغانستان است. این صدا در کشورهای همسایه به گوش مردم رسیده و در ایران نیز مردم با ملت افغانستان در مبارزه علیه سلطه جهنمی طالبان احساس همبستگی میکنند و از اینکه اخبار جنایات این گروه تروریستی و حامیان خارجی آن سانسور میشود ناراضی هستند. صدای مردم افغانستان را دولتمردان جمهوری اسلامی ایران نیز باید بشنوند و برای آنکه اراده مردم در این کشور جنگزده حاکم شود تدبیری کنند. هیچ انسان عاقلی پیشنهاد وارد شدن ایران به جنگ در افغانستان را نمیدهد، ولی بیتفاوتی در قبال کشته شدن مردم بیگناه و جنایاتی که تروریستهای طالبان علیه زنان و کودکان مرتکب میشوند برای هیچ مسلمانی قابل تحمل نیست.
از آغاز مقاومت مردم پنجشیر در برابر قلدریهای گروه تروریستی طالبان، این گروه ضد بشر، اقدام به محاصره اقتصادی و رفاهی پنجشیر کرد و از ورود مواد غذائی به این ولایت جلوگیری به عمل آورد، برق و اینترنت و تلفن پنجشیر را قطع کرد و با این اقدامات ضد بشری مرتکب جنایت جنگی شد. در همین شرایط بود که جبهه مقاومت پنجشیر شکستهای سختی را بر طالبان تحمیل کرد و بارقه امیدی در قلبهای مردم سایر ولایات افغانستان پدید آورد و مردم ایران نیز که با نگرانی از محاصره اقتصادی مردم پنجشیر رویدادهای این منطقه را دنبال میکردند، به پیروزی جبهه مقاومت و برتری اراده مردم افغانستان امیدوار شدند. درست همزمان با این امیدواریها ژنرال فیض حمید رئیس سازمان اطلاعات ارتش پاکستان وارد کابل شد و با ایجاد هماهنگی میان گروههای مختلف تروریستی، حمله وسیع شب دوشنبه از هوا و زمین به پنجشیر آغاز شد و تروریستهای داعش، القاعده و طالبان با پشتیبانی هوائی پاکستان توانستند به مقاومت ضربه وارد کنند و مدافعان پنجشیر را در موضع دفاعی قرار دهند.
استفاده طالبان از هواپیماها و سایر ابزار جنگی اهدائی آمریکا و استمرار ارتباطات سازمان جاسوسی آمریکا با این گروه تروریستی، کوچکترین تردیدی در این واقعیت باقی نگذاشته که خروج آمریکا از افغانستان براساس طرح حسابشدهای بود برای ناامن ساختن منطقه که اجرای آن را برعهده طالبان گذاشته است. هند از بازندگان اصلی این بازی کثیف آمریکا و طالبان و پاکستان است کمااینکه چین، روسیه و ایران نیز از اهداف مهم این توطئه هستند. در این میان، جمهوری اسلامی ایران به دلیل داشتن مرز مشترک طولانی با افغانستان و اشتراکات دینی، زبانی و فرهنگی باید احساس وظیفه بیشتری کند و بیتفاوتی در برابر ظلمی که به مردم افغانستان میشود را کنار بگذارد. صدای مردم افغانستان باید قویتر از دیگران به گوش دولتمردان ایرانی برسد، اینکه مسئولان نظام جمهوری اسلامی بر همراهی با مردم افغانستان تاکید کردهاند و میکنند، در عمل نیز باید با شنیدن صدای مظلومیت و دادخواهی این مردم همراه شود. بیتفاوتی عجیبی که در حاکمیت جمهوری اسلامی نسبت به وقایع تلخ و دردناک افغانستان دیده میشود، بهیچوجه قابل درک نیست و بدعهدیها و دروغها و خلف وعدههای گروه تروریستی طالبان باید هشداری برای مسئولین نظام جمهوری اسلامی باشد و آنها را نسبت به تهدیدهای آینده از جانب طالبان و همینطور مسئولیتی که در قبال مردم مظلوم افغانستان دارند حساس نماید.
اقتصاد ایران و وضعیت ایرانیان
احسان شادی طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت با عنوان گیر افتادن ایران و استیصال ایرانیان نوشت: در اوایل اردیبهشتماه 1398 و در حالی که تنها چند ماه از تحریم دوباره اقتصاد ایران از سوی دونالد ترامپ رییسجمهور سابق آمریکا سپری شده بود مسعود نیلی اقتصاددان نامدار ایرانی که حدود پنج سال مشاور ارشد رییسجمهور حسن روحانی در امور اقتصادی بود به انجمن مدیران صنایع آمد و سخنرانی مبسوطی کرد. وی در آن سخنرانی پیشبینی کرد دوره تحریمهای این دوره نسبت به تحریم سالهای نخست دهه 1390 سختتر و درازمدتتر خواهد بود. وی همچنین پیشبینی کرد رقم مطلق و نیز نسبت کسری بودجه به بودجه عمومی روندی فزاینده را به دلیل از دست رفتن درآمد حاصل از صادرات نفت خام تجربه خواهد کرد. فعالان اقتصادی و کارشناسان و نیز علاقهمندان به اقتصاد سیاسی حالا 30 ماه پس از آن سخنان مسعود نیلی به طور آشکار میبینند متاسفانه پیشبینیهای او درست بوده است. حالا 36 ماه است ایران تحریم شده است که برخلاف تحریم اوایل دهه 1390 کارآمدی، گستردگی و ژرفای قابل اعتنایی را نشان داده است و نیز کسری بودجه نیز به ابعاد غیرقابل قبول رسیده است. کاش پیشبینیهای برخی اندیشمندان آگاه به سیر دگرگونیها نادرست از آب درمیآمد، اما امروز بدبختانه میبینیم واقعیتهای سرسخت برخیال و خوشبینیهای غیرکارشناسانه پیروز شده و اقتصاد ایران در بدترین موقعیت همه دهههای تازهسپری شده قرار دارد. آدمی که دلش برای این سرزمین میسوزد و اندوه بزرگی بر دلش مینشیند هنگامی که میبیند ایران گیر کرده و ایرانیان مستاصل شدهاند و هر روز از نظر اقتصادی درجا میزنند و به پس روی افتادهاند، مساله این است که با توجه به اینکه طی چهار ماهه ابتدای سالجاری تنها 9 درصد از درآمدهای نفتی محقق شده و چشمانداز مناسبات خارجی نیز گونهای نیست که چشمانداز روشنی را نشان دهد، باید دید دولت تا انتهای سال چه میزان نفت خواهد فروخت و کسری این محل را از چه طریقی تامین خواهد کرد.
بررسیها نشان میدهد بودجه عمومی کشور در سال 1400 با کسری تراز عملیاتی 50 درصدی معادل 464 هزار میلیارد تومان و کسری تحقق نیافته حداقل 30 درصدی معادل 383 هزار میلیارد تومان روبهرو است. با توجه به تشدید منازعه میان ایران و ایالاتمتحده آمریکا که از سوی سیاستمداران هر دو کشور بر آن تاکید شده و میشود، به نظر نمیرسد اتفاق تازهای در روند مناسبات این دو کشور پدیدار شود. نظام سیاسی آمریکا حتی حالا که بایدن بر سرکار است اعتقاد دارد تحریم اقتصادی کار خودش را کرده و اقتصاد ایران را در بدترین موقعیت قرار داده و اگر بر ابعاد تحریم اضافه شود اقتصاد ایران به روزهای بدتر میافتد. از طرف دیگر نظام سیاسی ایران با استناد به بردباری شهروندان که انگار در برابر تورم بیحس شدهاند و نیز برخی دستاوردهای نظامی و هستهای به آمریکا این پیام داده میشود که اقتصاد ایران پایداری نشان خواهد داد و نقشههای آمریکا برای زمینگیر کردن اقتصاد، راه به جایی نخواهد برد. واقعیت تلختر این است که ایران امکانات سالهای 1398 و 1399 برای تامین کسری بودجه را نیز ندارد. انگیزه شهروندان ایرانی دارای سرمایههای کوچک و بزرگ برای توسعه فعالیتهای اقتصادی و سرمایهگذاری کاهش یافته و نیز راههای ورود سرمایه خارجی نیز بسته شده است و فروش داراییهای مالی و فیزیکی نیز دیگر قدرت پیشین را ندارند. ایران در محاصره تحریم و کسری بودجه گیر افتاده و ایرانیانی که سفرهشان هر روز کوچکتر میشود نیز مستاصل شدهاند و نمیدانند با تورم پرخروش، چگونه همزیستی داشته باشند.
*س_آقای اژهای این رویه احسن را فراشخصی کنید_س*محمدصادق فقفوری طی یادداشتی در شماره امروز جوان با عنوان این رویه احسن را فراشخصی کنید نوشت: رئیس قوه قضائیه در شورای عالی قضایی گفته است هر روز «حداقل» به 10 پیام مردمی تا حصول نتیجه رسیدگی شخصی میکند و اینکه پیامهای زیادی را هم برای رسیدگی به سایر بخشهای قوه قضائیه ارجاع میدهد. این رویه بسیار مستحسن و مبارک است؛ اما دقت به یک نکته ظریف نهفته در دل آن هم خالی از لطف نیست.
«منطوق» قاضیالقضات خبر از دغدغهمندی، روزآمدی و تحول میدهد و از همین حیث سزاوار ستایش است. پربیراه نیست که در افواه مجازی و حقیقی پیچیده که رئیس جدید دستگاه قضا فراتر از انتظارات و تصورات پیشینی ظاهر شده است؛ چه همگان نظارهگر اقدامات بدیع و راهگشای ایشان هستند. اما «مفهوم» اظهارات رئیس قوه قضائیه قدری تأملبرانگیز است: رسیدگی روزانه و شخصی به 10 پیام، معنای دیگرش آن است که فرصت رسیدگی به چند ده، چند صد و احیانا چندهزار پیام نیست! به بیانی صریحتر، اوضاع قوه قضائیه پس از دو سال تحول و بهبود، ایجاب میکند عالیترین مقام قضایی با ایثار و فروتنی دست به کار شود و روزانه 10 مورد از مشکلات مردمی را به طور شخصی رسیدگی کند، اما به جبر کمبود وقت و جبرهای دیگر، انبوهی از مشکلات مردمی همچنان رسیدگی نشده باقی میماند. بحث این نوشته کوتاه واکاوی درباره علل رخداد انبوه مشکلات قضایی که رسیدگی ویژه میطلبد، نیست، فقط عجالتا میتوان نوشت افزایش سرعت بهبود در دستگاه مهم قضایی نیازمند اقدامات «فراشخصی» است. درست است که رویه قاضیالقضات، الگویی برای سایر دستاندرکاران قضایی است (که باید هم اینچنین باشد)، و درست است که فراگیری این رویه نیکو میتواند مشکلات فراوان مردم را هنگام مراجعه به بخشهای گوناگون دستگاه قضایی متمایل به صفر کند، اما این درست نیست که تنها چاره حل مشکلات قوه قضائیه متوقف بر رسیدگی شخصی رئیس قوه قضائیه به مشکلات مردمی است.
ساز و کارها و اشخاص در قوه قضائیه باید به گونهای عمل کنند که از اساس مشکلی برای مراجعان به قوه قضائیه پیش نیاید؛ از این گزاره آرمانی که بگذریم، یک امکان دمدستی و دستیافتنی هم وجود دارد: رئیس قوه قضائیه همه مقامات عالی قضایی را در تمام کشور، از رؤسای مجتمعهای قضایی گرفته تا دادستانها، مأمور کند خارج از وقت اداری به مشکلات مردمی رسیدگی و گزارش آن را هم ارائه کنند؛ گزارشی که نه کلیشهای باشد، نه به درد ارتقا یافتن در مناصب شغلی بخورد و نه اینکه آمیخته به هدف غیرخالص دیگری باشد که کار پر اجر رسیدگی به مشکلات مردم را آمیخته به غش کند.