ایران برای روسیه بی اهمیت شد | بلایی که تحریم سر دامپینگ روسیه آورد
دامپینگ روسیه به خاطر تحریم بسیار بالاست و در این شرایط، ایران هم برایش بی اهمیت است.
از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تحریمهای مختلفی علیه کشور ایران وضع شده است و این تحریم ها بعد از گذشت بیش از 40 سال همچنان ادامه دارد که شاید مهمترین عامل آن نفع کاسبان تحریم باشد. به گونه ای که بعد از این سال ها چند ماه پس از آن که مذاکرات مرتبط با احیای توافق برجام به مرحله نهایی خود رسید و دستیابی به یک توافق، در دسترس به نظر میرسید، روند مذاکرات متوقف شد و اکنون حتی این نگرانی وجود دارد که مذاکرات احیای برجام، به کل فرو پاشیده شود.
با وجود قرارگیری ایران در سومین رتبه کشورهای دارای منابع نفتی و دومین کشور دارای منابع گازی، تولید نفت و گاز کشور در این سال ها با کاهش تولید همراه بوده که اصلیترین دلیل آن قطعا تحریمهای همهجانبه بوده است. در واقع تولید نفت ایران با تحریم، سقوط قابل ملاحظهای داشته که البته این موضوع بازار صادرات گاز ایران را هم با تهدید جدی روبرو کرده است. برخی از کاسبان تحریم که چندی پیش بازار گاز پاکستان را از دست ایران خارج کرده بود الان هم دامپینگ در چین را شروع کرده و گوی سبقت در این بازار سنتی نفت را هم از ایران ربوده است.
از این رو به نظر می رسد، ایران باید در ماههای آینده با آمریکا به توافق برسد، چون نیاز دارد که با استفاده از سرمایه و تکنولوژی شرکتهای خارجی، هم تولید نفت و گاز را افزایش دهد و هم در زمینه بهینهسازی مصرف سوخت کار کارشناسی صورت بگیرد تا بتواند میزان مصرف این کالا و دیگر حاملهای انرژی را کاهش دهد.
در نتیجه به نظر کارشناسان، باید تغییر اساسی در دیپلماسی اقتصادی و سیاست خارجی ایران صورت گیرد تا بیش از این شاهد از دست رفتن فرصتهای کشورمان در بازارهای منطقهای و جهانی نباشیم. ما قطعا با تغییر رویکرد می توانیم در بازارهای بینالمللی عنصری فعال و تعیینکننده باشیم که هم با صادرات انرژی درآمدزایی ارزی به وجود آوریم و هم با ایجاد وابستگیهای متقابل، نفوذ خود در کشورهای منطقه را افزایش دهیم. آنچه در ادامه می خوانیم مصاحبه ما با حمیدرضا صالحی، دبیرکل فدراسیون انرژی و نایب رئیس کمیسیون انرژی اتاق تهران است:
وضع تولید و مصرف انرژی برق، آب، نفت و گاز را در داخل کشور چگونه می بینید؟
باید بپذیریم که رویکرد ما از گذشته تا به امروز یک رویکرد مصرف گرا بوده است. سیاست هایی در مورد بهینه سازی و مصرف مناسب در پیش گرفته نشده و از طرف دیگر چون سرمایه گذاری در بخش تولید را در پیش نداشته ایم، در حوزه های مختلف مثل گاز، برق، بنزین و آب مصرف ما تا 7% بوده، اما در بخش تولید آن گونه که شایسته بوده سرمایه گذاری وجود نداشته است و این فاصله در زمستان ها در رابطه با گاز خود را نشان می دهد و در تابستان ها هم در رابطه با قطعی برق؛ علت اصلی هم فقط عدم سرمایه گذاری در تولید است.
گفته می شود در سال های بعد از 1385 یعنی از تحریم های شورای امنیت به بعد سرعت ساخت نیروگاه کاهش یافته چون نه پولی داشتیم و نه تجهیزات، لذا به تدریج که جلو می رویم کمبود برق خواهیم داشت. در این مورد وضع چگونه است؟
از دهه 90 یعنی از دولت آقای احمدی نژاد سرمایه گذاری ها قطع شد. در آن زمان قرار بود تازه بخش خصوصی شکل بگیرد که بسترش آماده نشد و موجب این شد تا سرمایه گذاری در دولت های بعدی هم با همان فرمان پیش برود. صنعت برق هم مثل بقیه صنایع زیرساختی نیاز به حداقل 3 سال زمان دارد تا در مدار قرار بگیرد و لذا تغییر رویکرد در دولت ها نیاز بود اما در دولت های مختلف رویکرد همان رویکردهای قبلی بود و نتیجه آن هم خاموشی های اخیر در تابستان ها است.
آینده ای که قرار است بخش خصوصی در آن مشارکت کند و برای نیروگاه جدید سرمایه گذاری کند، در ابهام است یعنی دولت ها در این سال ها به جهت این که رویکرد خود را تغییر ندادند، نتوانستند تصویری روشن برای بخش خصوصی فراهم کنند تا نقش موثری در این صنعت داشته باشند.
بسیاری از نیروگاه های خصوصی به دلیل مطالبات کلان از دولت دیگر علاقه ای به تولید برق ندارند. نیروگاه سازی یا خرید و مدیریت نیروگاه توسط بخش خصوصی در اوایل دهه هشتاد رونق پیدا کرده بود ولی الان کساد شده و کسی حاضر به سرمایه گذاری نیست! جایگاه بخش خصوصی در تولید برق کجاست؟ آیا دولت توان پرداخت بدهی های خود را دارد؟ آیا سیاست تشویق بخش خصوصی به تولید برق با وضعیت تحریمی زمینه ای دارد؟
در حقیقت بخش خصوصی طی این سال ها ضعیف و نحیف شده است و هنوز نتوانسته طلب های خود را از دولت به خصوص از وزارت نیرو دریافت کند. از طرف دیگر آینده ای که قرار است بخش خصوصی در آن مشارکت کند و برای نیروگاه جدید سرمایه گذاری کند، در ابهام است یعنی دولت ها در این سال ها به جهت این که رویکرد خود را تغییر ندادند، نتوانستند تصویری روشن برای بخش خصوصی فراهم کنند تا نقش موثری در این صنعت داشته باشند. الان حدود 60% نیروگاه ها دست دولت نیست و در دست بخش خصوصی یا غیردولتی است و صاحبان نیروگاه ها که الان 6 گروه بزرگ هستند که بخشی هم وابسته به نهادهای خصولتی هستند، در برخی از نیروگاهایشان امکان توسعه دارند و می توانند ظرفیت بیشتری فراهم کنند تا بخشی از خاموشی ها کم شود ولی دولت نه مطالبات آن ها را به موقع می دهد و نه تصویری روشن از آینده دارند تا بتوانند مجدد سرمایه گذاری کنند. بنابراین سیاست های نادرست در دودهه اخیر باعث شده تا بخش خصوصی در این صنعت سرمایه گذاری انجام ندهد و اگر این روند ادامه یابد در این بخش دچار مشکلات بیشتر خواهیم شد.
تولید نفت ما در حال حاضر چقدر است؟ منابع بین المللی گزارش داده اند که در ماه می، مقارن اردیبهشت حدود 450 هزار بشکه بوده است. در ماه خرداد گفته می شود کمی افزایش یافته. شما چه نظری دارید؟
البته تولید ما بیشتر از 450 هزار بشکه است، زیرا ما مصرف داخلی هم داریم، شاید این عدد فقط صادرات باشد. در واقع نمی توان گفت که تولید نفت ما در حد مناسبی است، زیرا تحریم ها اثر خود را دارد. تحریم ها باعث شد تا در تولید نفت سرمایه گذاری رخ ندهد و هم در فروش نفت با موانع های مختلفی برخورد کنیم؛ زیرا تحریم ها مستقیم فروش نفت ما را هدف قرار داده است که باید با تخفیف بازارهایی را که داریم، حفظ کنیم. اما با آمدن روسیه همین بازار غیررسمی که ایران نقش بیشتری در آن داشت را از دست ایران با تخفیف های بیشتر ربود که حواس ایران باید در این بازار خیلی جمع باشد.
نمی توان گفت که تولید نفت ما در حد مناسبی است، زیرا تحریم ها اثر خود را دارد. تحریم ها باعث شد تا در تولید نفت سرمایه گذاری رخ ندهد و هم در فروش نفت با موانع های مختلفی برخورد کنیم
مردم سوال می کنند چرا در این زمان که قیمت نفت به بالاترین رقم خود رسیده ما همچنان بر تحریم اصرار می ورزیم و خود را از این درآمد سرشار محروم می کنیم. در عوض رقبای ما، عربستان و امارات، بحرین و کویت دارند پول خوبی به جیب می زنند. چه کسی پاسخگوی این فرصت سوزی ها است؟
این سخنان درست است. در شرایطی که ما می توانیم در بازار انرژی نقش بیشتری داشته باشیم و با شرایط اکراین از اضافه انرژی برای کشور درآمد به دست آوریم اما مانع جدی به نام تحریم داریم که امیداریم با رفع تحریم ها این اتفاق رخ دهد، زیرا تحریم ها هیچ مزیتی برای ایران نداشته و صرفا ویرانگر اقتصاد ایران تا به امروز بوده است. دولتمردان باید به دنبال فراهم کردن شرایط عادی برای مردم و فعالان اقتصادی باشند تا در دنیای امروز که دنیای رقابت است سهم بیشتری در بازار جهانی برای ایران و محصولات ایرانی به دست آوریم. اقتصاد ایران در برابر تحریم به سختی خود را تا به امروز کشانده و فشار اقتصادی بروی فعالین اقتصادی و مردم بوده است.
در پروتکل تجارت جهانی کسانی که با قیمت نازل کالای خود، سعی در رقابت با دیگران می کنند اصطلاحا دامپینگ می گویند و دامپینگ ممنوع است. چرا روسیه در بازار ما در چین نفت خود را دامپینگ می کند و ما ساکت هستیم؟
ببینید، دامپینگی که روسیه انجام می دهد تا حدودی هم در بازار غیر رسمی ایران انجام می داده ولی بسیار اندک؛ اما الان دامپینگ روسیه بسیار بالاست؛ زیرا در شرایط تحریمی بسیار سختی قرار گرفته و اکنون دست و پا می زند و در این شرایط ایران هم برایش بی اهمیت است. روسیه به دنبال کسب درآمد است و این یعنی نگاه به منافع ملی. روسیه به راحتی این کار را انجام می دهد و ابائی هم از طرح آن ندارد و نفت و گاز خود را ارزانتر در بازار به فروش می رسانند.
تحریم ها هیچ مزیتی برای ایران نداشته و صرفا ویرانگر اقتصاد ایران تا به امروز بوده است
چین خریدار انحصاری نفت ما است. گاهی 300 هزار بشکه می خرد، گاهی تا 900 هزار بشکه بالا می برد و گاهی هم که روس ها نفت ارزان می دهند دوباره خرید از ایران را کم می کند. پول نفت ما را هم نزد خودش بلوکه می کند تا ما هر آن چه آن ها اجازه دهند، بخریم، آیا این انحصار و این وضع انحصاری که اقتصاد و امنیت ما را به خطر می اندازد از نظر شما وضع مطلوب و عزتمندی است؟
قطعا خیر. رفتار چین در برابر خریدهایی که از ایران دارد به خصوص در حوزه نفت سال ها است که بر همین منوال است. در صورت کنار رفتن تحریمها و جذب سرمایه گذاریهای داخلی و خارجی لازم، میتوان امید داشت که بازار ما حفظ شده و امکان حضور در عرصههای بین المللی به وجود آید. قطعا باید تکلیف برجام روشن شود.
عراق رسما سهمیه رسمی اش در اوپک به 4.6 میلیون بشکه رسید و از ما جلو زد. اکنون ماهی 11 میلیارد دلار درآمد نفتی دارد و ما در تمام سال آیا بتوانیم به اندازه دو ماه و نیم یا سه ماه عراق درآمد داشته باشیم ممکن است؟ آیا فکر نمی کنید ادامه این وضع توازن قوا را به ضرر ما به هم می ریزد؟
عراق یک بازیگر قدیمی در حوزه نفت بوده است و بعد از جنگ پیش بینی می شد که عراق به تولید واقعی خود برسد و این عدد 4.6 میلیون بشکه درست است که عدد خوبی است اما باید بدانیم که تا 6 میلیون بشکه هم می تواند دست پیدا کند. در واقع عراق واقعا در تولید نفت یک مدعی بالقوه است حتی در برخی از میعانات هم این گونه است.
روسیه به دنبال کسب درآمد است و این یعنی نگاه به منافع ملی. روسیه به راحتی این کار را انجام می دهد و ابائی هم از طرح آن ندارد و نفت و گاز خود را ارزانتر در بازار به فروش می رسانند
رقبای منطقه ای را نباید دست کم گرفت، با این که رقابت خوب است اما باید با رقبای منطقه ای همکاری هم داشته باشیم تا برای آینده ای بهتر در کنار هم باشیم. اما یک واقعیتی است که ایران را عقب نگه داشتند و راه دیگر کشورها را باز گذاشتند که طبیعی است آن ها از ما جلو خواهند زد مثل ترکیه و عراق. البته عراق مشکلات سیاسی هم دارد اما با درآمدهای ارزی خوبی که به دست می آورد، قطعا کمک کننده است تا مشکلات سیاسی عراق هم کمتر شود.
وضع امروز ما در انرژی نشان می دهد که بدون رفع تحریم ما دور خود می چرخیم و هر روز وضع ما نسبت به همسایگان مان بدتر می شود. مردم می پرسند چرا دولت و مجلس به رفع تحریم و این وضع فلاکت بار رسیدگی نمی کنند؟ نظر شما چیست؟
تحریمها از سویی به قدرت گرفتن برخی صنایع داخلی و افزایش توان آن ها در تامین نیازهای کشور منجر شده که قطعا اتفاق مثبتی است اما از طرف دیگر قهر بودن اقتصاد ما با جهان، فرصت حضور در عرصههای بین المللی و توسعه تجارت را گرفته که این قطعا به ضرر کشور تمام میشود. همسایه های ایران به گونه ای سیاست ها را پیش می برند که در خلاء عقب افتادگی کشوری مثل ایران، خودشان رشد کنند. به هرحال در کنار یک کشور ضعیف بر اثر تحریم یک کشور دیگر از فرصت استفاده می کند و دربازار بین المللی قوی می شود؛ همسایه ها در حال حاضر از فرصت ها استفاده می کنند و این ما هستیم که باید ببینیم از چه خلاهایی آن ها استفاده می کنند تا راهشان را ببندیم تا بتوانیم بازار را به نفع ایران به دست آوریم.
همسایه های ایران به گونه ای سیاست ها را پیش می برند که در خلاء عقب افتادگی کشوری مثل ایران، خودشان رشد کنند.
البته نباید فراموش کرد ما در این سالها، در حوزه سرمایه گذاریهای جدید ضعیف عمل کردهایم. در میادین نفتی و گازی مشترک، برخی کشورهای همسایه دست بالا را دارند و ایران از نظر ظرفیت تولید نفت نیز از رقبا عقب افتاده است. در صورت کنار رفتن تحریمها و جذب سرمایه گذاریهای داخلی و خارجی لازم، میتوان امید داشت که بازار ما حفظ شده و امکان حضور در عرصههای بین المللی به وجود آید. برای آن که بتوانیم از بازار نهایت استفاده را ببریم مجدد تکرار می کنم که قطعا باید تکلیف برجام روشن شود. با کنار رفتن تحریمها، ایران مطمئنا توان آن را که به بازار برگردد، خواهد داشت و مشتریان قدیمی نفت، باز هم از ما خرید خواهند کرد.