انتخابات دوم اسفند و تحقق پیشبینی اطلاحطلبان
چهرههای مطرح اصلاحطلبان نیز به ویژه طی دو سال اخیر بارها به ناکارآمدی دولت، مجلس و حتی شورای شهر اصلاحطلب اذعان کرده و آن را عامل ناکامی اصلاحطلبان در انتخابات مجلس عنوان کرده بودند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از یزدرسا، انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی برگزار شد و منتقدین دولت با اکثریت قاطع پیروز انتخابات شدند. نتیجهای که البته تا حد زیادی قابل پیشبینی بود و نه تنها منتقدین دولت، بلکه حامیان دولت و حتی خود شخص رئیسجمهور هم قبلا به نوعی به آن اعتراف کرده بودند.
نتیجهای که روحانی بهتر از همه از آن خبر دارد
حسن روحانی چند روز قبل از انتخابات در جریان هجمه به شورای نگهبان، کنایهای به رقبایش زد که در آن آشکارا به شکست جریان متبوعش نیز اقرار کرد: «شماها که در جلسات خصوصی خود میگویید مجلس بعدی صددرصد مال ما هست و اگه مال شماست چرا غصه میخورید؟ شما که اینجوری در اتاق فکر گفتید مجلس بعدی صددرصد مال ماست الحمدالله مال شماست اگر مال شماست بگذارید یک رقابت شکل بگیرد.»
روحانی هرچند به این شکل دنبال ایجاد نوعی عملیات روانی علیه رقبای سیاسیاش بود، اما در بطن این بیانات به میزان محبوبیت خود و همطیفانش و به تبع آن نتیجه انتخابات مجلس، نیز اذعان میکند. در واقع این سخنان رئیسجمهور نشان میدهد که او بهتر از هرکسی میداند در این شش سال با مردم چه کرده است و واکنش مردم به عملکرد او چه خواهد بود.
علاوه بر این، چهرههای مطرح اصلاحطلبان نیز به ویژه طی دو سال اخیر بارها به ناکارآمدی دولت، مجلس و حتی شورای شهر اصلاحطلب اذعان کرده و آن را عامل ناکامی اصلاحطلبان در انتخابات مجلس عنوان کرده بودند.
صادق زیباکلام بارها به ناکارآمدی دولت و اصلاح طلبان اشاره کرده بود، وی حدود دو ماه قبل اظهار کرده بود: «اصلاحطلبان به دلیل انتقادات جدی بدنه حامیشان، حتی اگر از سوی شورای نگهبان هم ردصلاحیت نشوند، بازهم شانسی برای برای به دست آوردن یک پیروزی خفیف را هم در انتخابات اسفند ماه نخواهند داشت.»
زیباکلام همچنین میگوید: «با توجه به اینکه اصلاحطلبان بسیار مورد سرزنش و انتقاد بدنه اجتماعیشان هستند، حتی اگر در انتخابات ردصلاحیت نشوند و چهرههای شاخص این جریان در انتخابات شرکت کنند هیچ امیدی به پیروزی آنها وجود ندارد.
وی تأکید میکند: کارنامه ضعیف اصلاحطلبان در مجلس دهم در راستای تحقق مطالبات مردم و توجه به دغدغههای آنها بستر نامناسبی را در جهت اعتماد مجدد مردم به آنها فراهم کرده است.»
محمدجواد روح، سردبیر هفتهنامه صدا و عضو حزب اتحاد ملت نیز میگوید: «از روحانی عبور نکردیم؛ پایگاه خود را از دست دادیم، اینکه صلاحیت این عده از اصلاحطلبانی که ثبتنام کردهاند تایید میشود یا خیر؛ بحث دیگری است. همینهایی هم که آمدند با هزار درخواست و نامه و بهواسطه خاتمی و تلفن و به اصطلاح من بمیرم و تو بمیری به میدان آمدهاند. دلیل این بیانگیزگی هم این است که بدنه اجتماعی را از دست دادهاند.»
وقتی فقط 5 نفر دعوت آقای «تکرار» را اجابت کردند
مجید انصاری سرلیست اصلاحطلبان در تهران، اما چند روز قبل از انتخابات به نکتهای اشاره کرد که بیانگر بسیاری از واقعیتها است، وی گفته بود: «در زمان ثبتنام انتخابات مجلس، رئیس دولت اصلاحات شخصا از 110 چهره اصلاحطلب دعوت کرده بود که ثبتنام کنند اما بهدلیل شرایط اجتماعی فقط پنج نفر دعوت او را اجابت کرده بودند.»
محمد عطریانفر، عضو ارشد حزب کارگزارن سازندگی نیز چند رو قبل از انتخابات گفته بود: «دولت تحت تاثیر ناکارآمدیها است و تمام تبعات اجتماعی منفی بر دوش اصلاحطلبان است و استعداد و همراهی جامعه با مخاطبین خود که اصلاحطلبان بودند امروز وجود ندارد.»
محمدرضا تاجیک تئوریسین برجسته اصلاحطلبان و مشاور رئیس دولت اصلاحات نیز ناکارآمدی این جریان را مورد توجه قرار داده و گفته بود: «حتی اگر اصلاحطلبان در تسابقهای (رقابتهای) بزرگ پیشا روی مجلس و ریاستجمهوری پیروز هم بشوند، از امکان و استعدادی بیش از دولت کنونی برای بهبود امور داخلی و خارجی برخوردار نیستند؛ لذا شایسته آن است که عرض خود نبرند و زحمت مردمان ندارند و عاقلانه چندی از دیار قدرت رخت بربندند.»
محمد قوچانی چهره فعال رسانهای و سرشناس اصلاحطلبان پس از پایان مهلت ثبت نام نامزدها در انتخابات مجلس یازدهم، گفته بود: «امشب برای نخستینبار عاجز شدم از تیتر زدن برای خبر کسالتباری که ناگزیر بودم بر صفحه یک سازندگی بنشانم.... آقای عارف فکر کردند چون خودشان نامزد نمیشوند نیاز نیست در مقام رئیس شورای عالی اصلاحطلبان از دیگران دعوت کنند و دیگر بزرگان.... این روزها آنقدر علیه نهاد انتخابات و اصلاحات حرف زدند که خودشان هم ظاهرا از اصلاحات و انتخابات پشیمان شدند و توبه کردند و از سر بیخیالی و بیبرنامگی و بهنظرم بریدگی ما را مقابل اصولگرایان جوان رها کردند.»
همه ی این موارد نشان می دهد که شکست اصلاحطلبان با توجه به عملکرد دولت و مجلس فعلی اصلا اتفاق غیرقابل انتظاری نبوده است.
دست پر اصلاحطلبان از نظر تعداد کاندیدا نسبت به سال 94
آنها البته تلاش دارند بگویند کاندیدایی نداشتهاند، اما علیرغم اینکه به گفتهی مجید انصاری بسیاری از چهرههای سرشناس اصلاحطلب بخاطر ترس از شکست حتی درخواست رئیس دولت اصلاحات را هم نپذیرفتند و از ثبتنام در انتخابات خوددرای کردند، بازهم تعداد اصلاحطلبان حاضر در انتخابات چه از نظر کمی و چه از نظر چهره و سرشناس بودن، حداقل از انتخابات مجلس سال 94 بیشتر بود.
سال 94 لیست موسوم به امید که تمامی 30 نفر آنها از تهران به مجلس راه یافتند، جز چند نفرشان، اصلا شناخته شده نبودند و کنش سیاسی خاصی در کارنامهشان ثبت نشده بود تا جایی که حتی رئیس دولت اصلاحات آن زمان اعلام کرده بود 17 نفر از آنها را نمیشناسد! با این وجود از این 30 نفر تعداد زیادیشان در این دوره هم کاندیدا بودند که امسال حداقل در مقایسه با سال 94 یک دوره نمایندگی مجلس را در کارنامهشان داشتند.
افرون بر این افراد دیگری مانند، مجید انصاری، محمدحسن مقیمی استاندار سابق تهران که از چهرههای سرشناس اصلاحطلبان محسوب میشوند نیز در انتخابات بودند اما از راه یافتن به مجلس باز مانند.
علیرضا محجوب که از دوره پنجم تا دوره دهم یعنی شش دوره در مجلس نماینده بود، از جمله چهرههایی بود که این دوره رأی نیاورد. مصطفی کواکبیان، سهیلا جلودارزاده، محمدعلی وکیلی، زهرا ساعی و پروانه مافی نیز از دیگر نمایندگان عضو فراکسیون امید مجلس دهم بودند که این دوره نتوانستند اعتماد مردم را جلب کنند.
همچنین مهرداد لاهوتی، محمدرضا خباز و احمد مازنی نیز از دیگر اصلاحطلبانی بودند که موفق نشدند به مجلس راه پیدا کنند.
به طور کلی 117 نماینده کنونی مجلس که بسیاری از آنها از چهرههای اصلاحطلب و نزدیک به دولت بودند موفق نشدند به مجلس جدید راه پیدا کنند. لذا همه آنچه که در جریان انتخابات، دوم اسفند 98 اتفاق افتاد، چیزی بود که از قبل نیز قابل پیشبینی بود و بیشتر از منتقدین، حامیان دولت بودند که منتظر چنین نتیجهای از انتخابات دوم اسفندماه بودند.
انتهای پیام /