افسوس امروز برای غفلت دیروز
وقتی اولین ناو امریکا به خلیج فارس آمد اگر زده بودیم شاهد جولان ناوهای امریکایی و پایگاههای آنها در کشورهای عربی نبودیم که حاکمان این کشورها از ترس در مقابل ظلم در غزه به یک محکومیت خشک بسنده کنند.
به گزارش مشرق، حسن رشوند طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: از روزی که حضرت روح الله (ره) در بهمن 1357 وارد کشور شدند و حتی میتوان گفت از زمانی که دور از وطن در تبعید برای آینده جهان اسلام راهبرد تعیین و آشکارا نگاه خویش را به نظام سلطه و جرثومه فساد آن یعنی رژیم صهیونیستی بیان میکردند، همواره بر این نکته تأکید داشتند که «اسرائیل یک غده سرطانی است و باید از روی زمین محو گردد». آن روز امام عزیز ما در خشت خام چه میدیدند که حاکمان دولتهای اسلامی و نخبگان تحلیلگر و مدعی آن روزگار نسبت به این جرثومه فساد و تباهی آن را در آینه شفاف نمیدیدند که با دلی دردمند که هنوز از انقلاب نوپای ایران تنها شش ماه نگذشته بود در دیدار هیئتی از مقامات کشور سوریه در 24 مرداد 1358 فرمودند: «امیدوارم که مسلمین و ملتهای اسلامی همان طور که دستور اسلام و قرآن مجید است با هم برادر باشند و نسبت به دشمنان انسانیت [و] کشورهای اسلام، با شدت و قدرت رفتار کنند... زیرا آن طور که قرآن دستور داده است: «رُحَماء» بینهم و «اشداء» بر کفار باشد». بر اساس همین راهبرد قرآنی «رُحَماء بینهم» و «اشداء علی الکفار بود» که امام عزیز ما خطر دشمن صهیونیستی را به هیئت دیدار کننده گوشزد کردند: «اگر مسلمین مجتمع بودند، هرکدام یک سطل آب به اسرائیل میریختند او را سیل میبرد. هرچه ضعف در مسلمین و فساد در ممالک اسلامی است، از حکومتهاست». رژیم صهیونیستی در سال 1357 که امام راحل فرمودند با یک سطل آب به دست هر مسلمانی میتوانست از بین برود کمتر از 3 میلیون جمعیت داشت. سؤال اینجاست آیا مسلمانانی که آن روز بالای یک میلیارد جمعیت داشتند، نمیتوانستند با اتحاد و همبستگی این غده سرطانی را از پیکر آسیب دیده جهان اسلام بزدایند!
امام راحل ما یک سیاستمدار زبر دست و یک استراتژیست توانا و بیهمتا بودند. از یک سو، رمز پیروزی بر دشمن عنود را اتحاد و همبستگی همه مسلمانان و رمز ماندگاری را تقویت توانمندیهای نظامی و رسیدن به قلههای دانش برای دفاع از کیان اسلامی در عین توکل و اعتماد به خالق هستی و بهرهگیری از عنصر معنویت میدانستند. همین نگاه قرآنی بود که وقتی آیه مربوط به نشان سپاه پاسداران؛ «برای مقابله با دشمن، هرچه نیرو در توان دارید و اسبهای زین بسته را آماده کنید تا بدین وسیله دشمن خدا و دشمن خودتان و دشمنان دیگری که شما آنها را نمی شناسید، ولی خدا آنها را می شناسد، همه را بترسانید و هر چه در راه خدا هزینه کنید، پاداش آن به طور کامل به شما بازگردانده میشود و هرگز مورد ستم واقع نمیشوید» (وَأَعِدُوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَه وَمِن رِبَاطِ ا لخَیلِ تُرهِبُونَ بِهِ عَدُوَ ا للَهِ وَعَدُوَکُم و...) را خدمت ایشان بردند، لبخند رضایت و نشاط بر چهره ایشان نقش بست، چرا که او بود که راهبرد مقابله با دشمن و نترسیدن از عده و عده جبهه خصم را به مسلمانان و فرزندان خود توصیه کرده بودند.
حاصل 70 سال مماشات و گدایی صلح از دشمن صهیونیستی که در آموزههای «تلموذی» آنها کشتن زن و کودک مسلمان توصیه شده و رفتاری قهری است که هر فرد یهودی (بخوانید صهیونیست) باید آن را انجام دهد، تاکنون چه دستاوردی برای مردم مظلوم غزه و کرانه باختری در فلسطین اشغالی داشته است؟ جز اینکه رژیم جنایتکار صهیونیستی اجازه بزرگ شدن آن کودک فلسطینی و قد کشیدن او در مقابل والدینش را ندهد و به قول آن کودک اهل غزه در پاسخ به سؤال خبرنگار العالم که از او پرسیده بود میخواهی چه کاره شوی، گفت: «کودکان غزه بزرگ نمیشوند که بخواهند شغلی داشته باشند.» آیا در مقابل چنین رژیمی با این رفتارهای سبعانه باید جنگید یا راهبرد سوخته و منفعلانه صلح را پیش گرفت؟ یقیناً اگر توصیه 44 سال پیش امام روشن ضمیر و آگاه ما دنبال میشد، امروز نباید مسلمانان شاهد سلاخی زنان، جوانان و کودکان مظلوم غزه میشدند. همان طور که وقتی اولین ناو امریکا به خلیج فارس آمد و آقایان برای کسب تکلیف خدمت امام رفتند و ایشان فرمودند: من جای شما باشم آن ناو امریکایی را میزنم، اگر زده بودیم شاهد جولان ناوهای امریکایی در خلیج فارس، دریای عمان و مدیترانه یا پایگاههای آنها در کشورهای عربی نبودیم که حاکمان این کشورها از ترس در مقابل ظلم صهیونیستها در غزه به یک محکومیت خشک و بیروح بسنده کنند.
هر چه بود گذشت، امروز کار نکرده برخی سران کشورهای عربی و مسلمان را مردم کشورهای عراق با جمعیت چند ده میلیونی که کفن پوش در حمایت از مردم غزه به خیابان آمدند، انجام دادند. امروز اگر گوش سران سرمست از قدرت کشورهای غربی و سازمان بیخاصیت ملل کر شده یا وقیحانه به حمایت از رژیم ظالم صهیونیستی برخاستهاند، در این سو، صدای مظلومیت کودکان غزه و فریاد «آیا کسی است مرا یاری کند» و چهره غمبار زنان آواره و فرزند شهید بر دوش گرفته غزه را وجدانهای بیدار در ایران، یمن، سوریه، اردن، بحرین، الجزایر، اندوزی، مالزی و اکثر کشورهای مسلمان و فراتر از آن در قلب اروپا لندن، ایرلند، پاریس و باز فراتر از آن در کف خیابانهای واشنگتن و نیویورک که امریکا این روزها بزرگترین تأمین کننده تسلیحات صهیونیستها برای کشتار مردم غزه شده است، شنیده میشود. تا زمانی که مقامات کاخ سفید بیتوجه به افکار عمومی داخلی خود از کشتار وحشیانه صهیونیستها حمایت و قطعنامههای آتش بس غزه را وتو کنند باید شاهد صفهای فشرده راهپیمایان نمازگزار در حمایت مردم فلسطین در خیابانهای واشنگتن باشند.
از این پس، حماس وجهاد اسلامی در فلسطین، حزب الله در لبنان، حشدالشعبی در عراق، انصارالله در یمن برای همیشه و در هر نبردی پیروزند، چون توانستند اراده خود را بر دشمن غالب کنند و با راهبرد امام عزیزمان هم افکار عمومی جهان را به سمت خود جلب کردند و در امپراتوری دروغ رسانهای غرب صدای مظلومیت ملتهای مظلوم باشند ومیلیونها مردم جهان از مسلمان و غیر مسلمان را در حمایت مردم غزه به خیابانها بکشند و هم با نگاه امام (ره) وَأَعِدُوا لَهُم مَاستَطَعتُم مِن قُوَه را با تولید و به کارگیری 10 هزار موشک تفسیر کنند و رعب و وحشت به دل دشمن بیندازند، آن گونه که پس از دوهفته از اعلام حمله زمینی به غزه، مقامات نظامی صهیونیست اعتراف میکنند از ترس اینکه غزه جهنمی برای آنها شود، جرئت حمله نظامی به این باریکه محروم از هر امکانات ولی مملو از اراده مستحکم و پولادین را ندارند.