شنبه 10 آذر 1403

اهانت از سر استیصال

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
اهانت از سر استیصال

اهانت به قرآن، نشان‌دهنده شکست ارتباطی و رسانه‌ای غرب در برابر قرآن و اسلام است.

به گزارش مشرق، دکتر ابراهیم فیاض - استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تهران - جریان هتاکی سیستمی در غرب این بار با قرآن‌سوزی در سوئد پروژه خود را ازسرگرفته است. متأسفانه، اهانت به مقدسات اسلام و مسلمانان مسبوق به سابقه است. از این رو، کوشش می‌شود در این نوشتار به سه دلیل راهبردی در خصوص چرایی این جنس از هتاکی‌ها و نوع مواجهه با آنها پرداخته شود.

همگرایی جهان اسلام، باعث خشم در جهان غرب شده است

نکته نخست درباره این اتفاق بشدت محکوم این است که برخلاف غرب که از سال 90 به تدریج مرجعیت جهانی خود را از دست داده است، جهان اسلام امروز بشدت در حال همگرایی است و جنگ‌های فرقه‌ای در حال از بین رفتن است و داعش، حضور امریکا و غربی‌ها در منطقه دیگر بی‌معنا شده است.

در چنین فضایی، چنین اهانت‌هایی جز تلاش برای عصبانی کردن جهان اسلام و راه انداختن بازی روانی معنای دیگری ندارد.

این افراد معلوم‌الحال توسط سازمان‌های امنیتی با هدف عصبانی کردن جهان اسلام و اهانت به مقدسات استخدام می‌شوند. غافل از اینکه، این جنس مواجهه‌ها خود باعث اتحاد بیشتر جهان اسلام می‌شود.

چنین اقداماتی، مسلمان و غیرمسلمان و حتی خود غربیان را در برابر این پرسش قرار می‌دهد که چرا باید به یک کتاب مقدس توهین شود؟ این در حالی است که مسلمانان، انجیل و تورات را مقدس می‌دانند و هیچ‌کس در جهان اسلام به تورات و انجیل بی‌احترامی نمی‌کند.

حال در شرایطی که ما چنین موضعی داریم، آتش زدن قرآن جز «به تنگ آمدن منطق آنان» چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟ واقعیت این است که چون جهان غربی نمی‌تواند با منطق قرآن وارد گفت‌وگو جدی و فکری شود، آتشش می‌زنند.

قرآن کریم در اروپا بشدت در حوزه‌های فکری محل رجوع است

نکته دوم این است که امروز، قرآن در اروپا بشدت در حوزه‌های فکری محل توجه و رجوع است؛ آن هم نه توسط مسلمانان بلکه توسط خود مراکز شرق‌شناسی. مستشرقان غربی این روزها بشدت تأمل و تدبر در قرآن و اسلام را در دستور کار قرار داده‌اند و در مسائل علمی و فکری به آن ارجاع داده و از آن بهره می‌گیرند.

شاهد این مدعا، نکته‌ای است که هگل در دایرهالمعارف فلسفی‌اش که آخرین کتاب او است، عنوان می‌کند و می‌گوید: «قبل از من (هگل)، بحث «تمدن‌سازی» و حرکت از «کثرت به وحدت» را پیامبراکرم (ص) و مولانا طرح کرده‌اند» و بی‌تردید، آن چیزی که امروز، در حوزه تمدنی و تفکری بالنده است، جهان اسلام است.

رنج اروپا از جنگ اوکراین

سوم اینکه، امروز، اروپا به خاطر مسائلی که در جریان جنگ اوکراین متحمل شده، از تفرقه شدیدی رنج می‌برد.

راست افراطی سوئد نمی‌خواهد وارد ناتو شود، آنها می‌خواهند کشوری ملی باشند و از پیمان‌های جهانی همچون اتحادیه ناتو خارج شوند.

پیش از این، تمام سرمایه‌های یک کشور غربی، در حوزه رفاه عمومی هزینه می‌شد اما امروز این سرمایه‌ها در جریان جنگ اوکراین صرف خرید و تولید سلاح می‌شود. به همین دلیل، راست افراطی سوئد آتش زدن قرآن و لجبازی با ترکیه را در دستور کار قرار داده تا خشم این کشور را برانگیزاند و طی آن، ترکیه با آمدن سوئد در ناتو مخالفت کند و آنها از ناتو خارج شوند.

چرخش کشورها به سمت جهان اسلام، دلیل خشم غربیان

حال ما در مواجهه با این جنس از اهانت‌ها چه باید بکنیم؟ واکنش درست این است که به جای عصبانیت، باید تفکر مقابله‌ای و تطبیقی (بین اسلام با جهان تفکر غربی) را در دستور کار قرار دهیم؛ به عنوان مثال می‌توانیم وارد گفت‌وگوی هگل با ملاصدرا شویم یا مثلاً مسأله «فطرت» و «انسان نوعی» فوئرباخِ ماتریالیست را در برابر هم قرار دهیم. بی‌تردید، با پیش کشیدن چنین بحث‌های تفکری و تطبیقی با غرب و حتی شرق می‌توانیم پاسخی انحلالی به این اهانت‌ها بدهیم و تأثیرگذار باشیم.

امروز مجلس دومای روسیه و حتی خود مردم روسیه به این باور رسیده‌اند که اگر می‌خواهند در آینده در جهان بمانند، باید رابطه مستقیمی با جهان اسلام داشته باشند حتی چین هم بیشتر به سمت جهان اسلام حرکت می‌کند و هر چه این حرکت به سمت جهان اسلام بیشتر می‌شود، غرب خالی‌تر شده و خشم غربیان دو چندان می‌شود.

به همین دلیل است که به آتش زدن قرآن و مسجد رو می‌آورند.

شکست ارتباطی و رسانه‌ای غرب در برابر منطق جهان اسلام

بی‌تردید، جهان غرب و اندیشه آنان شکست خواهد خورد. جوامع غربی دیگر انگیزه‌ای برای جنگ ندارند و اساساً جنگ برای آنان بی‌معناست و به همین دلیل است که بشدت به جهان اسلام متمایل شده و به آن خواهند پیوست.

اروپا (البته به غیر از انگلیس) بعد از شکست اوکراین بیشتر با جهان اسلام و آسیا تعامل خواهد کرد و مقابله جهان غرب با جهان اسلام که راست‌گراها آن را دنبال می‌کنند، محقق نخواهد شد.

در جهان امروز که جهان ارتباطات است، قرآن یک رسانه است و اهانت به قرآن، نشان‌دهنده شکست ارتباطی و رسانه‌ای غرب در برابر قرآن و اسلام است.