از تشکیل بزرگترین گروه دف نوازی جهان تا تولید پابند الکترونیکی در زندان
گروه قضائی خبرگزاری فارس: «این سوغاتی زندان است» جمله ای آشنا که به یک محصول صنایع دستی اشاره دارد، بیانگر این است که فرد در زندان مشغول و سرگرم ساخت آن بوده، اما واقعا زندان سوغاتی میدهد؟ شایدهم تخت کناری اش یک فرد هنرمند بود که از چرخش روزگار راهی زندان شده.
در یکی از سریال های قدیمی هم یک پدر کت و شلوار دامادی پسرش را در زندان دوخت. پشت دیوارهای بلند زندان چه خبر است؟ واقعا آنجا دانشگاه است و هتل؟ کارهای نکرده دنیای آزاد و واقعی را می گذارند در زندان؟ منبت کاری میکنند و نجاری.
برای بیشتر شناخت بیشتر این محیط، به سراغ «رحیم مطهرنژاد» مدیرعامل بنیاد تعاون زندانیان کشور از اشتغال زندانیان رفتیم تا از ابعاد کمتر دیده شده زندان برای ما بگوید. در ادامه مشروح گفتگو ما مطهرنژاد را میخوانید.
فارس: هدف از تاسیس تعاون زندانیان چه بود و تا چه میزان به این هدف دست پیدا کرده است؟
مطهرنژاد: «معجزه زندگی دیگران باش، بی تردید خدا معجزه زندگی شما خواهد بود.» هر کسی که در حوزه آسیبهای اجتماعی کار میکند، چه همکاران ما در ستاد دیه، سازمان تعاون و سازمان زندانها، چه خیرین و کارآفرینان و... همه معجزه زندگی زندانیان هستند و بیشک این موضوع مورد توجه خدا است.
اخیرا هشتاد و دومین سال تاسیس بنیاد تعاون زندانیان کشور را پست سرگذاشتیم. این تعاون 82 سال پیش با هدف آموزش به زندانیان، توانمندسازی آنها برای بازگشت به جامعه راهاندازی شد.
اشتغال زندانیان از دیگر اهداف راهاندازی این تعاونی است تا فرد در زندان هم برای مخارج خود در زندان و هم برای امرار معاش خانوادهشان در بیرون زندان کسب درآمد کنند.
«حرفه آموزی» و «اشتغال زندانیان» هدف اصلی بنیاد تعاون زندانیان کشور است. حرفه آموزی زندانی توسط سازمان زندانها، سازمان فنی و حرفهای و ما بهصورت مشترک در حال انجام است، سالانه 80هزار نفر در 200 رشته فنی و حرفهای آموزش میبینید.
افرادی که در دوره های آموزشی در زندان شرکت میکنند، پس از گرفتن آزمونهای مربوطه و قبولی در این آزمون، به فرد زندانی گواهی داده میشود. در این گواهی نیز عنوان نمیشود که این دوره در زندان برگزار شده تا مددجو پس از آزادی بهراحتی از آن استفاده کند.
50هزار زندانی شاغل در کشور داریم
در حال حاضر حدود 50 هزار زندانی شاغل در چهار گروه داریم، اصطلاحا به گروه نخست «اشتغال نشسته» گفته می شود، این گروه از فروشگاههای داخل زندان ابزارهای لازم را تهیه میکنند و یا به امانت میگیرند، با استفاده از آن ابزار «محصولی» را تولید خواهند کرد، همانند ظرف چوبی، منبتکاری یا چهرهنگاری بر روی چوب بهویژه روی عصا.
از اشتغال نشسته تا اشتغال در محیط بسته در زندان
گروه دوم که اصطلاحا به آن اشتغال در محیط بسته گفته میشود، زندانیانی هستند که در کارخانهها و کارگاههای داخل زندان مشغول بهکار میشوند.
گارگاههای پوشاک، صنایعهای فلزی، چوبی، دستی و همچنین تولید و دخت چادر برای هلال احمر، پوشاک نیروهای مسلح و قطعه سازی برای خودرو سازان از جمله مشاغلی است که این گروه از زندانیان در آن مشغول کار هستند.
این افراد حدود 5 تا 8 ساعت روزانه کار میکنند، روزانه در بندها به ما تحویل داده می شوند و پس از ساعات کاری دوباره به بند خود باز میگردند، این دسته از زندانیان نیز از زندان خارج نمیشوند (این گروه افرادی هستند که امکان خروج آن ها از زندان فراهم نیست.)
گروه سوم و چهارم کسانی هستند که امکان خروج آنها از زندان وجود دارد، در هر زندانی شورای طبقهبندی داریم که رئیس زندان، قاضی ناظر و... عضو این شورا هستند، در این شورا وضعیت زندانیان مورد بررسی قرار میگیرد که آیا در دورانی که در زندان بوده، در کلاسهای آموزشی و حرفهآموزی شرکت کرده، در این شورا رفتار و اخلاق زندانیان رصد می شود، اگر شرایط زندانی قابل قبول باشد، امکان خروج از زندان برای زندانی فراهم میشود و در مجموعه های ما در اطراف زندان مشغول به کار شوند که به اصطلاح به این زندانیان، زندانی رای نیمهباز گفته می شود. این زندانیان از زندان خارج در واحدهای تولیدی ما مشغول به کار میشوند.
زندانی رأی باز یعنی چه؟
گروه چهارم نیز زندانیانی هستند که اجازه خروج از زندان را دارند که به اصطلاح به آنها زندانیان اعزام به کار و یا زندانی رای باز گفته میشود. این زندانیان در شهرداری ها کارخانه هایی که طرف قرار داد ما هستند، مشغول به کار می شوند. این زندانیان رابه صورت گروهی به این مراکز برده می شود و آن ها مشغول به کار می شوند.
گروه سوم و چهارم شب ها اجازه دارند که به منازل خود بروند و نیازی به بازگشت آن ها به زندان نیست. (در صورتی که زندانی تمایل داشته باشد که به خانه نرود، آن ها در آسایشگاه های ما اسکان داده می شود.)
از بین 50 هزار نفر از زندانیان شاغل به کار، در حال حاضر حدود 18 هزار نفر آنان اعزام به کار هستند. به بیان دیگری 18 هزار نفر زندانی در خارج از زندان در راستای تولید مشغول به کار هستند.
طی چند سال اخیر نیز گروه جدیدی به زندانیان کشور اضافه شده است که اصلاحا زندانیانی هستند که با پابند الکترونیک آزاد هستند. این زندانیان بر اساس قانونی که در دهه 90 تصویب شده است، زندانیانی هستند که با پابند الکترونیک در محل زندگی و کار خود آزاد هستند، در حال حاضر 10 هزار نفر با استفاده از پابند الکترونیک خارج از زندان هستند.
در حال حاضر 30 هزار پابند الکترونیک دیگر نیز تولید کرده ام و این پایندها آماده هستند که قضات محترم احکام مربوطه را صادر کنند و گروه دیگری از زندانیان نیز از این طریق آزاد شوند.
فارس: با توجه به اینکه تعدادی از زندان ها در داخل بافت شهری هستند برای راه اندازی کارگاه تولیدی در اطراف آن با چالش مواجه نیستید؟
مطهرنژاد: اصولا کنار زندان ها این کارگاه ها راه اندازی می شود.
فارس: از 50 هزار زندانی شاغل، چه تعدادی خانم و چه تعدادی آقا هستند؟
مطهرنژاد: تعداد زنان زندانی در ایران کم است، حدود 2 تا 3 درصد جمعیت زندانیان را زنان تشکیل می دهند، در برخی از استانها همانند تهران، اصفهان، البرز و خوزستان تعداد زنان زندانی به طور مثال از 100 نفر بیشتر است، سعی بر این است که برای آنان اشتغال بهتری را فراهم کنیم و اشتغال زنان زندانی در اولویت ما قرار دارد.
فارس: حرفه آموزی و آموزش مهارت در زندان آیا منجر به تخفیف در مجازات زندانیان می شود؟
مطهرنژاد: هم حرفه آموزی و هم اشتغال میتواند در کاهش دوران محکومیت مؤثر باشد.
فارس: آیا زندانیان شاغل بیمه میشوند؟
مطهرنژاد: تمامی زندانیان شاغل از سوی بنیاد تعاون بیمه عمر و حادثه هستند و اگر در حین کار حادثه ای رخ بدهد، زندانیان از پوشش بیمه ای خوبی برخوردار هستند. اما با توجه به اینکه زندانی هستند، امکان استفاده از بیمه تأمین اجتماعی را ندارند. اگر شرایط مالی بنیاد بهتر شود و امکان آن فراهم شود، می توانیم در رابطه با بیمه تامین اجتماعی تدبیر شود.
فارس: دستمزد زندانیان شاغل چقدر است؟
مطهرنژاد: سالانه به همراه سازمان زندان ها جدولی تهیه می کنیم که در این جدول زندانیان شاغل به سه گروه ساده، نیمه ماهر و ماهر تقسیم می شوند که به ازای هر ساعت و روزی که کار می کنند، حقوق و دستمزدی در نظر گرفته می شود.
حقوق و دستمزد زندانیان شاغل به دو شیوه پرداخت می شود، یکی کارمزدی است و در هر بخشی که کار قابلیت اندازه گیری دارد، از این شیوه استفاده میشود. به طور مثال در زندانها فرشباف زیاد داریم، نرخ فرشبافی در زندان همانند نرخ شورای حقوق و دستمزد استان است. اگر در قم به هر رج فرش بافی، 20 هزار تومان تعلق بگیرد، ما نیز در زندان به همین اندازه دستمزد خواهیم داد. بنابراین هر چه زندانی تعداد رج بیشتری فرش ببافد، دستمزد و درآمد او نیز افزایش پیدا خواهد کرد.
همینطور در تولید کفش نیز چنین موضوعی حکم فرماست و در ازای تولید هر جفت کفش، زندانی حقوق مشخص خود را دریافت میکند و یا در پوشاک نیز در ازای تکهدوزی صورت گرفته و بر اساس نرخگذاری اتحادیه مربوطه به زندانی مزد تعلق میگیرد. در مشاغلی که امکان اندازهگیری وجود نداشته باشد، بهصورت ساعتی و روزانه، دستمزد زندانی حساب میشود.
فارس: تجربه یک شغل شرافتمندانه و چشیدن طعم پول حلال و پاک چه اثری بر روی زندانیان دارد؟ آیا از ارتکاب مجدد جرم جلوگیری میکند؟
مطهرنژاد: نکته مهم و قابل توجه این است که ما بههیچ عنوان به موضوع «علت محکومیت زندانی» توجه نمیکنیم و زندانیان برای ما هیچ فرقی نمیکند و اصلا به پرونده آنها نگاه هم نمیکنیم. ممکن است فردی به علت بدهی مالی همانند مهریه و ورشکستی زندانی شده باشد و یا در اثر یک تصادف و یا یک کوتاهی. از نظر ما تمامی زندانیان مددجویانی هستند که امروز جامعه هدف ما را تشکیل دادهاند.
زندانهایی که در زندان مهارتی یاد گرفتهاند و شاغل بودند، پس از آزادی از زندان شغل خود را ادامه دادهاند. برخی از آنها خویش کار فرما، در منزل خود دار قالی به پا میکند و یا اینکه به کمک سازمان زندانها و خیرین به واسطه آموزشهایی که دیده و اشتغالی که در زندان داشته، در جایی مشغول به کار میشود. بهعنوان مثال ما 15 سال با شرکت خودروسازی عقاب زندانی (نیروی کار) معرفی میکنیم و فرد پس از آزادی نیز در این شرکت جذب شده است.
بر اساس آمارهای به دست آمده بازگشت زندانیانی که پس از آزادی مشغول به کار شده، از 15درصد به یک یا دو درصد کاهش پیدا کرده است. این بیانگر اثرگذاری حرفهآموزی بر زندانیان، اشتغال، اصلاح و تربیت است.
چندسال پیش در یکی از بازدیدهایی که از کارگاههای داخل زندان داشتیم، یکی از زندانیان ما دامدار بود که به علت اختلافات ملکی با همسایه خود درگیر میشود، روزهای پایانی محکومیت خود را سپری میکرد، گفت: «روزهای نخست در کلاسهای حرفهآموزی با بغل دستیام میخندیدیم.»
این زندانی میگفت: «تو عمرم بیش از 14 میلیون تومان پول نشمرده بودم، اما اکنون یک باغدار از زندان می روم و 600 میلیون تومان به ثروتم اضافه شده، در زندان با نهال، پستهکاری و انارکاری، کود و... آشنا شدم. بیرون از زندان باغ اجاره کردهام...»
فارس: از زندانیان استعدادیابی هم میشود؟
مطهرنژاد: بله؛ زندانیان به دو دسته تقسیم میشوند، دسته نخست زندانیانی که شاغل بودند و یا یک حرفهای را بلد بودند، که این افراد شناسایی میشوند و در همان حرفه مشغول کار میشوند.
دسته دوم زندانیانی هستند که هیچکار و حرفهای بلد نیستند که کف زندانیان ما، زندانیانی هستند که به آن ها اصطلاحأ زندانیان کارتون خواب متجاهر گفته میشود، امروز در تهران حدود 20 هزار نفر معتاد متجاهر کارتون خواب داریم که زیر پلها و در پارکها زیاد دیده میشوند. این افراد جامعه هدف شهرداری، بهزیستی، سازمان زندانها و... برای امدادرسانی هستند.
اغلب این افراد حرفه ای بلد نیستند و حتی مدت زیادی است که استحمام نیز نکردند، در گام نخستی که این افراد به زندان یا به اردوگاههای مربوطه هدایت می شوند (که 10 اردوگاه در کشور داریم) استحمام و اصلاح میکنند، لباس تمیز به آنها داده میشود، یک پزشک آنها را معاینه میکند و متادون درمانی این افراد آغاز میشود. (بجای مواد مخدر به آنها متادون داده میشود و به مرور دز این دارو برای آنها کم میشود).
پس از گذراندن این مراحل این افراد به جامعه آماری ما افزوده می شوند، همین افرادی که روزی زیر پل و در پارکها کارتون خواب بود، امروز در زندان پس از گذراندن دورههای حرفه آموزی، سوئیچ ایرانخودرو، لوازم استیل آشپزخانه و پوشاک و... تولید میکنند. این افراد آدم های جدیدی میشوند.
اعتقاد من این است که امروز بخش عمده ای از زندان ها به کارخانه انسان سازی تبدیل شده است. فرد یک انسان جدید از زندان خارج می شود. در یکی از زندان های کردستان بازدید داشتیم، زندانیان دسته جمعی قرآن می خواندند. پس از قرائت قرآن یکی از زندانیان شروع به صحبت کرد. این فرد به قدری خوب صحبت کرد که در نگاه نخست تصور می شد که این فرد بدون شک تحصیلات عالی دارد. پس از صحبت های این زندانی، رئیس زندان گفت شرح حال خودت را بگو، این زندانی سخنور بیان کرد: من کارتون خواب کف خیابان بودم که من را از جوب جمع کردند. خانواده و دوستانم من را ترد کرده بودند و امروز در زندان مربی قرآن هستم.
بزرگترین گروه دف دنیا در زندان سنندج (200نفره) تشکیل و راه اندازی شده است. کسانی از سمت ورزشگاه و... نمی روند، امروز در رشته های مختلف در زندان فعال هستند. زندانی در یزد دارای مدرسه قرآن است، کسانی که خارج از محیط زندان ترد شده بودند، امروز در زندان متحول شدند و به انسان های جدیدی تبدیل شده اند. در مبارزه با داعش، همین زندانیان شاغل جعبه محمات، لباس نیروهای مسلح، چترهای پرتابی و... را تولید کردند.
زندانیان شاغل نه تنها در حرفه خود متخصص می شوند بلکه اخلاق و رفتار آن ها نیز به مروز تغییر پیدا می کنند. در زندانی از استان مازندران بازدید داشتم در یک بخشی از این زندان 150 زندانی از 200 نفری که بودند، نماز شب می خواندند. مردم این نکات را نه شنیده اند و نه دیده اند، ما این موارد را از نزدیک شاهد هستیم.
فارس: آیا زندانیانی که به آن ها اشاره کردید، پس از آزادی نیز این مسیر جدیدی که انتخاب کرده اند، ادامه خواهند؟ جامعه پذیرای این زندانی هست؟
مطهرنژاد: کشور باید به صورت جدی به موضوع زندانیان توجه کند و برای پس از آزادی او برنامه داشته باشد، سالانه 500 میلیارد تومان سالانه به صورت مردمی برای آزادی زندانیان جمع آوری می شود. نهادهای حاکمتی، عمومی و خیرین و... چه برنامه ای برای پس از آزادی این زندانیان دارند؟
در حال حاضر 15 درصد بازگشت زندانیان به زندان پس از آزادی داریم، برای کاهش این آمار چه اقداماتی صورت می گیرد؟ زندانیان در دو مقطع نیاز به شغل دارند، یکی در دوران محکومیت و دیگری پس از آزادی است.
یکی از مقامات قضائی مطرح می کرد که یک خانم به همراه فرزندش خردسالش به او مراجعه کرده و گفته برای گرفتن جواز کسب و کار خانگی اقدام کرده، برای این جواز کسب و کار خانگی از او گواهی سوءپیشینه خواسته شده، اما در دوران جوانی یک دعوایی کرده و سابقه دار شده و اگر امروز همسرش از این موضوع را مطلع شود، زندگی اش تحت الشعاع قرار می گیرد و برای او مشکل ساز خواهد بود.
یکی از زندانیان که آزاد شده بود تعریف می کرد رفتم مسجد نماز بخوانم، مردم کفش هایشان را قائم می کردند. این همان مردمی هستند که برای آزادی این فرد پول داده بودند اما حاضر نیستند به آن ها نزدیک شوند! برخورد جامعه با کسی که از زندان آزاد شده است، به این شکل است و برگشت او به زندگی طبیعی و نرمال به آسانی نیست.
15 درصد بازگشت زندانی به زندان پس از آزادی، حدود 35 هزار زندانی است، این تعداد قابل توجهی است که باید کشور به آن توجه کند و نسبت به عدم بازگشت زندانیان به زندان، تدبیر کند.
فارس: پابند الکترونیک نیز تولید می کنید؟
مطهرنژاد: بله، پس از پابند، ردیاب تولید کردیم، به عنوان مثال زمانی که پلیس ماشین رو توقیف می کند، به ماشین بنر زده می شود، اولا این کار تحقیر است، برای تخلف نباید آبروی فرد برده شود.
بعد هم راننده متخلف باید هزینه را پرداخت کند تا ماشین او به پراکینگ منتقل شود. با توجه به محدودیت جا، برخی از ماشین ها در پارکینگ های روباز نگهداری می شوند که همین امر منجر می شود ماشین آسیب ببیند. از همین رو این ردیاب را طراحی و تولید کردیم و به پلیس پیشنهاد دادیم که به جای انتقال ماشین به پارکینگ، این ردیاب آهن ربایی به ماشین نصب شود و ماشین n روز از درب خانه فرد متخلف اجازه جابجایی و حرکت نداشته باشد. استفاده از این راهکار منجر به تکریم مردم و حذف هزینه جرثقیل و پارکینگ و... میشود.
یا به طور مثال نخالههای ساخت و ساز که امروز به یک معضل شهری تبدیل شده و برخی از رانندههای حمل کننده این نخالهها را در جاهایی غیر از محلهای مقرر شده، تخلیه میکنند. با استفاده از این ردیابها میتوان ماشینهای تخلیه ناخالههای ساختمانی، زبالههای بیمارستانی و امثالهم را رصد کرد.
پایان پیام /