آیا مذاکرات ایران و ترامپ نتیجه خواهد داد؟
رسول منتجب نیا، دبیرکل حزب جمهوریت، معتقد است در بحث مذاکرات با آمریکا برخی دیپلماتهای پیشین تفاوت پایگاه بسیج و مجمع عمومی سازمان ملل را متوجه نمیشدند، اما حمیدرضا ترقی، قائم مقام حزب موتلفه میگوید، اختلافات ما و ایالات متحده حل نشدنی است و ترامپ نیز امتحان خود را پس داده است.
فرارو -بازگشت ترامپ به کاخ سفید با گمانه زنیهای گستردهای در خصوص تصمیم گیریهای او در حوزههای داخلی و خارجی همراه است. یکی از اصلیترین پرسش ها، به نوع واکنشهای او در قبال مذاکره با ایران مرتبط است. پیشتر، مسعود پزشکیان، رئیس جمهور ایران از آمادگی اصولی ایران برای گفتوگو با دولت دوم دونالد ترامپ خبر داد ولی گفت که ایالات متحده در گذشته به تعهدات خود عمل نکرده و به دنبال سرنگونی دولت ایران بوده است.
به گزارش فرارو، با توجه به بازگشت ترامپ به کاخ سفید و آغاز دور دوم ریاست جمهوری او و البته با توجه به همزمانی این موضوع با دور جدید مذاکرات هستهای ایران، پرسشهایی در خصوص نوع مذاکرات با ایالات متحده و نتایج این مذاکرات در دوران ترامپ مطرح است. رسول منتجب نیا، دبیرکل حزب جمهوریت ایران اسلامی و فعال سیاسی اصلاح طلب و حمیدرضا ترقی، قائم مقام حزب موتلفه و نماینده دوره پنجم مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با فرارو به این پرسشها پاسخ دادهاند:
بر اساس مصالح و منافع کشور باید وارد مذکره بشویم
رسول منتجب نیا، به فرارو گفت: «هر دولتی باید بر اساس مصالح و منافع کشور و ملت خود فکر کرده و استراتژی انتخاب کرده و بعد از برنامه ریزی، اجرا کند. در کشور، افرادی حضور دارند که تندرو محسوب میشوند و مایلند مدام در جنگ و درگیری با سایرین باشند. در مقابل این افراد، عدهای دیگر هستند که مایلند به هر قیمتی که شده تسلیم قدرتها شوند و به مصالح و منافع بی توجهی میکنند. آن چه که برای کشور و حکمرانی خوب، مهم است، عقلانیت، فکر، اندیشه و دوراندیشی و توجه عمیق به منافع ملی و مصالح کشور است. هر حکومتی اعم از دینی و غیردینی باید این کار را انجام دهد. اما دولتهای ما متفاوت عمل کردهاند. در زمان آقای خاتمی عدهای کارشناس و نخبه جمع شده بودند و امور را بر اساس عقلانیت پیش میبردند. در دوره آقای احمدی نژاد، دیدگاه ایشان بسیار متفاوت بود و اعتقاد خاصی به این موضوعات نداشت و در نتیجه نه توجهی به داخل داشت و نه جزئیات امور. ایشان در بحث سیاست خارجی هم به مسائل بین المللی بی توجه بود و قطعنامههایی را که علیه ایران صادر میشد بی اعتبار میدید و حتی کاغذ پاره می خواند.»
وی افزود: «در دوران آقای روحانی، ایشان از ابتدا گفتند من باید کاری انجام دهم که ساننریفیوژها و اقتصاد مردم و جامعه حرکت داشته باشد. ایشان هم سعی کرد از نخبگان هم دعوت کند و هرچند که این انتصابات ایراداتی داشت و مثل دوران آقای خاتمی نبود، اما مثل دولت احمدی نژاد هم نبود. به هر حال تیم آقای ظریف و دوستان ایشان در آن شرایط سختی که ترامپ بر ما تحمیل کرد و از داخل نیز فشارهای شدیدی از سوی تندروها و رادیکالها به دولت اعمال میشد و آقای روحانی را تهدید به ترور و مرگ میکردند، باز هم خوب دوام آوردند. در دولت آقای رئیسی، با جمعی از یک طیف و یک جناح مشخص رو به رو بودیم که دایره اطرافیان آقای رئیسی را تشکیل داده بودند و اغلب از دانشگاه امام صادق و مشابه آن آمده بودند و به عبارتی حرف تازهای نداشتند. دولت آقای پزشکیان یک دولت متفاوت است که با شعار وفاق ملی آمده و میخواهد از همه استفاده کند در حالی که تندروی و کندروی را قبول ندارد و میخواهد با مردم در ارتباط باشد و دنیای امروز را نیز درک کند. ایشان از همان ابتدای تبلیغات انتخابات خود تاکید داشت که نمیتوانیم دور کشور دیوار بکشیم و باید حتما ارتباط داشته باشیم. ایشان در داخل کشور نیز در تلاش است مردم را تا حدی راضی کند.»
این فعال سیاسی اصلاح طلب در ادامه گفت: «در ایالات متحده اگرچه بایدن شعار جنگ نمیداد، اما در حقیقت همان مسیر قبل را دنبال میکرد، تحریمها به جای خود بود و چه بسا تحریمهای جدیدی را هم تجربه کردیم. حالا با ترامپ مواجهیم. ماهیت فکری و شخصیتی ترامپ این است که به دنبال جنگ نیست، بلکه میخواهد برای خود اعتبار بخرد. همه نگاه او متمرکز بر منافع ملی امریکا با رویکرد سیاسی و اقتصادی است. او بارها نیز اعلام کرده علاقهای به جنگ با ایران ندارد. اما در همین فضا باید به این موضوع دقت کنیم که برخی به دنبال تحریک ترامپ هستند. حتی برخی شبکههای فارسی زبان فارسی از جمله اینترنشنال در تلاشند از طریق برنامههای جهت دار بر طبل جنگ و درگیری و حمله به ایران میکوبند. گروهی در آمریکا و اروپا حضور دارند که موافق با مذاکره و امثالهم نیستند، بلکه میخواهند همراه با اسرائیل علیه ایران متوسل به جنگ شوند. با این وجود من معتقدم خود ترامپ چنین عقیدهای ندارد.»
وی افزود: «قطعا اهداف ما و آمریکا در مذاکرات متفاوت است، ما باید مذاکره را به عنوان رسیدن به هدفمان تعیین کنیم و اینطور نباشد که مدام پای مذاکره رفته و برگردیم و هیچ نتیجهای هم نگیریم و طرفین هم دلسرد شوند. کما این که پیشتر هم چنین اتفاقی رخ داده است. در مذاکره، مفهوم مذاکره این است که طرفین بحث و تضارب آراء داشته باشند. اگر هر یک از طرفین مذاکره پیش از نشستن پشت میز مذاکره تصمیم خود را گرفته باشند و نخواهند از تصمیم خود پایین بیایند، نه تنها مذاکره به نتیجه نمیرسد، بلکه نقض غرض میشود. تندروها مذاکره را تقبیح و تحریم میکنند، اما مسئولان کشور، از مذاکره حمایت کردهاند و این موضوع امیدبخش است. متاسفانه برخی دیپلماتهای پیشین کشور تفاوت بین مجمع عمومی سازمان ملل و پایگاه بسیج را متوجه نمیشدند و فکر میکردند همان لحن پایگاه بسیج را باید در سازمان ملل هم به کار ببرند و این لحن خریدار نداشت. برخی شعار میدهند تحریمها هیچ تاثیری ندارد، در حالی که تحریمها زندگی عامه مردم را تحت تاثیر قرار داده و دولت را درگیر کسری بودجه کرده است. دیپلماتها باید با دست پر و با اجازه و اختیاراتی بروند که بتوانند به راحتی وارد مذاکره شوند. چه اشکالی دارد نسبت به برخی مسائل تجدید نظر کنیم، مگر آقایان نمیگفتند مذاکره حرام است و حالا متوجه شدهایم مذاکره برای حفظ کشور واجب است؛ بنابراین در سیاستها هم میتوان تغییراتی ایجاد کرد. امیدوارم دیپلماتهای قوی و مجرب بتوانند مذاکرات را پیش برده و آینده بهتری رقم بزنند.»
اختلافات ما و آمریکا هیچوقت حل نمیشود
حمیدرضا ترقی به فرارو گفت: «تجربه مذاکرات طی 10 سال اخیر، تجربهای کاملا شفاف و روشن است. مشخص است که مذاکرات تا کنون نه تنها هیچ نتیجهای برای ما نداشته، بلکه زمینه ساز خسارات و ضررهای سنگینی برای کشور ما شده است. طرف مقابل هم هیچوقت به تعهدات خود عمل نکرده است. از مذاکره در رابطه با گروگانهای لانه جاسوسی تا مذاکرات مختلفی که درباره مسائل هستهای و دیگر مسائل مطرح شده است. همه اینها نشان میدهد که بدقولترین و بدعهدترین طرفهای ما همیشه آمریکاییها و اروپاییها بودهاند و آنها عادت به بدعهدی دارند. نگاهی به فرمایشات رهبری در دور پیشین ریاست جمهوری ترامپ نیز موید همین نکته است. ایشان تاکید کردند که مذاکره با ترامپ و دولت ترامپ در مجموع مذموم است و به هیچ وجه نباید با وی مذاکرهای صورت بگیرد؛ بنابراین با توجه به تاکید مقام معظم رهبری و تجربهای که ما در طول این سالها داشتیم، به نظر میرسد افرادی که اصولا دم از مذاکره میزنند و دنبال مذاکره هستند یک اشتباه محاسباتی دارند یا شاید از سوی غربیها ماموریت دارند که رابطه بین ایران و آمریکا را همواره به نفع آمریکا رقم بزنند؛ بنابراین به نظر میرسد افرادی که این روزها در مطبوعات، رسانهها و فضای مجازی دم از مذاکرات میزنند دقیقا همراستای عوامل امریکا این کار را انجام میدهند که به دنبال تسلط بیشتر بر ایران و تضعیف جایگاه جمهوری اسلامی و اثرگذاری بر افکار عمومی به نفع امریکا هستند.»
وی افزود: «این هماهنگی بین عوامل خارجی و آمریکایی و عوامل داخلی حکایت از این دارد که منافع ملی و مصالح ملی، به هیچ وجه مدنظر این افراد نیست، بلکه بیشتر به دنبال منافع آمریکا هستند و سعی این گروه بر این است که اهداف آمریکا را در منطقه دنبال کنند که شامل این موارد است: تضعیف جبهه مقاومت، تضعیف اقتدار نظام جمهوری اسلامی، تضعیف استقرار نظام جمهوری اسلامی و امثالهم از طریق آمریکا هراسی و بزرگ نمایی قدرت و اقتدار آمریکاست.»
قائم مقام حزب موتلفه گفت: «مذاکره با آنهایی که پایبند به برجام بودند و برجام را پاره نکردهاند، میتواند ادامه پیدا کند. اما این مهم است که ما تعهد جدیدی ندهیم و طرف مقابل هم پایبند به انجام تعهدات خود باشد. اما آن کسی که برجام را پاره کرده کسی است که ما اصلا موضوعی برای مذاکره با او نداریم. فردی که اصلا اعتقادی به توافق نداشته و آن را پاره کرده را از اول بنشانیم و درباره چه با او حرف بزنیم؟ موضوع مذاکره باید مشخص باشد. اگر مبنای صحبت، اختلافات ما با آمریکاست، این اختلافات هیچوقت حل نخواهد شد. اگر مبنای اختلاف ما مسئله هستهای و موشکی است نیز قابل حل نیست. ما موضوع هستهای خود را اعلام کردهایم و بارها گفتهایم به دنبال سلاح هستهای نیستیم. اما درباره فناوری هستهای، ما هیچ مذاکرهای نداریم و نخواهیم کرد. در موضوعات دیگر مثل مسائل دفاعی و موشکی نیز ما زیر بار مذاکره نمیرویم چرا که هر زمان طرف مقابل توان نظامی، موشکی و هستهای بالاتری پیدا کرد، به ما زور گفت و آسیب زد. هر زمان هم که ضعیف شدیم، ضربه و آسیبها تشدید شد.»
وی افزود: «بنابراین به نظر میرسد موضوع مذاکرات، موضوعی مشخص نیست. موضوعات باید در شورای امنیت ملی به بحث گذاشته شود و به تایید مقام معظم رهبری برسد و اگر ایشان اجازه دادند، طبیعتا مردم نیز مایلند این مذاکرات انجام شود. اما شرط اصلی مذاکرات این است که مذاکره کنندهها آنقدر قوی باشند که کلاه سرشان نرود. پشتوانه تیم مذاکره کننده آمریکا، اروپا و... چندین اندیشکده مختلف است که با مسائل حقوقی، بین المللی و امثالهم آشنایی کامل دارند و در نتیجه با دقت و خرد جمعی بالا برای مذاکره میروند. به هرحال تیم مذاکره کننده باید بتواند نقطه نظرات خود را به طرف مقابل تحمیل کند. اگر قرار باشد که ما با چند نفر مذاکره کننده برویم که نه توان مذاکره دارد و نه متوجه است غربیها چه نکااتی را به مذاکره تحمیل میکنند، طبیعتا باز هم مثل برجام به صرر ما خواهد بود؛ بنابراین نمیتوانیم مذاکرات را بدون پشتوانه قدرتمند عقیدتی پیش ببریم و درست مثل برجام، کشور را در شرایطی قرار دهیم که قابل جبران نیست. افرادی که در دور قبلی، حضور داشتند و نقشی در برجام داشتند، اصلا صلاحیت مذاکرات جدید را ندارند و باید بر اساس سیاست جدید، افرادی که توان مذاکره دارند و در مذاکرات از خود ضعف و انفعال نشان ندادهاند برای مذاکرات انتخاب شوند.»
از میان اخبار