امکان سنجی مذاکره با ترامپ؛ پس از 20 ژانویه باید منتظر چه باشیم؟
اقتصادنیوز: ریچارد نفیو، معمار تحریمهای آمریکا علیه ایران و ریچارد هاس، تئوریسین روابط بینالملل اخیراً در مقالههایی جداگانه برای نشریه فارنافرز توصیههایی را به دونالد ترامپ ارائه کردند.
این دو نظریهپرداز آمریکایی ضمن توصیه به ترامپ برای پیگیری روند دیپلماسی با ایران از او خواستند که گزینه نظامی را نیز در نظر داشته باشد. هرچند که به گفته هاس و نفیو احتمال موفقیت گزینه نظامی بسیار اندک است. باوجود اینکه هاس اخیرا بازنشسته شده ولی هنوز صدای مهمی در سیاست خارجی آمریکا محسوب میشود.
این دو تئوریسین گفته بودند که اولین گام ترامپ در قبال ایران باید باز کردن در مذاکره باشد ولی همزمان به تهران بگوید که همه سناریوها روی میز است از جمله استفاده از گزینه نظامی توسط خود آمریکا یا همپیمانان آن یعنی اسرائیل. البته اینگونه صحبتها، جدید نیست و از 20 سال پیش روسای جمهوری آمریکا چه جمهوریخواه و چه دمکرات این ایده را داشتند که هر گونه مذاکره با ایران باید ذیل سیاست چماق و هویج باشد و هر دو گزینه با هم استفاده شود تا نتیجه مطلوب آمریکا به زعم خود آنها حاصل شود.
امروز اگر دوباره بحث مذاکره و گزینه نظامی در قبال ایران از سوی آمریکا مطرح شده به این دلیل است که تیم سیاست خارجی ترامپ یک تیم بسیار دستراستی است و تا به امروز مواضع ضدایرانی شدیدی داشتند. لذا به نظر میرسد که افرادی چون هاس و نفیو میخواستند به ترامپ هشداری بدهند که زیر فشار این تیم وارد درگیری با ایران نشود. بلکه ابتدا باید حتما گزینه و مسیر دیپلماسی را امتحان کند.
در حال حاضر صداهای خیلی زیادی در آمریکا شنیده میشود؛ چه از طرف افرادی که در حال خروج از کاخ سفید هستند و چه کسانی که به زودی کار خود را در کابینه جدید ترامپ آغاز میکنند. امروز در روزنامهها، رسانهها و حتی مقالههایی که در ژورنالهای علمی نوشته میشود مشاهده میکنیم میگویند که ایران 2025 میلادی نسبت به قبل خیلی فرق کرده است؛ یعنی هم از نظر قدرت نظامی و هم از نظر موقعیت سوقالجیشیاش در خاورمیانه. آنها مدعی هستند که ایران الان در ضعیفترین موقعیت خود در بعد از انقلاب است. حتی اخیرا در مقالهای خواندم که نوشته بود ایران کنونی حتی از ایران زمان حمله صدام نیز ضعیفتر است.
در این مقاله ادعا شده بود که شاید ایران از نظر سختافزارهای نظامی قویتر شده باشد ولی از نظر اراده در موقعیت ضعیفتری قرار دارد. درواقع به زعم نویسنده مقاله مذکور در زمان جنگ تحمیلی، اراده و انسجام زیادی بین جامعه ایران وجود داشت. صاحبنظران آمریکایی با چنین استنباطی میگویند که الان بهترین زمان است که فشار زیادی روی ایران وارد بیاورند.
یک استاد دانشگاه جورج تاون نیز مدعی شده بود که اگر پیش از مذاکره به ایران حمله کنیم خیلی بیشتر به نتیجه خواهیم رسید.
البته این گونه صحبتها، مواردی است که بین نخبگان، اساتید دانشگاه و رسانههای آمریکایی مطرح میشود و مشخص نیست که دولت ترامپ چقدر بخواهد این سیاست را در دستورکار قرار دهد.
هر چند به نظر من این روزها صداهایی مبنی بر استفاده از تهدید نظامی علیه ایران بیش از قبل یعنی دو، سه دهه قبل شنیده میشود. هنوز مشخص نیست که چنین تهدیداتی ممکن است جنبه داخلی داشته باشد و یا برای جلب نظر همپیمانان این کشور باشد.
از سوی دیگر باوجود اینکه ترامپ یک فرد جنجالی است و حرفهایی میزند که طرف مقابلش را شوکه میکند اما او در موارد مختلف در یک چارچوب سیستمی باید تصمیم بگیرد که صداهای مختلفی در آن وجود دارد. بخشی از این صداها خواهان استفاده از ابزار نظامی هستند و دسته دیگر معتقد هستند که گزینه ابزار نظامی باید در بلندمدت مورد توجه قرار بگیرد.
دونالد ترامپ معروف است به شخصی غیرقابل پیشبینی با صحبتهایی عجیب. در خصوص این ویژگی ترامپ باید به تئوری «مرد دیوانه» رجوع کرد که در زمان نیکسون مطرح شد. چارچوب این تئوری این بود که اگر رئیسجمهور آمریکا خود را به عنوان یک فرد غیرقابل پیشبینی و دیوانه به دنیای خارج معرفی کند، آنها عقبنشینی بیشتری خواهند داشت. ترامپ تلاش دارد شبیه به این تئوری عمل کند اما باید توجه داشت که این تئوری مرد دیوانه حتی زمان نیکسون هم عمل نکرد.
اخیرا مصاحبهای با برخی افراد بالارتبه روسیه که در زمان اتحاد جماهیر شوروی سمت داشتند انجام شد و از آنها پرسیدند که آیا این تئوری مرد دیوانه روی تصمیمات شوروی در مقابل آمریکا اثری داشت یا نه که اکثر این افراد گفتند خیر. آنها گفتند ما نیکسون را می شناختیم و میدانستیم فرد بلوف زنی است. لذا امروز نیز مشخص است که تئوری مرد دیوانه از سوی ترامپ عمل نمی کند.
ترامپ در راستای این نگاهی که دارد درباره ایران هم از گزینه دیپلماسی سخن می گوید و هم از گزینه نظامی. با توجه به شرایط ایران و سابقه ترامپ، از بیستم ژانویه که ترامپ وارد کاخ سفید میشود ایران باید منتظر همه سناریوها باشد و در برنامهای که طرح می کند در مورد سیاست خارجی به خصوص در قبال آمریکا باید تمام این سناریوها را در نظر بگیرد.
باید توجه داشته باشیم که ترامپ تحت فشار خیلی شدیدی از طرف اسرائیل است و این موضوع را نباید هیچ وقت فراموش کنیم که این فقط ترامپ نیست که تصمیم می گیرد بلکه فشار اسرائیل و کنگره آمریکا روی تصمیمات در خصوص ایران بسیار اثرگذار است.
ایران هیچ کدام از سناریوهای ممکن را حتی اگر احتمال آن ضعیف باشد نباید نادیده بگیرد. حال اگر فرض را بر این بگذاریم که دونالد ترامپ وارد روند گفتگو با ایران شود، با توجه به رفتار وی در دوران نخست ریاست جمهوری اش احتمالا سعی خواهد کرد هم ایران را تهدید کند و هم تشویق. به قول معروف هدف ترامپ از مذاکره برد است. اگر کتاب معروف او یعنی هنر معادله را در نظر بگیریم دائما در آن کتاب می گوید که در مذاکره باید برنده شد و امتیازات خیلی کمی به طرف مقابل داد. ترامپ مذاکره برد - برد را قبول ندارد و می خواهد به زعم خود برنده هر مذاکره ای باشد.
همچنین یک ویژگی دیگر ترامپ این است که می خواهد هر طرفی با او وارد مذاکره شد، به او احترام بگذارد. لذا برای گرفتن امتیاز از ترامپ باید به نوعی زیر بغل او هندوانه گذاشت.
در نهایت باید توجه داشت که برجام 2015 به شکل اولیه اش مرده است و اگر قرار است توافقی شکل بگیرد همه چیز باید از اول شروع شود. امروز تیم مذاکره کننده ایران کسانی هستند که در زمان مذاکرات منتهی به برجام هم حضور داشتند و این امید می رود که امروز با درس گرفتن از تجربیات گذشته بتوانند گام های درستی در مقابل آمریکا بردارند.
*استاد دانشگاه آلابامای جنوبی
همچنین بخوانید- پشت پرده همسویی چین با ایران
- خواب اروپا برای ایران؛ تکاپوی تروئیکا برای فرار از نقشه ترامپ / تهران شکل موازنه قدرت در جهان را...
- سایه سنگین جنگ اوکراین بر مذاکرات ژنو؛ رمزگشایی از خط و نشان عراقچی برای غرب / نقشه اروپا برای...
- شمارش معکوس برای آغاز مذاکرات ژنو / تهران توپ را در زمین واشنگتن انداخت؛ ترامپ نتانیاهو را مهار میک...